پاورپوینت کامل امام علی و ایرانیان; دولت کریمه و رفتار کریمه ۷۲ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل امام علی و ایرانیان; دولت کریمه و رفتار کریمه ۷۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل امام علی و ایرانیان; دولت کریمه و رفتار کریمه ۷۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل امام علی و ایرانیان; دولت کریمه و رفتار کریمه ۷۲ اسلاید در PowerPoint :
قسمت اول
اسلام دین عدل و مساوات است. همه در برابر قانون یکسانند. نژاد، قبیله و خویشاوندی برتری آفرین نیست.
کسی که مسلمان شود، از حقوق کامل یک شهروندِ مسلمان برخوردار است و غیر مسلمانِ معاهد و در پناه اسلام نیز از حقوق ویژه خود برخوردار، شخصیت او محترم و برابر ضوابط با او عمل می شود و نژاد او تأثیری در شخصیتاش ندارد. بلال حبشی آفریقایی مؤذن پیامبر(ص) می شود. سلمان فارسی با تجربه، مشاور ایشان و عمار یاسر غلام زاده مورد توجه حضرتش قرار می گیرند. مصعب بن عمیر، جوان اشراف زاده قرشی نماینده وی در مدینه و پرچمدار سپاه اسلام می گردد. ابن ام مکتوم نابینا پیشنماز و جانشین پیامبر(ص) در مدینه می شود؛ چرا که ملاک تساوی حقوق، اسلام است و ملاک برتری اجتماعی افراد، تقوا است اما، پس از درگذشت پیامبر اسلام(ص) ارزش ها رنگ می بازد و برتری نژاد عرب مطرح می شود. غیر عرب مسلمان تحقیر می شود. مسلمانان حجاز در برابر دیگر مسلمانان حریم می گیرند و تساوی در برابر قانونِ اسلام و سهم بیت المال نادیده گرفته می شود. علی بن ابی طالب(ع) با اصرار مردم به خلافت می رسد و تصمیم به احیای سنت نبوی می گیرد، اما مورد اعتراض مسلمانان با سابقه قرار می گیرد. مرکز خلافت آن در شهری است که اطراف آن را غیر عربها تشکیل داده اند. او به خاطر برخورد نیکاش با ایرانیان، مورد اعتراض واقع می شود. امتیازطلبی مسلمانان و افزون خواهی آنها باعث می شود که آنان تساوی در تقسیم بیت المال را که سنت نبوی است بر نتابند و بر عدم تفاوت بین عرب و عجم در این سهم بری اعتراض کنند. اما آنچه برای امیرمؤمنان اهمیت دارد، رفتار براساس اسلام است که همان بنیان عدل می باشد، از این رو است که بررسی رفتار امام علی (ع) با ایرانیان برای ما مهم است و این رفتار از سه زاویه قابل توجه و بررسی است:
۱.ایرانیان مردمانی غیر عرب بودند که به جمع مسلمانان پیوستند و از آنجا که اسلام از ناحیه مسلمانان عرب رو به گسترش نهاد، لذا حکومت های قبل از امام علی (ع) با آنان برخورد خوبی نداشتند، حال باید دید رفتار علی با آنان چگونه بوده است؟
۲.بسیاری از ایرانیان، مجوس و غیر مسلمان بودند، به گونه ای که نوشته اند: “در منطقه سواد عراق، غیر نماز خوانان ساکن بودند”.۱ علی (ع) مرکز خلافت اسلامی را از مدینه به کوفه منتقل کرد؛ شهری که در اطراف آن غیر مسلمانانِ ایرانی ساکن بودند و با مرکز خلافت رفت و آمد داشتند و لذا رفتار امیرالمؤمنین (ع) با ایرانیانِ غیر مسلمان از جهت شیوه رفتار با غیر مسلمان، قابل توجه و بررسی است؛ چه در ارتباطات حضوری، چه در گردآوری خراج و چه در دفاع از آنان که در حوزه حفاظت حکومت اسلامی بودند.
۳.ایرانیان، چه آنان که مسلمان شدند و چه آنان که بر مذهب خویش (مجوس، مسیحی و یهود) باقی ماندند، مردمانی مغلوب و شکست خورده به حساب می آمدند – که به طور معمول، ملت های غالب برخورد تحقیرآمیزی با ملت های مغلوب خود دارند – از این رو، رفتار مسلمانان با ایرانیان نیز از این قاعده مستثنی نبود. حال باید دید که آیا امام علی (ع) نیز به دید تحقیر به آنها می نگریسته و یا این که ملاک های اسلامی و انسانی را در رفتار با آنها مورد توجه قرار داده و با روش حاکمان گذشته مخالفت کرده است.
