پاورپوینت کامل راهبرد بمب و دلار ۵۲ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل راهبرد بمب و دلار ۵۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل راهبرد بمب و دلار ۵۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل راهبرد بمب و دلار ۵۲ اسلاید در PowerPoint :

وقتی امریکایی ها ژاپن را به ویرانه ای تبدیل کرده و به خاک سیاه نشاندند، خودشان به سرعت دست به کار شدند تا مناطق ویران شده ی آن را باز سازی کنند و در این راه هیچ کمکی (از دلار گرفته تا کارشناس) دریغ ننمودند. درباره ی علت و هدف این رفتار دوگانه، تحلیل های متفاوتی صورت گرفت: جلوگیری از نفوذ کمونیسم، جلوگیری از رشد دوباره ی «میلیتاریسم» ژاپنی یا محو گرایش های نژادی و…، اما شاید هیچ کس این رفتار را به عنوان یک استراتژی دائمی، جدی و برنامه ریزی شده تحلیل نکرد. بی گمان بهترین نام برای این برنامه ی راهبردی در سیاست خارجی امریکا، استراتژی «بمب و دلار» خواهد بود. اما به راستی امریکا از این استراتژی چه اهدافی را دنبال می کند؟ دستاوردهای او چه بوده؟ و بالاخره روند تکاملی این استراتژی به چه شکلی خواهد بود؟

امریکا بازیگر اول صحنه ی جهانی است و از چند دهه پیش تاکنون، این نقش را بر عهده دارد. حتی هنگامی که این کشور درگیر جنگ سرد و رقابت با اتحاد جماهیر شوروی بود نیز، افکار عمومی و اندیشمندان جهان آن را یک قدرت مسلط می شناختند که قطب روبه رویش می کوشید از آن عقب نماند. اما طی یک دهه ی گذشته، حتی شوروی نیز از دور رقابت کنار گذاشته شد و امریکا خود را به عنوان تنها قدرت جهانی معرفی کرد. علاوه بر این، از نیم قرن پیش تا کنون، امریکا خود را پاسدار جهان آزاد و لیبرال می نامد؛ قدرت نظامی، اقتصادی، صنعتی و تکنولوژیک آن کشور، توانایی های رسانه ای ـ تبلیغاتی، انسجام فرهنگی، فرهنگ سیاسی، جامعه ی مدنی مستحکم، سرزمین پهناور، جمعیت فراوان و عواملی از این دست، امکان جولان جهانی را برای این کشور فراهم می سازد.۱

در تاریخ نیز همواره این گونه بوده است که قدرت اول جهان، هرکجای کره ی زمین برای خود منافعی در نظر گرفته و هر تحولی را در ارتباط با منافع خود می سنجد. به همین دلیل امریکا هم هر تحول در سطح جهانی را به دقت زیر نظر دارد و در برابر آن واکنش نشان می دهد.

امریکا از این کنش ها هدف های ذیل را دنبال می کند: حفظ تمامیت ارضی، حفظ گسترش منافع ملی، شکل دهی نظام جهانی به سود خود، استوار نمودن برتری جهانی، سرکوب و حذف جریان های مخالف و….

در چنین جهان پرکنش و واکنشی است که می توان حرکت های دیپلماتیک را درک و تحلیل نمود. مداخلات و جنگ های امریکا نیز به همین دلیل است؛ امریکا در حال مداخله در چهار گوشه ی جهان می باشد و در سراسر جهان نیز نیرو و جنگ افزار دارد. در طی نیم قرن، در ده ها جنگ شرکت کرده و به صدها جنگ، درگیری یا جنش مورد نظر خود یاری رسانده و می رساند. همه ی مردم جهان نیز به شکلی تحت تأثیر سیاست های این کشور هستند و حتی از آن زیان دیده اند. حداقل این که امریکا با جمعیتی کمتر از ۵درصد جمعیت جهان بیش از ۳۰ درصد منابع و ثروت های جهان ـ و به عبارتی شش برابر میانگین ثروت های جهان ـ را در اختیار دارد.

بنابراین، چنین کشوری به ظاهر باید منفورترین کشور جهان باشد، ولی صرف نظر از این سیاست ها، بسیاری از مؤلفه های این جامعه مورد تأیید و تحسین جهانیان است. با این همه، امریکا نیز بیکار ننشسته و برای بهبود وجهه و جایگاه بین المللی خود همواره در

تلاش است. امروزه، سیاستمداران امریکا درس های فراوانی از اشتباهات گذشته ی خود گرفته اند. درس هایی که تکامل جدی استراتژی بمب و دلار را در پی داشته است. هیچ کشوری نیز به اندازه ی ویتنام و ایران به امریکا درس عبرت نداده اند.

