پاورپوینت کامل عربستان سعودی و استراتژی دستیابی به انرژی هسته ای ۱۰۸ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل عربستان سعودی و استراتژی دستیابی به انرژی هسته ای ۱۰۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۰۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل عربستان سعودی و استراتژی دستیابی به انرژی هسته ای ۱۰۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل عربستان سعودی و استراتژی دستیابی به انرژی هسته ای ۱۰۸ اسلاید در PowerPoint :

۲۰

مقدمه

از اواسط دهه ۱۹۹۰ میلادی گزارش های متعددی در رسانه های غربی به چاپ رسیده اند که از تلاش عربستان سعودی برای دستیابی به سلاح هسته ای خبر می دهند. ثروت نفتی عظیم این کشور در کنار روابط گسترده و رو به رشد آن با پاکستان و چین از یکسو و ترس از هسته ای شدن ایران و ضعف استراتژیک عربستان از سوی دیگر از دلایل اصلی روی آوردن ریاض به پیشبرد یک برنامه هسته ای مخفی ذکر شده است. گفته می شود که ریاض به واسطه این برنامه به دنبال دستیابی به بازدارندگی به شکل مستقل است. اما آیا به راستی رهبران عربستان به دنبال دستیابی به سلاح هسته ای هستند، یا اینکه بحث موازنه قدرت با ایران و برطرف کردن ضعف استراتژیک خود را از راه های دیگر دنبال می کنند؟ آنچه بدیهی است این است که رهبران مذکور علاقه خود به فناوری هسته ای را آشکارا بیان کرده و به دنبال دستیابی به این فناوری می باشند. مقاله پیش رو بعد از پرداختن به پیشینه فعالیت هسته ای عربستان به تشریح دلایل هسته ای شدن این کشور و معضلات پیش روی آن می پردازد و سناریوهای مطرح در زمینه استراتژی هسته ای خاندان سعودی را بیان می دارد.

پیشینه موضوع

بررسی دیپلماسی هسته ای عربستان سعودی در چند دهه اخیر نشان می دهد که این کشور نقش منحصر به فرد تسلیحات هسته ای در دکترین امنیتی خود را به درستی درک کرده است. اولین زمزمه ها درباره حرکت عربستان به سمت دستیابی به سلاح هسته ای با فرار محمد خیلوی، دیپلمات سابق عربستانی در سازمان ملل، در سال ۱۹۹۴ به آمریکا شنیده شد. خیلوی با انتشار اسنادی اعلام کرد که عربستان از سال ۱۹۷۵ و به دنبال شکست اعراب در جنگ ۶ روزه با اسرائیل در سال ۱۳۶۷، برنامه ای تحقیقاتی را برای ساخت بمب هسته ای و مقابله با اسرائیل آغاز کرده است. به گفته خیلوی برنامه هسته ای مذکور تحت مدیریت و نظارت شاهزاده سلطان بن عبدالعزیز آل سعود، وزیر دفاع وقت و برادر ملک فهد، شکل گرفت و در مرکز تحقیقات هسته ای الخرج واقع در مجتمع نظامی السلیل به اجرا درآمد. طبق این برنامه متخصصان هسته ای خارجی برای کار بروی تهیه کتابخانه ای در زمینه دانش هسته ای و برنامه های تسلیحات هسته ای کشورهای دیگر استخدام شدند و کارشناسان سعودی ماه ها در تأسیسات ساخت سلاح هسته ای پاکستان و عراق آموزش دیدند.(۱) بنا به اظهارات خیلوی، عربستان در دهه های ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ کمک های مالی بسیاری به برنامه های ساخت بمب هسته ای پاکستان و عراق نمود به این امید که آنها پس از ساخت تسلیحات هسته ای آن را در اختیار ریاض هم قرار دهند یا چتر هسته ای خود را بر سر عربستان نیز بگسترانند.(۲) البته مقامات سعودی مدارک خیلوی را جعلی خواندند و سخنان او را تکذیب کردند. در بحث های کارشناسی نیز افشاگری های خیلوی معتبر دانسته نمی شود و ادعاهای او تاکنون ثابت نشده است و منابع آزاد دیگری برای تایید اظهاراتش وجود ندارد.(۳)

