پاورپوینت کامل صنعت و نوسازی صنایع ۶۶ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل صنعت و نوسازی صنایع ۶۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل صنعت و نوسازی صنایع ۶۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل صنعت و نوسازی صنایع ۶۶ اسلاید در PowerPoint :
۲۴
آقای غلامرضا گودرزی دانش آموخته و عضو هیأت علمی دانشکده معارف اسلامی و مدیریت
دانشگاه امام صادق علیه السلام چندی پیش در سمیناری که به دعوت دانشکده معارف
اسلامی و مدیریت برگزار شد، به بررسی مشکلات و راهکارهای صنعت در کشور پرداخت.
جهانی شدن، رقابت پذیری، آزادی تجارت ، کیفیت محصول، فعالیتهای تحقیقاتی و
تکنولوژیکی و ترکیب نیروی انسانی از جمله موضوعاتی بود که دکتر گودرزی در این همایش
بر آن تأکید داشتند.
محورهایی که برای بحث امروز انتخاب شده است، به این ترتیب است: ابتدا مروری بر
تحولات صنعت در جهان خواهیم کرد تا ببینیم صنعت فعلی در جهان چه جایگاهی دارد و چه
تحولاتی در آن ایجاد شده است؟ سپس بحث بررسی صنعت را در کشور مطرح خواهیم کرد و وضع
خود را با وضع حاکم بر جهان مقایسه میکنیم. با توجه به این که در برنامه سوم،
تغییرات زیادی در بحث صنعت ایجاد شده است، نگاهی گذرا به برنامه سوم با تأکید بر
صنعت خواهیم داشت و در پایان، به بررسی درخصوص طرح نوسازی صنایع خواهیم پرداخت.
مهمترین تحولاتی را که در طول چند دهه اخیر در بخش صنعت رخ داده است، میتوان در
چهار موضوع تقسیم بندی کرد:
اول، تشدید رقابت درجهان،دوم بحث تغییر در استراتژیهای صنعتی، سوم بحث جهانی شدن
صنایع و چهارم ظهور شرکتهای چند ملیتی با تأکید بر صنعت است.
من ابتدا چند آمار را خدمتتان عرض میکنم که این آمار عمدتاً از گزارشهای سازمان
ملل، گزارشهای بانک مرکزی ایران و سازمان APO اتخاذ شده است.
هم اکنون ۱۲۸ رشته صنعتی در جهان شناسایی شده است که در ۶۰ رشته آن، فقط ۱۲ شرکت
مشغول به فعالیت هستند. شرکتهای کوچک در این ۶۰ رشته جایی برای فعالیت ندارند
ومیدان را به شرکتهای بزرگ واگذار کردهاند، در ۲۵ رشته دیگر از این ۱۲۸ رشته هم
۳۰ شرکت فعالیت میکنند؛یعنی شاخص تمرکر ۳۰ است. از بین این ۱۲۸ رشته صنعتی، صنعت
نساجی، فولاد و خودرو، شدیدترین رقابت را به خود اختصاص دادهاند. به خاطر همین بحث
تشدید رقابت، شرکتهای مختلف تغییراتی را در استراتژیها (راهبردهای) صنعتی خود
ایجاد کردهاند.از سال ۱۹۸۰ تا ۱۹۹۵ تأکید بیشتر شرکتها بر کیفیت، ساختار تولید،
معرفی محصولات جدید و … است و این نوع بحثها استراتژیهای عمده شرکتها را پوشش
میدهد؛ مثلاً از سال ۱۹۷۰ تا ۱۹۸۰، «کرایسلر» مجموعهای از خودروهای خاص را در
استراتژی تعریف محصول جدید خود معرفی میکند یا «تویوتا» و «هوندا» استانداردهایی
را برای بهبود کیفیت محصولات خود وضع میکنند. از سال ۱۹۹۵ تاکنون، در صنعت خودرو و
به تبع آن در بقیه صنایع، بحث جهانی شدن، ادغام و زنجیره تأمین و از همه مهمتر
مدیریت برندها (مارکهای تجاری) مطرح میشود. به این مفهوم که دیگر شرکتی به اسم
شرکت بنز یا تویوتا وجود نداشته باشد، بلکه شرکت صاحب Brand ، مارک خود را به
شرکتهای دیگر میفروشد و خود در زمینههای دیگر سرمایه گذاری میکند تا سایر
شرکتها تحت لیسانس آن شرکت کار کنند. مثالی که میشود در این زمینه زد، ادغام GM ،
رنو و نیسان یا شرکت «بی ام و» است که مدیریت برندها را به خوبی به عهده گرفته است.
