پاورپوینت کامل بررسی وضعیت ایران شناسی و اسلام شناسی و آموزش زبان فارسی در دانشگاه های آلمان;فارسی غریب است! (قسمت دوم) ۴۴ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل بررسی وضعیت ایران شناسی و اسلام شناسی و آموزش زبان فارسی در دانشگاه های آلمان;فارسی غریب است! (قسمت دوم) ۴۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل بررسی وضعیت ایران شناسی و اسلام شناسی و آموزش زبان فارسی در دانشگاه های آلمان;فارسی غریب است! (قسمت دوم) ۴۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل بررسی وضعیت ایران شناسی و اسلام شناسی و آموزش زبان فارسی در دانشگاه های آلمان;فارسی غریب است! (قسمت دوم) ۴۴ اسلاید در PowerPoint :
۳۲
اشاره: ژس از ارائه گزارش تاریخی از وضعیت اسلام شناسی، ایران شناسی و آموزش زبان فارسی در دانشگاه های آلمان که در شماره پیش درج شد، در این شماره تحلیل می شود که چرا فرهنگ و زبان ما در دانشگاه های آلمان دچار بی مهری شده و چاره آن چیست؟ نتایج بررسی نویسنده را پی می گیرد:
نتایج بررسی ها:
الف- در دانشگاه های آلمان تعلیم و تحقیق زبان و فرهنگ ایران نسبت به سال های دهه ۶۰ و ۷۰ میلادی به نحو چشم گیری کاهش یافته است.
ب- تحقیقات اسلام شناسی، در درجه اول بر مبنای منابع عربی و ترکی انجام می گیرد و در آلمان فقط یک دانشگاه وجود دارد، که در آن ایران شناسی دوره بعد از اسلام، هم طراز با رشته های عرب شناسی و ترک شناسی به عنوان رشته اصلی مورد تعلیم و تحقیق قرار می گیرد. در سایر دانشگاه ها، رشته زبان و فرهنگ ایران اسلامی، رشته فرعی است و آنجایی که ایران شناسی هنوز به عنوان رشته اصلی است؛ مانند هامبورگ و گوتینگن، تعلیم و تحقیق، مربوط به ایران قبل از اسلام است.
ج- مقامات رسمی آلمان در حال حاضر علاقه ای به ترویج زبان و فرهنگ ایران از خود نشان نمی دهند و نه تنها پست های سازمانی آزاد شده را حذف و یا به رشته های دیگر واگذار می کنند، بلکه از استخدام مدرسان اهل زبان که شرط اصلی یادگیری زبان در دانشگاه های آلمان است، خودداری می کنند و تقاضاهای مکرر مدیران انستیتوها را برای استخدام مدرسان تمام وقت و رسمی فارسی زبان رد می کنند.
د- کار تحقیق درباره فرهنگ ایران به دست روزنامه نگاران افتاده و به یک امر سیاسی سطحی تبدیل شده است. اظهارنظرهایی که راجع به ایران و ایرانی می شود، اساس و علتی ندارد، از سیاست روز نشأت می گیرد و ابزار سیاست می شود.
ه- به نظر می رسد که مقامات ایرانی به این تحول نامطلوب چندان توجهی ندارند و میدان را خالی گذاشته اند، که این خلاء را از طرفی روزنامه نگاران پر می کنند و از طرفی دیگر محققان عرب شناس و ترک شناس آلمانی و اعزامی که مورد حمایت دولت های عرب و ترکیه هستند.
ز- عرب ها و ترک ها در مبادلات دانشگاهی و فرهنگی گوی سبقت را از ایران ربوده اند و چون حوزه فرهنگی اسلامی آنها با ایران در تداخل است، توجهات را از ایران به سوی خود معطوف ساخته اند. مؤسسات فرهنگی و علمی این کشورها دوره های آموزشی برقرار می کنند. استاد و دانشجو مبادله می نمایند. همکاری های علمی انجام می دهند. کنفرانس های بین المللی برگزار می کنند و بدین ترتیب محققان جوان را به سوی خود جلب می کنند.
ح- نسل جوان آلمانیِ طالب تحصیل رشته های خاورشناسی، فقط در حاشیه با زبان فارسی مواجه می شود و چون آن را به طور اساسی فرانمی گیرد؛ خواه و ناخواه در تحقیقاتش به عربی و ترکی روی می آورد و فرهنگ ایران از دیدگاه عالم و عامی به یک فرهنگ حاشیه ای مبدل می شود.
ط- اگر بازماندگان نسل گذشته نیز از صحنه خارج شوند، به ندرت کسی در دانشگاه های آلمان باقی خواهد ماند، که کجروهای روزنامه نگاران را درباره ایران اسلامی اصلاح کند. مثلاً اتهام «بنیادگرایی» که ساخته و پرداخته ذهن روزنامه نگاران است، به ایران نسبت داده می شود و بی پاسخ می ماند؛ زیرا کسی خود را کارشناس ایران و طرف سخن نمی داند.
