پاورپوینت کامل قرآن و پیوند معرفت و عمل ۷۸ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
4 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل قرآن و پیوند معرفت و عمل ۷۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل قرآن و پیوند معرفت و عمل ۷۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل قرآن و پیوند معرفت و عمل ۷۸ اسلاید در PowerPoint :

(قسمت دوم)

۴. ایمان، امری فطری

قرآن کریم می فرماید: »فان امنوا بمثل ما امنتم به فقد اهتدوا… صبغه الله و من احسن من الله صبغه؛(۱) پس اگر ایمان آرند، به مانند آنچه ایمان آوردید به آن، پس به تحقیق راه یافتید… رنگ آمیزی خداست که به ما مسلمانان، رنگ فطرت ایمان و سیرت توحید بخشید و هیچ رنگی خوش تر از ایمان به خدای یکتا نیست…«.

در این آیه، کلمه »صبغه« به دنبال »ایمان« آمده است؛ از این سیاق می توان استظهار نمود که ایمان »صبغهالله« است. صبغهالله رنگ تکوینی است؛ یعنی وجود و سرشت انسان ها از نظر تکوینی رنگ خاصی دارد که همان رنگ خدایی است؛ بنابراین ایمان مقتضای فطرت و نهاد خدادادی بشر است.

همین معنا از آیه دیگری نیز قابل استفاده است: »بشر الذین امنوا ان لهم قدم صدق عندهم ربهم؛(۲) و مؤمنان را به رحمت خدا بشارت ده که به راستی مقامشان نزد خدا رفیع است«.

»قدم صدق«، در یک تفسیر، اشاره به فطرت انسانی است؛(۳) بنابراین، ایمان از سرشت و خمیرمایه انسان سرچشمه می گیرد؛ جوشش ایمان از درون آدمی است و اگر فطرت بشر زنگار نگیرد، »ندای فطرت« ایمان به خدا است. در آیات ابتدایی سوره بقره می خوانیم: »ذلک الکتاب لاریب فیه هدی للمتقین الذین یومنون بالغیب… اولئک علی هدی من ربهم و اولئک هم المفلحون؛(۴) این کتاب بی هیچ تردید، شکی در آن نیست، راهنمای پرهیزکاران است و آن کسانی که به جهان غیب ایمان آرند…؛ آنها بر هدایت اند از پروردگارشان و آنها رستگاران اند«.

شاید بتوان از این آیه این گونه استظهار کرد که ایمان به غیب، محفوف به دو هدایت است؛ هدایتی از قرآن و هدایتی از سوی پروردگار. هدایت الهی همان هدایت تکوینی است که در بنیاد وجود انسان ریشه دارد. اگر آدمی با استمداد از تجهیزات تکوینی، ندای حق را لبیک گفت و به غیب ایمان آورد، به دنبال آن، هدایت کتاب نیز شامل حال او شده، وجودش به سوی حق تعالی می یابد.

بنابراین، از این دسته آیات می توان استفاده کرد که ایمان در فطرت انسان ریشه دارد و فطرت، به شرط فقدان موانع، به ایمان به حق منتهی می گردد. علامه طباطبایی(ره) در تحلیل فطری بودن ایمان می فرماید: »ایمان به خدا فطری است؛ به این معنا که نیازی به بینه ندارد«.(۵) ایشان در جایی دیگر فرموده اند: »ایمان فطری می تواند استدلالی باشد و نه بدیهی«.(۶)

این دو تعبیر به وجه جمعی نیازمند است؛ شاید بتوان گفت که در مورد اول، مراد ایمان به خدا است و در مورد دوم غیر آن؛ یعنی در متعلق ایمان تفاوت قایل شویم. این وجه جمع، با اطلاق در تعبیر دوم ایشان چندان سازگار نیست. وجه دیگر اینکه بگوییم: امور فطری دو گونه اند؛ بینش فطری و گرایش فطری.

