پاورپوینت کامل پرونده ویژه ;ویژه نامه پدر و مادر ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل پرونده ویژه ;ویژه نامه پدر و مادر ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل پرونده ویژه ;ویژه نامه پدر و مادر ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل پرونده ویژه ;ویژه نامه پدر و مادر ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :
۱۲۵
مقدمه
قرآن کریم در مورد احترام به والدین آن قدر تأکید کرده است که در کمتر مسئله ای دیده می شود. در چهار سوره، نیکی به والدین بلافاصله بعد از مسئله توحید قرار گرفته است. این هم ردیف بودن دو مسئله، بیانگر این است که اسلام تا چه حد برای پدر و مادر احترام قائل است. اهمیت این موضوع تا آن پایه است که قرآن و روایات، توصیه می کنند که حتی اگر پدر و مادر کافر باشند، رعایت احترامشان لازم است.[۱] بر این اساس، بر آن شدیم تا در نخستین ویژه نامه گلبرگ جوان، به این مسئله بپردازیم.
قرآن و پدر و مادر
۱. احترام و احسان به والدین
ما به انسان توصیه کردیم که به پدر و مادرش نیکی کند. مادرش او را با تحمل رنج حمل می کند و با تحمل رنج بر زمین می گذارد و دوران حمل و از شیر باز گرفتنش سی ماه است، تا زمانی که به کمال قدرت و رشد برسد و به چهل سالگی بالغ گردد. می گوید: پروردگارا! مرا توفیق ده تا شکر نعمتی را که به من و پدر و مادرم دادی به جا آورم و کار شایسته ای انجام دهم که از آن خشنود باشی و فرزندان مرا صالح گردان. من به سوی تو باز می گردم و توبه می کنم و من از مسلمانانم.[۲]
چیزی را شریک خدا قرار ندهید و به پدر و مادر نیکی کنید و فرزندانتان را از ترس فقر نکشید. ما شما و آنها را روزی می دهیم.[۳]
ما به انسان درباره پدر و مادرش سفارش کردیم. … برای من و برای پدر و مادرت شکر به جای آور که بازگشت همه شما به سوی من است.[۴]
۲. لزوم رفتار خوب با والدین حتی اگر مشرک باشند
هرگاه آن دو تلاش کنند که تو چیزی را همتای من قرار دهی که از آن آگاهی نداری، از ایشان اطاعت مکن، ولی با آن دو، در دنیا به طرز شایسته ای رفتار نما.[۵]
۳. تقدم والدین در احسان و انفاق
بر شما نوشته شده: هنگامی که یکی از شما را مرگ فرا رسد، اگر مالی از خود به جای گذاشته، برای پدر و مادر و نزدیکان، به طور شایسته وصیت کند. این حقی است بر پرهیزگاران.[۶]
از تو سؤال می کنند چه چیز انفاق کنند؟ بگو: هر خیر و نیکی که انفاق می کنید، باید برای پدر و مادر و نزدیکان و یتیمان و مستمندان و درماندگان در راه باشد و هر کار خیری که انجام دهید، خداوند از آن آگاه است.[۷]
و (به یاد آرید) زمانی را که از بنی اسرائیل پیمان گرفتیم که جز خداوند یگانه را پرستش نکنید و به پدر و مادر و نزدیکان و یتیمان و بینوایان نیکی کنید و با مردم [به زبان] خوش سخن بگویید و نماز را به پا دارید و زکات بدهید.[۸]
و خدا را بپرستید هیچ چیز را همتای او قرار ندهید و به پدر و مادر نیکی کنید؛ همچنین به خویشاوندان و یتیمان و مسکینان و همسایه خویش و همسایه بیگانه و واماندگان در سفر.[۹]
