پاورپوینت کامل مسأله زنان در گفتمان نوگرای اسلامی ۹۹ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل مسأله زنان در گفتمان نوگرای اسلامی ۹۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۹۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مسأله زنان در گفتمان نوگرای اسلامی ۹۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل مسأله زنان در گفتمان نوگرای اسلامی ۹۹ اسلاید در PowerPoint :
نویسنده: هبه رئوف عزت
مترجم: حسین مظفری
عرصه جبهه گیری
شرایط فعلی جهان اسلام و عرب، شاهد جبهه گیری شدید و آشکار دو جریان اسلامی و سکولار در قلمرو فکری – فرهنگی، در موضوعات مختلف اجتماعی، اقتصادی و سیاسی است. مسئله زن یکی ازمسائلی به شمار می رود که درگیری این دو جریان و نفی هریک توسط طرف دیگری، در آن متبلور شده است. تردیدی نیست که برای شناخت این وضعیت می باید بر تاریخ معاصر از اوائل قرن گذشته (قرن نوزدهم) اشراف داشته باشیم تا بتوانیم نقطه شروع این جبهه گیری و جدال فراگیر بین طرفداران «تجدد و نوگرایی» و هواداران «سنت واصالت» را دنبال نماییم. اما این مسئله موضوع بحث ما نمی باشد؛ هر چند که گمان می رود بررسی دقیق وضع موجود و سرانجام آن می تواند ما را در شناخت سرچشمه و ریشه های منازعه به شکل عمیق تر کمک کرده، ارزیابی نتایج آن، آگاهی بیش تری را برای ساختن آینده در اختیار ما می گذارد.
نخستین نکته ای که توجه هر پژوهنده ای را در این زمینه به خود جلب می کند، فقدان یک مرجعیت تعیین کننده در این منازعه می باشد.در واقع، اختلاف بین این دو جریان، اختلاف بین جریان هایی نیست که درموضوع یکسانی قرار گرفته و در چگونگی برداشت و اجتهاد خود با یکدیگر اختلافاتی داشته باشند؛ بلکه اختلاف بین دو اردوگاه با جبهه گیری های مبنایی می باشد: اردوگاهی که شعارهای روشنفکری و جنبشِ نوگرایی را با مضامین سکولار مطرح می کند و با وجود اختلافاتی که بین گروه های آن از چپ و راست وجود دارد، همگی به مادی گرایی و زمینی بودن منبع قوانین و وضعی بودن آن عقیده دارند. در حالی که اردوگاه دیگر با همه گروه های متعدد خود، با شعار اسلام و شریعت از سنت و اصالت دفاع می کند.
هر چند اردوگاه نخست در اظهارات خویش، اسلام را دین عدل و مساوات و عقل می خواند و در مقام تعارف بدان عشق می ورزد، هرگز به شکل اصیل بدان نمی نگرد و تلاش های فکری را بر اساس این مفاهیم تدوین نکرده و این اظهارات نیز در صورت لزوم، فراتر از تعارفات گذرنده نیست. اردوگاه دیگر با تأکید بر اهمیت پیشرفت ونهضت علمی، استفاده از دستاوردهای تمدن غرب در زمینه مادی، از خود اتهامات مربوط به عقب ماندگی و ارتجاع را دور می کند؛ اما در اجتهادات و تلاش های علمی خود فاقد یک نظام مدون بوده و برای ارائه الگوی جایگزین، در این خصوص تلاش لازم را از خود نشان نداده است.
شاید بتوان این وضعیت را به «سنگربندی» دو جریان تشبیه کرد که هر گروه با انبوهی از مفروضات، ادعاها، پیشنهادات و اتهامات با طرف دیگر به تبادل آتش می پردازند و از موضع و عملکرد خود خرسند و خشنود است: کل حزب بما لدیهم فرحون. اما به رغم مبادله اتهامات و ادعاها، از دهه چهل میلادی به این طرف، انباشته علمی آن ها هیچ گونه تغییری نکرده است. خواننده این جدال کتبی در می یابد که درباره بسیاری از موضوعات اقداماتی برای تقریب یا تفاهم صورت گرفته و کنفرانس های اسلامی و قومی که برای حل این منازعه برگزار شده است، نه به تسلیم یکی از طرف های درگیری در یکی ازمسائل انجامیده و نه حتی زمینه و میدان تازه ای را برای نزاع دیگری ایجاد کرده است.