حال اگر بگوییم ایمان به خدا فطری است، مراد این است که گرایش و کشش به سوی حق فطری است؛ به عبارت دیگر خداجویی فطری است، و اگر گفتیم ایمان استدلالی است؛ به این معنا است که اعتقاد و باور قلبی به خدا، به بینه و استدلال نیاز دارد.

۵. متعلّق ایمان

در قرآن متعلق های فراوانی برای ایمان ذکر شده است که در اینجا به برخی از آنها اشاره می کنیم.

– خدا و روز قیامت؛ »ان الذین امنوا… من امن بالله و الیوم الاخر(۷)؛ هر مسلمان… که از روی حقیقت به خدا و روز قیامت ایمان آورد…«.

– وحی؛ »والذین یؤمنون بما انزل الیک و ما انزل من قبلک؛(۸) و آنان که به آنچه خدا به تو و پیغمبران پیش از تو فرستاده است، ایمان آرند«.

البته باید به تمام وحی های آسمانی ایمان داشت؛ »افتؤمنون ببعض الکتاب و تکفرون ببعض؛(۹) چرا به برخی از احکام تورات که به نفع شما است، ایمان آورده و به بعضی دیگر کافر می شوید«.

– ملائکه و رسل؛ »والمؤمنون کل امن بالله و ملائکته و کتبه و رسله؛(۱۰) و مؤمنان نیز همه به خدا و فرشتگان و کتب و پیغمبران خدا ایمان آورند…«.

– کلمات؛ »رسوله النبی الا من الذی یؤمن بالله و کلماته؛(۱۱) به رسول او پیغمبر امی [که از هیچ کس جز خدا تعلیم نگرفته]، آن پیغمبری که به خدا و سخنان او گرود«.

– غیب؛ »الذین یؤمنون بالغیب؛(۱۲) کسانی که به جهان غیب ایمان دارند«.

– طاغوت؛ »یؤمنون بالجبت و الطاغوت؛(۱۳) [یهودیان] چگونه به بت های جبت و طاغوت گرویده [و یا با مشرکین هم عهد و متفق شدند].

– آیات؛ »الذین امنوا بایاتنا و کانوا مسلمین؛(۱۴) آنان که به آیات ما ایمان آوردند و تسلیم امر ما شدند…«.

مسئله این است که آیا متعلق ایمان یک گزاره است، یا یک شی ء خارجی؛ اگر ایمان به گزاره تعلق گیرد، از سنخ معرفت خواهد بود و اگر به شی ء عینی، از مقوله حالت روحی و نفسانی است.

با توجه به آیات پیش گفته، مشاهده می شود که در برخی آیات، متعلق ایمان وحی معرفی شده است و وحی و قرآن، به صورت جمله و گزاره است؛ در این صورت، ایمان به گزاره مرتبط شده و از نوع ایمان گزاره ای است. در بعضی آیات دیگر ایمان به موجود خارجی و عینی تعلق گرفته است که اینها هم خود دو دسته اند؛ گاهی آن موجود محسوس است، مثل طاغوت، و در برخی موارد امر نادیده یا »غیب« است.

از آنجا که متعلق ایمان، می تواند نشانگر ماهیت ایمان باشد – و دیدیم که در قرآن متعلق ایمان دو گونه است، می توان نتیجه گرفت که قرآن کریم به هر دو نوع ایمان دینی، یعنی »ایمان گزاره ای« و »ایمان روحی« نظر دارد. حال مسئله از چند صورت بیرون نیست؛ یا ایمان مشترک لفظی است، یا اینکه می گوییم چون قبل از ایمان روحی و قلبی یک سلسله معارف لازم است تا اعتقاد به آنها در قلب متمکن شده به درون دل رسوخ کند، از این جهت، به آن معارف نیز می توان ایمان اطلاق کرد، یا اینکه گفته شود، متعلق ایمان در قدم اول گزاره (از آن جهت که گزاره است) نیست، بلکه محکی عنه قضایا متعلق ایمان است؛ یعنی هرگاه گفته شد: »من ایمان دارم که خدا هست«، مراد این باشد که »من به وجود خدا ایمان دارم«، زیرا گزاره »خدا هست« از »وجود خدا« در خارج حکایت دارد؛ به عبارت دیگر، »ایمان که« را به »ایمان به« تأویل و تحویل بریم؛ در این صورت، یک نوع ایمان بیشتر نخواهیم داشت.