۴. نیکی و محبت و تواضع به پدر و مادر در پیری
و پروردگارت فرمان داده: جز او را نپرستید و به پدر و مادر نیکی کنید. هرگاه یکی از آن دو یا هر دوی آنها نزد تو به پیری رسند، کمترین اهانتی به آنها روا مدار و بر ایشان فریاد مزن و گفتار لطیف و سنجیده و بزرگوارانه به آنها بگو و بال های تواضع خویش را از محبت و لطف، در برابر آنان فرود آر و بگو پروردگارا! همان گونه که آنها مرا در کوچکی تربیت کردند، مشمول رحمتشان قرار ده.[۱۰]
۵. اطاعت نکردن از پدر و مادر در شرک به خدا
ما به انسان توصیه کردیم که به پدر و مادرش نیکی کند و اگر آن دو (مشرک باشند و) تلاش کنند که برای من همتایی قائل شوی که به آن علم نداری، از آنها پیروی مکن. بازگشت شما به سوی من است و شما را از آنچه انجام می دادید، باخبر خواهم ساخت.[۱۱]
۶. استغفار برای والدین
پروردگارا! مرا و پدر و مادرم و تمام کسانی را که با ایمان وارد خانه من شدند و جمیع مردان و زنان بایمان را بیامرز و ظالمان را جز هلاکت میفزا.[۱۲]
پروردگارا! من و پدر و مادرم و همه مؤمنان را، در آن روز که حساب برپا می شود، بیامرز.[۱۳]
نکته: بعضی از مفسران به نکته ای توجه کرده اند که در قرآن مجید، تأکید بر رعایت حقوق پدر و مادر فراوان آمده است، ولی سفارش به فرزندان کمتر دیده می شود؛ به این دلیل که پدر و مادر، به حکم عواطف نیرومندشان، کمتر ممکن است فرزندان را به دست فراموشی بسپارند، درحالی که زیاد دیده شده است که فرزندان، پدر و مادر را به ویژه هنگام پیری و ازکارافتادگی فراموش می کنند و این دردناک ترین حالت برای آنها و بدترین ناشکری برای فرزندان محسوب می شود.[۱۴]
حقوق پدر و مادر[۱۵]
از رسول خدا(ص) سؤال شد: حق پدر بر فرزند چیست؟ فرمود: او را به نامش نام نبرد، جلوتر از او حرکت نکند و ننشیند و او را فحش ندهد.
از حضرت رسول(ص) سؤال شد: کدام شخص حقش بر مرد بزرگ تر است؟ فرمود: پدر و مادر.
امام باقر(ع) فرمود: اگر مردی در حال حیات به پدر و مادرش نیکی کند و بعد از مرگ آنها، برایشان طلب مغفرت نکند، عاق خواهد بود و اگر در حال حیات آنها عاق بوده، ولی بعد از مرگ، برای ایشان طلب مغفرت کند، جزء نیکوکاران شمرده می شود.
امام صادق(ع) فرمود: انسان باید به پدر و مادر خود نیکی کند؛ چه زنده باشند و چه مرده. از طرف آنها نماز بگزارد و صدقه بدهد و حج به جای آورد و روزه بگیرد.
مردی به پیامبر اعظم(ص) عرض کرد: به که نیکی کنم؟ فرمود: به مادرت. گفت: بعد؟ فرمود: مادرت. گفت: بعد؟ فرمود: مادرت. سپس گفت: بعد؟ فرمود: پدرت و بعد از آن هرکس که نزدیک تر باشد.
مردی خدمت حضرت رسول(ص) آمد و گفت: مرا وصیت کن. فرمود: به خداوند شرک نورز. اگرچه تو را به آتش بسوزانند و عذاب کنند، باز هم دل خود را از ایمان خالی مکن و مطمئن باش. دیگر اینکه به پدر و مادرت نیکی کن و آنها را مورد محبت و احسان قرار بده و برای ایشان وسایل راحتی فراهم کن؛ چه زنده باشند و چه مرده. اگر امر کنند ثروتت را در راهی مصرف کنی، باید اطاعت نمایی.
