پاورپوینت کامل رحلت شیخ عباس قمی ۴۳ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل رحلت شیخ عباس قمی ۴۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل رحلت شیخ عباس قمی ۴۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل رحلت شیخ عباس قمی ۴۳ اسلاید در PowerPoint :

۹۰

ولادت

در سال ۱۲۹۴ ق شهر قم شاهد تولد کودکی سعادتمند بود. پدر او حاج محمد رضا قمی نام آن طفل عزیز را
عباس گذاشت و او را آن گونه که شایسته بود تعلیم و پرورش داد. حاج محمد رضا قمی مردی کاسب بود که
مردم او را نیک مردی باتقوا و آشنا به مسائل دینی می شناختند و برای یادگیری احکام دین به نزد وی می رفتند.
و این باعث شد بود که فرزند عزیزش در فضایی چنین تنفس کند؛ فضایی که در آن عطر قرآن و اخلاص با
نفس های گرم خانواده در هم آمیخته بود.

تحصیلات آغازین

شیخ عباس قمی دوران کودکی و نوجوانی را در زادگاهش قم گذراند و دروس مقدماتی را نزد استادانی بزرگ
فرا گرفت؛ استادانی که معرفت الهی در روح آنان تجسم یافته بود. او از خرمن دانش این بزرگان خوشه ها چید،
ولی بیشترین بهره را از محضر عالم آگاه، آیت اللّه حاج میرزا محمد ارباب قمی (م ۱۳۴۱ ق)، برد؛ عالم فرزانه و
پرهیزگاری که در هیچ حال امر به معروف و نهی از منکر را ترک نمی کرد و در هر محفل و مجلسی این دو فریضه
را یادآور می شد.

در مکتب حوزه

شیخ عباس قمی که در دوران جوانی مراحل آغازین تحصیلات حوزوی را به پایان برده بود، سرانجام نتوانست
خود را به اندوخته های محدود حوزه آن وقت قم قانع سازد. از این رو تصمیم به هجرت گرفت. در سال
۱۳۱۶ ق کوله بار سفر بست و به دنبال فراگیری دانش، عازم نجف اشرف شد. طلبه جوان در بدو ورود، به
زیارت بارگاه منوّر پیشوای شهیدان و نخستین مظلوم تاریخ شتافت و در کنار تربت پاکش با چهره ای غریبانه و
دل گرفته بر غریبیِ آن مظلوم گریست. او آرزوهای دل را به مقتدایش عرضه داشت و عنایت و توجّه بیشتر آن
حضرت را از عمق جان درخواست کرد. گویی امام به این جوان قمی که عصاره اخلاص قمیان بود و اینک زایر
قبرش و طالب علوم علوی محسوب می شد، چنین خطاب کرد: «ای دلباخته چشمه زلال معرفت، آرام بگیر و
نویدت باد که در آینده نزدیک یکی از ناقلان اخبار و راویان احادیث ما خواهی بود».

در محضر محدث نوری

از آن جا که شیخ عباس اشتیاق وصف ناپذیری به شناخت راویان و محدثان راستگو و نقل اخبار اهل بیت علیه السلام
داشت، استادی را برگزید که از کوثر حدیث سیرابش سازد. از این رو از همان ابتدای ورود به نجف اشرف شیفته
عالم آگاه، محدث و محقق بزرگ، حاج میرزا حسین نوری (م ۱۳۲۰ ق) شد و در درس او شرکت جست. شیخ
عباس قمی بر آن بود تا آنچه را از استاد فرا می گیرد بی کم و کاست بنویسد و همانند استاد بازگو کند. به همین
سبب طولی نکشید که به کمک حافظه قوی و تلاش پیگیر، به منزلت والایی در نزد استاد دل سوز و پر تلاش
خود دست یافت. تا آن جا که در همان ایام استنساخ کتاب با ارزش استادش، مستدرک الوسائل را در اختیار
گرفت و به خوبی از عهده این کار بزرگ برآمد. هم چنین وی در تألیفات دیگر استاد، از یاری شایسته خود دریغ
نکرد. بدین ترتیب وی چهار سال در محضر محدث نوری بود و در این چهار سال تلاش و کوشش او به حدی
رسید که جزو شاگردان طراز اول استاد به شمار می رفت.