۶. ایمان یک عمل ارادی

از آیات متعدد قرآن کریم، اختیاری بودن ایمان، به خوبی مشخص می شود؛ تصویری که قرآن از ایمان ارائه می دهد، به گونه ای است که ایمان آوردن و کفر ورزیدن را کاملاً به اراده و اختیار انسان وابسته می کند. در برخی آیات، خداوند انسان را به ایمان یا ازدیاد ایمان فراخوانده است و می دانیم که دعوت، به امر غیراختیاری تعلق نمی گیرد.

»و اذا قیل لهم امنوا کما امن الناس؛(۱۵) و چون گفته شود به ایشان که بگروید، همچنان که گرویدند مردمان…«.

»یا ایها الذین امَنو امِنوا؛(۱۶) ای کسانی که [به زبان] ایمان آورده اید، [به حقیقت هم] ایمان آورید…«.

قرآن کسانی که ایمان را به کفر تبدیل کرده اند، گمراه می داند و آنها را توبیخ و سرزنش می کند: »و من یتبدل الکفر بالایمان فقد ضلّ سواء السبیل؛(۱۷) هر که ایمان را به کفر مبدل گرداند، بی شک راه راست را گم کرده و راه ضلالت پیموده است«.

تبدیل ایمان به کفر، در صورتی معقول است که هر دو امر در اختیار انسان باشد و انسان به اراده خود، جای یکی را به دیگری بدهد. همچنین از این آیه، توبیخ و سرزنش استفاده می شود و می دانیم که ذمّ و نکوهش، نشان دهنده اختیاری بودن امر مذموم یا ممدوح است.

خداوند در سوره بقره، به صورت مطلق، به دین و ایمان امر نموده و از کفر نفی و اکراه فرموده است: »لا اکراه فی الدین قد تبین الرشد من الغی فمن یکفر بالطاغوت و یؤمن بالله؛(۱۸) اگر در دین و ایمان اکراه و اجباری نیست و اگر رشد و غی واضح وآشکار شده اند، پس در ایمان هیچ گونه الزامی وجود ندارد«.

در غیر این موارد، خداوند در پاره ای مواضع، به صراحت از اختیاری بودن ایمان سخن می گوید؛ آنجا که فرمود: »و قل الحق من ربکم فمن شاء فلیؤمن و من شاء فلیکفر؛(۱۹) و بگو دین همان است که از جانب پروردگار شما آمد؛ پس هر که می خواهد ایمان آرد و هر که می خواهد کافر شود«.

ارادی و اختیاری بودن ایمان، از آیات دیگری نیز به دست می آید؛ نظیر آیاتی که برای مؤمنان اجر و ثواب قائل است، یا آیاتی که ایمان را منشأ تمام خوبی ها و فلاح و رستگاری انسان معرفی می کند.

خلاصه آنکه انسان می تواند در حیات خود، دست به گزینشی حیاتی و سرنوشت ساز بزند و با این انتخاب، ابدیت خود را تضمین کند. انسان می تواند ایمان آورد و با این گزینش، انسانیت خود را شکوفا ساخته در رضوان حق بیآرمد.

۷. افزایش و کاهش ایمان

از خصوصیات واضح ایمان در قرآن افزایش یافتن آن است؛ چنان که کاهش پذیر نیز هست؛

»الذین قالوا لهم الناس… فزاد هم ایماناً و قالوا حسبنا الله؛(۲۰) آن مؤمنانی که چون مردمی [منافق] به آنها گفتند… بر ایمانشان بیفزود و در مقابل دشمنان گفتند تنها خدا ما را کفایت است«.

»انما المؤمنون الذین اذا ذکر الله و جلت قلوبهم و اذا تلیت علیم آیاته زادتهم ایماناً؛(۲۱) مؤمنان کسانی هستند که چون ذکری از خدا شود، دل های آنان لرزان شود و چون آیات خدا بر آنها تلاوت شود، بر مقام ایمانشان بیفزاید«.

