پاورپوینت کامل پروژه مزروقی و بازسازی اندیشه عربی ۴۰ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل پروژه مزروقی و بازسازی اندیشه عربی ۴۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل پروژه مزروقی و بازسازی اندیشه عربی ۴۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل پروژه مزروقی و بازسازی اندیشه عربی ۴۰ اسلاید در PowerPoint :

المرزوقی، متفکر تونسی، دانش آموخته فلسفه در تونس و فرانسه، نویسنده ای پرکار و دارای ترجمه های فراوان از زبان های فرانسوی، انگلیسی و آلمانی به عربی است، که از مهم ترین آثار وی می توان به اصلاح العقل فی الفلسفه العربیه، تجلیات الفلسفه العربیه، وحده الفکرین الدینی و الفلسفی و آفاق النهضه العربیه اشاره کرد.

تعیین دقیق جایگاه مرزوقی در جغرافیای اندیشه عربی بسیار دشوار است؛ چرا که او در طبقه بندی معمول نمی گنجد. وی مفاهیم خود را به دقت استحکام و با تجریدی انباشته و ترکیبی پیچیده و نگره و نگاهی ظریف می تراشد و این امور پیگیری کارهایش را بر غیر متخصصان دشوار نموده است.

محور پروژه مرزوقی به تعبیر خود وی ” تلاش برای نوسازی فلسفه تاریخ قرآنی است که من آن را بر همه پدیده های تمدن اسلامی حاکم می دانم؛ زیرا مطابق است با فلسفه دین خاتم و جامع میان بعد دنیوی- که در دفن ابزارهای وجود انسانی و ارتباطش با متعالیات وجدانش (سیاست) تجسم یافته – و بعد اخروی، که درفن غایات وجود انسانی و ارتباطش با متعایثات عقلش (دین) تجسم یافته است. این فلسفه مبتنی بر مفهوم استخلاف است و در برابر” حلولیت” فلسفه مدرن غرب قرار دارد.

این پروژه به تعبیر مرزوقی می تواند انقلابی فرا گیر در انگاره های رایج پیرامون رابطه دین با فلسفه در بستر غربی کهن و مدرن از سویی، و فلسفه عربی – اسلامی میانه و معاصر از دیگر سو، پدید آورد.

این پروژه خود را به منزله امتداد پروژه تجدید ابداع در منظومه ارزش های اسلامی که نزد ابن تیمیه و غزالی تبلور یافته و اندیشه عربی جدید در اثر قرائتی غلط از الگوی فکری غربی مدرن آن را به کناری افکنده است، معرفی می کند.

مرزوقی برای آن که پروژه خود را بهتر جا بیندازد، پیمایشی دایرهالمعارفی و فراگیر از تاریخ فلسفه- از افلاطون تا هایدگر- ارائه می دهد و رابطه آن را با انگاره های دینی از نگره ای انتقادی آشکار می کند. با این حال وی بر آن است که ابداع فلسفی حقیقی در سنت عربی- اسلامی اتفاق افتاده است و نه در زمینه فلسفی رسمی (از فارابی تا ابن رشد). مرزوقی این دیده را در اثر دایرهالمعارفی اش که پروژه حجیم اش را پیرامون» جایگاه کلی« در فلسفه عربی شکل داده، بسط و شرح داده است. وی این پروژه را در دو جلد و با عناوین ذیل منتشر کرده است: عنوان جلد اول: تجلیات الفلسفه العربیه؛ منطق تاریخ آن از دریچه جایگاه کلی و عنوان جلد دوم: اصلاح العقل فی الفلسفه العربیه، من واقعیه ارسطو و افلاطون الی اسمیه ابن تیمیه و ابن خلدون) (عقل پیرایی در فلسفه عربی: از واقع گرایی ارسطو و افلاطون تا نام گرایی ابن تیمیه و ابن خلدون). این دو جلد با هم پیوند دارند. بخش نخست، روند اندیشه اسلامی دوره میانه را از زاویه بن بستی که درک متافیزیکی و منطقی فلسفه یونانی در درون این فکر بدان منجر شده است، بررسی کند و بخش دوم به مطالعه آن چه که نویسنده، راه حل خلدونی این بن بست می شمارد،پردازد.