ی- در نمایندگی های جمهوری اسلامی ایران در خارج از کشور، علیرغم وجود رایزنی فرهنگی و یا بخش هایی تحت عنوان روابط عمومی و مطبوعاتی، کسی به این فکر نیافتاده که برای این مشکل چاره جویی کند. هنوز کلاس های ساده آموزش زبان فارسی در سطح وسیعی برای خارجیان افتتاح نشده، چه رسد به سایر فعالیت های فرهنگی، از قبیل اعزام استاد و مدرس به دانشگاه ها و مؤسسات عالی فرهنگی کشور.
ک- بین دانشگاه ها و مؤسسات فرهنگی ایران و آلمان مبادله نشریات و نتیجه تحقیقات انجام نمی گیرد و طرفین غالباً از تحقیقات یکدیگر بی خبرند. در مورد آلمان، به ویژه عدم آشنایی اکثر محققان ایرانی به زبان آلمانی مزید بر علت است.
ل- امکان سفر استادان و محققان اسلام شناس و ایران شناس به ایران بسیار ضعیف است و با مشکلات عدیده ای مواجه می شود.
پیشنهادهای عملی:
همان گونه که ملاحظه شد، وضع آموزش زبان فارسی و پژوهش درباره ایران، به ویژه ایران بعد از اسلام در آلمان به هیچ وجه رضایت بخش نیست. زبان و فرهنگ کشور ما منزلت سابق خود را در دانشگاه های آلمان از دست داده است. خاورشناسان نسل جوان به سایر زبان های شرقی روی آورده اند. فارسی از دیدگاه محققان به حد زبان های آفریقایی، از قبیل بانتو و سواحلی و بَربَر تنزل یافته است. که اگر وضع بدین منوال پیش رود، نسل استادانی که هنوز به فرهنگ ایران آشنا هستند قطع خواهد شد و حتی در صورت تغییر سیاست آموزش آلمان در زمینه توجه به تحقیقات زبان و ادبیات ایران، کسی را نخواهند یافت که سر این رشته گم شده را بازگیرد. بنابراین توصیه می شود که با تنظیم برنامه دراز مدت و همه جانبه، چاره ای برای این کار اندیشیده شود و از انداختن تک تیرهای تبلیغاتی زودگذر خودداری گردد تا به مصداق سخن خواجه این فیروزه نیز دچار سرنوشت «خوش درخشید ولی دولت مستعجل» بود نشود. برای این منظور پیشنهادهای زیر که حاصل تجربیات محلی و مذاکرات متعدد طولانی با دست اندرکاران است، تقدیم می گردد. با وجود این نمی توان ادعا کرد که چاره کار همین است و بس؛ زیرا بسیاری از اقدامات باید از محک آزمایش درآید، ولی قدر مسلم آن است که دیگر وقت سکون و سکوت سپری شده است. جزئیات پیشنهادها به شرح زیر است:
۱. تأسیس کلاس های زبان فارسی در شهرهای مهم آلمان
برای این منظور نیازی به موافقت نامه فرهنگی و یا تفاهم قبلی بین دولتین نیست. ولی آنچه که حائز اهمیت است، اعزام یا استخدام مدرسان صلاحیت دار می باشد. یکی از علل عدم موفقیت ما در تدریس زبان فارسی در خارج از کشور نبودن مدرسان شایسته بوده است. سابقاً قبل از رواج زبان شناسی نوین در ایران تصور می شد که هر ادیبی می تواند فارسی را به عنوان زبان خارجی(Persian as Foreign Language) تدریس کند. اکنون دیگر مسلم شده که تدریس زبان خارجی غیر از تدریس زبان مادری است و مدرسان باید در زبان شناسی کاربردی applied Linguistics = angewadte) (Sprachwissenschaft تخصص داشته باشند. علاوه بر آن، مدرسی که خارج از کشور اعزام می شود، باید حتی المقدور به زبان محلی نیز آشنا باشد تا بتواند در ماه های اول تدریس قواعد دستوری را به نوآموز به زبان مادری اش توضیح دهد و با تحلیل تقابلی (Contastive Analysis) دو زبان به مشکلات طبیعی زبان آموز پی برده آنها را اصلاح کند.
کلاس های زبان فارسی نباید به رقابت با مؤسسات خاورشناسی برخیزند، بلکه به یاری آنها بشتابند و تعلیماتی را که در دانشگاه انجام می گیرد تکمیل کنند تا معلومات عمقی لازم برای مطالعه و تحقیق متون فارسی در دانشگاه ها کسب شود، که نقص آن علت اصلی سیر قهقرائی تحقیقات ایران شناسی است.
۲- اعزام مدرسان فارسی زبان به دانشگاه های آلمان
ب
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 