پاورپوینت کامل مناسبت ها ; پیشوای نهم ; شهادت امام جواد علیه السلام ۵۹ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل مناسبت ها ; پیشوای نهم ; شهادت امام جواد علیه السلام ۵۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مناسبت ها ; پیشوای نهم ; شهادت امام جواد علیه السلام ۵۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل مناسبت ها ; پیشوای نهم ; شهادت امام جواد علیه السلام ۵۹ اسلاید در PowerPoint :
۳۹
غروب غم انگیز
در این غروب غم انگیزِ پایان ذی القعده، چشمان همیشه دریاییِ تو، بر این دنیای فانی بسته شد و
عالمیان، از نعمت وجود گرانقدرت بی بهره شدند. در تابش مهتاب گونه ماه، بارش اشک
ستارگان را در سوگ او می بینیم که ترجمان عشق است از برای دل های همیشه عاشقمان و این
غروب غم انگیز، زخم های دلمان را تازه می کند در فراق رضا، موسی و صادق علیهم السلام . آنان به شوق
دیدار تو، صحن آسمان را آذین می بندند تا تو را در کنار خویش بپذیرند و تو در آغوش ریحانه
پیامبر صلی الله علیه و آله از رازهای نگفته لب بگشایی؛ از همسر جفا پیشه ات که چشمان دنیایی اش، جویبار
شبنم سحرگاهی را به هنگام مناجات تو ندید و نشناخت.
واسطه خدا و جهانیان
بی تردید شگفت انگیزترین داستان آفرینش، داستان خلافت و جانشینی آدمی در زمین خاکی
است. سلسله پیامبران و اوصیای آنان، از آدم تا خاتم و از خاتم تا قائم علیه السلام ، در تاریخ خداشناسی و
معنویت، هم چون سلسله جبالی است که معدن های عظیم علم و حکمت را در خویش
پرورانده اند و واسطه میان خدای متعال و جهانیان هستند. این کوه ساران عظیمِ پرمعنویت،
برترین آفریدگاران خدا، مقرب ترین بندگان و رهبران مردمانند. آنان در پرتو علم الهی خویش ـ
که از سرچشمه بی پایان الهی کسب نموده اند ـ بر پله های سعادت و کمال گام برداشته اند و بدین
سان بود که سن و سال در رسالت و مأموریت الهی آنان نقشی نداشت. امام جواد علیه السلام اولین
معصومی است که در سنین کودکی، در پرتو بهره مندی از این علوم الهی، به مقام امامت و ولایت
رسید.
کودکی بر مسند امامت
گروهی خرده می گیرند که چگونه یک کودک در سنین کودکی که سنین بازی و فعالیت های
کودکانه است، می تواند بر مسند امامت مردمان بنشیند و حال آن که این خرده گیری آنان، اساس و
پایه صحیحی ندارد. سن و سال، در رسالت و مأموریت الهی پیشوایان آسمانی نقشی نداشت،
بلکه به تأیید خدای متعال و به خواست او بود که برگزیدگان، در هر سن و سالی می توانستند به
نبوت، پیشوایی، رهبری و هدایت انسان ها برگزیده شوند. از این رو، برخی در میان سالی و برخی
در سنین بالاتر و برخی در سنین جوانی و عده ای نیز در کودکی به مقام رهبری امت ها برگزیده
شده اند و این مطلب نیز آشکارا در قرآن بیان شده است. امام جواد علیه السلام یکی از همین پیشوایان
الهی است که در سنین کودکی به رهبری امت اسلامی برگزیده شد.
ولادت
۴۷ بهار از عمر با برکت امام علی بن موسی الرضا علیه السلام می گذشت و هنوز صدای شادِ کودکی فضای
خانه اباالحسن را از آن خود نکرده بود. شیعیان نگران و مضطرب چشم بر خانه ایشان دوخته
بودند تا ندای کودکی را از آن بشنوند؛ زیرا بر اساس اعتقادات آن ها، نهمین امام معصوم، فرزند
هشتمین امام خواهد بود. از این رو، سخت در انتظار بودند تا خدای تبارک و تعالی، فرزند پسری
به اباالحسن عنایت فرماید. آن ها هرگاه این مطلب را با حضرت در میان می نهادند، ایشان
می فرمودند: «خداوند به من پسری خواهد داد که وارث من و امام پس از من خواهد بود».
