پاورپوینت کامل بازخوانی یک رویداد ۴۴ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل بازخوانی یک رویداد ۴۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل بازخوانی یک رویداد ۴۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل بازخوانی یک رویداد ۴۴ اسلاید در PowerPoint :

غلامرضا بهداروندیانی

بدنبال اوج گیری نهضت ملی کردن صنعت نفت در ایران و تصویب قانون ملی کردن آن ـ در سراسر کشور در تاریخ ۲۴ اسفند ۱۳۲۹ ـ توسط مجلس شورای ملی و هم چنین تصویب آن ـ در تاریخ ۲۹ اسفند ماه ۱۳۲۹ ـ در مجلس سنا۱؛ خلع ید دولت ایران و انگلیس از شرکت نفت در ۲۹ خرداد ۱۳۳۰، صورت گرفت.۲ و بدنبال آن عملیات بانک شاهنشاهی انگلیس در ایران، در تاریخ ۸ مرداد ماه ۱۳۳۰، تعطیل شد.۳ در تاریخ ۳ مهرماه ۱۳۳۰ جواز اقامت کارشناسان نفت انگلیسی، توسط دولت ایران لغو شد.۴ و در ۳۰ مهرماه همان سال تمام مراکز فرهنگی انگلستان در ایران منحل گردید.۵ انحلال شورای فرهنگی بریتانیا نیز در بهمن ماه همان سال صورت پذیرفت.۶ در روز اول بهمن ماه ۱۳۳۰ کنسولگری های انگلیس در تمام نقاط ایران بر چیده شد.۷ و نهایتا در همین ماه روابط انگلستان و ایران بطور کامل قطع گردید.۸

قطع روابط دیرینه ی انگلستان و ایران بمنزله ی تضعیف نفوذ انگلستان در ایران محسوب می شد؛ نفوذی که از دیرباز بواسطه ی عوامل متعدد اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، نظامی، فرهنگی، معنوی و اطلاعاتی استوار شده بود. بدنبال قطع روابط، نقش عوامل دیگر نفوذ، به نفع عوامل اطلاعاتی کمرنگ شد، از این رو عوامل اطلاعاتی بعنوان عوامل محوری نفوذ، تلاشی مضاعف را جهت صحنه گردانی و مهار پدیده ها و حوادث اجتماعی سیاسی به نفع انگلستان آغاز نمودند. این عوامل به دو دسته ی بومی و غیر بومی تقسیم می شدند. بستر عمده ی فعالیت عوامل اطلاعاتی غیر بومی، سفارت بریتانیا و کنسول گری های آن در ایران بود. «آلن چارلز ترات» نمونه ی بارزی از این عوامل است.

«آلن چارلز ترات در سال های جنگ جهانی دوم، رییس سرویس اطلاعاتی انگلیس (M1_ 6) در ایران بود، که با پوشش کاردار سفارت بریتانیا در تهران عمل می کرد. «ترات» علاوه بر عملیات تدارک سلطنت محمد رضا پهلوی، در ایجاد مهم ترین حوادث سال های پس از شهریور ۱۳۲۰ ـ همانند عملیات بازگرداندن سیدضیاءالدین طباطبایی از فلسطین به ایران، عملیات اغتشاش جنوب، جذب سیاستمداران ایرانی به سرویس جاسوسی انگلیس ـ نقش اساسی و اصلی را داشت.»۹

در خصوص عوامل بومی بریتانیا در ایران؛ شبکه ی «رشیدیانها» و شبکه ی «امیر اسداللّه علم» از مهم ترین و قدیمی ترین آنها به حساب می آمدند.

«شبکه ی رشیدیانها، از اوایل سال ۱۹۴۰ (اوایل جنگ جهانی دوم) از مهم ترین عوامل بومی بریتانیا در ایران محسوب می شدند. گروهی از سیاستمداران معروف ایرانی هوادار انگلیس، مثل سید ضیاء الدین طباطبایی و جمال امامی نیز بخش مهمی از این شبکه به شمار می رفتند.»۱۰

شبکه ی امیر اسداللّه علم نیز از سال ۱۳۲۰ با پنهانکاری کامل در دو بعد «تبلیغی و سیاسی» به ویژه نفوذ در حزب توده، کار می کرد. شبکه ی علم، عناصر روشنفکر و مطبوعاتی قابل اعتنایی را پیرامون خود گردآورده بود.۱۱

با وقوع جنگ جهانی دوم و وارد آمدن زخمها و خسارات قابل توجّه بر پیکره ی انگلستان و معطوف شدن نگاه انگستان به مسایل داخلی، مدیریت شبکه های عظیم جاسوسی آن کشور در سراسر جهان دچار بحران گردید.

