پاورپوینت کامل اسلام و غرب چالش در موازنه ی قدرت ۴۴ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل اسلام و غرب چالش در موازنه ی قدرت ۴۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل اسلام و غرب چالش در موازنه ی قدرت ۴۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل اسلام و غرب چالش در موازنه ی قدرت ۴۴ اسلاید در PowerPoint :
مدت ها است که موضوع کهنه و تازه ای با تعابیر مختلف مانند اسلام و غرب، اروپا و اسلام، گفت وگوی شمال و جنوب، گفت وگوی عربی – اروپایی و… مطرح می شود تا تداومی برای موضوع کهنه شرق و غرب یا پرده آهنین (شرق) و جهان آزاد(غرب) باشد. هر کدام از تعابیر یاد شده دلالت بر ذهنیتی جانبدارانه ضد اسلام به نفع محوریت اروپا می کند.
زیرا اسلام دین و تمدن است ولی غرب منطقه ای جغرافیایی در تقابل بین اسلام و غرب است. بنابراین معیار، یکی نیست بلکه دو گانه است. زیرا غرب، اسلام را دین و خود را موقعیتی جغرافیای می بیند. این نگرش از تعصّب غرب در برابر اسلام و دفاع آن از خویش به عنوان موقعیتی جغرافیایی سیاسی پرده بر می دارد. غرب از اسلام به عنوان یک دین اکراه دارد و از خود به عنوان منطقه ای سیاسی دفاع می کند و دیگران را در قالب فرهنگ و تمدن می بیند ولی خود را در قالب منفعت و مصلحت. حتی بوسنیایی ها را در برابر صرب ها و کروات ها، مسلمان می نامد.
نمونه دیگر چنین نگرش، قالبی به نام اروپا و اسلام است. تقدم نام اروپا بر اسلام به معنای تقدم «خود» بر «دیگری» است. تمایزطلبی اروپا بیش از غرب – به معنای اعم که شامل امریکا هم می شود – است. گذشته از این اروپا واژه ای است که دلالت بیش تری بر تمدن – یعنی تمدن اروپایی – می کند در حالی که غرب، موقعیتی جغرافیایی است. قالب تعبیری اروپا و اسلام بیش تر به وجود اسلام در درون قاره اروپا اشاره دارد تا وجود اسلام در خارج از آن که اروپا را به چالش فراخوانده است، بر عکس قالب اسلام و غرب بیش تر به وجود اسلام در خارج از غرب و به عنوان نیرویی که غرب را به چالش گرفته اشاره دارد.
اسلام امروزه در اروپا به دین دوم پس از مسیحیت تبدیل شده و دین یهود در رتبه پس از اسلام قرار دارد. در امریکا هم که جمعیت هشت میلیونی یهودی را در خود دارد، به برکت گرویدن امریکایی های افریقایی تبار به دین اسلام و مهاجرت اخیر مسلمانان عرب، نزدیک است که شمار مسلمانان از شمار یهودیان بیش تر شود. اگر اسلام در قالب تعبیری نخست یعنی اسلام و غرب نوعی چالش خارجی به حساب می آید، در قالب اروپا و اسلام نوعی چالش داخلی شمرده می شود.
اما قالب سوم که ما در کشورهای عربی آن را گفت وگوی عرب – اروپا می نامیم در غرب، گفت وگوی اروپا – عرب (Euro – Arab) خوانده می شود که در آن اروپا بر اسلام تقدم دارد. عرب ها در درجه نخست خواهان گفت وگوی سیاسی هستند که در رأس آن مساله فلسطین قرار دارد ولی اروپا در درجه نخست به بعد اقتصادی گفت وگو و در راس آن اقتصاد بازار اهمیت می دهد. عرب ها از اروپا، پیش از هر چیز خواهان کمک سیاسی ضد جانبداری ایالات متحده امریکا [از صهیونیست ها] هستند و اروپا از عرب ها می خواهد تا نیروی کار مهاجر عرب را به کشورهایشان برگرداند زیرا این نیروها هویت اروپا را در معرض خطر قرار داده اند.
اما قالب تعبیری چهارم که گفت وگوی شمال – جنوب است، زمینه ای وسیع تر دارد. زیرا عرب ها همراه با افریقا «جنوب» هستند و غرب «شمال». اگر چه بخشی از کشورهای عربی در شرق [آسیایی] قرار دارند و حتی بزرگ ترین کشورهای اسلامی – عربی به استثنای مصر، سودان، موریتانی و مغرب عربی (با دولت های چهارگانه اش) در بخش آسیای شرق قرار دارند. این قالب چهارم(شمال – جنوب) بیش از آن که گویای پیوند همسایگی عرب ها و آسیا باشد، گویای رابطه همسایگی عرب ها(مسلمانان) و اروپا است. با آن که خود اروپا گفت وگوی با آسیا را در گفت وگوی «اروپا – آسیا» آغاز کرده، عرب ها (مسلمانان) با توجه به دامنه درازی که در آسیا دارند، در اولویت اند.