سرانجام دهم رجب سال ۱۹۵ق، خانه امام رضا علیه السلام به نور وجودی امام جواد علیه السلام روشن و دلهره و
اضطراب مربوط به تداوم نسل امامت از دل شیعیان زدوده شد.
شاخه ای از شجره مبارکه
خاندان رسالت، عنوان و کلمه ای است همیشه جاوید در طول تاریخ و درخشنده در آسمان
سرافرازی و جاودانگی که قداست و بزرگی آن، همیشه برای مسلمانان در صدر
گفت وگوهایشان جای داشته است. همین مطلب، قلب های آن ها را با محبت و وفای خاندان
رسالت، پیوندی ناگسستنی زده و قلب ها را، با اشتیاق و محبت به سوی این خاندان با عظمت
پرواز می دهد و ملت ها و امت ها را، در مقابل بزرگی آنان به تعظیم و تکریم وا می دارد.
جوادالائمه علیه السلام شاخه ای است از شجره مبارکه محمدی و ادامه دهنده سلسله خاندان نبوت که
یگانه فرزند امام علی بن موسی الرضا علیه السلام بود و ادامه دهنده سلسله نبوت و امامت.
نام، لقب، کنیه
امام جواد علیه السلام ، هم نام پیامبر عظیم الشأن اسلام بود و القاب متعددی داشت که می توان به لقب
«تقی» که مشهورترین لقب های آن بزرگ وار است، اشاره کرد که به معنای با تقوا و پرهیزگار
است. دیگر لقب آن بزرگ وار «جواد» به معنای بخشنده است و از دیگر القاب ایشان «مختار»
است؛ زیرا همانند عیسی بن مریم و یحیی علیهماالسلام برای امامت برگزیده شده بود. القاب دیگری
هم چون «رضی»، «منتخب»، «مرتضی»، «زکی» و «قانع» نیز از لقب های آن حضرت است که هر
کدام، معنای خاصی داشته و با توجه به ویژگی های اخلاقی و رفتاری آن امام همام، انتخاب شده
است. کنیه ایشان «ابوجعفر» بود و از آن جا که در تاریخ، کنیه امام محمد باقر علیه السلام نیز «ابوجعفر» ذکر
شده، امام جواد علیه السلام را «ابوجعفر ثانی» می گفتند.
مادر امام جواد علیه السلام
مادران ائمه، گاه دختران عالی مقام پادشاهان و گاه کنیزان بازارهای برده فروشان بودند که با توجه
و عنایات خاص خداوندی، پای در خانه ولایت می نهادند و گلی دیگر بر بوستان امامت و ولایت
می افزودند. «سَبیکه» که امام رضا علیه السلام او را «خِیزران» می نامید و «ریحانه» نیز نامیده می شد، از
خاندان «ماریه قِبطیّه» همسر رسول اکرم صلی الله علیه و آله بود. او به همراه گروهی، از آفریقا به مدینه آمد و در
آن جا با سلاله پیامبر ازدواج کرد که ثمره این پیوند، امام جواد علیه السلام است. وی در فضایل اخلاقی، از
برترین زنان عصر خود بود که در روایتی، پیامبر او را «بهترین کنیزان» نامیده وامام کاظم علیه السلام
سال ها پیش از آن که این بانو به خانه امام رضا علیه السلام بیاید، برخی ویژگی های وی را بیان فرموده و بر
او سلام فرستاد».
وقار و عظمت امام جواد علیه السلام
با آن که امام جواد علیه السلام کودکی خردسال بود که پدرش دیده از جهان فرو بست، ولی مظهر وقار و
صاحب عزت و اقتدار بود و هیچ گاه کارهای کودکانه و حتی صدای قهقهه او شنیده نشد. در همه
حال، آرامش قلب و خضوع داشت، به خدمت گزاران خود حرف ناپسند نمی زد، با کسی تندی
نمی کرد و به بازیچه مشغول نمی شد.
