پاورپوینت کامل دین نگری در اندیشه و آثار جلال آل احمد ۵۹ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل دین نگری در اندیشه و آثار جلال آل احمد ۵۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل دین نگری در اندیشه و آثار جلال آل احمد ۵۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل دین نگری در اندیشه و آثار جلال آل احمد ۵۹ اسلاید در PowerPoint :

جلال آل احمد (۱۳۴۸-۱۳۰۲ش) یکی از نویسندگان و روشنفکران بسیار تأثیرگذار در تاریخ معاصر ایران است. نویسنده ای زبردست، تیزبین، نقّاد، جسور و بی باک؛ با قلمی همه جانگر و تپنده که هیچ کس از نیش و نگاه آن در امان نیست. روشنفکری که پیشوای بسیاری دیگر است، دیگرانی که گاه روشنفکر چپ اند، و گاه راست، گاه متدین و گاه ملّی گرا. جلال ذهن بسیار کنجکاوی داشت و به هر جایی سرمی کشید، شاید به همین دلیل است که هر کسی از هر قشری او را آیینه ی بخشی از افکار، اندیشه ها، آرمان ها و دغدغه های خویش می بیند.

آل احمد به دین نیز نگاهی ویژه، دیگرگون و گزینشی دارد که با دقت در زیر و بم نوشته ها و آثار وی، می توان نکات بسیاری از آن آموخت و جریانی از روشنفکری را که در نهایت به دین و آموزه های آن روی می آورد، تحلیل کرد. در این مقال ما در تکاپوی پژوهش همین جریان و بُن مایه های فکری آن در آثار و زندگی آل احمد هستیم.

جلال آل احمد، در خانواده ای مذهبی و روحانی دیده به جهان گشود. پدرش از روحانیون با نفوذ تهران بود. جلال «در آغازِ جوانی…سخت پایبند مذهب بوده است و از نماز شب و جعفر طیار و انگشتر درّ و عقیق و امر به معروف…غافل نبوده است».۱

روحیه ی او جستجوگر و پرسش گر بود و هیچ چیز از حوزه ی سئوال او بیرون نمی رفت. همین مسأله، مقدمات فرار جلال از مذهب را فراهم آورد، خود جلال در این باره می گوید: «شخص من…در خانواده ی روحانی خود همان وقت لامذهب اعلام شد که دیگر مهر نماز زیر پیشانی نمی گذاشت. در نظرم نوعی بت پرستی بود…ولی در نظر پدرم آغاز لا مذهبی بود. و تصدیق می کنید که وقتی لامذهبی به این آسانی به چنگ آمد؛ به خاطر آزمایش هم شده، آدمی زاد به خود حق می دهد که تا به آخر براندش»۲، و این آغازی بود، برای تحول در زندگی جلال و آزمودن تجربه های تلخ و شیرین بسیار. با توجه به فضای آشفته ی سیاسی آن زمان، گیرایی شعارهای حزب توده و جوان بودن آل احمد، وی جذب حزب توده شد، سال ۱۳۲۳، که اوج حرکت و تا اندازه ای آغاز راه حزب توده در ایران بود و جلال با این که در آن زمان جوانی دیپلمه بود، توانست تا کادر مرکزی حزب، پیش رود.