سیاست بمب و دلار چیست؟

در جنگ جهانی دوم، هنگامی که آلمان و ایتالیا از پا افتاده بودند، ژاپن هنوز هم به تجاوز خود ادامه می داد، اما زمانی که امریکا در برابر آن ایستاد، از این کشور جز ویرانه ای باقی نماند. شدت خرابی ها به اندازه ای بود که همه تجاوزکاری های ژاپن به ملت های همسایه را فراموش کردند و ملت درنده خوی دیروز به ملتی مظلوم و ستم دیده تبدیل شد. اما امریکا به سرعت دست به کار شد، قدرت امپراتور را محدود کرد، شالوده های نظامی ژاپن را ناکارا نمود و بنیان های جامعه ی مدنی را در آن کشور پی افکند؛ لیکن از همه مهم تر به شکوفایی اقتصاد آن کمک زیادی کرد. امریکا در ویتنام نیز چنین هدفی را دنبال می کرد، یعنی تصمیم داشت وقتی ویتنام را به تصرف خود درآورد، به بازسازی آن کشور بپردازند، اگر چه ویتنامی ها اجازه ی چنین کاری را به او ندادند.

در جنگ کره نیز امریکا تقریبا به همین منوال حرکت کرد و در بازسازی کره ی جنوبی شریک شد؛ همین طور هنگامی که اقدام به سرنگونی دولت مردمی «آلنده» در شیلی نمود. آلمانی ها نیز می دانستند که ورود امریکا به جنگ جهانی، یکی از علت های اصلی شکست آن ها در جنگ جهانی دوم است و بیهوده نیست که امریکا کمک های بی دریغی به این کشور می نماید. امریکایی ها در پاناما نیز از این روش استفاده کردند؛ یعنی نخست با جنگ، دشمن مورد نظر خود را نابود کردند، سپس به بازسازی و پیشرفت اقتصادی آن یاری رساندند. این کشور در ایران هم به دنبال آن بود تا این استراتژی را به اجرا درآورد، لیکن واکنش ایرانیان به این استراتژی سخت و همراه خشم بود؛ واکنشی که در کنار جنگ ویتنام به سردمداران امریکا آموخت تا عامل سومی را نیز وارد این معادله نمایند.

مشروعیت بخشی، فاکتور مورد نیاز

وقتی امریکایی ها برای سرنگونی دولت «دکتر مصدق» به محمد رضا شاه یاری رساندند، تصمیم داشتند برای بازسازی اقتصادی ـ اجتماعی کشور به او کمک کنند.

آن ها معتقد بودند کمک های امریکا برای بازسازی، خاطره ی جنایت های جنگی را از اذهان مردم مورد تهاجم پاک می نماید. بنابراین بدون هیچ ترسی وارد جنگ می شوند و سپس کمک های فراوانی را در اختیار دولت جانشین قرار می دهند. به این ترتیب، دولت یا حتی مهره ای مستقل را جانشین دشمن نموده اند و با این کمک ها کشور دیگری را به اردوی کشورهای دنباله رو اقتصاد و جامعه ی غرب وارد نموده اند. کشوری که برای رسیدن به توسعه به ناچار مدرنیزاسیون (نوسازی) و غرب گرایی را برخواهد گزید و جامعه ای را به جرگه ی خود خواهد کشید. ورود یک کشور به این جرگه، در درازمدت آن قدر منافع خواهد داشت که می تواند جبران همه ی این هزینه ها را بنماید.

اما در ویتنام و ایران چنین نشد. امریکا بر ویتنام حاکم نگردید و ویتنامی ها بزرگ ترین مقاومت های تاریخ را شکل دادند. هیچ کس گمان نمی کرد، ولی آن ها پیروز شدند، زیرا اذهان ویتنامی ها تصرف خاکشان توسط امریکا را بدترین حالت ممکن می پنداشتند و آن را فاجعه ای غیرقابل جبران تصور می نمودند. افکار عمومی جهان نیز تجاوز امریکا را غیر قابل بخشش، وحشیانه، بی دلیل و تجاوزکارانه تلقی می کرد، و از همه بدتر افکار عمومی امریکا بر این باور بود که سردمداران این کشور، آنان را درگیر جنگی بی سرانجام، بیهوده، نامربوط و خونین کرده اند و در این راه، میلیاردها دلار هزینه نموده و صدها هزار امریکایی را به کام مرگ و جراحت کشانده اند؛ لذا امریکا بدون آن که توان نظامی اش نابود شود، زیر بار فشار افکار عمومی کمر خم کرد و شکست خورد.

اما امریکایی ها برای حفظ یک دوست و متحد در ایران، در برابر ملتی که آرزوهای بلندی داشت، دست به اقداماتی زدند که افکار آزادی خواهان، این گونه اقدامات را محکوم می کرد، لیکن چون عملیات مخفیانه و با کمترین تلفات ممکن صورت گرفت و سرعت عمل نیز بسیار بالا بود، صدای مخالفت ها بلند نشد و جدی نگردید. اما تصویر آن در خاطره ی ایرانیان باقی ماند، چهره ی امریکایی که تا دیروز یک دوست بی طرف و وزنه ی قابل اعتماد در برابر شوروی و بریتانیا بود، ناگهان به دشمن اول ایرانیان مبدل گردید. امریکا ناچار در سال های بعد تا زمان سقوط شاه، در برابر ملت ایران صف آرایی کرد و پس از انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷، نه تنها آمریکا یک دوست و خاکریز اول آسیایی خود در برابر شوروی۲ را از دست داد، بلکه در منطقه با مخالفی کوشا و سرسخت نیز روبه رو گردید. ایرانیان هرگز امریکا را به خاطر این مداخله نبخشیدند؛ حتی وقتی «رییس جمهور خاتمی» با C.N.Nم

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.