امام صادق فرمود: به مادرت محبت کن. هرگاه درگذشت، او را به دیگری وانگذار و خودت کارهای دفن و کفن او را انجام بده.
امام صادق(ع) فرمود: حق فرزند این است که قرض های والدین را ادا کند و نذر آنها را انجام دهد و ایشان را دشنام ندهد. هرگاه این اعمال را انجام داد، نیکوکار است و اگر پس از مرگ آنها این کارها را نکرد، عاق خواهد بود؛ اگرچه در حال حیات به پدر و مادر نیکوکار بوده باشد.
از امام جعفر صادق(ع) سؤال شد: معنای ایه شریفه «وَ بِالْوالِدَینِ اِحْساناً» چیست؟ فرمود: احسان این است که با آنها به نیکی رفتار کنید و ایشان را به سختی نیفکنید و اگر احتیاجی دارند، برآورید و اگر بی نیاز باشند، باز هم به آنها برسید.
پیامبر اعظم(ص) فرمود: من حاضران از امت خود را به غایبان آنها و کسانی که در پشت پدرها و رحم مادرها هستند تا روز قیامت وصیت می کنم که به مادر و پدر خود نیکی کنند، اگرچه دو سال راه بروند تا خود را به والدین برسانند؛ زیرا نیکی به پدر و مادر، از امور دینی است.
رسول خدا(ص) فرمود: خداوند شما را درباره مادرانتان سه بار، و درباره پدرانتان دو بار سفارش می کند.[۱۶]
رسول خدا(ص) فرمود: دوستی پدر خویش را حفظ کن و رشته آن را مَبُر که خداوند نور تو را خاموش می کند.[۱۷]
رسول خدا(ص) فرمود: بزرگ ترین گناهان، شرک به خدا، قتل نفس، بدرفتاری با پدر و مادر و شهادت دروغ است.[۱۸]
امام علی(ع) فرمود: همانا فرزند را به پدر، و پدر را به فرزند حقی است. حق پدر بر فرزند این است که فرزند در همه چیز جز نافرمانی خدا، از پدر اطاعت کند و حق فرزند بر پدر آن است که نام نیکو بر فرزند نهد، خوب تربیتش کند و او را قرآن بیاموزد.[۱۹]
حضرت رسول(ص) فرمود: سید ابرار در روز قیامت کسی است که برای پدر و مادرش بعد از مردن آنها احسان کند.[۲۰]
امام علی(ع) فرمود: مهمانت را گرامی دار اگرچه کوچک باشد و برای پدرت و آموزگارت از جا برخیز، اگرچه امیر باشی.[۲۱]
امام باقر(ع) فرمود: سه چیز است که خدای عزوجل درباره آنها اجازه مخالفت نداده است: رساندن امانت به نیکوکار و بدکار، وفای به عهد با نیکوکار و بدکار، و نیکی به پدر و مادر، چه نیکوکار باشند و چه بدکار.[۲۲]
امام صادق(ع) فرمود: کمترین نافرمانی از پدر و مادر، گفتن «اُف» است و اگر خداوند عزتمند، چیزی کمتر از اف گفتن می دانست، از آن بازمی داشت.[۲۳]
دعا در حق پدر و مادر از زبان امام سجاد(ع)
خدایا! پدر و مادر مرا با گرامی داشتن نزد خود و احسان از طرف خود مخصوص گردان.
خدایا! چنان کن که از بزرگی پدر و مادرم، مانند بزرگی پادشاه ستمکار بترسم و با آنها همانند مادر مهربان، خوش رفتاری نمایم و اطاعت از آنها و نیکی به آنها را در نظرم از خواب خواب آلوده، شیرین تر و برای سینه ام از شربت گوارا برای تشنه خنک تر قرار ده، تا خواسته های آنها را بر خواسته خودم ترجیح دهم و خشنودی آن دو را بر خشنودی خودم مقدم دارم و نیکی آنها را درباره خودم هرچند کم باشد، زیاد به حساب آورم و نیکی خود را درباره آنها هرچند زیاد باشد، کم به حساب آورم.
