پاورپوینت کامل آسیب شناسی تربیت دینی جوانان ۹۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل آسیب شناسی تربیت دینی جوانان ۹۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۹۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل آسیب شناسی تربیت دینی جوانان ۹۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل آسیب شناسی تربیت دینی جوانان ۹۰ اسلاید در PowerPoint :

توضیح:

مخاطب شناسی در گفت وگوی دینی با جوانان، نکته ای است که نمی توان آن را نادیده گرفت. بی تردید، در دهه های اخیر، بخش جدیی از ناکارآمدی ها در حوزه ی تبلیغ و تعمیق تفکر دینی، از کم توجهی بدان سرچمشه یافته است.

برگزاری سخنرانی و پرسش و پاسخ جناب آقای دکتر گلزاری در «کانون گفتمان دینی» (مدرسه ی فیضیه قم) به انگیزه ی یافتن چشم اندازهایی در این زمینه بوده است.

ضمن سپاس از ایشان و برگزار کنندگان نشست، خلاصه ای از سخنان ایراد شده را، ملاحظه می کنید.«پگاه»

گرایش دنیای معاصر به دین در آستانه ی ورود به قرن بیستم، خیلی زیاد شده است. در کتاب های مربوط به تاریخچه ی برخورد روان شناسی با دین، سه مقطع را می بینیم. استادان روان شناسی در طلوع علمی شدنش (تجربی شدن) تقریبا در اوایل سال ۱۹۰۰ میلادی و در سی سال نخست آن، کسانی بودند که تحصیلات حوزوی داشتند؛ همان طور که پس از تاسیس دانشگاه تهران، عده ای از استادان آن، کسانی بودند که در حوزه تحصیل کرده بودند، مثل مرحوم فروزان فر، مرحوم همایی و دیگران. در آغاز روان شناسی و در سی سال نخست، کسانی مثل ویلیام جیمز، استانلی هال و… افرادی دین دار بودند که سعی کردند روان شناسی را با این روش و متدلوژی جدید علوم تجربی در خدمت تبلیغات دینی بگیرند. ما مجله ی تربیتی دینی نوجوانان را در اوایل قرن بیستم به وسیله ی استانلی هان ـ که مؤسس تحقیقات نوجوانی و بلوغ است ـ داریم. ویلیام جیمز در سال ۱۹۰۲ کتاب «انواع تجربه های مذهبی» و یا تنوع تجربه های مذهبی را منتشر کرد که در آن سخن رانی های مفصلی کرده و تجربه های عرفانی و مذهبی را نقل کرده است. بخشی از این کتابِ مفصل، سال ها قبل در ایران به نام دین و روان به وسیله ی آقای قائمی ترجمه شده است. در سی سال اوّل روان شناسی، خیلی از کارها و تحقیقات و رساله های دکترای روان شناسی، به تحقیقات دینی گرایش داشته است.

تقریبا در سی سال بعد ـ یعنی ۱۹۳۰ تا ۱۹۶۰ ـ انکار و اعراض و روگردانی از دین در روان شناسی دیده می شود. یک استاد معروف دانشگاه و صاحب نظر معروفی مثل آن پُرد در سال ۱۹۵۰ می گوید: من پنجاه کتاب روان شناسی درسی را در امریکا بررسی کردم، حتی یک بحث کوچک درباره ی مذهب، به عنوان یک بحث انسانی و عاطفی مطرح نشده بود. در سی سال پس از آن، با ظهور و اوج رفتار گرایی که صبغه ی مادی گرایی داشته و مسایلی که کلیسا ایجاد کرده بود، روگردانی از دین، در کارهای علمی روان شناسی و علوم جدید به شدت دیده می شود. بسیاری از مجله های علمی روان شناسی دینی تعطیل می شود،

دوباره از حدود سال های ۶۰ ـ ۷۰ به این طرف، شاهد این هستیم که بررسی های روان شناسانه نسبت به مسایل دینی و مذهبی زیاد می شود؛ به طوری که در سال های اخیر، ده ها مجله ی معتبر و ده ها سمپوزیوم و سمینار برگزار می شود. انجمن روان شناسی امریکا شعبه ی سی و ششم خود را به عنوان روان شناسی و دین تاسیس می کند و از روان شناسان دنیا می خواهد که در این زمینه ثبت نام بکنند. تعداد متخصصانی که عضو انجمن روان شناسان مسیحی بودند، تقریبا از ۲۰۰ نفر در سال های ۱۹۹۳، به یک باره در سال های اخیر به ۰۰۰/۱۶ نفر می رسد و ده ها مجله در روان شناسی دین فعالیت می کنند و در نتیجه حجم وسیعی از تحقیقات دینی را در این حوزه می بینید. کسانی که با اینترنت سر و کار دارند، می بینند که تحقیق های مربوط به دین در ابعاد علوم انسانی و نظری آن، خیلی زیاد شده است. این تحقیقات در سطح دنیا مطرح است.