به هر روی قالب نخست یعنی قالب اسلام – غرب دارای رواج و دلالت بیش تری است. زیرا اسلام در اوایل قرن هفتم میلادی به عنون و ارث عصر پدران کلیسای یونان و لاتین و آشکار کننده وجوه اختلاف بین فرقه های مسیحیت و کشف کننده یقینی که آن را با مجموعه ای از گمان ها درباره شخص عیسی بن مریم پوشانده بودند، ظهور کرد. قرآن با تعبیر روح خدا و کلمه خدا که درباره عیسی به کار برد این یقین فراموش شده را آشکار کرد و رهبانیتی را که مصری ها در قرن چهارم (پس از میلاد) در صحرای غربی بدعت نهاده بودند، مورد انتقاد قرار داد و از سخنان مسیح پیش از آن که به شکل نامطمئن تدوین شود و مسیحیان را به ورطه اختلافات عقیدتی تا حد جنگ ها و کشتارهای مذهبی بیاندازد، پرده برداشت.
اسلام، وارث میراث یهود نیز بود. اسلام توضیحی تازه از دین ابراهیم ارائه داد و آن را از پیرایه هایی از قبیل غلو عقیدتی و نسبت دادن الوهیت به پیامبران و ادعای برگزیده بودن و عهد و میثاق در عین معاف بودن از اطاعت و ایمان صادقانه و… که بر آن بسته بودند، رها کرد و صدق درونی را به دین برگرداند. اسلام، دین را از نقش ها و شکل ها و مظاهری رهاند که آن را به نفاق و تسلط به سرنوشت مردم – که اسقف ها و راهبان در اختیار داشتند – تبدیل کرده بود. اسلام منادی برابری بین بشر و به خدایی نگرفتن غیر خدا (لا یتخذ بعضکم بعضاً ارباباً من دون اللّه) شد و زلالی و پویایی توحید را در اخلاق انسانی و نظم اجتماعی با اصولی مانند آزادی، برابری و عدالت اجتماعی بازگرداند.
اسلام، تنها وارث دین و تمدن نبود، بل وارث امپراطوری روم نیز شد. در اواخر دوران حیات رسول خدا (ص) جنگی بین عرب ها و رومی ها در شمال شبه جزیره عربستان برای امنیت بخشی به مرزهای شمالی و الحاق عرب های شمال به عرب های مرکز (حجاز) در گرفت. با گسترش اسلام در مستعمرات روم در شمال افریقا و جنوب اروپا در ساحل دریای مدیترانه و شمال شبه جزیره عربستان در شام و عراق و مستعمرات بیزانس، این دین وارث تمدن غرب شد و این وضع تا زمان فتح قسطنطنیه در سال ۱۴۵۳ م و پیش از زوال اسلام در اندلس و سقوط غرناطه در سال ۱۴۹۲ م ادامه داشت.
در این دوره میراث یونان قدیم ترجمه و شرح و تلخیص و تکمیل و در انگاره تمدنی جدیدی که عام تر و فراگیرتر و مبتنی بر یگانگی خدا و آفریده شدن جهان و جاودانگی نفس (روح) و ثواب و عقاب و به عنوان پاداش اعمال – بود، گنجانده شد. در این انگاره جدید تفاوتی بین عقل و نقل، حکمت و شریعت، و فلسفه و دین نبود. اگر پیشینیان (یونانیان) به مدد عقل به این انگاره تمدنی رسیده بودند اما پس از آمدن دین اسلام به مدد وحی به عنوان تثبیت کننده عقل بدان دست یافتند. و اگر پیشینیان، فضیلت را شناخته بودند، پیروان این دین جدید از راه نبوت فضیلت را شناختند. تمدن اسلامی فلسفه ها و دانش هایی را ابداع کرد و آبادانی را پایه ریزی کرد و در عصر متنبی، بیرونی و ابن سینا به اوج خود رسید.
غرب در این روزگار، عصر قدیم خود – یعنی هفت قرن نخست خود پیش از اسلام – را به پایان برده و عصر میانه خود – یعنی هفت قرن تا پیش از دوران نوزایی (رنسانس) – را آغ
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 