پاورپوینت کامل حکمت و زمان ۲۶ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل حکمت و زمان ۲۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل حکمت و زمان ۲۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل حکمت و زمان ۲۶ اسلاید در PowerPoint :

۱. زمان، یک بعد، از دو بعد فرهنگ بشری است؛ بعدی است که زندگی بشری را ترسیم می کند. زندگی، یعنی پویایی و زمان نیز همین پویایی را ترسیم می کند (این که زمان امری وجودی است و عینی یا موجودی اعتباری و ذهنی، بحثی دیگر است). فرهنگ نرم افزار زندگی است و زندگی پویایی و این پویایی را از زمان می گیرد، پس فرهنگ پویایی خود را از یک نظر از زمان می گیرد مکان بعد دیگری از فرهنگ است که خود پویایی خاص خود را می رساند.

۲. زمان، زمانی که می خواهد به فرهنگ تبدیل می شود، حالت داستان سرایی به خود می گیرد، یعنی زمان منفصل به زمان متصل تبدیل می شود و واحدهای پراکنده آن به یک مجموعه منسجم تبدیل می شود که این به وسیله تفسیر زمانی رخ می دهد؛ یعنی با نوعی داستان سرایی و تخیل، زمان های پراکنده جمع می شوند، تا بتوانند روایتی از یک واقعه تاریخی داشته باشند؛ بدون این تفسیر زمانی، واحدهای زمانی با هم جمع نمی شوند. انسان وقایعی را که روایت شده و به ظاهر پراکنده اند، با دانش خود تفسیر می کند تا داستانی را روایت کند.

۳. سپس دانش بشری با تخیل انسانی همراه است که زمان را به تاریخ تبدیل می کند و یک رکن فرهنگ تشکیل می شود. زمان با تفسیر، معنادار می شود و این معنا در زندگی انسان سریان می یابد. وقتی زمان معنادار شود، از واحدهای پراکنده نجات می یابد؛ واحدهای پراکنده ای که بی معنا هستند و نوعی هیچ انگاری را تولید می کنند؛ یعنی زمان به هر چیزی اضافه شود، بی معنایی بر آن حاکم می شود و هیچ انگاری تولید می کند، پس باید با تفسیر، زمان را معنادار کرد تا از هیچ انگاری زمانی رهایی یافت.

۴. تفسیر، تابعی از دانش و تخیل بشری است، پس نوع کمّی و کیفی دانش بر تفسیر تاریخی یا تاریخ، تأثیر بسیاری خواهد داشت؛ برای مثال تفسیر اقتصادی تاریخ یا حکومت اقتصاد بر تاریخ زمانی رخ می دهد که دانش فیزیک و مکانیک بر جوامع بشری حکومت می کند و تحولات زندگی بشری را در طول زمان شکل می دهد، و قوانین اقتصادی همان قوانین تاریخی قلمداد می شود و اقتصاد، نیروی محرکه تاریخ بشری به حساب می آید. اگر کسی می خواهد، بر تاریخ مسلط شود و آن را شکل دهد، باید کار اقتصادی بکند تا نتیجه آن رشد اقتصادی باشد.

۵. عقلانیت حاکم بر تاریخ که تاریخ را تغییر می دهد، خود رهیافت به تفسیر تاریخی را تعیین می کند؛ یعنی اگر اقتصاد بر تاریخ حاکم باشد، عقلانیت اقتصادی، شاخص تفسیر تاریخ می شود؛ یعنی آنچه تکه های زمان به هم پیوند می دهد، و تاریخ را می سازد و در حقیقت سیمان این بلوک ما است تا داستانی شکل بگیرد. براساس این تفسیرها، تفسیر ما ترسیم می شود؛ یعنی برای رسیدن به عقلانیت اقتصادی باید تاریخ را براساس آن تفسیر کرد؛ یعنی این گونه می توان از گذشته به آینده رفت.

۶. تفسیر تاریخی بر اساس اقتصادی، یک تفسیر مکانیکی است که همان تفسیر ریاضی وار جهان است که در رشته ای به نام فیزیک تجسم می یابد.

تفسیر ریاضی وار باید تفسیری تحلیل وار باشد، تا بتواند ریاضی وار شود، چرا که ریاضی کمیت های متعین می خواهد تا منفصل باشند، سپس باید وقایع نیز براساس کمیت های متعین منفصل ترکیب و ترتیب داده شوند که شکل آن خطی است؛ یعنی نخستین شکل ریاضی که نقطه ها را ریاضی وار به هم پیوند می دهد و کمیت خطی را می سازد، پس تفسیر خطی تاریخ، یعنی تاریخ یک قطعه منفصل و متعین از نقطه هایی که پشت سر هم ردیف می شوند و همان فلسفه تاریخ نام دارد.

۷. تفسیر خطی تاریخ، همان پیشرفت و ترقی بشری است که ریاضی وار ترسیم می شود؛ یک پیشرفت خطی مستقیم با کمی پراکنش؛ یعنی سرعت یافتن پیشرفت، با کمترین هزینه و زمان که همان عقلانیت پیشرفت محور کلاسیک غرب جدید است و محور آن اقتصاد است و ریشه اصلی آن، به زیست شناسی و مکتب تکامل و بقای اصلح بازمی گردد که نه تنها اخلاق و معنویت در آن لحاظ نمی شود، بلکه معنویت و اخلاق، ضد تکامل و پیشرفت خطی قلمداد شده است. پس عقلانیت اقتصادمحور تاریخی، براساس محاسبه هدف و وسیله ترسیم می شود که کمترین هزینه و کمترین زمان بنیان های اساسی آن را می سازد.

۸. پیشرفت خطی یک پ