دین گرایی در ایران

کشش ها و علاقه های دینی نسل جوان ما زیاد است. پرسش ها نسبت به دین و عرفان و معنویت زیاد است. چون ما نمی توانیم پاسخ درستی به آن ها بدهیم، آنان به طرف مکاتب دیگر می روند، مثل بودیسم و شعبه های مختلفی از مسایل معنوی و مذهبی مثل عرفان سرخ پوستی و ترجمه ی کتاب های مسیحی و هندی که در ایران هم زیاد است. اگر دقت کنید، می بینید که فروش کتاب های علوم انسانی است، خیلی زیاد شده است حجم زیادی از این کتاب ها با یک صبغه ی عرفانی، اما ساده که ترجمه شده ی آثار هندی ها است، مثل کریشنامورتی یا عرفان سرخ پوستی کاستاندا و کتاب هایی در زمینه ی مسایل فال گیری موجود است. وقتی شما با جوانان سیزده تا بیست و پنج ساله برخورد می کنید، می بینید که به دنبال مسایلی هستند که به پرسش های آنان در حوزه ی هستی شناسی و انسان شناسی جواب داده می شود. علاقه ی به شعرهای عرفانی زیاد شده است؛ مانند اشعار حافظ، مثنوی و…. این گونه نیست که ما فقط بد حجابی را ببینیم؛ این گونه علاقه ها هم زیاد است؛ بحث ما در این جا این است که چگونه این نسل جوان را تبلیغ و علاقه مند به این بکنیم که از سرچشمه ی ناب عرفان اسلامی بهره مند شود، تا آن چه خود داشت ز بیگانه تمنا نکند.

بچه های ما در باطن دین دار هستند، نه به صورت فطری، بلکه به طور تاریخی، سابقه ی دین داری ما بیش از تاریخ اسلام است. پیش از اسلام در ایران دین زردشت وجود داشت و پیش از آن هم ما دین دار بودیم. ایرانیان در تاریخ، همیشه متدین بوده اند. ما همیشه در تاریخ با حُجب و حیا بوده ایم. کسانی که به عنوان جهان گرد به ایران آمده اند، مثل شارون، وقتی عده ای از آن ها در زمان صفویه به ایران آمدند، از این که ما در حمام ها از لنگ استفاده می کردیم، تعجب کردند و می گفتند که چقدر این ها محجّب و با حیا هستند. به گفته ی شهید مطهری، وقتی آن نجابت ایرانی با نورانی بودن اسلام، ممزوج می شود، از ما یک ملت مقاوم، نجیب، عفیف و دین دار می سازد. بنده معتقدم اعراض فرزندان و جوانان ما نسبت به مسایل دینی، یک اعراض سطحی و گذرا است. بنده عمقی در آن ندیدم. در برخوردهای زیاد دیده ام که ما اصلاً جوان دین ستیز و دین گریز نداریم.

نقص در مخاطب شناسی

آن چه که وجود دارد این است که خود این ها به آن کشش های پاک انسانی و فطرت الاهی خود و هم چنین علاقه مندی تاریخی فرهنگی و بستر خانوادگی شان ـ که با دین داری آن ها را تربیت کرده ـ گرایش به دین دارند، ولی ما زبان آن ها را نمی فهمیم. نوع برخورد ما با آن ها، برخورد درستی نبوده است. آنچه ما به عنوان دین به آن ها می دهیم، اخلاق و عرفان نیست، بلکه تحکم است. اخلاق و عرفان و عقاید ما، با دید احکامی و با دید مسایل تعبدی، همراه با منطق بوده است. ما جوان را نمی شناسیم. با تاسف در سیستم تبلیغ ما، به مخاطب توجه نمی شود. مشکل مبلغان دینی ما ـ که دغدغه های آن ها مسایل دینی است ـ مخاطب شناسی است.