عربستان یکی از امضاکنندگان معاهده منع گسترش هسته ای NPT)) و پروتکل الحاقی است. البته عربستان این کار را داوطلبانه انجام نداد و درواقع مجبور به امضایNPT)) و پروتکل الحاقی گردید. مقامات سعودی تا مدت ها اعلام می کردند که ممکن است روزی معاهده فوق را بپذیرند اما در سال ۱۹۸۸ به دنبال فشار شدید آمریکا مجبور به امضای معاهده شدند.(۴) اگرچه ریاض شریک استراتژیک قدیمی آمریکا به حساب می آمد و در طول جنگ سرد در کنار آن بود اما خرید مخفیانه ۳۶ فروند موشک میانبرد S 2 CSS-از چین فرصت مناسبی در اختیار مقامات واشنگتن قرار داد تا سران سعودی را به خاطر بی خبر گذاشتن آمریکا از چنین معامله ای تحت فشار قرار دهند. ازنظر سعودی ها خرید موشک ها از چین (که حتی تعداد آنها را ۶۰ فروند عنوان کرده اند) کاری عاقلانه بود چراکه دوره موشک ها در منطقه آغاز شده بود و اسرائیل، عراق، مصر، سوریه، ایران و یمن موشک های زمین به زمین در اختیار داشتند و عربستان بیم داشت که در حلقه ای از این کشورها بدون داشتن توان مقابله گرفتار آید. از نظر مقامات سعودی امکان خرید موشک های میانبرد از تأمین کننده اصلی نیازهای تسلیحاتی اش یعنی آمریکا وجود نداشت چراکه این موشک ها به راحتی می توانست اسرائیل را هدف قرار دهد. سعودی ها با آگاهی از واکنش شدید کنگره نسبت به فروش هرگونه سلاح استراتژیک از سوی آمریکا به عربستان، به خوبی می دانستند که حتی در صورت موافقت دولت ریگان، کنگره اجازه فروش تسلیحات مذکور را نمی داد. از سوی دیگر مقامات سعودی فکر می کردند که مجبور به پاسخگویی به آمریکا برای اقدامات امنیتی خود نیستند. در چنین شرایطی چین گزینه ای ایده آل به حساب می آمد چراکه چین با وجود کمونیست بودن، سابقه ای از اشغال کشورهای اسلامی همانند شوروی نداشت و حاضر به همکاری کامل با عربستان بود.(۴)

از دید آمریکا معامله موشکی عربستان با چین حتی بدون درنظر گرفتن خطر احتمالی علیه اسرائیل، به چند دلیل خطرناک و بی ثبات کننده بود: این معامله رقابت موشکی در خاورمیانه را سرعت می بخشید، گامی در راه عدم وابستگی کامل ریاض به واشنگتن بود، چین را به عنوان فروشنده تسلیحات به کشورهایی که مخالف کمونیسم بودند و در جبهه آمریکا قرار داشتند معرفی می کرد و از همه مهم تر اینکه موشک های S 2 CSS-توانایی حمل کلاهک هسته ای را داشت. از سوی دیگر، موشک های S 2 CSS-از دقت در هدف گیری برخوردار نیستند و می توانند به عنوان حامل کلاهک های هسته ای، شیمیایی یا بیولوژیک که دقت در هدف گیری اهمیت زیادی در کاربرد آنها ندارد، به کار گرفته شوند و این نکته نگرانی شدیدی نزد مقامات آمریکایی ایجاد می کرد. لذا آمریکا خرید موشک های مذکور را نشانه ای از تلاش مخفیانه عربستان برای به دست آوردن تسلیحات هسته ای و رسیدن به بمب هسته ای اسلامی برای مقابله با رژیم صهیونیستی ارزیابی کرد. این ارزیابی مقامات کاخ سفید را به تکاپو واداشت تا با اتخاذ استراتژی چندسطحی بحران به وجود آمده را برطرف سازند؛ در گام نخست دولت ریگان اعلام رسمی فروش ۴۵۰ میلیون دلاری تسلیحات به عربستان را به تأخیر انداخت و لایحه مربوطه را به کنگره ارائه نکرد. هرچند کنگره آمریکا واکنش شدیدی به خبر معامله موشکی عربستان به چین نشان داد و قطعنامه هایی را برای عدم فروش آواکس به عربستان که قرارداد آنها در سال ۱۹۸۱ بین دو کشور امضا شده بود را صادر کرد. در گام دوم دولت ریگان تلاش کرد تا مسئله به وجود آمده روابط اقتصادی و استراتژیک مهم دو کشور را تحت تأثیر قرار ندهد و از گسترش ابعاد و تأثیرات آن جلوگیری کند. در گام سوم و مرحله نهایی این جورج پی. شولتز، وزیر امور خارجه آمریکا، بود که با سفر به ریاض مقامات سعودی را قانع کرد تا با پذیرش معاهده منع گسترش هسته ای جو ضد عربستانی به وجود آمده در واشنگتن را خنثی سازند.(۶) درواقع آمریکا تنها یک گزینه را پیش روی عربستان گذاشت و آن اینکه درصورت امضای ان پی تی می تواند موشک های S 2 CSS-خود را حفظ کند. مقامات سعودی نیز که به دنبال مواجهه با مقامات آمریکایی نبودند سرانجام به این پیشنهاد تن دادند و تسلیم خواسته آمریکا شدند. درواقع شاید بتوان تمام اتفاقات فوق را برنامه ای دقیق طراحی شده از سوی آمریکا دانست تا درحالی که اسرائیل بدون امضای ان پی تی تسلیحات هسته ای در اختیار دارد، عربستان طبق الزامات و معاهدات بین المللی از گام برداشتن در این مسیر همواره برحذر بماند.

