پاورپوینت کامل نواندیشی دینی معاصر جریان ها، آفاق و انتظارات ۶۶ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل نواندیشی دینی معاصر جریان ها، آفاق و انتظارات ۶۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل نواندیشی دینی معاصر جریان ها، آفاق و انتظارات ۶۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل نواندیشی دینی معاصر جریان ها، آفاق و انتظارات ۶۶ اسلاید در PowerPoint :

گفت وگو با استاد زکی المیلاد (سردبیر مجله الکلمه)

زکی میلاد نویسنده، پژوهشگر و سردبیر مجله «الکلمه» حدود ۴۲ سال پیش در عربستان سعودی دیده به جهان گشود. وی دروس حوزوی را تا مراحل عالی گذرانده و سال ها به فعالیت های علمی، فرهنگی اشتغال دارد. وی هم اکنون در سوریه اقامت دارد و مجله اش را در لبنان منتشر می کند. دفتر کارش در منطقه سیده زینب پشت بارگاه حضرت زینب (س) واقع است. قرار مصاحبه را در دفتر کارش می گذاریم. با صمیمیت و رویی گشاده به پرسش هایمان پاسخ می دهد.

استاد زکی میلاد چگونه خود را به خوانندگان ما معرفی می نمایند؟

با این عنوان «پژوهشگری در باب مسایل اسلامی و اندیشه اسلامی». علوم اسلامی را تا مراحل پیشرفته گذرانده ام. آشنایی من با علوم و جریان های معاصر از راه مطالعات گسترده و مداومی است که هیچ گاه منقطع نشده است.

دائما بر مطالعه پای بندی و پافشاری دارم. از آغاز دهه ی نود قرن بیستم به مطالعه و پی گیری مسایل و پدیده ها و جریان های اندیشه اسلامی اهتمام دارم. افزون بر این تحولات و دگرگونی ها و نوآمدهای اندیشه اسلامی را در چارچوب رابطه آن با جهان معاصر پی گیری می کنم. در این زمینه ها مجموعه ای از تألیفات را عرضه کرده ام که تا کنون چهارده عنوان کتاب من منتشر شده و مقالات فراوانی در مجلات و روزنامه های مختلف به چاپ رسانده ام. برخی از این مقالات به انگلیسی ترجمه شده و در مجله «دراسات» که در واشنگتن چاپ می شود منتشر شده است. برخی دیگر هم به فارسی ترجمه و در مجله پگاه حوزه چاپ شده است. گذشته از این فعالیت ها، مسئولیت سردبیری مجله الکلمه را – که در زمینه ی اندیشه ی اسلامی و مسایل معاصر منتشر می شود – بر عهده دارم.

نواندیشی را چگونه تعریف می کنید و خاستگاه و حکمت آن را چه می دانید؟

در کتاب «الفکرالاسلامی بین التاصیل و التجدید» به بررسی این مفهوم پرداخته ام و برخی مفاهیم و اصطلاحات نزدیک و متداخل را آورده ام. این مفهوم نیازمند تشخیص و تعریف دقیق است تا حدود دقیق ضبط اصطلاحی آن به خوبی شناخته شود. گاه این واژه ها و اصطلاحات به گونه ای سهل انگارانه به کار برده می شود. یکی از این مفاهیم مقارن و مشابه مفهوم «احیا» است که از مفهوم نواندیشی (تجدیدالفکر) متمایز است. احیا به معنای انگیزش روح و یادآوری است، اما نواندیشی عملیاتی زیربنایی و عمیق تر از مفهوم احیا است. نواندیش می تواند احیا را تعمیق و ریشه دار کند. از این رو گاه احیا مقدمه نواندیشی است. مفهوم مشابه دیگر، نوسازی (تجدد) است. نواندیشی(تجدیدالفکر)، عملیاتی منظم و براساس روشی منضبط است اما نوسازی فکر (تجددالفکر) تحولات و تطوراتی است که به طور غیر منظم و ناروش مند بر فکر حادث می شود. نواندیشی از مفهوم عصری اندیشی (معاصرت) نیز متفاوت است. نواندیشی در حد عصری بودن محدود و تعریف نمی شود. عصری اندیشی از عوامل شکل دهنده نواندیشی است، اما نواندیشی از عصری اندیشی گسترده تر است. نواندیشی به معنای اجتهاد، هم نیست زیرا حوزه اجتهاد فقه و اصول فقه است ولی حوزه نواندیشی اندیشه و فرهنگ است. نواندیشی مطلوب، نواندیشی ای است که بُعد دینی و مدنی را یکجا مورد توجه قرار دهد.