خدایا! صدایم را در برابر آنها آهسته و سخنم را دل نشین و اخلاقم را با آنها نرم گردان و مرا با آنها مهربان نما و با ایشان سازگار کن و بر آنها دلسوز گردان.
خدایا! به آنها به دلیل پرورش من، ثواب عطا فرما و برای گرامی داشتنم، پاداش بده و آنچه در کودکی در حق من انجام داده اند، بر ایشان نگهدار.
خدایا! اگر از طرف من آزاری به آنها رسیده است یا از من کار ناپسندی دیده اند یا حقی از آنها به وسیله من از بین رفته است، همه را باعث پاک شدن گناهانشان و موجب بلندی مقام و زیاد شدن خوبی هایشان قرار ده.
خدایا! اگر آنها در گفتار با من زیاده روی کرده اند یا در رفتار با من بیجا عمل کرده اند یا حق مرا تباه نموده اند یا از واجبات درباره من کوتاهی کرده اند، من خودم را به آنها بخشیدم و آن را بر ایشان احسان نمودم و از تو می خواهم گرفتار آن کارها نباشند.
خدایا! مرا جزو بدرفتاران با پدر و مادر قرار نده.
خدایا! پدر و مادرم را به بهترین چیزی که پدران و مادرانِ بندگان مؤمنت را با آن مخصوص کرده ای، مخصوص کن.
خدایا! یاد آنها را به دنبال نمازهایم و لحظه های شب و در تمام ساعت های روز از یادم نبر.
خدایا! مرا به سبب دعاهایم برای آنها و آنها را به دلیل خوبی هایشان به من، بیامرز.
خدایا! اگر آنها را پیش از من آمرزیدی، پس ایشان را شفیع من قرار ده و اگر مرا قبل از آنها آمرزیدی، مرا شفیع آنها گردان تا در پرتو مهربانی ات و در منزل کرامت و بخشش و رحمتت، گرد اییم.[۲۴]
پندهای پدرانه
یکی از راه های تربیت صحیح، پند و نصیحت کردن به فرزندان است. اگر پدران و مادران و معلمان و مربیان به جای سرزنش فرزندان، راه بیان نصیحت نیک را پیش گیرند و فرزندان خود را با پندهای سودمند، آگاه سازند و آنها را از ضرر و خطرهای رفتار ناشایست باخبر سازند. در این بخش، بر آنیم تا پاره ای از پندهای معصومان و بزرگان را بیان کنیم.
پندهای پیامبر اعظم(ص) به امام علی(ع)
ای علی! هرکس پدر و مادرش را اندوهگین سازد، عاق آنان است و رعایت حقوق آنان را نکرده باشد. ای علی! خدا رحمت کند پدر و مادری را که باعث احسان و نیکی فرزند به خودشان شوند. ای علی! هرکس عذر عذرخواهی را چه راست گو باشد چه دروغ گو نپذیرد، به شفاعت من نمی رسد. ای علی! دو سال راه را برای نیکی و احسان پدر و مادرت برو. ای علی! خدا لعنت کند پدر و مادری را که با رفتارشان، فرزند را به بی مهری و بی حرمتی به خودشان وادارند.[۲۵]
پندهای امام علی(ع) به امام حسن(ع)
فرزندم! بزرگ زاده والاتبار را گرامی دار. برگشت دوران و خرابی حال او، تو را نفریبد. روزگار، شکسته ها را جبران می کند و جوش خورده ها را می شکند.
پسر عزیز! بدان که نعمت دوام ندارد. اگر دچار حاجت شدی و تنگ دستی دامنت را گرفت، از پاک گوهری که پس از سیری گرسنه شده، استمداد کن که خیر و سعادت آن جا تضمین شده است.