اُنس با کتاب

از ویژگی های محدث قمی علاقه فراوان به نوشتن و مطالعه کتاب بود به طوری که می توان گفت او در کتاب و
قلم خلاصه شده بود. محدث یا در کتابخانه بود یا با کتاب؛ و کم تر دیده می شد که مشغول مطالعه و بررسی
کتابی نباشد. عشق محدث به کتاب، آن هم کتاب های حدیثی، نورانیت خاصی به او بخشیده بود. فرزند بزرگ
ایشان در این باره می گوید: «در اول کودکی با مرحوم پدرم هر وقت از شهر بیرون می رفتم، او از اول صبح تا به
شام، مرتب به نوشتن و مطالعه مشغول بود». زمانی که برای زیارت به کشورهای دور مسافرت می کرد اوقات
فراغت خود را با کتاب سپری می کرد. عشق و علاقه وی به کتاب به اندازه ای بود که وقتی کم ترین پولی به دست
می آورد آن را در خرید کتاب صرف می کرد و گاه پیاده از قم به تهران به استقبال آن می رفت. محدث قمی
می گوید: «زمانی که در قم تحصیل می کردم، خیلی تنگ دست بودم؛ تا جایی که یک قران و دو قران جمع
می کردم تا این که مثلاً سه تومان می شد. آن را برداشته، از قم تا تهران پیاده می رفتم و با آن کتاب خریده، به قم
برمی گشتم و به تحصیل ادامه می دادم».

عاشق اهل بیت علیهم السلام

شیخ عباس قمی شیفته خاندان پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله وسلم بود. او بر مصایب اهل بیت رسول اللّه صلی الله علیه و آله وسلم می گریست و
چنان بود که اعتقاد قلبی اش را بر روی صفحات کتاب منعکس ساخته است. هنگامی که در نجف اشرف زندگی
می کرد، همه ساله دهه اول محرم را در مسجد هندی منبر می رفت و عموم مردم را از سخنان جالب و ثمربخش
خویش بهره مند می ساخت. روز عاشورا از آغاز تا پایان تنها ذکر مصیبت می کرد و در مظلومیت و مصیبت سالار
شهیدان حسین بن علی علیه السلام سخن می گفت. اهل علم و طبقات دیگر در پای منبر ایشان چنان می گریستند که
قابل وصف نمی باشد.

مهربان و خوش رفتار

همنشینی و اُنس با کتاب از ویژگی های شیخ عباس قمی بود. امّا این علاقه و اُنس با کتاب هیچ گاه مانع از رفتار
محبّت آمیز و دوستانه شیخ با هم سفران خود نمی شد. او بارویی گشاده، لبخند بر لب و شوخ طبعی با همراهان،
کمبود تفریح و گشت و گذار با دوستان را پر می کرد. او مصداق روشن این روایت شریف بود که حضرت
علی علیه السلام فرمود: «مؤمن کسی است که با دیگر مؤمنان انس می گیرد و آنان هم با او انس می گیرند و نرم و مهربان
است». درباره خوش رفتاری و خوش طبعی وی چنین نوشته اند: «او در سفر رعایت حال همراهان را می کرد و با
آنان فوق العاده خوش رفتاری می کرد و فردی شوخ طبع و خوش گفتار و نیکورفتار بود».

در اوج فروتنی

از ویژگی های شیخ عباس قمی تواضع بسیار و همه جانبه ای بود که وی از خود نشان می داد. در خانه، مدرسه و
خیابان هرکسی را که می دید، چه کوچک و چه بزرگ، احترام می کرد. در نزد علما و به ویژه در حضور کسانی که
با حدیث و اخبار اهل بیت علیه السلام سر و کار داشتند، اوج فروتنی را به نمایش می گذارد. هیچ گاه در مجالسی که وارد
می شد در صدر نمی نشست و هرگز خود را بر دیگران مقدم نمی داشت. وی از خودستایی و خودپسندی به
شدت احتراز می کرد و به هیچ وجه غرور نداشت. این محدث گران قدر شیعه، با همه اطلاعاتی که در تاریخ و
اخبار و احادیث داشت، بسیار اتفاق می افتاد که کتاب را همراه خود به منبر می برد و از روی آن برای شنوندگان
نقل حدیث می کرد، یا روضه می خواند.

روایت اخلاص

محدث قمّی حدیث اخلاص بود و آیه زهد. مسیری که می رفت اگر کوچک ترین شبهه ای در دلش رخنه می کرد
که قدمش برای خدا نیست یا وسوسه ای قلبش را می لرزاند بدون هیچ تأمل، از آن جا باز می گشت

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.