آل احمد جذب حزب توده شد؛ امّا هنوز آن روحیه ی چرایی و نگاه تیز بین وی در او زنده بود، در نتیجه خیلی زود از حزب نیز جدا شد. توصیف زیبای جلال از آن روزگار و روزی حساس در زندگی وی را با هم می خوانیم:«روزگاری بود و حزب توده ای بود…و چه شوری که انگیخته بود و ما جوان بودیم و عضو آن حزب بودیم و نمی دانستیم سرنخ دست کیست و جوانی مان را می فرسودیم و تجربه می اندوختیم. برای خود من اما روزی شروع شد که مأمور انتظامات یکی از تظاهرات های حزبی بودم…از درِ حزب تا چهار راه مخبرالدوله با بازوبند انتظامات چه فخرها که به خلق نفروختم؛ امّا اول شاه آباد چشمم افتاد به کامیون های روسی پر از سرباز که ناظر و حامی تظاهر ما کنار خیابان صف کشیده بودند که یک مرتبه جا خوردم و چنان خجالت کشیدم که تپیدم توی کوچه ی سید هاشم و بازوبند را سوت کردم…»۳ این جریان و دیگر ماجراها موجب شد که آل احمد در سال ۱۳۲۶ از حزب جدا شود. پس از این، وی مدتی با دیگر گروه ها نیز همراه شد، امّا شاید بتوان گفت که این سرآغازی بود برای پای نهادن در راهی که پایانش جلال را به «روشنفکری بومی» تبدیل می کرد. روشنفکری که برای میهن و کشور خود راه نجاتی می طلبد و آن گاه ه خوب می نگرد می بیند که دین نیز یکی از عناصر اساسی، بومی و جدا نشدنی ایران و ایرانی است.«چرا که وی مارکسیزم و سوسیالیسم…را قبلاً آزموده بود و بازگشت نسبی او به دین و امام زمان راهی بود به سوی آزادی از شرّ امپریالیزم و احراز هویت ملّی، راهی به شرافت انسانیت و رحمت و عدالت و…. جلال، درد چنین دینی را داشت»۴.

آل احمد با جدایی از حزب توده، راهی نو در زندگی را آغاز کرد و با دقّت و تأمل، متوجه تضادهای بنیادین موجود در جامعه ی سنتی ایران شد. دغدغه ها و چاره اندیشی های جلال، وی را به نگارش «غربزدگی» سوق داد، کتابی که تنش ها و نقدهای بسیار برانگیخت و بیان کننده ی نُه توی ذهن نویسنده ی آن می باشد، نویسنده ای که همواره در ایران اندیشگی و بومی گرایی، نیم نگاهی نیز به دین و مذهب کشورش دارد. وی کتابش را این چنین به پایان می برد: «…قلم خود را به این آیه تطهیر می کنم که فرمود:«اقتربتِ السّاعه وانشق القَمَر…»۵.

آل احمد در سیر زندگی هر گام که به سوی خط پایان برمی دارد، یک گام به سوی دین پیش می رود، البته بادیدگاهی نسبتا گزینشی و چاره جویانه و نه به معنای قبول همه گیر آنچه که هست.

جلال در فروردین سال ۱۳۴۳ به حج عزیمت کرد که اوج نگاه دیگر گونه ی وی به دوران سپری شده است. یادداشت های روزانه ی او از سفر حج حاوی نکاتی لطیف، بکر، خواندنی و دقیق است و آن را «خسی در میقات» نام نهاد، کسی که خود را در مقابل آن دریای انسان و انسانیت به سان خسی می بیند که به میقات رفته است. در همین سال است که بزرگترین نوشته ی خود، یعنی «در خدمت و خیانت روشنفکران» را می نگارد و به قول خودش «طرح اوّل این دفتر – روشنفکری – در دی ماه ۱۳۴۲ ریخته شد. به انگیزه ی خونی که در ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ از مردم تهران ریخته شد و روشنفکران در مقابلش دست های خود را به بی اعتنایی شستند…».۶

نگاه جلال به دین

نگرشی که وی به دین دارد، مقلّدانه نیست. و همان گونه که گذشت، نگاهی چاره جویانه و گزینشی است. گاه بی پروا به برخی از اصول می تازد و گاه جانانه جانبداری می کند.

جلال یک اسلام شناس و نظریه پرداز در گستره ی اندیشه دینی نیست، در نتیجه گاه مبانی یی را نقّادی می کند که اگر پشتوانه ی معلومات و بینش وی قوی تر بود، هرگز به آن نمی پرداخت، امّا از سویی دیگر نیز باید توجه داشت که نقد وی محصور به زمان و موقعیتی ویژه است، چه بسا اگر عمرش به وی وفا می کرد، از این نقدها چشم می پوشید. مثلاً وی برای اصل انقلابی انتظار، معایبی می شمارد از جمله آن که «در زمان غیبت، مردم در انتخاب جانشین امام علیه السلام بی تکلیف اند و یا صاحبان فتوا در مواقع حساس اجتماعی دست بسته می مانند».۷ امّا امروزه می بینیم که در مواقع حساس اجتماعی، نه تنها صاحبان فتوا درنمی مانند، بلکه در بسیاری موارد، راه گشای بن بست ها نیز هستند.