پیشبینی میشود که از سال ۲۰۰۲ تا ۲۰۱۰ با جهشی دیگر در زمینه استراتژیهای تولیدی
مواجه شویم که این جهش، انعطاف در تولید و از همه مهمتر عقلایی کردن استراتژیها را
ضروری میسازد، در حالی که صنعت ما با این استراتژیها بیگانه است.
نکته بعدی، مسأله جهانی شدن است. در صنعت خودرو، حدود ۹۵ درصد تولید جهان را فقط ده
شرکت خودروساز بر عهده دارند که شرکتهای جیام، کرایسلر، فورد، هوندا، تویوتا،
بیامو و پژو از آن جملهاند. از بین این ده شرکت نیز شش شرکت بزرگ ۸۰ درصد تولید
را در اختیار دارند. پس در این زمینه، رقابت شدیدی وجود دارد وهیچ شرکتی نمیتواند
با تولید اندک و ناچیز وارد این شبکه رقابتی شود.
حال، سؤالی که مطرح است این است که چرا این شرکتها به سمت جهانی شدن میروند؟
مهمترین علت، این است که این شرکتها درکشور خود به بازار اشباع شده رسیدهاند و در
جست و جوی بازارهای جدید هستند.
نکته جالبی که باید تذکر دهم این است که اولین بار ایران خودرو با تولید ۳۰۰ هزار
دستگاه جزء بیست شرکت خودروساز برتر جهان شناخته شده است. مسأله دیگر، بحث شرکتهای
چند ملیتی با تأکید بر صنعت است. شرکتهای چند ملیتی تأکید زیادی بر صنعت دارند. طبق
آمار سازمان تجارت جهانی در سال ۱۹۹۹ حجم تجارت جهانی به ۵/۱۱ هزار میلیارد دلار
رسید که ۷۵ درصد آن مربوط به صنعت، محصولات و خدمات صنعتی است.
بنابراین در جهان امروز، اگر بخواهیم ادامه حیات دهیم، تنها راه موجود، رقابتپذیر
بودن است و دست اندرکاران صنعت کشور هم به این جمع بندی رسیدهاند.
در آمریکا مطالعهای درباره تأثیر حملات تروریستی بر صنعت جهانی شدن انجام شده که
در این مطالعه دو نوع اثر اقتصادی بر صنعت تصویر شده است: یکی اثر کاهنده و دیگری
اثر اقتصادی فزاینده. اثرات کاهنده، ناشی از کاهش ضریب اطمینان مصرف کنندگان است:
این اثرات شامل پیامدهایی میشود که این حادثه بر صنعت هتلداری، هواپیمایی و بیمه
داشته و به شدت سرمایهگذاری را تضعیف کرده است. اثرات اقتصادی فزاینده آن هم این
است که مثلاً در صنایع دفاعی و امنیتی سرمایهگذاری بیشتری صورت میگیرد.
گفتیم که تنها راه باقی ماندن در صحنه جهانی، رقابتپذیری است. شاخصهای
رقابتپذیری چیست؟ من چند شاخص را به شما معرفی میکنم. اولین شاخص ارزش افزوده
صنعتی است. یعنی باید ببینیم ارزش افزوده صنعتی ما در کشور چه قدر است؟ بعد بررسی
کنیم که آیا در صنعت رقابتپذیر هستیم یا خیر؟ براساس مطالعهای که طی سالهای ۷۲ تا
۷۸ در کشور صورت گرفته است، نرخ ارزش افزوده صنعتی مثبت و از تولید ناخالص داخلی
بیشتر است، به طوری که متوسط نرخ رشد GDP (تولید ناخالص داخلی) ۶/۳ بوده، اما رشد
صنعت ۹/۴ بوده است. این آمار، طبق آمار بانک مرکزی است. اگر این آمار به خودی خود
مقایسه شود، آمار خوبی است، اما اگر آن را با آمار کشورهای دیگر مقایسه کنیم،
میبینیم که این رشد بسیار ناامید کننده است.
شاخص دوم، صادرات صنعتی است. از سال ۷۴ تا ۷۸ صادرات کل کشور رشد داشته، اما
متأسفانه صادرات صنعتی رشد قابل توجهی نداشته است؛ به طوری که از ۷ درصد در سال ۷۴
به ۳/۸ درصد در سال ۷۸ رسیده است. بیشترین میزان صادرات صنعتی ما نیز متعلق به سال
۷۷ با ۱۲ درصد است. در بخش صادرات صنعتی نیز ۵/۱۸ درصد از آن به منسوجات، ۵/۱۱ درصد
به چرم و فقط درصد اندکی از آن به وسایل نقلیه، خودرو، ماشین آلات و تجهیزات اختصاص
یافته است؛ یعنی ما تنها در صادرات مواد اولیه صنعتی قوی بودهایم واین چندان امید
بخش نیست.