پسر جان! مال برای نهادن نیندوز؛ زیرا وارث تو یکی از دو کس است: یا مال را صرف طاعت کند و همان که مایه رنج و شقاوت تو بوده، موجب نیک بختی او شود، یا صرف گناه نماید و ذخایر تو، کمک عصیان او گردد.[۲۶]
پندهای امام علی(ع) به امام حسین(ع)
ای فرزند! هرکه از عقل بی نیازی جوید، بلغزد.
ای فرزند! خوشبخت آن است که از دگری پند گیرد.
ای فرزند! تدبیر پیش از عمل، تو را از پشیمانی آسوده کند.
ای فرزند! هرکه به رایش خودبین باشد و پافشاری کند، گمراه گردد.
ای فرزند! بدان که هرکس شیرین سخن شد، دوست داشتنی است.
ای فرزند! چه بسیار نگاهی که افسوس آورد و چه بسیار سخن که نعمت را ببرد.[۲۷]
پندهای لقمان
فرزندم! سعی کن دوستان زیادی داشته باشی و بدان که هزار دوست اندک است و یک دشمن هم بسیار.
فرزندم! به مردم ناسزا مگوی که آنان را به ناسزا واداری و باعث شوی به خود و پدر و مادرت توهین شود.
فرزندم! مردم را شماتت مکن که عداوت و کینه تو را در دل خواهند گرفت. نه چندان شیرین باش که تو را بخورند و نه چندان تلخ باش که به دورت افکنند.
فرزندم! خدا را بهتر بشناس و خانه دلت را با عشق و محبت او پر کن.
فرزندم! هرگاه دست تو از مال دنیا تهی باشد و نتوانی به خویشان و دوستان خود احسان کنی، بیندیش و این کمبود مالی را با خوش رویی جبران کن.
فرزندم! هر زمان بخواهی کسی را به دوستی برگزینی، نخست از سر آزمایش او را از خود خشمگین ساز و بنگر تا چه واکنشی دارد. اگر از مرز انصاف و انسانیت خارج نشد، او را به یاری بگزین، وگرنه از او بپرهیز.[۲۸]
فرزندم! نماز به پا دار و امر به معروف و نهی از منکر کن و در برابر مصیبت هایی که به تو می رسد، شکیبا باش که این از کارهای مهم است.[۲۹]
پسرم! به راستی که دنیا بی مقدار و عمرت کوتاه است.
پسرم! جاهل را رسول و نماینده خود مگیر و اگر شخص عاقلی را برای این کار نمی یابی، پس خود نماینده خود باش.[۳۰]
پسرم! از دنیا و گناهان ایمن مباش، حال آنکه شیطان در آنجاست.
پسرم! با بزرگ مشورت نما و از مشورت با کوچک حیا نکن.
پسرم! هنگام برخورد با مردم، پیش از آنکه سخن بگویی، ابتدا سلام کن و با آنان دست بده.
پسر جان! شر با شر خاموش نشود؛ چنان که آتش با آتش، بلکه شر را خیر فرو می نشاند و آتش را آب.
پسرم! به مرگ کسی شادی مکن، گرفتار را مسخره منما و خیر خود را دریغ مدار.
پسرم! هرگاه خطایی کردی، به دنبالش صدقه ای بده تا شعله اش را خاموش کند.
پسرم! تا سواره ای قرآن بخوان، در حال اشتغال به کار ذکر بگو و زمان فراغت به دعا بپرداز.[۳۱]
پسرم! هنگامی که با جمعی مسافرت کردی، در کارهایت با آنها مشورت کن و در صورت آنها تبسم نما.
پسرم! تا می توانی سکوت اختیار کن و نماز بسیار بخوان. هنگامی که ببینی همراهانت تلاش می کنند، با آنها به تلاش برخیز.
پسرم! دستور کسی را که از تو بزرگ تر است، بشنو.