در بحث های اطلاع رسانی می گویند که ما یک پیام رسان داریم و یک پیام گیر و یک پیام، که باید منتقل شود، و عنصری که به آن پس خوراند و واکنش می گویند؛ یعنی هر ارتباطی چهار جزء دارد: یک جزء آن، پیام است که باید منتقل شود. کسی نیز باید به عنوان پیام رسان، آن پیام را برساند و کسی هم به عنوان پیغام گیر، باید آن را دریافت کند. عنصر دیگر هر ارتباطی پس خوراند و واکنش است که ما بدانیم آیا این پیام منتقل شده و آیا تاثیرگذار بوده است یا خیر؟ مشکلی که ما داریم این است که پیام گیر را نمی شناسیم.

مشکل دیگری که وجود دارد این است که فکر می کنیم چون جوان ما ظاهر و مویش مثل ما نیست و آداب و رسوم و برخورد دیگری دارد، بنابر این خیلی از ما فاصله گرفته است. این را از یک سند تاریخی عرض می کنم. به جا است ما در این تردید کنیم که آیا تغییر این ظواهر، حتی نوع حرف زدن و حتی تغییر بخشی از اخلاقیات ساده، روی گردانی از عقاید است؟ سنایی می گوید:

ای مسلمانان، خلایق کار دیگر کرده اند از سر بی حرمتی، معروف، منکر کرده اند

قصیده ی مفصلی با این مطلع دارد. در آن جا تمام اینها را ذکر می کند که به قرآن توجه نمی کنند و غیره. در هر زمانی شکایت، مخصوصا نسبت به جوانان بوده است. این قدر نباید نگران باشیم. این شکایت ها نشان دهنده ی تغییر بنیادی عقاید جوانان نیست.

در تهذیبِ ابن جریر، از ابوحمید حمسی از عثمان بن سعید، از محمد بن مهاجر از زیبدی از زهری از عُروه از عایشه روایت می کند در مورد شعر لَبید، یعنی اولین کسی که الآن گفته می شود لبید است که این شعر را گفته است.

ذهب الذین نعاش فی اکنافهم و بقیت فی خلف کجلد اجربی

آن کسانی که ما در سایه ی حمایت آن ها زندگی می کردیم، رفتند و کسانی ماندند که مانند پوست بیمار اجرب، خیلی کریه هستند. غزل معروفی در رسایل رشید یاسمی هست که می گوید:

از ملک ادب حکم گزاران همه رفتند شوُبارِ سفر بند که یاران همه رفتند

افسوس که گنجینه ترازان معانی گنجینه نهادند به ماران همه رفتند

این شعر ترجمه ی آن است. لیبد هم می گوید: آدم هایی بودند که ما در سایه ی رحمت آن ها زندگی می کردیم. آن ها رفتند و خلف آن ها، انسان های مسئله دارِ اجربی هستند. ابن جریر می گوید عایشه گفت: خوش به حال لبید! اگر زمان ما را دیده بود، چه می گفت؟ عُروه گفت: خدا رحمت کند عایشه را! اگر زمان ما را دیده بود، چه می گفت؟ زهری گفت: خدا عُروه را بیامرزد! اگر زمان ما را دیده بود، چه می گفت؟ پسر او گفت خدا رحمت کند زهری را! اگر زمان ما را دیده بود، چه می گفت؟ محمد بن مهاجر گفت: خدا رحمت کند زبیدی را! اگر زمان ما را دیده بود، چه می گفت؟ عثمان بن سعید که هفتمی است، گفت: خدا رحمت کند محمد بن مهاجر را! اگر عصر ما را دیده بود، چه می گفت؟ خود ابوحمید که هشتمی است گفت: خدا عثمان را رحمت کند! اگر عصر ما را دیده بود، چه می گفت؟ و من که ابن جریر هستم، می گویم خدا ابوحمید را رحمت کند! اگر عصر ما را دیده، بود چه می گفت؟

همه ی این بزرگان از نسل نو شکایت دارند و می پندارند که نسل گذشته در رعایت اصول، از نظر اخلاق بهتر بوده اند و خلاصه این که همه بر جوانان معاصر خود، خرده می گرفتند. در عین حالی که ما نگران مسایل جوانان مان هستیم، دغدغه ی خاطر ما، دغدغه ی خاطر سِنّی است که ما یک تغییراتی را برنمی تابیم.