نکته حائز اهمیت درباره موشک های فوق این است که معلوم نیست که آیا عربستان خود قادر به نگهداری و شلیک آنها است یا نه برای این کار نیازمند کارشناسان چینی است. علاوه براین، در حالی که تمام موشک های S 2 CSS-در چین مسلح به کلاهک هسته ای هستند اما نمونه فروخته شده به عربستان کلاهک متعارف نظامی بزرگ دارد. اگرچه گفته می شود که عربستان درحال حاضر این موشک ها را کنار گذاشته و از شمار تسلیحات استراتژیک خود خارج کرده است اما برخی کارشناسان براین باورند که موشک های مذکور همچنان توسط پرسنل چینی نگهداری می شوند و توان عملیاتی دارند.(۷) همچنین گفته می شود که مقامات سعودی در سال ۱۹۹۵ برای جایگزینی موشک های S 2 CSS-با مقامات چینی وارد مذاکره شده اند و این مذاکرات در سال ۲۰۰۰ ادامه یافته است.(۸) به هر حال موضوع موشک های S2 CSS-نه تنها باعث شد که ریاض به پذیرش ان پی تی تن دهد بلکه مقامات سعودی طی نامه ای کتبی به مقامات آمریکایی متعهد شدند که هرگز از موشک های مذکور برای پرتاب کلاهک های نامتعارف استفاده نکنند؛ هرچند آنها حاضر به پذیرش بازرسی آمریکایی ها از سایت های موشکی S 2 CSS-خود نشدند.(۹)

از دیگر دلایل گمانه زنی درباره برنامه هسته ای عربستان رابطه آن با پاکستان و حمایت مالی از برنامه های موشکی و هسته ای این کشور است. به گفته برخی از تحلیل گران همزمانی شروع جدی برنامه های تسلیحاتی پاکستان با برنامه های مشابه عربستان، مقامات سعودی را به فکر انداخت تا به جای رقابت با اسلام آباد به حمایت از برنامه های آن برخیزند و درعوض از پیشرفت های فنی و دستاوردهای موشکی و هسته ای آن به اشکال مختلف بهره مند شوند. به باور این تحلیل گران کمک های مالی عربستان به پاکستان در دهه ۱۹۸۰ بیشتر پوششی بود برای تأمین منابع مالی برنامه هسته ای تسلیحاتی پاکستان و بعد از اینکه پاکستان به خاطر آزمایش های هسته ای اش مورد تحریم قرار گرفت عربستان تلاش کرد تا با فروش نفت ارزان به حمایت هایش ادامه دهد.(۱۰) در مه ۱۹۹۹ شاهزاده سلطان بن عبدالعزیز، وزیر دفاع وقت عربستان از تأسیسات هسته ای و موشکی پاکستان در کاهوتا معروف به آزمایشگاه های عبدالقدیر خان دیدار کرد. این دیدار از سوی بسیاری از تحلیل گران به عنوان تقویت بیش از پیش روابط هسته ای دو کشور تفسیر گردید. با سفر عبدالقدیر خان در نوامبر همان سال به عربستان به بهانه شرکت در سمپوزیوم منابع اطلاعات در جهان اسلام تردیدها درباره اهداف هسته ای ریاض شدیدتر شد به نحوی که عربستان همچنان امروزه نیز به عنوان یکی از مشتریان شبکه خان مورد ظن و تردید است. در سال ۲۰۰۲ یکی از اعضای خاندان سعودی به همراه نمایندگانی از لیبی و کره شمالی، مهمان ویژه مراسم شلیک آزمایشی موشک قائوری پاکستان بود.(۱۱) در همان زمان خبری از قول مقامات آمریکایی در رسانه های آمریکا چاپ شد که از تصمیم سران سعودی به خرید موشک های قادر به حمل کلاهک هسته ای از پاکستان خبر می داد هرچند که چنین معامله ای صورت نگرفت.(۱۲) با سفر ولیعهد وقت عربستان، شاهزاده عبدالله به پاکستان در اکتبر ۲۰۰۳ بار دیگر روابط دو کشور در بخش هسته ای و موشکی مورد توجه قرار گرفت و گزارش های بسیاری درباره امضای یک بسته دفاعی بین پاکستان و عربستان منتشر گردید. طبق گزارشات، بسته دفاعی مذکور عربستان را زیر چتر هسته ای پاکستان قرار می داد و اسلام آباد در قبال این کار نفت ارزان قیمت از عربستان دریافت می کرد.(۱۳) البته این گزارش ها به شدت از سوی دو طرف تکذیب شد.