»انّ الذین امنوا ثم کفروا ثم امنوا ثم ازدادوا کفراً؛(۲۲) آنان که نخست ایمان آوردند، سپس کافر شده باز ایمان آورده، سپس کافر شده؛ پس بر کفر خود افزودند«.

این گونه آیات، به روشنی بر این مسئله دلالت دارد که ایمان امری ذومراتب است. همچنین از کنار هم گذاردن آیات مزبور می توان فهمید که ایمان مؤمنان دارای تشکیک و درجات است، زیرا برخی آیات صرف اذعان قلبی به محتوای شهادتین را کافی می داند«.(۲۳) و گاهی مومنان تا بدان جا تعالی می یابد که هیچ خوف و حزنی جانشان را نمی آزارد؛ این دسته از مومنان در زمره بندگان خاص خدا قرار می گیرند: »الا ان اولیاء الله لا خوف علیهم و لا هم یحزنون الذین امنوا و کانوا یتقون؛(۲۴) آگاه باشید که دوستان خدا را هیچ ترس و اندوهی در دل نیست، ایشان اهل ایمان و خداترسند«.

علامه طباطبایی(ره) به طور کلی، دو نوع ازدیاد در ایمان و کفر را تصویر کرده اند: یکی افزایش در متعلق ایمان؛ بدین صورت که ایمان به معنای اذعان است و اذعان متعلق می خواهد؛ حال ایمان گاهی اذعان به نفس یک شی ء است که قهراً اثری بر آن مترتب می شود، و گاهی اذعان به شی ء و بعضی لوازم آن تعلق می گیرد که ایمانی شدیدتر خواهد بود، و گاهی ایمان به شی ء و تمام لوازم آن حاصل می شود که مرتبه شدیدتر ایمان است؛ پس مؤمنان به حسب طبقاتشان در متعلق ایمان، مراتب مختلفی خواهند داشت.(۲۵)

صورت دوم ازدیاد ایمان، در خود ایمان است، نه متعلق آن؛ مرحوم علامه(ره) ماهیت ایمان را علم به همراه التزام به آن می دانند. هر یک از این دو جزء ایمان قابل افزایش و کاهش است. ایمان، بدین معنا قابل افزایش است؛ چنان که کاهش پذیر هم می تواند باشد.(۲۶) ایشان همچنین با مقایسه اسلام و ایمان، مراتب چهارگانه ای را در هر دو، به صورت مترتب بر یکدیگر، تصویر کرده اند.(۲۷)

آنچه از قرآن به دست می آید این است:

۱. ایمان و کفر افزایش و کاهش پذیر هستند؛ یعنی امور ثابت و یکنواخت نیستند.

۲. ظاهر آیات نشان می دهند که زیادت و نقص به خود ایمان و یا کفر منسوب است، نه لوازم یا لواحق یا متعلق آن دو.

۳. تعبیر ازدیاد ایمان، نشان دهنده نوعی افزایش کیفی است، نه کمّی؛ البته کیفیت را می توان با کمیت سنجید و نشان داد، ولی افزایش ایمان اصالتاً افزایشی کیفی است، ولی به طور کلی می توان گفت که مسئله تصویر افزایش و کاهش ایمان یا کفر وابسته به موضعی است که هر فرد در زمینه ماهیت ایمان اتخاذ می کند.

ایمان را به هر معنا که بگیریم، ازدیاد نیز به همان معنا است؛ البته با توجه به نکات یاد شده، از سوی دیگر ایمان و کفر قابل کاهش هم هستند؛ یعنی از ایمان تدریجاً کاسته می شود تا به حداقل برسد و یا اینکه جای خود را به کفر دهد؛ »و من یتبدل الکفر بالایمان فقد ضل سواء السبیل«؛(۲۸) »ثم کان عاقبه الذین اساء و السوا ان کذبوا بایات الله؛(۲۹) سرانجام کار آنان که به آن اعمال زشت و کردار بد پرداختند، این شد که کافر شده و

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.