پاورپوینت کامل انتخابات مصر و بازتابهای منطقهای آن ۱۰۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل انتخابات مصر و بازتابهای منطقهای آن ۱۰۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۰۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل انتخابات مصر و بازتابهای منطقهای آن ۱۰۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل انتخابات مصر و بازتابهای منطقهای آن ۱۰۰ اسلاید در PowerPoint :
پیشگفتار
کشور مصر، در شمال قاره آفریقا و در کنار دریای مدیترانه و سرخ قرار دارد. وسعت آن در حدود یک میلیون کیلومتر مربع است که از این نظر، بیست و هشتمین کشور جهان به حسلاب می آید. جمهوری عربی مصر با داشتن جمعیتی بالغ بر ۷۴ میلیون نفر، از لحاظ وسعت، موقعیت جغرافیایی، جمعیت و پیشرفت مهم ترین کشور عربی محسوب می شود. مصر از نظر تاریخی، از جمله کشورهای تاریخی است. حکومت فراعنه در این کشور به حدود ۶۰ قرن پیش از میلاد باز می گردد که پس از آن ها ایرانی ها، یونانی ها و عرب ها بر این کشور حکومت کرده اند.
فرهنگ مصر، مبتنی بر فرهنگ اسلامی استوار است که از زمان های قدیم، دانشمندان و متفکران بسیاری در معروف ترین دانشگاه مصر، یعنی دانشگاه الازهر فعالیت داشته اند. مصر تنها کشور عربی است که اقتصاد آن نسبت به دیگر کشورهای عربی و آفریقایی، پیشرفت چشمگیری داشته است. موقعیت جغرافیایی و شرایط اقلیمی مصر موجب شده که این کشور، در منطقه خاورمیانه و قاره آفریقا نقش مهمی ایفا کند. همچنین وجود شهرهای قدیمی در این کشور، یعنی قاهره و اسکندریه به آن اهمیت ویژه ای داده است. از دیگر موقعیت های مهم مصر، قرار گرفتن این کشور در منتهی الیه شمال شرقی آفریقاست که قاره آفریقا را به قاره آسیا متصل می کند و در واقع پل ارتباطی میان آسیای غربی، آفریقا و مدیترانه است.
سابقه تاریخی ارتباطات سیاسی ایران و مصر، به زمان کوروش، پادشاه هخامنشی باز می گردد. با ظهور اسلام رابطه میان دولت ایران و مصر وارد مرحله جدیدی شد. اسلام از دروازه مصر وارد آفریقا شد و با روی کار آمدن سلسله های اموی و عباسی و تحت تاثیر قرار گرفتن اهل بیت (ع) و شیعیان آنان، بسیاری بزرگان سادات، در جست وجوی پناهگاه به مصر و ایران که از دسترس حاکمیت مرکزی دور بود، سفر کردند و از این رو جایگاه اهل بیت (ع) را در مصر و ایران می توان مشاهده کرد. سلسله فاطمیان بر اساس نهضت اسماعیلیان و به دست مردانی که ایرانی بودند، در مصر به وجود آمد. این حکومت مقتدر شیعی که از سال های ۹۶۹ تا ۱۱۷۱ میلادی بر مصر حکومت می رانده اند، دانشگاه الازهر را که به نام حضرت زهرا (س) الازهر نامیده شد، بنا کردند که قدیمی ترین دانشگاه به سبک و سیاق جدید در دنیای اسلام محسوب می شود.
در قرون معاصر مصر، مهد ظهور اندیشه های نوین اسلامی و عربی بوده است. روابط فرهنگی ایران با مصر در این دوره، با شروع فعالیت های اصلاحی سید جمال آلدین اسدآبادی در دنیای اسلام، به ویژه در ایران و مصر نمود می یابد و سید جمال، با احیای اندیشه اصلاح گرایی نوین در اندیشه سیاسی مسلمانان عرب و نیز سردادن ندای وحدت میان شیعه و اهل سنت، موفق به ایجاد نهضتی شد که پس از او شاگردانش از جمله محمد عبده، مفتی الازهر مصر، آن را پیگیری و دنبال کردند.