پسرم! با جماعت نماز بگزار؛ هرچند در سخت ترین حالات باشد.
پسرم! اگر می توانی از هر غذایی که می خواهی بخوری، پیش تر مقداری از آن را در راه خدا انفاق کن.[۳۲]
رفتار والدین نمونه
بر فرزندانمان نام نیکو بگذاریم.
فرزندان خود را زیاد ببوسیم.
سلام گفتن را به فرزندانمان یاد دهیم.
دست محبت بر سر فرزندان خود بکشیم.
فرزندانمان را دوست بداریم و با آنها مهربان باشیم.
فرزندانمان را از هم نشینی با افراد ناپاک برحذر داریم.
به فرزندانمان احترام بگذاریم.
جواب سلامشان را به گرمی ادا کنیم.
درباره فرزندانمان عادلانه رفتار کنیم.
به درس خواندن تشویقشان نماییم.
در آموختن ادب به آنها عجله کنیم، پیش از آنکه قلب آنها به چیزهای دیگر مشغول شود.
راه صحیح را به آنها نشان دهیم.
آنچه در توان فرزندانمان نیست، از آنها نخواهیم.
به فرزندان خود وعده دروغ ندهیم.
احادیث اسلامی را به آنها یاد دهیم.
فرزندان را زیاد ملامت نکنیم.
هنگامی که به سن ازدواج رسیدند، وسایل ازدواجشان را فراهم آوریم.
در سنین شش و هفت سالگی، فرزندان را به نماز واداریم.
به فرزندان دروغ نگوییم.
فرزندان را به احترام به بزرگ سالان واداریم.
در برابر فرزندان مرتکب اعمال سبک و زشت نشویم.
آنچه فرزندمان در قوه و قدرت داشته و انجام داده، از او بپذیریم.
شخصیت فرزندان را کوچک نشماریم.
فرزندان را به گناه و طغیان وادار نکنیم.
در سن شش تا هفت سالگی و حداکثر تا ده سالگی، بستر خوابشان را از هم جدا کنیم.
باطن فرزندان را از غبار کدورت حفظ کنیم.
از خطاهای فرزندان بگذریم.
فرزندان ازخودراضی بار نیاوریم.
در نیکی به فرزندان از مرز اعتدال تجاوز نکنیم.
در رفتار فرزندانمان دورو نباشیم.
فرزندان را در کارهای نیک و نیکوکاری تشویق کنیم.
مادران معصومان
آشنایی با زندگانی، روش ها و منش های مادران معصوم که زنانی بافضیلت، پاک دامن و برخوردار از فضیلت های معنوی و برتری های رفتاری و اخلاقی هستند، برای همگان، به ویژه نوجوانان و جوانان، ضرورتی انکارناپذیر است. در این بخش، شما را با گوشه ای از سرگذشت آن بزرگواران آشنا می سازیم.
آمنه و حلیمه، مادر و دایه پیامبر اعظم(ص)
آمنه، دختر وهب بن عبد مناف، مادر پیامبر بزرگوار اسلام(ص) است. هنگام تولد حضرت، پدر بزرگوارش، عبدالله درگذشته بود. حلیمه، به عنوان دایه پیامبر انتخاب شد و پرورش ایشان را تا حدود شش سالگی بر عهده داشت. پیامبر اعظم(ص) برای مادر و دایه خود احترام بسیار زیادی قائل بود. پس از شش سالگی، حلیمه، حضرت محمد(ص) را به آمنه تحویل داد و پس از آن، پیامبر فقط چند ماه در کنار مادر زندگی کرد؛ زیرا آمنه درگذشت و او را تنها گذاشت.
خدیجه، مادر حضرت فاطمه(س)
خدیجه، از بانوان ثروتمند عصر خود بود. او به پیامبر پیشنهاد داد کالا و سرمایه در اختیارش قرار دهد تا به بازرگانی بپردازد و پیامبر این پیشنهاد را پذیرفت.