برخی از تحلیل گران غربی تأمین مالی برنامه هسته ای پاکستان و خرید موشک های چینی S 2 CSS-را بیشتر ناشی از تشویق های پکن و هدایت آن می دانند. به گفته این تحلیل گران چین بعد از فروش موشک های مذکور که مبلغ آن ۵/۲ تا ۳ میلیارد دلار گزارش شد درصدد برآمد تا معاملات تسلیحاتی خود با عربستان را به شکل غیرمستقیم و تحت پوشش پیش ببرد و پاکستان بهترین گزینه برای چنین کاری بود. در چنین چارچوبی چین می تواند توانایی هسته ای موردنیاز عربستان را به واسطه پاکستان به این کشور واگذار کرده باشد. تحلیل گران مذکور سود سرشار اقتصادی، تضمین امنیت انرژی به واسطه نفت فراوان عربستان و یافتن نفوذ استراتژیک در منطقه خاورمیانه و جهان اسلام را از انگیزه های چین برای چنین اقدامی می دانند.(۱۴)

بحث کمک مالی عربستان به صدام حسین برای دستیابی به سلاح هسته ای نیز بخش دیگری از گمانه زنی ها درباره تلاش ریاض برای رسیدن به بمب هسته ای را تشکیل می دهد. خیلوی در اظهارات خود عنوان داشته بود که عراق در دهه ۱۹۸۰ و در طول جنگ با ایران کمک های مالی گسترده ای از عربستان دریافت داشت که رقم آن به ۲۵ میلیارد دلار می رسید. به گفته خیلوی ۵ میلیارد دلار از کمک مذکور به برنامه هسته ای مخفیانه عراق اختصاص یافته بود که شامل برنامه های غنی سازی اورانیوم و نیز پیشنهادی برای بازسازی راکتور اوسیراک می شد که در سال ۱۹۸۱ توسط اسرائیل ویران شده بود. به گفته این دیپلمات سابق سعودی عراق پذیرفته بود که درقبال کمک مالی و اقتصادی، زرادخانه هسته ای خود را در اختیار ریاض قرار دهد.(۱۵) همان طور که گفته شد، مقامات سعودی به شدت اظهارات خیلوی را تکذیب کردند.

دلایل هسته ای شدن عربستان

با درنظر گرفتن شرایط امنیتی داخلی و پیرامونی عربستان، مهمترین دلایل حرکت این کشور بسوی دستیابی به سلاح هسته ای را این گونه می توان برشمرد:

۱. کاستی های عمق استراتژیک: به جز پایتخت عربستان، ریاض، که در مرکز قرار گرفته است، اکثر مراکز جمعیتی و زیرساخت های اقتصادی این کشور در حاشیه خلیج فارس و دریای سرخ قرار دارند. عربستان با در دست داشتن ۲۰ درصد ذخایر اثبات شده نفت دنیا، اولین تولیدکننده این ماده حیاتی اقتصاد بین المللی است. نکته حائز اهمیت این است که اکثر میدان های نفتی این کشور در حاشیه خلیج فارس و در نواحی مرزی است که به آنها می توان تأسیسات حیاتی تصفیه و شیرین ساز آب را نیز اضافه کرد. تمام این تأسیسات و میدان ها اهداف آسانی برای حمله هستند و به راحتی با حمله ای هوایی می توانند نابود شوند. ازسوی دیگر کاستی های عمق استراتژیک بر کارایی نظامی عربستان نیز تأثیر بسیاری دارد و نیروها و مردم این کشور نمی توانند درصورت حمله به مناطق داخلی که کویری و فاقد امکانات زیستی است عقب نشینی کنند؛ دور شدن از ساحل یعنی بدون آب و غذا ماندن و قطع شدن هرگونه امدادرسانی از راه دریا. چنانچه مشاهده می شود این ضعف استراتژیک را می توان بزرگ ترین آسیب پذیری عربستان نامید.

۲. ناکارآمدی نیروهای نظامی متعارف: اگرچه عربستان هر ساله میلیاردها دلار خرج خرید ادوات و تسلیحات نظامی می کند اما ارتش این کشور به لحاظ کمبود پرسنل و تجربه از کارایی موثر برخوردار نیست و نمی تواند از عربستان در مقابل یک حمله گسترده دفاع نماید. کاستی های عمق استراتژیک نیز بیش از پیش به این ناکارآمدی کمک می کند. نشانه هایی از نگرانی مقامات سعودی از چنین ناکارآمدی ای را می توان در خرید ادوات نظامی سیار و متحرک بسیار توسط ریاض بعد از اشغال کویت مشاهده کرد به امید اینکه هرچه بیشتر از ضعف های نظامی متعارف آن کاسته شود.(۱۶)

۳. رژیم صهیونیستی: اسرائیل به عنوان رقیب منطقه ای عربستان و برخوردار از توان هسته ای و موشکی از دلایل مهم حرکت احتمالی ریاض به سوی دستیابی به سلاح هسته ای است. اگرچه عربستان به شکل مستقیم وارد جنگ با اسرائیل نشده اما از کلیه جنگ های کشورهای عربی علیه رژیم صهیونیستی حمایت و تاکنون از پذیرش آن به عنوان یک کشور امتناع کرده است. این امر باعث شده تا ریاض همواره ازسوی اسرائیل در معرض تهدید باشد. شکست اعراب در جنگ ۶ روزه در سال ۱۹۶۷ با اسرائیل را باید نقطه عزیمت ریاض به سمت دستیابی به توانایی بازدارندگی به حساب آورد و گزارش های موجود موید این مطلب است. عربستان پذیرش اسرائیل به عنوان یک کشور را منوط به عقب نشینی رژیم صهیونیستی از سرزمین های اشغال شده پس از جنگ شش روزه و تأسیس کشور فلسطین نموده است. در این راستا مقامات سعودی از سال ۱۹۷۰ به بعد پیشنهاداتی را برای حل مناقشه فلسطین اسرائیل ارائه نموده اند که شاید بتوان آنها را در راستای عدم تمایل عربستان برای درگیری با رژیم اسرائیل قلمداد کرد. علاوه بر مسائل فوق، عربستان ایجاد منطقه خاورمیانه عاری از سلاح هسته ای را هدف غایی سیاست هسته ای خود اعلام کرده که مخاطب این سیاست به شکل مشخص رژیم اسرائیل است که با هیچ فشاری از سوی آمریکا و جامعه بین المللی برای نابود کردن زرادخانه هسته ای اش روبه رو نیست. این عدم فشار دلیل موجهی برای عربستان است که با گام برداشتن در مسیر دستیابی به سلاح هسته ای توجه بیشتری را به سمت ایجاد منطقه خاورمیانه عاری از سلاح هسته ای جلب کند.

۴. ایران: درسال های اخیر تلاش بسیاری شده که برنامه صلح آمیز هسته ای ایران برنامه ای نظامی عنوان و از آن به عنوان نیروی محرکه رقابت هسته ای در منطقه خاورمیانه یاد شود. هرچند ایران بسیار کوشیده تا از طریق رایزنی های دیپلماتیک و سیاسی سران کشورهای منطقه از جمله عربستان را نسبت به ابعاد صلح آمیز برنامه هسته ای خود و تهدیدآمیز نبودن آن برای منطقه متقاعد سازد اما شواهد نشان می دهد که آنها با انتقاد از فقدان شفافیت

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.