بخش اول: بازتاب انقلاب اسلامی ایران بر جامعه مصر
از سال ۱۹۷۸ میلادی، غالب جریان های اسلامی سیاسی مصر، به صورتی صریح یا ضمنی، سیاست های رسمی نظام سیاسی حاکم بر مصر انتقاد کرده اند. برخی از این جریان های اسلامی، هدف این موضع و سیاست رسمی را تلاش برای برانگیختن احساس نفرت توده مردم نسبت به الگوی »اسلام گرا« در ایران قلمداد و تفسیر کردند. دعوت رژیم انورسادات از شاه ایران، برای اقامت در مصر و پس از آن، موضع گیری رسمی این رژیم در مسئله گروگان های امریکایی در تهران، بر فاصله میان دیدگاه دولت و دیدگاه حرکت های اسلامی در مصر افزود. گروه های اسلام گرای مصری، از این دیدگاه دولت که کمک به شاه، نشانه حق شناسی نسبت به کمک های نفتی، نظامی و اقتصادی وی به مصر طی جنگ سال ۱۹۷۳ و پس از آن است، به شدت انتقاد و آن را سرزنش کردند. آنان در مقابل، اقدامات شاه در فروش نفت به اسرائیل، در دوره تحریم نفتی سال ۱۹۷۳ م و همکاری مستحکم با این رژیم در زمینه نظامی و اطلاعاتی را یادآور شدند. جریان های اسلامی مصر بر آن بودند که اقدامات رژیم سادات در حمایت از شاه، بر اساس تقاضای ایالات متحده و به هدف اقناع امریکا، بر توانایی مصر، برای پر کردن جای رژیم شاه – به عنوان قدرت بزرگ منطقه ای – انجام گرفته است.
انقلاب اسلامی ایران در سال های نخست، عواطف بخش وسیعی از نیروهای اسلام گرای مصری را به سوی خود جلب کرده بود. تصاویر امام خمینی در قاهره و برخی شهرهای دیگر رواج یافت و تظاهرات گسترده ای در مخالفت با ورود شاه به مصر به راه افتاد. ملت و جامعه مصر، به طور کلی به صورت خوبی با انقلاب اسلامی ایران برخورد کرده، از آن استقبال کردند. علت این استقبال در جامعه دینی مصر، به خصوص از سوی گروه های اسلام گرا و مبارز مصری، شرایط خاص حاکم بر جامعه مصر آن زمان بود.(۱)
تأثیر مهم انقلاب ایران بر مصر، تقویت و تشدید جریان »بازگشت به اسلام« است که در تاریخ مصر ریشه دیرینه ای دارد. این گرایش اگر چه در پی تحولات سیاسی زمان جنگ اسراییل و مصر و شکست مصر تا اندازه زیادی تضعیف شد؛ لیکن با پیروزی انقلاب اسلامی ایران، جان تازه ای گرفت.
به رغم اختلاف نظر میان جریان های مختلف اسلامی مصر بر سر انقلاب اسلامی ایران و تحولات آینده آن، پیروزی این انقلاب در نگاه غالب این جریان ها، در حقیقت پیروزی ایدئولوژی سیاسی اسلام و تجسم آن در شکل یک دولت بود. برخی گروه های اسلامی مصر، از ابعاد و شعارهای فرامرزی و فراوطنی انقلاب ایران که همه مسلمانان بتوانند، در سایه آن تاریخ و الگوی برتر و تحولات امت اسلامی را با این واقعیت جدید پیوند دهند، استقبال کردند.
انقلاب ایران، به آنان ثابت کرد که قدرت رویارویی با نیروهای امپریالیستی و پیروزی بر آنان را دارند. جنبش های اسلامی مصر، از این که انقلاب ایران خواهان عقب نشینی اسرائیل از تمامی خاک فلسطین اشغالی، یعنی اراضی سال ۱۹۴۸ م و ۱۹۶۷ م شده بود، استقبال کردند و این موضع را با موضع غالب کشورهای عرب آن زمان که به عقب نشینی اسرائیل از اراضی اشغالی سال ۱۹۶۷ م و اعطای حق تعیین سرنوشت به ملت فلسطین اکتفا می ورزیدند، مقایسه کردند.