چه طبقه بندی ای از جریان های نواندیش اسلامی معاصر دارید و این جریان ها را چگونه ارزیابی می کنید؟

غالب این جریان های جدید هم چنان تحت تأثیر جریان هایی هستند که در دهه های نخست قرن بیستم ظهور کردند و انگاره ها و اندیشه های روش شناختی ای را درباره ی نواندیشی اسلامی ارایه کردند. برجسته ترین این جریان ها دو جریان است: جریان خارج از مبنا دستگاه و خاستگاه اسلامی و دوم جریان داخل محدوده اسلامی و دارای مبنا و خاستگاه اسلامی. جریان نخست در کتاب چارلز آدامز با نام «الاسلام و التجدید فی مصر» که در سال ۱۹۳۳. م منتشر شد و نیز در کتاب هاملتون گیپ با نام «الاتجاهات الحدیثه فی الاسلام» ظهور و نمود یافت.

اما جریان دوم در نوشته های شیخ محمد عبده و دکتر محمد اقبال لاهوری بیش تر از دیگران بروز یافت. محمد اقبال کتاب «احیای تفکر دینی در اسلام» را نوشت که در سال ۱۹۲۹. م منتشر شد و شیخ محمد عبده نیز شخصیت اصلاح گرایی بود که اهتمام دو کتاب یاد شده آدامز و گیپ پیرامون آن متمرکز بود. اما جریان های جدید و معاصر که در دو دهه ی آخر قرن بیستم – که دوره نشاط اندیشه ی اسلامی و ظهور قدرت بازسازی آن بود – به گونه ای دیگر هم قابل طبقه بندی است. یکی از رویکردهایی که در این دوره ظهور کرد رویکردی است که صاحبان آن گرایش آکادمیک دارند و یا به آن تظاهر می کنند. مانند محمد ارکون که کتاب های فراوانی نوشته است، از جمله: الفکر الاسلامی، قرائه عملیه، الفکر الاسلامی نقد و اجتهاد و این هو الفکر الاسلامی المعاصر.

رویکردهای دیگری هم وجود دارد که اصحاب آن انگیزه های ایدئولوژیک دارند مانند احمد البغدادی در کویت که کتاب «تجدید الفکر الدینی، دعوه لاستخدام العقل» را نوشته است. برخی هم گرایش سلفی دارند مانند جمال سلطان در مصر که کتاب «تجدید الفکر الاسلامی» را نوشته است. تمامی این رویکرد از نارسایی ها و عیوب معرفتی و روش شناختی رنج می برند. به عنوان مثال محمد ارکون می کوشد تا براساس تصور خویش، اصلاح اندیشه دینی – اسلامی را از راه جهت دادن اندیشه ی اسلامی به سوی سرنوشتی که اندیشه ی دینی مسیحی در غرب داشته عملی کند.

از دید وی راه این اصلاح گری، فروپاشی سلطه ی فقها بر نص اسلامی و جدایی دین از دولت و اتکا به علوم انسانی و زبان شناختی، به عنوان علومی است که اندیشه ی اسلامی را به جهان معاصر و نوگرایی راه می نماید. این سبک اندیشه، در عمق و جوهرش، غربی است، یعنی همان چیزی است که متخصصان غربی امور اسلام، برای راندن اسلام از عرصه ی زندگی و جداسازی آن از مسایل جامعه و امت و دولت و تعطیل توان اجتهادی آن، بر آن تأکید می ورزند.

اما رویکردهای ایدئولوژیک، انگیزه های معرفتی محض ندارند. آنان اهداف دیگری دارند که در پوشش عنوان نواندیشی دنبال می کنند. تلاش های آنان به لحاظ علمی چندان جدی گرفته نمی شود.

اما رویکردهای سلفی، برخاسته از بیم ها و دغدغه ها و نشانه ی نگرشی است محدود و بسته که به مقتضیات زمان پاسخ نمی دهد. در کنار این رویکردها، رویکردهای دیگری هم وجود داشته که می توانیم آن ها را به «اعتدال گرایی» و «اجتهادگرایی» که گویای نگرشی اسلامی و عصری است وصف کنیم. نمونه ی اینان را در تلاش های سیدمحمد باقر صدر در عراق، شیخ مرتضی مطهری در ایران و شیخ محمدمهدی شمس الدین در لبنان می یابیم. هم چنین در جهان سنّی به تلاش شیخ محمد غزالی و شیخ یوسف قرضاوی در مصر و نیز تلاش مرکز جهانی اندیشه ی اسلامی (المعهد العالمی للفکر الاسلامی) برمی خوریم.