درست کرداری، امانت داری، راست گویی و اخلاق نیکوی پیامبر، خدیجه را شیفته او کرد و این عشق مقدس، به پیوندی آسمانی بدل شد. حاصل این پیوند، دختری به نام فاطمه بود که با نور خود، جهان را روشنی بخشید.
فاطمه بنت اسد، مادر امام علی(ع)
فاطمه دختر اسد، به پیشنهاد عبدالمطلب، به عقد ابوطالب درآمد. او در همان زمان که تمامی مردم بت پرست بودند، از بت ها بیزاری می جست. او خدای یگانه را می شناخت و به او مهر می ورزید. تولد امام علی(ع) در درون خانه کعبه اتفاق افتاد و پس از سه روز فاطمه به همراه فرزندش از کعبه خارج شد. سرپرستی رسول خدا(ص) برای مدتی بر عهده ابوطالب و فاطمه بود. پس از درگذشت فاطمه، پیامبر بسیار اندوهگین شد و گریست و برای فاطمه دعا کرد.
حضرت فاطمه(س)، مادر امام حسن(ع) و امام حسین(ع)
حضرت فاطمه(س)، بانویی است که به دلیل بردباری، متانت، مهربانی و آراستگی به تمامی منش های نیک انسانی و احساسات پاک مادری، سخنوری و بازگفت حدیث، قهرمانی یگانه است. دختری که از کودکی شریک درد و رنج های پیامبر بود. طعم تلخ یتیمی را چشید و از طرف پدر «ام ابیها» خوانده شد. او در تمامی امور، مادری نمونه بود.
شهربانو، ما در امام سجاد(ع)
بازماندگان سلسله شکست خورده ساسانی به اسارت درآمدند و به وسیله سربازان مسلمان راهی مدینه شدند. در میان این اسیران، شهربانو، دختر یزدگرد، آخرین پادشاه ساسانی حضور داشت. او پیامبر و حضرت فاطمه را در خواب دیده و از طرف آنها برای امام حسین(ع) خواستگاری شده بود. تقدیر چنین شد و او به ازدواج امام حسین(ع) درآمد. در روز پنجشنبه نیمه ماه جمادی الاولی در سال سی و هشتم هجری، شهربانو و امام حسین(ع) صاحب فرزندی شدند که نام او را علی گذاشتند. شهربانو هنگام زایمان یا اندکی پس از آن، امام حسین(ع) را تنها گذاشت و به دیار باقی شتافت.
فاطمه، مادر امام باقر(ع)
فاطمه، دختر امام مجتبی(ع) به عقد پسرعمویش امام سجاد(ع) پاسخ مثبت می دهد. حاصل این ازدواج مبارک، فرزندی به نام محمد است که بعدها به باقر ملقب شد.
نَسَب امام باقر(ع)، هم از سوی مادر و هم از سوی پدر به امام علی(ع) و فاطمه زهرا(س) می رسد. امام صادق(ع) در مورد فاطمه می فرمود: «او بسیار راست گو بود؛ چنان که در میان افراد خاندان امام مجتبی(ع)، هیچ زنی به مرتبه او نرسید.» او در پنجاه و هفتمین بهار زندگی، در مدینه چشم از جهان فروبست.
ام فروه، مادر امام صادق(ع)
مردم مدینه، ام فروه را پرهیزکارترین زن دوران خود می دانستند. او با امام باقر(ع) ازدواج کرد و صاحب امانتی الهی شد. امام صادق(ع) در مورد مادر خود می فرماید: «بانویی مؤمن، برخوردار از تقوا و بسیار نیکوکار بود».