اگرچه جلال در مورد برخی از مسایل دینی اشکال تراشی می کند و خاشعانه از کنار آنها عبور نمی کند، اما واقعیت این است که، دفاع او از دین بسیار بیشتر از نقادی وی است. دفاع از دین؛ زمانی که توده ی روشنفکران به دین و دستاوردهای آن می تاختند و دلسپرده ی دوران پیش از اسلام گردیده بودند. جلال وقتی که به انتظار می پردازد به نکاتی قابل تأمل و اساسی نیز اشاره دارد و دو مزیت بر آن برمی شمرد:«۱- تمکین نکردن از اولوالامر،۸ زیرا که در غیاب معصوم که تنها فرد لایق حکومت است، همه ی حکام زمان به اعتقاد شیعه غاصبند…بلکه دلیلی نیز برای مقاومت در قبال ظلم ایشان دارد ۲- انتظار فرج برای شیعه یعنی انتظار روزی که دنیا پر از عدل و داد خواهد شد…»۹

درباره ی ورود اسلام به ایران، که تبلیغات گسترده ای بر ضدّ آن وجود داشت، جملاتی اصولی و زیبا دارد. او به شکلی کاملاً معقول و منطقی از نحوه ی ورود اسلام به ایران دفاع می کند و می گوید: «هدف همه این بود که بگویند حمله ی اعراب (ظهور اسلام) نکبت بار بود و ما هر چه داریم از پیش از اسلام داریم…وشب کودتا را یک سره بچسبانند به دمب کوروش و اردشیر. انگار نه انگار که در این میانه ۱۳۰۰ سال فاصله است».۱۰ و صحنه ی ورود سپاه اسلام به ایران را این گونه تحلیل و توصیف می کند که: «مردم از جنگ های با روم به جان آمده و از مالیات و مقررات خشک مذهب زردشتی… این است که اهالی پایتخت آن روز، در کوچه های مداین، نان و خرما پخش می کنند میان اعراب پابرهنه ی گرسنه و مهاجم که برای غارت کاخ شاهی می دوند. ما به عنوان یک ملّت، هرگز از اعراب شکست نخورده ایم. آن چه از اسلام شکست خورد، تشکیلات پوسیده ی درباری و نظام ساسانی بود… در حمله ی اسلام، کاخی فرو ریخت…امّا تمدن ایرانی رونق گرفت و بر مرکب اسلام، خود را تا پشت دروازه ی «گل» رساند…»۱۱

و در کلامی دیگر می گوید: «مسلم این است که ملّت نجیب ایران در صدر اسلام به استقبال عرب رفت….ایرانی ها از مدت ها پیش منتظر چنین قضیه ای بودند».۱۲

جلال در سفرنامه ی حج نیز به نکات خواندنی و حساسی اشاره دارد. تعریض ها، کنایه ها، نقدها و نیش های بسیاری به گردانندگان مراسم حج و وهابی ها می زند و از خراب کردن قبور ائمه اطهار علیهم السلام این چنین یاد می کند که: «خراب کردن یک قبر در این سر عالم یعنی سوختن یک کتاب. هر قبری کتابی است سربسته و سنگش جلدش یا به عکس و اینها حتی جلد را هم بسته اند…».۱۳ سپس می نویسد:«عاقل! چه حق داریم مقدسات ایشان را با خاک یکسان کنیم که زندگی روزانه ی آنهاست؟ آنکه از حقارت زندگی روزمره ی خود گریخته و به این جا آمده می خواهد جلال ابدیت را در زیبایی بارگاهی مجسم ببیند و به چشم سر ببیند…».۱۴

جلال حتی به نکته های ریز و حساس درباره ی معماری مساجد نیز، توجه داشته و چه تعریف ها و توصی

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.