برخی معتقدند که سکولاریزه کردن اسلام به حال خود آن و مسلمانان سودمندتر خواهد بود و تجربه ی غربیان در جداسازی نهاد دین و نهاد دولت را موفق ارزیابی می کنند. نظر شما چیست؟

این پرسش دربردارنده ی دشواره ی فکری بسیار حساسی است که ریشه در فضای اندیشه ی اروپایی و تجربه ی تاریخی اروپا دارد. چنین ایده ای از اروپا به محیط ما منتقل شده است. متفکران اروپایی در راستای تلاش برای اقناع ما به تجربه ی تاریخی خویش درتمدن و پیشرفت و نوگرایی، برای ما نقل کرده اند. برخی روشنفکران جهان عرب که متاثر از غرب و اندیشه ی غربی بوده ند و در دانشگاه های غربی درس خوانده اند و ذهنشان شیفته ی تمدن اروپایی است، این ایده را باور کرده و بدان بشارت می دهند و از آن دفاع و پیرامون آن مجادله می کنند. مدت ها پس از آن که این ایده به فراموشی سپرده شده بود، دوباره از راه سوء استفاده از بعضی خطاها و نواقص و لغزش های که در برخی تجارب عملی اسلام گرایان آشکار شده، در حال طرح است.

اما در پاسخ به پرسشتان باید بگویم اگر سکولاریسم راه حلی موفق و ضروری برای مشکل تاریخی اروپا در پایان بخشی به نزاع و برخورد دین و دولت ودین و علم و دین و پیشرفت و نیز برداشتن هیمنه ی قدرت کلیسا و دخالت های بی جایش در حوزه های اجتماعی و سیاسی و فکری و علمی بدانیم، اساساً چنین دشواره ای در حیات مسلمانان مطرح نبوده تا از شیوه سکولاریسم در حل آن استفاده کنیم. زیرا تعارضی بین دین و دولت یا دین و علم و پیشرفت در اسلام وجود نداشته است.

از سوی دیگر باید توجه داشت که دین مسیحیت مجموعه ای از آموزه ها و پندها و ارشادات اخلاقی و معنوی و تربیتی است و در نتیجه جدایی بین دین و دولت را برمی تابد و بدون مشکلی با سکولاریسم قابل سازگاری است. در حالی که اسلام، نظامی کامل برای ابعاد مختلف حیات – از عقیده وشریعت و اخلاق – است و جدایی بین دین و دولت و شریعت و زندگی و عقیده و اخلاق را بر نمی تابد و از این رو جایی برای سکولاریسم در آن نمی توان یافت.

آیا حوزه نواندیشی محدود به داخل نص است و یا فراتر از آن نیز امکان تحرک دارد؟ اگر بین مقتضیات زمان و مصالح یک عصر و بین نص تعارض پدید آمد جانب کدام را باید گرفت؟

اسلام به عنوان دینی دارای منهج فراگیر و کامل برای همه ابعاد فردی و اجتماعی و مادی و معنوی و دنیایی و آخرتی انسان آمده است. این منهج، خاصیت پاسخ گویی به پایه های ثابت و متغیر، کلیات و جزئیات و امور مطلق و نسبی را دارد و از این رو دارای قدرت هم گامی با نوآمدهای زندگی و مقتضیات زمان و عصر است. علم اصول فقه با روش مندی دقیق و منضبطی که دارد متکلفل این وظیفه است.

این علم فراورده ی تمدن اسلامی و از ثمرات عقل ناب اسلامی است و در فرهنگ و تمدن های بشری دیگر سابقه ندارد.این علم معادل «منطق» در اندیشه ی یونانی و «فلسفه حقوق» در اندیشه ی اروپایی است. شیوه ی نزول قرآن به عنوان وحی الهی بر پیامبر اکرم(ص) جهت ابلاغ به امتش در طول بیست و سه سال، دارای روش مندی دقیق و کارآمدی در عملیات تطبیق نص بر واقع براساس قواعد تشریعی و ضوابط معرفتی و ضرورت های حیاتی است. یکی از نشانه های این روش مندی تقسیم آیات قرآن کریم به مکی و مدنی است.

افزون بر این مفهوم اجتهاد که از مفاهیم کارآمد – و به تعبیر محمد اقبال نیرویی محرکه در اسلام – است برای انجام وظیفه ی سازواری و تطبیق و تحدید همه اشکال و انواع رابطه بی

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.