پاورپوینت کامل یک سبد ستاره ۱۹ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل یک سبد ستاره ۱۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل یک سبد ستاره ۱۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

---

بخشی از متن پاورپوینت کامل یک سبد ستاره ۱۹ اسلاید در PowerPoint :

اشاره:

نامِ «فرید» (قادر طهماسبی) بیش تر با مثنوی دلنشین و پرشور «قبض و بسط» شناخته شده است:

سبکباران خرامیدند و رفتند

مرا بیچاره نامیدند و رفتند

سواران لحظه ای تمکین نکردند

ترحُّم بر منِ مسکین نکردند

سواران از سرِ نعشم گذشتند

فغان ها کردم امّا برنگشتند…

اشعار این شاعر هم چون خودِ او، گوشه نشین، دلسوخته و بی اعتنا به جنجال ها و هیاهوهای موسمی اهلِ شعر و سیاست است. با این وصف، نمی توان پژواک و تأثیرِ پررنگ آن را بر شعر شماری از شاعرانِ جوان دهه ی شصت انکار کرد.

«فرید» بیش تر، دل سپرده ی غزل و مثنوی است، امّا انگار ـ گهگاه ـ به تفنّن و در حاشیه با شعر نیمایی دمساز شده است. دو شعر «ستاره های بی ستاره» و «آی عاشقان» از همان معدود شعرهای نیمایی این شاعر است که جدی تر از بسیاری سروده های جدّی مدعیانِ نوپردازی است، به ویژه از حیث درنگ های انتقادی، شاعری متعهد بر حال و هوای رنگ رنگِ سال های پس از جنگ و عتاب ها و خطاب های دردمندانه که در هاله ای از طنزی تلخ بیان می شوند.

ستاره های بی ستاره

بچه های بی پناهِ انقلاب

اجتماع بی ستارگان

بچه های خوب

بچه های ناب

تیم سرفراز عاشقان

مشتِ شان تمام پُر

دست شان تهی!

بنگرید، آی بنگرید؛

گردش زمانه را!

عشق نیمه جانِ من، شبی گذشت

از پُل هزار آبرو

پاورپوینت کامل یک سبد ستاره ۱۹ اسلاید در PowerPoint یافتم

با هزار درد جستجو

آمدم به شهر زندگی

با هزار آرزو

در میانِ راه، از شعف

می سرودم این ترانه را!

چشم من به هر طرف دوید،

برف دید، برف

در اجاق بی دریغِ لب

داشتم هزار شعله حرف

آمدند بچه ها و ساختیم؛

کلبه ای ز جنس آسمان

بی حکایت از زمین

بی شکایت از زمان

در کمالِ سادگی!

انفجار چند حرف

گَرم کرد آشیانه را!

پاورپوینت کامل یک سبد ستاره ۱۹ اسلاید در PowerPoint داشتم

آمدم به سوی بچه ها!

آی بچه ها!

بچه های دردمندِ مهربان

در هوای مات و ابر فام شب

تلخ و بی بهانه می گریستند،

این ستاره های بی ستاره

ـ هم چنان ـ

کارشان شمردن ستاره بود

ناله های شان در استعاره بود

قصه های شان ـ همیشه ـ با اشاره بود

غنچه ای شکفت،

آی بچه ها!

ستاره را! جوانه را!

آمدند بچه ها ـ دوان، دوان ـ

نفس زنان

اشک بود با عرق، زِ روی شان روان

چشم شان پرید در سبد

دست شان دوید در سبد

یک ستاره هم برای من نماند!

خیره ماند دست خالی سبد

در ستاره های چشم من!

بازهم گریستم،

ای خدای من! زِ من مگیر

این صفای کودکانه را!

آسمان گرفت

خنده ها و رنگ ها گریختند

از لبان و چهرگان من

خیره ماند بر ستاره ای که پشت ابرهاست؛

آسمانِ من!

چشم من گریست

چاره چیست؟

صبر کن!

ای دل شکسته، صبر کن!

یا به پیشواز رو؛

مرگ عاشقانه را!

بچه ها ز شهر شب گریختند

خواب را به رودخانه ریختند

بود آن چه بود،

ماند آن چه ماند!

کفش پاره ها به پابرهنگان رسید!

ـ هم چنان که بود! ـ

رخش های آهنینِ بادپا

به سالکان مدّعی!

ـ کز منازل هزارگانه چون شهاب بگذرند! ـ

سکه ها به موش های خانگی!

کاخ ها و قصرها

به واعظان رند و عالمان بی عمل!

ـ کز فراز برج های شان خدای را بلیغ تر صدا کنند و در فرودشان

فصیح تر خداخدا کنند! ـ

سفره های هفت رنگ

دختران مَه جبین

به بندگان مخلص شکم

به زاهدانِ هفت خط!

سوختم! عجب حکایتی!

چه طاعت و