حمیده، مادر امام کاظم(ع)
حمیده، کنیزی بود که امام باقر(ع) وی را به فرزندش جعفر بخشید و به او فرمود: «او برای تو فرزندی به دنیا خواهد آورد که بهترین انسان روی زمین است.» امام صادق(ع) فرمود: «حمیده از همه پلیدی ها دور است. او همچون شمشی از طلای ناب است. فرشته های خداوند پیوسته از او نگاهبانی کرده اند تا این زمان که به من رسیده است.» حمیده در بازگشت از مکه به مدینه در میانه راه و در محلی به نام «ابواء» پسرش موسی(ع) را به دنیا آورد.
تکتم، مادر امام رضا(ع)
او نیز کنیزی صاحب فضیلت بود که به خانه امام هفتم راه یافت. حمیده همسر امام هفتم(ع)، دخترک را که «تکتم» نامیده می شد، بسیار زیرک و هوشیار یافت و به آموختن مسائل اسلامی به او پرداخت و او در زمانی اندک، دانش فراوانی را به اخلاق نیکوی خویش افزود.
در شبی از شب ها، حمیده، پیامبر اعظم(ص) را در خواب دید. حضرت پیشنهاد ازدواج تکتم و امام کاظم(ع) را مطرح کرد. امام کاظم(ع) نیز خوابی مشابه دید. زمینه ازدواج آنها فراهم شد و حاصل این ازدواج، فرزندی به نام رضا(ع) بود.
خیزران، مادر امام جواد(ع)
خیزران یا سبیکه، بانوی با کمال و فضیلت، و بانوی برتر زمانه خود بود. او کنیزی از خاندان ماریه قبطیه، همسر رسول خدا(ص) بود که شخصیتی پاک دامن، مهربان و برخوردار از فضیلت های والای انسانی و اخلاقی شمرده می شد.
امام کاظم(ع) سال ها پیش ازدواج او با امام رضا(ع) را بیان کرده بود و همین گونه نیز شد. حاصل این ازدواج، فرزندی به نام جواد(ع) بود. امام رضا(ع) فرموده است: «خداوند فرزندی به من بخشیده که همچون موسی بن عمران، شکافنده دریاهاست. این پسر همچنین مادری نیکوسرشت و پاک دامن دارد».
سمانه، مادر امام هادی(ع)
سمانه، کنیزی بود که زهد و تقوای کم نظیری داشت. بیشتر روزها روزه می گرفت و در بسیاری از اوقات، به عبادت می پرداخت. امام جواد(ع) درباره او می گوید: «سمانه، از بانوان بهشتی است و شیطان توان آن را ندارد که به او نزدیک شود.» امام هادی(ع) در روستای «صریا» در نزدیکی مدینه به دنیا آمد.
سوسن، مادر امام حسن عسکری(ع)
او بانویی بزرگ زاده از کشور روم بود که دست تقدیر او را به مدینه کشاند. او بانویی پاک دامن و باتقوا بود. پیش تر نامش سلیل بود، اما بعدها او را سوسن نامیدند. امام هادی(ع) درباره اش فرموده بود: «سلیل از هر آفت، نقص، پلیدی و ناپاکی دور شده است». او را جده، یعنی مادربزرگ نیز نامیدند؛ چون مادربزرگ امام زمان(ع) است قبر آن بزرگوار در سامراست.
نرجس، مادر امام زمان(ع)
ملیکه، دختر پادشاه روم، قرار بود به عقد برادرزاده خود درآید. در آخرین لحظات، لرزشی زلزله گونه تخت داماد را واژگون کرد و او را نقش بر زمین ساخت و مجلس عقد برهم خورد. ملیکه در خواب دید که حضرت عیسی(ع) و شمعون و پیامبر اسلام(ع) به خواستگاری او آمده اند و پیامبر او را برای امام حسن عسکری(ع) عقد کرد. شبی امام حسن(ع) نیز به خواب ملیکه آمد و در خواب به او گفت: «پدربزرگت، قیصر، لشکری به جنگ مسلمان ها می فرستد، تو نیز همراه او شو.» پس از چندی جنگ درگرفت و مسلمانان به پی
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 