با توجه به بنیه ی ضعیف اقتصادی انگلستانِ پس از جنگ و هزینه های سنگین اداره ی شبکه های جاسوسی، انگلستان بناچار و به تدریج این شبکه ها را به سرویس اطلاعاتی ثروتمند و جوان امریکا تحویل داد.۱۲

در این زمان است که ما شاهد ظهور شبکه ی «بدامن» می باشیم. پروژه ی بدامن یکی از نخستین پروژه هایی بود که در چارچوب همکاری اینتلیجنس، سرویس و سازمان نو بنیاد «سیا»۱۳ بر مبنای امکانات غنی بومی (M1-6) و بودجه ی کلان «سیا» آغاز شد و مسئولیت اداره ی آن به عهده ی شاپور ریپورتر قرار گرفت که با همکاری اسداللّه علم، اجرای پروژه را آغاز کردند.۱۴ ناگفته نماند که شاپور جی «شاپور ریپورتر» به عنوان رییس یک شبکه ی مستقل اطلاعاتی – در اصل صهیونیستی، امریکایی – کار می کرد که در لندن توسط «لرد ویکتور روچیلد» هدایت می شد. شاپور ریپورتر نیز، مانند روچیلد یکی از عوامل هدایت کننده ی عملیات سرویس های امریکا و انگلیس در خاورمیانه بود.۱۵

بررسی فعالیت های شبکه ی شاپور ریپورتر و اسداللّه علم در این دوران نشان می دهد که «عملیات بدامن» بر دو محور متمرکز بوده است: ۱. عملیات نفوذی – سیاسی؛ ۲. عملیات تبلیغی – فرهنگی. یکی در حقیقت عملیات نفوذی این شبکه در تمامی احزاب و جریان های سیاسی روز، بالأخص حزب توده بود۱۶ و دیگری بزرگنمایی خطر حزب توده و ایجاد وحشت (پانیک) از سلطه ی، کمونیسم در جامعه.۱۷

با قطع روابط ایران و انگلیس – و بسته شدن سفارت انگلستان در ایران و از میان رفتن قدرت مانورِ عوامل اطلاعاتی انگلیس – دولت انگلستان جهت کسب مجدد منافع از دست رفته ی خود به ناچار متوسل دولت امریکا شد. از طرفی ایالات متحده ی امریکا نیز با استفاده از فرصت به دست آمده و خالی شدن صحنه از رقیب عمده (انگلستان)، نفوذ خود را بیش از پیش در ایران گستراند؛ ایالات متحده هم چنین از وضعیت محاصره ی اقتصادی ایران توسط انگلستان به نفع خود استفاده برد و نفوذ اقتصادی گسترده ای نیز در ایران به دست آورد.

از طرفی دیگر ایالات متحده ی امریکا با استفاده از نقش میانجی گری بین ایران و انگلستان توانست عوامل سیاسی نفوذ خود را بین ایران و کشوری که قرنها در این کشور دارای نفوذ عمده ای بوده است، توسعه بخشد. در این مقطع نفوذ نظامی امریکا تداوم یافت و نفوذ اقتصادی و سیاسی ایالات متحده نیز با استفاده از برنامه های مختلف، توسعه پیدا کرد. اما سؤال این است که چرا نقش امریکا از میانجی گری، به مداخله ی در ایران می انجامد؟

اکنون به علل تغییر جهت سیاسی ایالات متحده در قبال نهضت ملی شدن صنعت نفت می پردازیم که از جمله ی آنها می توان به دو علت مهم ذیل اشاره کرد:

علل مستقیم

۱. اشتغال فکر دولت امریکا به مبارزات کمونیستی در ایران؛

۲. نگرانی امریکا از کوتاه ماندن دست غرب از ذخایر هنگفت نفت ایران.

علل غیر مستقیم

۱. مبارزه ی موفق بریتانیا برای آماده کردن امریکا به قبولِ راه حل خود برای برطرف کردن بحران؛

۲. روش سیاسی شخص مصدق که نهایتا به ادعای جیمز بیل بی ثمر بوده است.

در اینجا به علت دیگری نیز اشاره می شود که «جیمز بیل» آن را مستقیما مطرح ننموده است:

۳. نگرانی امریکایی ها از ماهیت واگیرِ ملی شدن نفت ایران۱۸؛ در این خصوص، امریکایی ها از آن وحشت داشتند که توفیق دکتر مصدق در برابر دولت انگلیس و شرکت نفت جنوب، موج جنبش های ضد استعماری را در خاورمیانه برانگیزد.۱۹

۴. تغییر وضع موجود در رابطه با صنعت نفت، به نحوی که قبول مشارکت امریکا از سوی دولت انگلیس در بهره برداری از منابع نفتی ایران صورت پذیرفت؛ البته در خصوص میزان تغییرات قرارداد نفتی، وقتی امریکایی ها، پذیرش قاعده ی تنصیف از سوی انگلیس ها