نکته ی امیدوار کننده این است که تغییراتی را که ما در جوان می بینیم، عمقی نیست؛ یعنی این گونه نیست که این تغییرات در باطن عقایدشان رفته باشد. بخش عمده ی تغییراتی که در جوانان دیده می شود، گذرا و سطحی است. امید است اگر خوب برخورد بکنیم و اگر نسل جوان را بشناسیم، پس از گذشت زمان، این تغییرات سطحی و ناپایدار، جای خود را به یک دین باوری درست تری بدهد. بدانیم این که حضرت امیر علیه السلام فرمود: «جهل شباب معذور و علمه مقهور» جهل و نادانی جوان معذور است؛ یعنی ما باید عذر او را قبول کنیم و انتظار بالایی را از او نداشته باشیم. علم جوان هم آن اندازه علم بالایی نیست.

نکته ی اصلی صحبت بنده این است که ویژگی هایی است که در هر نسل نویی دیده می شود که در داستان ابن جریر این معلوم شد. این تغییرات را بشناسیم؛ به خصوص در زمان ما که سرعت، خیلی خیلی زیاد است؛ سرعت شهر نشینی، سرعت بحث رسانه ها، اینترنت و وضعی که جوانان ما دارند.

نکته ی دیگر این است که بنده خیلی از این مسایل را عمقی نمی بینم. بنده در زندان با پسرها و دخترهای جوان زیاد برخورد کرده ام. جوان ها همان جا نذر می کردند، نماز می خواندند، روزه می گرفتند. جوانان ما مشکل دارند، امّا دین ستیز نیستند؛ عناد با دین ندارند؛ گریز از دین هم ندارند، بلکه گریز از ما دارند. از امر و نهی های جدی ما، از محکوم شدن و گناهکار لقب گرفتن گریز دارند. بزرگ ترها هم همین گونه هستند.

نکته ی سوم این که ما باید بدانیم که پرسش های نسل جوان ما چیست؟ نگرانی های او چیست؟ و با تحلیل منطقی، بدون محکوم کردن، به این پرسش ها پاسخ بدهیم. جوان منطقی است. از نوجوانی به بعد با شبهه و شک و پرسش رو به رو می شود. این سن، سن استدلال است. اگر ما اینها را بدانیم، مشکلی با جوانان نداریم.

پرسش ها و پاسخ ها

مقصود از تربیت دینی چیست؟ آیا تربیت دینی این است که ما در کلاس برای شاگردان مان، ادیان را آموزش بدهیم و دین را تعریف کنیم که اسلام چنین و چنان است؟ یا این که بگوییم یهودیت آن طوری است و…؟ یا این که باید دین را به آن ها بباورانیم و به یک معنا، التزام عملی به دین و دستورات و احکام آن را در ذهن و فکر آن ها به صورتی جا بیندازیم که آن ها دین دار بشوند؟ اگر معنای دوم مقصود است، آیا آموزش دین در کلاس ها به وسیله ی دبیران بینش دینی و یا مبلغان دینی که به وسیله ی منابر، دین را آموزش می دهند، سبب ایجاد التزام عملی به دین و دین دار کردن مردم می شود و اساسا آیا این کار با آموزش دین سازگار است و نتیجه می دهد؟

ایمان باید در سه حوزه ی شناختی، عاطفی و عملی، اثرهای خود را بگذارد تا جمع این ها را ایمان بنامیم؛ یعنی ایمان باید هم مؤلفه ی فکری ـ اعتقادی داشته باشد و هم باید عاطفی و احساسی باشد و هم باید عملی و رفتاری باشد. ما فردی را متدین می دانیم که این ها را با هم داشته باشد. هر کدام از آن ها ضعیف باشد، مشکل داریم. اگر کسی در حوزه ی شناختی ضعیف باشد، شاید بتوان به آن حوزه های دیگر نفاق گفت. اگر در حوزه ی عملی، مشکل داشته باشد، شاید بگوییم فسق و گناه. این حالت، یعنی شناخت، عاطفه و رفتار یا به تعبیر زیبای روایت (الایمان معرفه بالقلب و اقرار باللسان و العمل بالارکان) شناختی است و می تواند همراه با مسایل عاطفی و زبان و عمل باشد.

اخیرا اولین همایش بین المللی روان شناسی و دین در تهران برگزار شد که نزدیک سی ـ چهل نفر استاد خارجی دعوت شده بودند. شاید نزدیک ۱۵۰ مقاله و سخنرانی در مورد نقش بدن در سلامت روان و علوم تجربی بود. در اجتماعات زیادی که دانش مندان مسیحی و مسلمان کشورهای اسلامی بودند، دانشگاهیان دانشگاه ما، پرسش نامه ای دادند و تحقیق کردند، دیدند که دین داران، سلامت روان و طول عمر بیش تری دارند. ما دین را مختص به یک رابطه ی ویژه میان خدا در یک زمان ها

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.