ایرانیان
محدود ایران دوران ساسانی با آنچه امروز به عنوان ایران شناخته می شود، متفاوت است. در آن زمان ایرانی که تحت سلطه مسلمانان قرار گرفته بود، شامل تمام ایران و عراق،تمام منطق خلیج فارس، محدوده سیستان و بلوچستان و تمام افغانستان، آذربایجان، ارمنستان، مرو و. .. را شامل می شد.واژه هایی که درباره مردم ایران به کار می رفت یکسان نبود، چرا که برخی از آنها تحقیرآمیز بود، که در این جا به نمونه هایی از این واژه ها اشاره می شود:
الف:عجم
از تعبیراتِ رایج آن زمان، کاربرد واژه عجم درباره ایرانیان بود.عرب ها دیگرانی را که به زبان عربی سخن نمی گویند، عجم می خوانند. این واژه افزون بر ایرانیان، شامل رومیان و ترک زبانان نیز می شد، ولی در بسیاری از موارد، عجم مرادف با ایرانی و فارسی زبانها به کار می رفت.
در گزارش های مربوط به دوران حکومت علوی “علوج” یا”علوج عجم” نیز درباره ایرانیان به کار رفته است.عُلُوج، جمع عِلج است و آن را به مرد کافر عجمی یا مرد قوی تناور۲ معنی کرده اند. از روایات مربوط به زمینه های خراجیه استفاده می شود، که علج به ایرانیان غیر مسلمانی گفته می شده که به عنوان کشاورز روی زمین ها کار می کردند و خراج می پرداختند.۳ البته کار آنها بر روی زمین، از دورانِ حکومت ساسانیان بوده و گاهی نیز همراه زمین به دیگری منتقل می شدند.
دکتر عماره در معنای علج گوید:
“علج، مردِ از کفار عجم است، و به کشاورزانِ زمین های زراعی عجم در هنگام فتح عرب، گفته می شده، که ارتباط آنها با زمین مانند ارتباط با بردهها بوده است (یعنی برده ای که پدر و مادرش برده بودند) پس آنان غیر از صاحبان زمین و مالکان آنها بودند، که آزاد بودند و آنان غیر از بردگانی بودند که در بازارها خرید و فروش می شدند”.۴
بنابراین، برابر طبقاتی که در جامه ساسانی وجود داشت، آنان کشاورز زادگانی بودند که فقط می باید روی زمین کار می کردند و حقِّ تغییر شغل و طبقه خویش را نداشتند و طبیعتاً با زمین خرید و فروش می شدند؛ مانند کفش دوزی که انوشیروان به وی اجازه نداد فرزندش سواد بیاموزد و وارد طبقه دیگری شود.
ب:دهقان
دهقان – که جمع آن دهاقین است- یکی دیگر از واژه هایی است که درباره ایرانیان به کار رفته است. در نهج البلاغه، واژه “دهاقین” درباره ایرانیان به کار رفته است.۵ برخی دهقان را معرّب ده بان دانسته اند و برخی نیز آنها را معرّب ده خان، یعنی خان ده دانسته اند به معنای رئیس روستا و رهبر کشاورزان عجم یا توانای در تصرف۶ البته به معنای تاجر و مرد متموّل نیز ذکر شده است.۷
بنابراین، دهقان ها مالک و صاحب اختیار زمین های کشاورزی بودند که علوج با نظارت آنها و روی زمین ها کار می کردند و از تشخص اجتماعی برخوردار بودند. امروزه دهقان به کشاورزان جزء و یا کارگران روی زمین های کشاورزی دیگران گفته می شود، که با معنای گذشته آن تفاوت دارد. کاربرد آن در گذشته تشخص و بزرگی شخصِ صاحب لقب را می رسانده و در آن جنبه تحقیر نبوده است.
ج:موالی
موالی، جمع مَولی است، که به معانی گوناگونی به کار رفته است: به معنای بنده آزاد شده، معتِق به معنی آزاد کننده، پسر عمو، یار و یاور، خویشاوند، هم پیمان و حلیف.۸ بسیاری از راویان که با قبیله ای عربی هم پیمان می شدند، به نام آن قبیله خوانده می شدند، و در کتاب های رجالی بعد از انتساب آنها به قبیله ای، تعبیر “مولاهم” آمده۹؛ یعنی آنان اصلاً عربی نیستند، بلکه هم پیمان با این قبیله عربی شده اند. کاربرد واژه مولی درباره برده آزاد شده، همراه با نوعی احترام نیز بوده است، در برابر عبد یا عبد معتق، که قرآن دستور می دهد “آنها را به نام پدرانشان بخوانید زیرا در نزد خدا به او نزدیک تر است، پس اگر شما پدرانشان را نمی شناسید، برادران دینی شما و موالی شما هستند”۱۰.