جریان های اسلامی طرفدار ایران در مصر، ایالات متحده امریکا، اتحاد جماهیر شوروی سابق، اسرائیل و شاه سابق را به توطئه چینی علیه انقلاب ایران متهم می کردند. باور به وجود چنین توطئه بین المللی علیه انقلاب اسلامی، در ادبیات سیاسی حرکت های اسلامی مصر، به فراوانی به کار گرفته شده است و در تفسیر بسیاری حوادث، رخدادها و روابط، از همین مفهوم استفاده شده است(۲).
بخش دوم. انتخابات مصر و بازتاب های آن
حسنی مبارک، پس از ۳۰ سال حکومت، به پایان راه رسیده است. حکومت پلیسی و سرکوب های مستمر، اگر چه تا به حال به حکومت مبارک فرصت داده، ولی نباید فراموش کرد که طبق اصول و قواعد جامعه شناسی، این انرژی متراکم در مصر، آماده رها شدن و انفجار است. این چشم انداز، در تمایل به یک دگرگونی، در کنار فقدان گزینه های کاملاً مطلوب یا پیچیدگی های ناشی از رقابت قدرت، سطح نگرانی را برای دو بازیگر اصلی، یعنی امریکا و رژیم صهیونیستی، در داخل مصر افزایش داده است. ماه هاست که برآوردهای امنیتی- سیاسی رژیم صهیونیستی از آینده تحولات در مصر، با دلهره یاد می کنند، چرا که آنچه طی چهار دهه، توسط صهیونیست ها و امریکا در مصر ساخته شده، می تواند با مرگ مبارک نابود شود. این گونه نیست که تنها حسنی مبارک برای جانشینی خود در تکاپو باشد و از هیچ فرصتی برای ایجاد مقبولیت برای جمال (پسرش) دریغ نمی کند، بلکه بازیگران دیگر نیز در تلاشند.
مشکل صهیونیست ها و امریکا برای پذیرش جمال مبارک این است که وی جوانی خام و بی تجربه است و در درون ساختار نظامی، امنیتی و سیاسی، از پشتوانه و اقتدار کافی برخوردار نیست و شرایط ملتهب مصر، امکان ریاست به جمال را نمی دهد، از این رو به چهره ای چون عمر سلیمان که در حال حاضر مرد شماره دو مصر محسوب می شود، چشم دوخته اند. حسنی مبارک از این امر آگاه است و اجازه »قد علم کردن« به عمر سلیمان را نمی دهد؛ ولی او بیمار است و سرعت تحولات در درون و پیرامون مصر، انتخاب های محدودی برای مبارک به جای می گذارد. امریکا و رژیم صهیونیستی با گزینه های متفاوت از مبارک، قصد ندارند، هزینه اضافی یا غیر ضروری برای این اختلاف گزینه ها بپردازند یا به تعبیر دیگر، به کارکردهای شخصیت مبارک تا آخرین لحظه فرا رسیدن مرگ نیازمندند.
اگر چه مردم مصر در فضایی دیگر سیر می کنند و به رهایی از شرایط موجود به عنوان حداقل های مطلوب می اندیشند و در نگاه های حداکثری، به گزینه های کاملاً متضاد با حکومت فعلی امید دارند، ولی بازیگران دیگری نیز در مصر و محیط منطقه ای آن هستند که جز خاصیت کارگشایی و تسهیل کنندگی در تحولات مطلوب غرب، تمایلات ذاتی ای نیز در مصر دارند. پس از امریکا و رژیم صهیونیستی، عربستان مهمترین بازیگر موثر در جامعه و در ساختارهای رسمی مصر به حساب می آید. عربستان با تکیه بر فقدان هرگونه حساسیت و آلرژی در دستگاه های مصری و جامعه این کشور، به سادگی به جایگاه های موثری دست یافته و مهم تر از همه اینکه به گزینه امریکا و رژیم صهیونیستی و چالش و محدودیت آنها واقف است.