مسئله زن
مسئله زن وبررسی وضعیتِ حقوق ومشارکت وی درادبیات عصر روشنگری از اواخر قرن گدشته و اوائل قرن حاضر مطرح گردید. طرح های گروه اسلامی در ابتدای کار توسط نهادهای دینی مطرح گردید. سپس گروه های تشکیلاتی و بعد از آن شخصیت های متفکر و مسلمان درمقام واکنش و مواجهه با خطر، فعالیت های خود را آغاز کردند. شاید بتوان گفتمان هر یک از این اردوگاه را به شرح ذیل مورد بررسی قرار داد:
ویژگی های گفتمان اسلامی درباره زن
سنت گرایی والتزام به نص: هر چند گفتمان اسلامی در موضوعاتی مانند اقتصاد و سیاست به دلیل دلبستگی به قدرت و علاقه مندی به ایجاد تغییر در آن، به اجتهاداتی دست یازیده است، ولی در زمینه مسائل متعلّق به زن همچنان در زندان متون دینی محبوس ماند و با شعار التزام به نص از هر گونه تلاش فکری و اجتهاد در خصوص چگونگی و ضوابط آن یا تطبیق آن شرایط بر واقعیات زندگی از حل مسائل دشوار آن باز مانده است. به عبارت دیگر به جای آن که با پذیرش نص برای ترجمه و تطبیق آن با شرایط زندگی به احیای آن بپردازد، با نگرش متحجرانه به واژه های نص و ارتباط آن با مبنای آرای فقیهان سابق از هرگونه کوششی برای بررسی یا قیاس با معیارهای نص شرعی و شناخت ثابت و متغیر آن در فقه و فتوا باز مانده است.
بنابراین، نص شرعی در چارچوب فهم گذشتگان محصور گردیده و امکان خلاصی از آن را ندارد تا بتواند مبنای اصلاح و جنبش قرار گیرد و به جای آن که از آن به عنوان یک سرمایه علمی و میراث فقهی بهره ببرد و نقشی هدایتگرانه داشته باشد، به کلافِ سردرگمی تبدیل شده که بر دست و پای زن پیچیده است و همچنان بر مسائلی از قبیل فتنه زنان، حجاب، وظیفه زن درخانواده، نقش زن در تبلیغ، فقه عبادات زن و دیگر مسائل مشابه تمرکز یافته است.
دو. تاریخ گرایی و سطحی نگری: گفتمان اسلامی در محدوده تجربه تاریخی عصر نبوی گرفتار آمده و نتوانسته است از این تجربه تاریخی و ریشه های آن به عنوان منبعی برای زایش تجربه های نوین استفاده کند تا بر اساس این تجربه های جدید، در همان مسیر حرکت کرده و نمونه های تازه ای را متبلور سازد. این جریان با بیان تجربه عصر پیامبر(ص) و تکریم پیامبر از زنان ویا مشارکت زنان صحابه، به عنوان مثال هایی راجع به حقوق زن در اسلام مطرح می سازد؛ بی آن که بداند با چه شیوه ای می تواند وضعیت فعلی زنان را جهت دهد یا از این تجربه چگونه می توان به عنوان وسیله ای برای تبیین زندگی روزمره در قرن پانزدهم هجری بهره برد. این سطحی نگری به مسائل و فقدان تعمق و ریشه یابی و تدوین آن ها موجب اخلال به کار زن شده است وبه دو راه حل انجامیده است: کار در زمینه ها و مشاغل معین و یا فراغت کامل برای خانواده؛ بی آن که توانایی های گوناگون زنان و شرایط فرهنگی و اجتماعی آن ها یا تفاوت وضعیت زن روستایی وشهری و مسائل دیگر را مدّ نظر قرار دهد.