گفته شده که آیهای درباره زید بن حارثه، غلام رسول خدا(ص) نازل شد که به وی زید بن محمد گفته می شد، یا پیامبر(ص) این عنوان را به وی داد. آیهای نازل شد که آنان را به نام پدرانشان بخوانید و یا به عنوان برادر دینی و یا موالی خویش، از این رو به وی زید مولی رسول الله می گفتند۱۱. درباره ابورافع هم می گفتند مولی رسول الله.
کاربرد موالی نسبت به ایرانیان و دیگر اقوام مناطق فتح شده، که مسلمان شدند، یا بر این اساس بوده که با برخی قبایل عربِ مسلمان هم پیمان می شدند و یا براساس این بوده که آنان را نوعی بردگان آزاد شده می دانستند، از این رو موالی را درباره آنها به کار می بردند. به نظر می رسد که احتمال دوم درباره ایرانیان قوی تر است؛ زیرا در معنای موالی گفته اند:
“و لقد اطلق لفظ الموالی علی العجم باعتباران: اغلب بلادهم قد فتحت عنوه و أعتق اَهلها حقیقه أو حکماً”۱۲.
واژه موالی بر غیر عرب اطلاق شده، بدان جهت که بیشتر شهرهای آنان با زور گشوده شده و مردم آن مناطق به طور حقیقی آزاد شدند یا در حکم رهاشدگان از ستم می باشند.
یعنی آنان از تحت سلطه ستم آزاد شدند، از این رو، به آنها موالی گفته اند. یا چون شهرهای آنها به زور فتح شده، حکم برده را داشتند، اما مسلمانان آنان را آزاد کردند و به بردگی نگرفتند. پس آنان مولی و موالی هستند. ظاهراً بیان دوم، منظور تعریف ارائه شده است و شواهدی بر آن وجود دارد که در آینده بیشتر بحث خواهیم کرد. موالی یا ایرانیان مسلمان چون در دوران حکومت بنی امیه مورد ستم واقع شدند و از حقوق مدنی برخوردار نبودند و از بسیاری از حقوق اجتماعی محروم گردیدند، از این رو، آنان در حرکت های ضدّ حکومت شرکت داشتند.
در روایاتی که از امام باقر و صادق(علیهم السلام) نقل شده، از ایرانیان با تعبیر موالی تجلیل شده است. ۱۳
د:الحمراء
از واژه های دیگری که درباره ایرانیان به کار رفته “الحمراء” است؛ یعنی سرخ روی. به سفیدی که همراه با سرخی باشد حمراء گفته می شود، یعنی گندم گون. عرب به عجمی که رنگِ سفید غالبِ رنگ چهره آنها بوده؛ مانند روم و فارسیان اطلاق می کرده است.۱۴
در کوفه گروهی از ایرانیان بودند که به نام “حمراء دیلم” نامیده می شدند. در آغاز جمعیت آنها ۴۰۰۰ نفر بود، که مسلمان شدند و پس از جنگ قادسیه در کوفه ساکن گردیدند. بعدها جمعیتِ آنها رو به گسترش نهاد، به گونه ای که نوشته اند بیشتر یاران مختار را این گروه تشکیل می دادند. مختار بیست هزار نفر از حمراء (ایرانیان مقیم کوفه) را برای کمک در اختیار ابراهیم بن مالک اشتر نهاد.۱۵
ه: اهل فارس
اهل فارس، فرزندان فارس و مردان فارس، تعبیر محترمانه ای است که رسول خدا(ص) به مردم ایران داده است. در روایاتی که به گونه های متفاوت نقل شده آن حضرت با دست گذاشتن بر سر سلمان فارسی فرمود:
“لو أنّ الإیمان بالثریا، لنا له رجال من اهل فارس”؛۱۶اگر ایمان در ثریا باشد مردانی از مردم ایران به آن دست خواهند یازید.
در نقلی دیگر، به جای ایمان، علم ذکر شده است: “لَوْ کانَ الْعِلْمُ بِالثُّرَیا لَتَنَاوَلَهُ نَاسٌ مِنْ أَبْنَاءِ فَارِسَ۱۷″؛ اگر دانش در ستاره ثریا باشد، مردانی از فرزندان فارس به آن دست خواهند یافت.
در منابع اولیه روایی شیعه۱۸ فقط با تعبیر علم نقل شده که دارای سند معتبر است.
و در روایتی دیگر پیامبر اکرم فرمودند: “أعظمُ النّاسِ نَصیباً فِی الاسلامِ أهْلُ الْفارسِ”۱۹؛ نصیب و بهره ایرانیان در اسلام از همه ملت های دیگر بیشتر است.
این ها بهترین تجلیلی است که از “مردم ایران ” شده است.
باید توجه داشت که واژه هایی؛ مانند “زط” یا ” سبابجه” نیز در هنگام جنگ جمل و راجع به گروهی از نگهبانان بیت المال بصره به کار رفته، که مربوط به ایرانیان نیست، بلکه این دو گروه از مردمان سند هندوستان بودند که
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 