عربستان به عمر سلیمان، به عنوان یک گزینه مرحله ای و تاکتیکی می نگرد که باید بر ابزارهای سعودی و افراد و اندیشه های مطلوب آن تکیه کند. ورود عربستان به حمایت علنی از عمر سلیمان که در تعدادی استان ها، با توزیع پوستر »نفی جمال و اخوان و تأکید بر عمر سلیمان« و دیدارهای پنهان وی با آل سعود که در حاشیه دیدارهای رسمی انجام می گیرد، حرکتی رو به جلو و خطرناک در تحولات آتی منطقه است و بازتاب های مهمی به جای می گذارد؛ البته مقامات سعودی با نرم کردن مسئولان مصری، از مدتی پیش، در ازای کمک های مالی حکومتی و رشوه به مقامات امنیتی مصری، در پوشش تغییر و تحول در اندیشه جریان های سلفی که در زندان های مصر به سر می برند و با القاعده ارتباط داشتند و آزاد کردن آنها، توانسته اند پتانسیل بسیار وسیع، از کادرهای سلفی که از تجربه کار تشکیلاتی و امنیتی نیز برخوردارند، برای خود ذخیره کنند، اینکه عمر سلیمان گزینه تاکتیکی عربستان تلقی می شود، به این دلیل است که تمایلات اسرائیلی و امریکایی عمر سلیمان، از پیوند و علاقه به سعودی ها بیشتر است، از این رو از آنجا که تفکر شافعی و اخوانی در مصر را برای تفکر سعودی مناسب نمی داند، با ذخیره کردن کادرهای سلفی و ترویج تدریجی و ملایم اندیشه سلفی، به دنبال بازکردن جای بیشتری برای کادرهای قابل اعتماد در مصر است.
البته سعودی ها، با بروکرات های لائیک و غیرلائیک مصر مشکلی ندارند و افرادی مانند ابوالغیط و برخی سیاستمداران مشابه یا اصحاب رسانه های دولتی که هم نیازمند جایگاه سیاسی – اجتماعی و هم از بوی پول های اهدایی عربستان به وجد می آیند، در ساختار عمومی و مطلوب سعودی ها مطرح خواهند بود. تمایلات مردم مصر، اخوان المسلمین، اصرار خسته کننده حسنی مبارک برای جانشینی جمال، در گزینه های عربستان جایی ندارد و پذیرش عمر سلیمان به این جهت از طرف سعودی ها دنبال می شود که او نیز به حمایت مالی وسیع خاندان حاکم بر عربستان نیازمند است و بدون این کمک ها نمی تواند، کارایی ای بیش از مبارک از خود نشان دهد.
این انطباق در گزینه عربستان با امریکا و رژیم صهیونیستی، چه آگاهانه و هماهنگ و چه اتفاقی، حاکی از بازتاب های گسترده و آثار مهم بر معادلات و تحولات منطقه ای است؛ یعنی اگر چه رویای شریف مکه در اردن، عراق و سوریه محقق نمی شود؛ ولی از دریچه دست گذاشتن بر مصر، به فلسطین وارد شده و بخشی از مدیریت های اجرایی سیاست های منطقه ای امریکا، به جای مصر، به عربستان محول می شود تا سرخوردگی های شکست سعودی در عراق، سوریه و لبنان تا اندازه ای جبران شود. در این فضا که با گزینه های مشترک در مورد کاندیدای ریاست جمهوری مصر گره خورده، زمینه های شراکت پذیری وسیع تری میان رژیم صهیونیستی و سعودی فراهم می شود. مثلث امریکا، رژیم صهیونیستی و عربستان در مصر بر ویرانه های رویای مبارک، یک مدل همکاری های منطقه ای را نیز پایه می گذارند که چالش اصلی برای سعودی ها، در اردن، عراق و سوریه است که تحت هیچ شرایطی »شریف مکه« را بر جایگاه و توان خود ترجیح نمی دهند. با این حال، مقامات سعودی نمی توانند، از مزیت های دست گذاشتن بر ریاست جمهوری مصر چشم بپوشند، چرا که فرصت و مزایای جدیدی را در تعاملات بین المللی یا منطقه ای برای خود تصور می کنند.(۳)
بخش سوم. اختلاف مخالفان در تحریم انتخابات
در انتخابات اخیر، تنها حدود ۲۵ درصد واجدین شرایط در رأی گیری شرکت کردند؛ اگر چه می توان احتمال بیداری اکثریت خاموش در جوامعی چون مصر به عنوان تهدیدی برای حاکمان فعلی در قاهره نگریست؛ اما با توجه به شرایط اجتماعی مصر، عدم شرکت ۷۵ درصد واجدین را نمی توان اعتراض اکثریت به فقدان زیر ساخت های دموکراتیک یا تمایل آنها به تحولات سریع در مصر تلقی کرد. نتایج انتخابات نشان داد که حزب حاکم دموکراتیک ملی (NDP) موفق به کسب ۷۰ درصد آرا و تصاحب ۳۱۱ کرسی پارلمان گردیده است. این تعداد شامل کاندیداهای معرفی شده از سوی حزب یا افراد مستقلی بودند که پس از پیروزی، به حزب دموکراتیک ملی پیوستند.