شاید استثنای عملی دراین زمینه که درخور توجه می باشد، تجربه زنان فعال در جمعیت «اخوان المسلمین» است. این تجربه نیز در واقع در خارج از تشکیلات اخوان شکل گرفت و پس از شکل گیری به اخوان پیوست و حتی از سوی جریان اسلامی نیز بروز نیافت.
اجتهاد جنبش ها و تحجر متفکران سکولار
از دیر باز جنبش ها و جناح های مسلمان ازسوی اردوگاه سکولار در معرض اتهام به جمود و «تاریک بینی» قرار داشته است؛ در حالی که اگر کسی با دقت موضوع رابررسی کند، در می یابد که با گذشت چند دهه گفتمان سکولار در ارائه طرح ها و اندیشه هایش تغییر نکرده است و هم چنان درحول محور مفهوم مردسالاری دور می زند؛ مفهومی که از دیدگاه اسلامی کاملاً با قوامیت مرد فرق دارد.
منظور از مردسالاری از نظر لغوی حکومت مرد است و ریشه آن به عنوان یک مفهوم به تمدن رم برمی گردد که پدر خانواده بر تمامی افرادی که تحت سرپرستی وی قرار داشتند، اعم از دختران، پسران، زنان و همسران فرزندان حاکمیت مطلق داشت. این سلطه تنها به مرد اختصاص داشت وشکنجه، تبعید و بیع آنان را شامل می گردید. پدر خانواده، مالک و متصرف در اموال خانواده بود و او حق داشت فرزندان دختر و پسرش را بدون اجازه یا مشورت آنان تزویج نماید.
شاید بتوان از خود واژه خانواده به درک اندیشه سلطه مندانه پدر در داخل خانواده پی برد؛ زیرا این واژه در نزد رومیان مزرعه، خانه، اموال، و بردگان یا ماترک و میراثی را که پدر و همسر برای ورثه باقی می گذارند،شامل می گردید. بدین گونه زن به عنوان بخشی از ثروت و دارایی مرد بود.
مفهوم مردسالاری در نوشته های دوران جدید برای نقد سیطره پدر در داخل خانواده به کار برده شد و رابرت فیلمر انگلیسی نخستین شخصی بود که در قرن هفدهم میلادی الگوی خانواده مردسالار را برای تحلیل نظام حکومتی به کار برد؛ زیرا می دید که درحکومت های مستبد، حاکم با اتباعش همان رفتاری را دارد که با زن و فرزندانش دارد. این همان طرحی بود که لاک برای نزدیک شدن به تحلیل پدیده سیاسی، آن را مورد انتقاد قرار داد؛ هر چند با سلطه پدر در داخل خانواده مخالفت نکرد. پس از آن استعمال این مفهوم به ویژه در نوشته های مارکسیستی، رواج یافت؛ چنان که این مطلب یک مفهوم محوری درنقد زن سالاری به نفع سیطره مرد، خانواده، جامعه و دولت به شمار می رود.
به کارگیری مفهوم پدرسالاری در غرب به دو جریان مربوط می شود:
جریان علمانیت که دین را پایه اساسی توجیه کننده اعمال پدرسالاری و ایجاد مبنای شرعی برای آن می داند؛ زیرا خداوند نیز خود دارای ذاتی پدر مآبانه و سلطه گر است. همچنین جریان مارکسیستی در انتقاد از نظام طبقاتی جامعه و دولت از همین مفهوم استفاده می کند و اعتقاد دارد که این دو دارای بنیان های پدرسالاری هستند. دولت، اقتصاد و خانواده ای که از سوسیالیسم اقتباس شده باشد، برای تمامی این امور الگویی نمونه ارائه می کند. به عبارت دیگر مفهوم پدرسالاری در دوران معاصر، برای رد دین و نقض دولت به کار رفته است. در نتیجه با دیدگاه اسلامی که شریعت را حکومت داده وبه وجود دولت به عنوان چارچوبی برای اداره امور سیاسی اعتقاد دارد، کاملا تعارض دارد؛ بی آن که به اختلاف موجود درباره ادوار آن یا حجم و میزان دخالت آن در حاکمیت اصیل امت و جماعت سیاسی بحث کنیم، چنان که معیارها و ضوابطی را در این خصوص وضع می نماید که بافهم دیدگاه غربی نیز در خصوص دولت به همان اندازه متفاوت می باشد.
