پاورپوینت کامل پدیدارشناسی و گرایش توصیفی، تبیینی در دین پژوهی ۴۹ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل پدیدارشناسی و گرایش توصیفی، تبیینی در دین پژوهی ۴۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل پدیدارشناسی و گرایش توصیفی، تبیینی در دین پژوهی ۴۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل پدیدارشناسی و گرایش توصیفی، تبیینی در دین پژوهی ۴۹ اسلاید در PowerPoint :

پدیدارشناسی دین در طی قرن بیستم، هم به عنوان شاخه ی عمده ای از دین پژوهی و هم به عنوان رهیافت مؤثّری به دین به کار رفته است. پدیدارشناسی دین در شمار دانش هایی است که درباره ی «دین در مقام تحقق» به تحقیق می پردازد و کاری به صدق و کذب گزاره های دینی ندارد. پدیدارشناسی دین، روشی است که در آن پدیدارهای دینی به همان شکل که ظاهر و نمایان هستند، مورد مطالعه قرار می گیرند. این شاخه دو هدف مهمّ را تعقیب می کند: یکی توصیف پدیدارهای دینی، و دیگری یافتن عناصر تشکیل دهنده ی ساختار دین. از این رو در پرتو این دو پیامد می تواند ضعف ها و آفت هایی را که در دین ایجاد شده است، نمایان کرده و ما را در ترمیم و تطبیق دین با هدف غایی اش یاری دهد. در راستای نیل به این اهداف، پدیدارشناس دین باید شاخص های شهود ذات، درک همدلانه، گرایش به توصیف و مخالفت با تحویل را همواره مدّنظر داشته باشد.

پدیدارشناسی

گرایش های فلسفی در غرب به یک معنا به دو دسته ی تبیینی و توصیفی قابل تقسیم اند. فلسفه های تبیینی علاوه بر توصیف، به تبیین و چرایی پدیده ی مورد بررسی نیز می پردازند، اما فلسفه های توصیفی، غایت خود را در توصیف محدود می کنند و پرداختن به تبیین را مانع درک حقیقت پدیده ی مورد بحث می دانند، یا اساسا آن را لازم نمی دانند.

پدیدارشناسی یکی از مکاتب جدید فلسفی است که در اواخر قرن نوزدهم توسط «ادموند هوسرل» پایه گذاری شده است.[۱] از این رو پدیدارشناسی از آن دسته گرایش های فلسفی است که به توصیف اشیا دل بستگی دارد، نه به تبیین آنها و به منظور نیل به این هدف، شرایط و مقرراتی را وضع کرده است. محور فلسفه ی پدیدارشناسی، کشف ماهیت پدیده از طریق شناخت شهودی است.

هوسرل کوشش نمود که روش فلسفی عامی را به وجود آورد که کشف حجاب از معانی ذاتی را ممکن سازد و صرفا بر روی پدیده ها و توصیف آن ها متمرکز شود. روش پدیدارشناسانه، نه روش قیاس منطق است و نه روش تجربی علوم طبیعی، بلکه پدیدارشناسی عبارت است از پی بردن به حضور و وجود یک موضوع و توصیف و توضیح معنای آن از طریق شهود.[۲]

پدیدارشناسی، هم در زمان حیات هوسرل و هم پس از آن توسط شاگردان و پیروان مستقیم و غیرمستقیم وی و متناسب با گرایش های مختلفِ هریک از آنان در زمینه ها و شاخه های متنوع علوم انسانی بسط و نشر یافت. یکی از حوزه هایی که پدیدارشناسی در آن رخنه کرد، حوزه ی دین و پدیده های دینی بود. پدیدارشناسی دین (Phenomenology of Religion) از آنجا اهمیت و ضرورت یافت که برای دین وجه مستقلی را قائل بود که متعلق به خود آن بوده و همچون هر پدیده ای، ماهیت و هستی خاص خود را دارد. دین همواره در برابر همه ی علومی که درصدد بوده اند تا آن را بخشی از قلمرو خود کنند، استقلال خود را حفظ کرده است. این که دین در روان شناسی به صورت محتوای روان معرفی شود و در جامعه شناسی همچون پدیده ای اجتماعی و امثالهم، این مسأله بدان معنا نیست که دین در نهایت یک پدیده ی روانی یا لایه ی اجتماعی باشد، بلکه دین همان گونه که دارای بعد اجتماعی است، از بعد روان شناسانه نیز برخوردار بوده و این بدان سبب است که دین به تمامیت آدمی مربوط است.[۳]

پدیدارشناسی دین

پدیدارشناسی دین در طی قرن بیستم، هم به عنوان رشته ی عمده ای از دین پژوهی و هم به عنوان رهیافت مؤثری به دین به کار رفته است که این اصطلاح دارای سه کاربرد رایج است:[۴]

۱. پژوهش درباره ی پدیده ی دین؛

۲. مطالعه ی تطبیقی و رده بندی انواع مختلف پدیدارهای دینی؛ (در این کاربرد، توجه ناچیزی به مفاهیم پدیدارشناسی خاص، روش ها و شیوه های تحقیق پذیری منعطف می گردد.)