آغازه های این نگره که بعدا در کاری آکادمیک پیرامون مفهوم سببیت در اندیشه غزالی (مفهوم السببیه عندالغزالی) منتشر شد، در ۱۹۷۹ ظهور یافت، که نویسنده در این کتاب راهی تازه را در بازگرداندن اعتبار به غزالی می پیماید و انگاره رایج را در باب عقل گرایی ابن رشد و تاریک اندیشی و فروبستگی ابوحامد غزالی زیر سئوال می برد.

مرزوقی در این هنگام برآن بود، که جدال کلامی – فلسفی پیرامون سببیت، به اشکال محوری مربوط به موضوع عقل و رابطه آن با اراده و وجود در اندیشه اسلامی دوره میانه حوالت می دهد.

مرزوقی میان انگاره یونانی عقل که بدان افقی وجودی می بخشد و انگاره ای که غزالی با انتقال آن از نظام عقل به نظام اراده، پذیرفته است،تمییز می نهد. به این ترتیب، غزالی – به تعبیر مرزوقی – انقلاب معرفت شناختی کاملی را پدید آورده و آن را با انگاره انتقادی و ابزاری خود از عقل تفسیر می کند و در این انگاره “عقل، قدرتی آسمانی نیست که از خارج، کنش دارد، بلکه مجرایی روانی و اجتماعی می یابد.” و این همان روش “اراده پیشرو” در مقابل ” عقلانیت کسالت بار” است، که عقل و وجود را مترادف می داند و می پندارد که عقل کلی همان وجود است، که به حذف تاریخ مفاهیم و پویایی عقل می انجامد.

بدین ترتیب، در می یابیم که پروژه فکری مرزوقی از همین اثر که در انتشارش در آن زمان سروصداها و حساسیت هایی را برانگیخت،آغاز شد.

نکته تازه در پروژه مرزوقی، فراتر رفتن وی از لحظه غزالی است، که وی آن را در تاریخ اندیشه عربی سرنوشت ساز می داند؛ چرا که وی نقد غزالی را در “تهافت الفلاسفه” فلسفه ما بعد الطبیعه (نظریه وجود و نظریه علم) و نقد او را در “فصائح الباطنیه”، نظریه ما بعد تاریخ، یا نظریه تأویل می داند.

در حالی که غزالی همچنان به منطق ارسطو پای بند می ماند و آن را ابزاری می شمارد که در علوم نقلی نمی توان از آن بی نیاز بود، به نظریه برهان و نظریه حد نیز وفادارماند، که با تفکیک ذاتی و عرضی و نیز با لحاظ آن به منزله جنس و فرق، نوعی از مقومات ماهیت، مبتنی بر نظریه برهان است.

تلاش غزالی برای پی افکندن عقلانیتی اسلامی و گسسته از متافیزیک یونانی، تکمیل نشد؛ زیرا نظام افلاطونی ارسطویی از رهگذر پرداخت عرفانی ابن عربی به متافیزیک ارسطویی و پرداخت عرفانی سهروردی به متافیزیک افلاطونی و پرداخت کل گرایانه رازی به نظریه مثل افلاطونی ترمیم شد.

راه حل این بحران به باور مرزوقی، ” نام گرایی ” ابن تیمیه و ابن خلدون است. مقصود مرزوقی از این عبارت آن است که ” بر خلاف آنچه که در فلسفه پیش از ابن تیمیه و ابن خلدون حاکم بود، که کتابت بر زبان قیاس می شد و زبان،با آنچه در ذهن است و آنچه که در نفس است، بر آنچه در عین است قیاس می شد تا طبایعشان را روشن کند،اکنون، آنچه در ذهن است بر آنچه در زبان است و آنچه در زبان است بر آنچه در کتابت است قیاس شود و چیزی به مافی الوجود بر نمی گردد و بر آن قیاس نمی شود، مگر آن که مقصود، اندازه قابل درک از وجود باشد و نه ذات وجود”.

در مقابل نظریه وجود – عقل افلاطونی/ ارسطویی، این گرایش نام گرا برآن است که حدّ، نامی علمی است که به جوهر یا ماهیت بر نمی گردد و جنس و تفاوت های نوعی، نشانه هایی هستند