اختلاف دیدگاه اسلامی از دیدگاه غربی درباره خانواده، به تفاوت نگرش آن ها به دین و رابطه زن ومرد مربوط می شود. چنان که موضع آن ها نسبت به دولت و ماهیت حاکمیت، متفاوت می باشد و در واقع اختلاف بین این دو دیدگاه، معرفت شناسانه و سیاسی است و بدون در نظر گرفتن نظریه سیاسی، آن ها قابل درک نخواهد بود.
وانگهی تلاش های علمی جریان سکولار نزدیک شدن به فهم متون دینی و شرعی به رای و نظر جمهور ملتزم نبوده و یا با روش اجتهادی آنان که بر پایه احترام به اصول تفسیر وعلم اصول می باشد، مخالفت دارد؛ یا آن که با هجوم بر راویان و طعن آنان، صلاحیت نص را برای همه زمان ها و مکان ها، با قرار دادن آن در جایگاهی تاریخی به زمان نزول محدود می نماید. از برجسته ترین نمونه های این جریان، می توان به کتاب الحریم السیاسی، نوشته فاطمه مرنیسی و کتاب های فریده بنانی در باره ضرورت بازنگری در قرائت حدیث اشاره کرد. ملاحظه می شود که در این شیوه، تعامل بانص دینی، از طریق ابزارهای اصول فقه انجام نمی شود؛ بلکه به شیوه ای صورت می گیرد که به گفتمان نزدیک تر است وبه طور خاص بازگشت به نوشته های اسلامی دوران معاصر در این قضیه دارد، بی آن که آن را به دیدگاه نوشونده این نویسندگان مسلمان در مسائل دیگر از جمله راه های تجدید نظر دراصول فقه مرتبط نماییم. بنابراین، پناه بردن این افراد به گفتمان دینی فقط درخصوص مسائل راجع به زن صورت می گیرد؛ در حالی که پیشینه فکری این متفکران در یک نظر اجمالی، زمینه هایی سکولارند.
درمقابل این جریان سکولار، فریادهایی نیز شنیده می شود که خواهان اصلاح گفتمان اسلامی درباره زن است. اینک به دو نمونه بارز این گفتمان اصلاحی، یعنی شیخ محمد غزالی و شیخ یوسف قرضاوی از اندیشمندان معاصر، برای استدلال به نفع ادعای خود اشاره می کنیم:
شیخ محمد غزالی و نگرانی های زنان
شیخ محمد غزالی از ابتدای فعالیت علمی خود، از شریعت اسلامی دفاع کرده، خواننده تألیفات وی، این اخلاص را در دفاع از اسلام در آثار وی درمی یابد.او در مقابل استعمار، سوسیالیسم، سرمایه داری و انتشار سوسیالیسم علمی به دفاع از اسلام می پردازد. همچنین، با اندیشه های ملّی گرایی و افکار رستاخیز عربی (بعث عربی) مقابله کرده، در تألیفات خود با موهومات و گمانه زنی های مستشرقان و حرکت های صلیبی و اتباع آن می ستیزد.