در حقیقت امام جواد علیه السلام وارث عظمت خُلق خوش پیامبر و آلش بود که به آن برگزیده خدا
تأسّی جسته بودند و همان گونه که خدای تعالی، عرش و قرآن مجید را به عظمت یاد کرده، از
خُلق پیامبر اسلام و آلش هم به عظمت یاد کرده است، چرا که تمامی اخلاق حسنه پیامبران، از
جمله شکر گذاری نوح، دوستی ابراهیم، اخلاص موسی، صداقت اسماعیل، صبر یعقوب و
ایوب و تواضع سلیمان و عیسی علیهم السلام ، در پیامبر خدا و ائمه علیهم السلام جمع بود.
احترام پدر به پسر
امام جواد علیه السلام هم چون گلی خوش بو در دست نسیم ولایت، پرورش یافت و شکفته شد و تحت
رسیدگی و تربیت پدرش قرار می گرفت. آن حضرت معارف و آداب الهی را آموخت و
بدین گونه، پایه های حَسَب با گوهر شرف جمع شده و موهبت های الهی، همانند سپیده تابان و
درخشنده صبح، در وجود جوادالائمه علیه السلام درخشیدن گرفت. بر اساس خواست و اراده
خداوندی، امام جواد علیه السلام در سال های کودکی، به مقام ولایت و امامت رسید. پنج سال از عمر
شریفش گذشته بود که پدرش راهی طوس شد و به اجبار، ولایت عهدی مأمون را پذیرفت. امام
جواد علیه السلام به قدری نزد پدر احترام و مقام داشت که پس از سفر امام به خراسان، پاسخ گوی
سؤال های مردم مدینه بود و به وسیله نامه، با پدرش ارتباط داشت. هرگاه نامه ای از ایشان به امام
رضا علیه السلام می رسید، امام می فرمود: «ابوجعفر برایم نامه نگاشته است» و وی را با عنوان «فرزندم» یا
«پسرم» خطاب نمی کرد، بلکه به قدری به وی احترام می گذاشت که او را با کنیه مخصوصش
می خواند.
عظمت معنوی
مقام والای امامت که در سال های کودکی نصیب امام جواد علیه السلام شد، شگفتی مردمان را برانگیخت؛
چرا که تا پیش از امام جواد علیه السلام همه ائمه در بزرگ سالی به امامت و ولایت رسیده بودند و امام
جواد علیه السلام اولین امامی بود که این منصب در سال های کودکی به او می رسید. خداوند به مردم نشان
داد که این کار عمدی و برای آن است تا مردم، معنای ولایت را بفهمند و بدانند که موهبتی عادی
نیست که تنها در یک فرد و در اثر شرایط محیطی و تربیتی به ظهور برسد، بلکه ولایتْ هم چون
نبوت، امری ماورای عادات مردم و برخلاف سنت های جاری طبیعت و هستی است. این مسأله
که با دیگر مسایل آفریدگان مشابهتی ندارد، شاهدی بر توانایی و قدرت خداوند در هر کاری است.
شایستگی امام برای امامت
امامت، مقامی است که خداوند به بندگانی که به علم نامحدود خود، شایستگی شان را برای چنین
مقامی می داند، عنایت می کند و امام جواد علیه السلام با این علم نامحدود خود، مورد عنایت حق تعالی
بود. محمد بن حسن بن عمّار می گوید: «دو سال در مدینه خدمت «علی بن جعفر» می رفتم و او
روایاتی که از برادرش امام کاظم علیه السلام شنیده بود، برایم می گفت. یک روز در مسجد پیامبر در نزد او
بودم، امام جواد علیه السلام وارد شد. ابن جعفر بدون کفش و ردا از جا جست و دست امام را بوسید. امام
فرمود: «بنشین عموجان، خدا تو را رحمت کند». ابن جعفر گفت: چگونه بنشینم در حالی که شما
ایستاده اید. هنگامی که علی بن جعفر نشست، یارانش او را سرزنش کردند که تو عموی پدر او
هستی و او
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 