شاخص بعدی، کیفیت است که در این باره کیفیت محصولات ما در اغلب موارد با کالاهای
مشابه خارجی بسیار متفاوت است و متأسفانه وضع مطلوبی نداشتهایم.
بحث بعدی، رقابت پذیری در مقابل واردات است. هر چه مدیران صنعتی یک کشور در مقابل
حجم واردات مقاومت کمتری نشان دهند، آن صنعت رقابتپذیرتر است و برعکس.نمونه بارز
آن خودرو است. به محض این که در کشور بحث واردات خودرو مطرح میشود، مدیران صنعتی
موضع میگیرند و مانع از واردات میشوند. این نشان میدهد که ما در این زمینه،
رقابتپذیر نیستیم. متأسفانه این وضع درباره بسیاری از صنایع کشور صادق است.
بحث بعدی، آزادی در تجارت داخلی و خارجی است. ما الآن در بسیاری از صنایع مجبوریم
از سهمیهبندی، اعطای ارز، قیمت گذاری و … استفاده کنیم و این نشان دهنده این است
که صنایع ما رقابتپذیر نیست. اخیراً مطالعهای نشان داد که در شاخص رقابت خارجی و
کنترل ارز ایران از ۱۰ نمره فقط ۱/۲ نمره را به خود اختصاص داده و از بین ۶۰ کشور
مورد مطالعه، رتبه ۵۹ را به دست آورده است. این نشان میدهد که ما در کشورمان حتی
از آزادی تجارت داخلی هم به علت حمایتهایی که از صنایع میشود، محرومیم.
بحث جالب دیگری که مطرح است، بهره نیروی کار است. APO در سال ۱۹۹۵ طی تحقیقات خود
به نتایج جالبی رسیده است. در سال ۹۵، بهرهوری نیروی انسانی در ایران ۱۰۷ بوده
است. در همان سال بهرهوری نیروی انسانی در پاکستان ۱۷۷ و در کره ۱۸۳ بوده است؛ این
در حالی است که شاخص بهرهوری نیروی انسانی در ژاپن در سال ۱۹۷۸، یعنی هشت سال قبل
از سال ۹۵ ، ۱۰۶ بوده است؛ یعنی همان شاخصی که ما در سال ۹۵ داشتهایم، ژاپنیه
در سال ۸۷ داشتهاند. شاخص دیگری که میتوان در بحث رقابت پذیری مد نظر داشت،
فعالیتهای تحقیقاتی و تکنولوژی (فناوری) پایینتر از حد جهانی است و در چهار مورد
آن، موقعیت ما در حد متعارف است؛ متعارف به این معنا که تولیدات ما میتواند در
دنیا جای خود را باز کند. همچنین براساس مطالعاتی که یونسکو انجام داده است نسبت
اعتبارات تحقیقاتی به GDP (تولید ناخالص داخلی) در سال ۶۹، فقط ۳/۰ درصد بوده که
این رقم در سال ۷۸ به ۲۱ /۰ درصد رسیده است. نسبت تحقیقات صنعتی به کل تحقیقات نیز،
در سال ۶۹ در ایران ۷/۴ درصد بوده است که در سال ۷۷ به ۲/۰ درصد تقلیل یافته است.
شاخص بعدی، ترکیب نیروی انسانی است. طبق آمار سازمان برنامه و بودجه در سال ۷۸، اگر
شاغلان کل کشور را در نظر بگیرید، فقط ۱۱ درصدشان، تحصیلات دانشگاهی داشتهاند و
بقیه در سطح دیپلم بودهاند. این نسبت در همان سال در صنعت ۸/۶ درصد است؛ یعنی در
صنعت، ما از نظر نیروی تخصصی، دچار ضعف شدید هستیم. مطالعهای که در سال ۷۷ انجام
شد، نشان میدهد که نزدیک ۴/۹۰ درصد نیروی صنعت ما را کارگران ساده و بقیه را
تکنسین و مهندس تشکیل میدهند.
سازمان صنایع ملّی ایران نیز اخیراً مطالعهای انجام داده است که در این مطالعه از
مجموع ۲۰۰ کارکنی که در بخش ستادی سازمانها مشغول به کار هستند و ۳۸۵۰۰ نفری که در
شرکتهای اشتغال دارند، ۴۱ درصد در بخش ستادی دارای تحصیلات دانشگاهیاند اما در
شرکتها فقط ۴ درصد کارکنان تحصیلات دانشگاهی دارند.
یا مثلاً طبق آمار بانک جهانی درخصوص حجم سرمایهگذاری مستقیم خارجی، مالزی ۴/۶۸
میلیون دلار سرمایهگذ
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 