»جبهه ملی برای تغییر« شامل احزاب سکولار اپوزیسیون (حزب لیبرال وفد و حزب الغد) و افراد مستقل نیز حدود ۵/۶ درصد از کل آرا را به خود اختصاص دادند. مهم تر از ضعف و تحلیل نیروهای سکولار مخالف رژیم مبارک، افزایش چشم گیر تعداد کاندیداهای منسوب به جنبش اخوان المسلمین بود که موفق شدند ۲۰ درصد آرا؛ یعنی ۸۸ کرسی پارلمان را به دست آورند. افزایش تعداد نمایندگان جنبش اخوان المسلمین در مقایسه با انتخابات قبلی در سال ۲۰۰۰ (۱۷ نفر) پس از دهه ها ممنوعیت و غیرقانونی اعلام شدن، برای حزب حاکم، احزاب مخالف و تحلیل گران مسائل مصر، تعجب آور بود. از مجموع ۱۴۴ کاندیدای منسوب به اخوان، ۶۱ درصد از آنها موفق به تصاحب کرسی های پارلمان گردیدند.
»محمد البرادعی« که با بازگشت به قاهره جمعیت ملی تغییر را در مصر تأسیس کرد، در نخستین بیانیه خود، به عنوان رئیس این جمعیت گفت: دستیابی به هدف نهایی، یعنی نظام سیاسی مبتنی بر دموکراسی واقعی و عدالت اجتماعی، در گام نخست متضمن تضمین های سیاسی برای برگزاری انتخاباتی آزاد و بی طرفانه، با مشارکت تمامی مصری ها، هم در انتخابات پارلمانی و هم ریاست جمهوری است.
این بیانیه البرادعی، با نام »باهم تغییر خواهیم داد« صادر شد و خواستار تضمین هایی، شامل پایان دادن به حالت فوق العاده از ۳۰ سال گذشته، نظارت کامل قوه قضائیه، بر فرایند برگزاری انتخابات، نظارت سازمان های جامعه مدنی داخلی و بین المللی بر انتخابات، ایجاد فرصت برابر در رسانه ها، برای همه کاندیداها به ویژه در انتخابات ریاست جمهوری است.
این بیانیه همچنین خواستار تضمین هایی دیگر، شامل اعمال حق انتخاب مصری های مقیم خارج با شرکت در رای گیری در سفارتخانه ها و کنسولگری های مصر، تضمین حق کاندیداتوری در انتخابات ریاست جمهوری بدون محدودیت، در راستای تعهدات مصر، بر اساس توافقنامه های حقوق سیاسی و مدنی بین المللی و محدود شدن حق کاندیداتوری برای ریاست جمهوری، به دو دوره و انتخاب از طریق آرای ملی است.
بر اساس این بیانیه، البرادعی، تحقق این تضمین ها را مستلزم اصلاح سه بند از قانون اساسی دانسته و تاکید کرد: هدف »جمعیت ملی تغییر« تنها به تغییر اصول کاندیداتوری ریاست جمهوری، یا کسانی که کاندیدا خواهند شد، محدود نیست، بلکه تلاش برای تغییر فراگیر به
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 