مرحله نخست زندگی وی دراقدامات دفاعی سپری شد ودر دهه های پنجاه، شصت و هفتاد میلادی، درجبهه های فکری و فرهنگی به مقابله پرداخت. با وجود این موضعِ تدافعی، شیخ به زودی به وجود مشکلاتی درخصوص مسائل زنان در جهان اسلام پی برد. در نتیجه از پرداختن به این مسئله غافل نشده، در مقابل آن ایستادگی کرد. وی در کتابی تحت عنوان «اسلام ونیروهای بیکار» که در اوایل دهه شصت میلادی انتشار یافت، به بررسی وضعیت نامطلوب زنان در دنیای اسلام پرداخت. وی دراین کتاب، همگان را به انجام اصلاحات و بازگشت به اصول فرا می خواند. با وجود این، همچنان مقوله های متأثر از رسوبات کهن «ألازهر» را تکرار کرده، می گوید: زن بیکار از زن فاسد بهتر است و زنان محبوس در خانه ها و پستوها و افرادی که خود را درخدمت به همسر و فرزندان محدود کرده اند، از زنانی که در مقابل هر چشمی کشف حجاب کرده و از مصافحه با نامحرمان خود داری نمی کنند، برتری دارند.» در یک کلام به این مطلب عقیده دارد که به طور کلی جنس مرد از زن قوی تر است و برتری برخی از زنان در بعضی از زمینه ها به این حقیقت کلی خدشه نمی رساند. مردان، کارگزاران سازندگی هستند و زندگی بشر بر دوش توانمند آنان قرار گرفته است. جنبش های – به اصطلاح – زنان فقط مولود احساس و دلسوزی و همدردی مردانند که دل های بعضی از آنان را فراگرفته و برای آزادی زن از قید بندهایی که مردان دیگری بر آنان افکنده اند، به اقدام دست یازیده اند.
هر چند شیخ در صفحات بعدی کتاب به نقش زن در دوران نخست جامعه اسلامی می پردازد واین مطلب را می پذیرد که درمقایسه با این صفحه های درخشان از تاریخ اسلام، زن امروزین از نیروهای بیکار محسوب می شود، ولی شیخ از بیم الگوی مسلط و قدرتمند غربی که درصدد است زن را از کانون خانواده اش جدا کرده، بدون تعیین ضوابط وی را به مشارکت در زمینه های عمومی فراخواند، همچنان موضع محافظه کارانه خود را حفظ می کند. در نتیجه، نگرانی اخلاقی و «سدّذرایع» تنها دغدغه ای است که خواننده در دسته اول از آثار شیخ می یابد و در این مرحله وی ادعا می کند که «ما نمی خواهیم خود را در بین دو شر مخیر بیابیم»؛ مطلبی کلی که فاقد ارائه راه حلی تفصیلی و کامل برای ارائه روشی معتدل وجانشین می باشد.
شیخ در کتاب «حقوق بشر بین تعلیم اسلام و اعلامیه ملل متحد» نیز درهمین مسیر حرکت می کند. از طرفی از مشارکت زنان استقبال می نماید و ازسویی قلمرو مشارکت زنان را به شروطی از قبیل داشتن نیاز مالی یا به حرفه های معینی که برای زن مناسب تر است، محدود می گرداند. همچنین مطالبی را در دفاع از قوامیت مرد بیان کرده، متعرض ممارست های سوء مردان در منع زن از مشارکت در امور عمومی نمی شود.
شیخ در سال های بعد به زودی به اهمیت موضوع پی برده، مسائل آن را در قلمرو گسترده تری مطرح می نماید. طرح ها و اندیشه های وی شکل تازه ای به خود می گیرد و برای تعیین میزان درک و فهم اهمیت نقش زن در حیطه امت اسلامی بر اهداف متمرکز می شود. پس از آن به زودی به این نکته پی می برد که بایستی به جای تأکید بر اصل مشارکت و نقش زن، به تعیین ضوابط برای مشارکت پرداخت و می نویسد:
«محرومیت زن از تعلیم وتربیت وعبادات فردی و اجتماعی وسیاسی برای جلب رضایت خداوند و پیامبرش صورت نگرفته است و زنان مسلمان در دوران پیامبر اکرم(ص) و خلفای راشدین و دوره های
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 