پاورپوینت کامل شعرهای منسوب به علی بن ابیطالب(ع) ۳۱ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل شعرهای منسوب به علی بن ابیطالب(ع) ۳۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل شعرهای منسوب به علی بن ابیطالب(ع) ۳۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل شعرهای منسوب به علی بن ابیطالب(ع) ۳۱ اسلاید در PowerPoint :

۳۵

از ابعاد مهم شخصیت علی علیه السلام برخورداری از طبع بلند شعری است. آن حضرت برای بیان عقاید
و احساسات خود در موقعیت های گوناگون از زبان شعر استفاده کرده اند که نمونه هایی از اشعار
گرانسنگ آن حضرت را مورد اشاره قرار می دهیم.

وقتی که مشرکان، ابوطالب و پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سایر مسلمانان را در شعب ابوطالب محاصره کرده
بودند و علی علیه السلام به دستور ابوطالب در بستر رسول اکرم صلی الله علیه و آله می خوابیدند تا خطری متوجه آن
حضرت نشود. حضرت ابوطالب با اشعاری فرزند خود را به صبر و بردباری دعوت کرد. حضرت
علی علیه السلام نیز در پاسخ پدر بزرگوارشان در ضمن ابیاتی فرمودند:

آیا در یاری پیامبر صلی الله علیه و آله به من دستور استقامت می دهی سوگند به خدا آنچه گفتم ناشی از بی صبری
نبود.

اما دوست داشتم که یاری مرا بنگری و بدانی که من همواره فرمانبردار شما بوده ام.

و تلاش من در یاری پیامبر صلی الله علیه و آله از کودکی تا جوانی برای خدا بوده است.

علی علیه السلام درباره لیله المبیت (شب هجرت پیامبر صلی الله علیه و آله علی علیه السلام در بستر آن حضرت خوابیدند)،
اشعاری سروده اند که در آن این کار را از افتخارات خود شمرده اند: من با جان خود بهترین فردی را
که قدم بر خاک نهاده و نیکوترین شخصی را که خانه خدا و حجر اسماعیل را طواف کرده است از
خطر حفظ کردم. موقعی دست به این کار زدم که کافران نقشه قتل اورا کشیده بودند ولی خداوند
متعال او را از مکر و حیله دشمنان حفظ کرد.

من در بستر وی شب را به صبح آوردم در حالی که منتظر حمله مشرکان بودم و خود را برای مرگ
و اسارت آماده کرده بودم.

ابن میثم از پدرش میثم تمار نقل می کند که گفت شبی امیرالمؤمنین علیه السلام مرا با خود از کوفه بیرون
برد تا به صحرا رسیدیم. در صحرا امام علیه السلام خطی کشید و به من فرمود از این خط تجاوز نکن. باش تا
برگردم چون بازگشتن امام علیه السلام طول کشید، نگران شده، به دنبال آن حضرت رفتم. پس از جستجوی
فراوان دیدم امام علیه السلام سر خود را تا نصف بدن در چاهی کرده است و با چاه گفتگو می کند. وقتی
احساس کرد من آنجایم فرمود: مگر نگفتم از خط عبور نکن؟ عرض کردم برای شما نگران شدم، لذا
طاقت نیاوردم. آن گاه حضرت فرمود آیا سخنان مرا شنیدی؟ گفتم: نه. سپس حضرت با شعر خطاب
به میثم فرمود:

در سینه من اسراری هست که وقتی به قلبم فشار می آورند زمین را با کف دستان می شکافم و آن
اسرار را در آن شکاف به ودیعت می گذارم.

هر وقت آن زمین گیاهی برویاند آن گیاه از بذری است که من در آنجا کِشته ام.

ام کلثوم دختر گرامی حضرت علی علیه السلام نقل می کند سپیده دم نوزدهم رمضان حضرت علی علیه السلام
پس از وضو گرفتن وقتی آماده شدند تا برای اقامه نماز جماعت به مسجد بروند، حال عجیبی داشتند.
سخنانی بر زبان جاری می کردند که خبر از حادثه ای بزرگ می داد. وقتی امام علیه السلام راه افتادند
مرغابی های خانه بر خلاف همیشه به طرف حضرت دویدند. گویی می خواستندمانع رفتن حضرت
شوند. پدرم دراین حال فرمودند: لااله الاّ اللّه به دنبال صیحه این مرغابی ها نوحه سرایی ها خواهد بود
و فردا قضای الهی جاری خواهد شد… و وقتی خواستند از در خانه خارج شوند، قلاب در به کمر بند
پدرم گیر کرد. حضرت همان جا اشعاری را خواندند: ای علی، کمربند خود را برای مرگ محکم کن
زیرا مرگ تو را ملاقات خواهد کرد. وقتی مرگ نازل شد از آن ملول مشو.

به دنیا مغرور مشو هر چند با تو موافق باشد. روزگار همان طور که تو را می خنداندروزی نیز به
گریه ات خواهد آورد.

در ماجرای جنگ صفین عمار شهید می شود. وقتی شب فرا می رسد، علی علیه السلام در میدان حاضر
می شود و به شناسایی شهدا می پردازد. وقتی چشمش به پیکر غرق به خون عمار می افتد منقلب شده،
قطرات اشک بی اختیار از چشمانش جاری می شود. در کنار پیکر او به زمین می نشیند و در حالی که
سر عمار را به بالین گرفته با قلبی آکنده از اندوه و چشمی اشکبار، این اشعار را زمزمه می کند: ای
مرگ چه بسیار موجب جدایی های اجباری می شوی؛ چرا که برای من هیچ دوستی باقی نگذاشته ای.
ای مرگ تو قطعا به سراغ من هم خواهی آمد. پس مرا هم راحت کن. تو همه دوستانم را از دست من
گرفتی.

چنان می بینم که دوستانم را به خوبی می شناسی. گویی نشانی تک تک آنها را داری که به سراغ
آنها می روی و آنها را از من جدا می کنی.

ـ مناجات با خدا: در اشعار بسیاری علی بن ابیطالب علیه السلام به راز و نیاز و مناجات با خدا می پردازند
که از جمله آنهاست:

ای پروردگاری که کسی مرا از عذاب تو نمی تواند پناه دهد، از عذاب تو به عفو و بخششت پناه
می برم. من بنده ای هستم که به گناه و کوتاهی اقرار می کنم و تو مولایی، بی نیازی و بخشنده ای. / اگر
تو مرا عذاب کنی گناه و کوتاهی از من است ولی اگر مرا ببخشی تو به بخشیدن و عفو کردن
سزاورتری.

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.