۳. رشته یا حوزه، یا شیوه ی خاصی در دین پژوهی.

آنچه در این مقاله مورد بحث و بررسی است، کاربرد سوم است که طرفدارانی؛ نظیر «وِ.برد.کریستِنْسِن» (W.BredeKristensen) و «یواخیم واخ» (JoachimWach) دارد و در روزگار ما توسط کسانی، چون «میرچا الیاده» (MirceaEliade) تداوم یافته و هنوز یکی از رایج ترین و پرطرفدارترین روش های دین شناسی است.[۵]

صرف نظر از تاریخچه، پدیدارشناسی دین روشی است که در آن پدیدارهای دینی به صورتی که ظاهر و نمایان هستند، مورد مطالعه قرار می گیرند. در این روش، آنچه پشت پدیدار است (محیط، تاریخ و غیره) مورد توجه نیست. پدیدارشناس، پدیدارهای دینی را طبقه بندی کرده و به آنها نظم می بخشد. او با مقایسه ی میان متون، اسناد و پدیدارهای دینی، ساختار (Structure) مفهوم و معنای آنها را درک می کند.[۶]

پدیدارشناسی دین در شمار دانش هایی است که درباره ی «دین در مقام تحقق» به تحقیق می پردازند و کاری به صدق و کذب گزاره های دینی ندارند. «این رهیافت به جای پرسش از این که آیا باورهای دینی خاص، صادق اند یا نه، می پرسد که دین چیست؟ پدیدارشناسی دین با طرح این پرسش که پدیده هایی که ما آنها را پدیده های دینی تلقی می نماییم، چه چیز مشترکی دارند که آن امر مشترک، آن پدیده ها را از هنر، اخلاق، جادو و علم متمایز می گرداند، سعی در عمق بخشیدن به درک ما از حیات دینی دارد… نوعا فلسفه ی دین تفکری خطیر و هنجاری درباره ی صدق و معقولیتِ باورهای دینی است. در مقابل پدیدارشناسی دین موقّتا این گونه مسایل را کنار می نهد و در عوض نقطه ی آغازین حرکت او، این واقعیت است که دین یک پدیده ی قابل مشاهده ی حیات بشری است و وظیفه ی پدیدارشناسی، یاری رساندن به ما در درک بهتر این پدیده با کمک تحلیل های توصیفی است. در این تلقی، پدیدارشناسی دین به شدّت شبیه فلسفه ی علم و فلسفه ی هنر می شود که وظیفه شان نه تمجید از علم و هنر است و نه کنار گذاشتن و دفن آن ها؛ بلکه وظیفه ی آن ها بصیرتی عمیق تر نسبت به ساختارها و کارکردهای فعالیت های انسانی است».[۷]

اهداف پدیدارشناسی دین

با توجه به مطالب ذکرشده، به درستی روشن می شود که پدیدارشناسی دین به کمک مقایسه ی پدیده های دینی به دنبال اهداف زیر است:

الف) توصیف پدیدارهای دینی و نظام بخشیدن به آن ها؛

ب) یافتن عناصر تشکیل دهنده ی ساختار دین (هم عناصر ثابت در ادیان و هم عناصر خاص هر دین).

بر این اساس روشن می شود که روش پدیدارشناختی دین با روش تاریخی دین (علم شناخت ادیان) در برخی اصول مشترکند و می توان گفت که پدیدارشناسی و تاریخ دو جنبه ی مکمل از دین پژوهی اند.[۸] چرا که در بررسی هر دین باید آن را هم از درون و هم از بیرون مطالعه کرد. با نگاهی درونی به آن می باید خود را به جای مؤمنِ به آن دین گذاشت و روح آن را دریافت و معانی، باورها و آداب آن را درک کرد. و از طرفی با نگاه بیرونی می باید آن دین را به منزله ی یک کل در نظر گرفت و سیر عقاید، تکوین و تبیین اصول آن را در طول تاریخ بررسی کرد و این دو مهم به ترتیب در پرتو روش پدیدارشناسی و تاریخ دین به منصه ی ظهور می رسند.[۹]

بنابراین، هدف پدیدارشناسی دین، آن است که از طریق مطالعه ی همدلانه و تطبیقی دین و با پرهیز از ارزش داوری (Value Judgement) به بررسی تجلّیات دین در رفتار و روان آدمی پرداخته و توصیفی منسجم از پدیدارهای مختلف دین ارایه دهد.

از این رو خدمت قابل ستایشی که پدیدارشناسی دین به دین شناسان و دین باوران می کند، آن است که ضعف ها و آفت هایی که در دین ایجاد شده را نمایان می سازد و در نتیجه آنها را در ترمیم و تطبیق دین با هدف غایی اش یاری می دهد.

ویژگی ها و مشخصات

پدیدارشناسی دین همانند مردم شناسی دین، طلیعه های فلسفی دارد و نمی توان انکار کرد که پدیدارشناسی دین به گونه های مختلف ا

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.