پاورپوینت کامل خورشید خراسان (تولد امام رضا(ع)) ۱۹ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل خورشید خراسان (تولد امام رضا(ع)) ۱۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل خورشید خراسان (تولد امام رضا(ع)) ۱۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل خورشید خراسان (تولد امام رضا(ع)) ۱۹ اسلاید در PowerPoint :

سلام

سلام بچه ها،حال شما چطوره. معلومه که امروز، خیلی شادو شنگولید. خب حقّم دارید. آخه امروز یه اتّفاق بزرگ افتاده. امروز نوزادی به دنیا اومده که همه به اون افتخارمی کنن. یه روزی مثل امروز، فرشته ها از آسمون به زمین اومده بودن. می دونید کجا می رفتند؟ آفرین، می رفتن خونه امام کاظم(ع) آخه خدای بزرگ، یه پسر ناز و قشنگ به امام کاظم داده بود. اگر گفتین اسمش چی بود. آفرین به شما بچه های باهوش وزرنگ، رضا(ع)، امام هشتم ما. ما هم یازدهم ذی قعده، سال روز تولد امام خوبی ها ومهربونی ها روبه همه شما و خانواده های خوبتون تبریک می گیم.

تولد خورشید

امروز همه جا یه حال و هوای دیگه داره. همه خیابونا چراغونیه. همه جا نقل و شربت و شیرینیه.همه مردم خوشحالن و همه دل ها باصفاست. امروز روز تولد خورشیده. خورشید ایران، خورشید خُراسون امام رضا(ع). بچه های خوب، میلاد امام مهربونی و خوبی بر شما مبارک باد.

هدیه بزرگ

امام رضا هدیه خیلی بزرگی بود که خدای مهربون اونو به امام کاظم(ع) و نجمه مادرشون و همه مردم روی زمین داده بود. وقتی امام رضا که مثل یه دسته گل قشنگ و دوست داشتنی بودن، به دنیا اومدن، پدرشون امام کاظم(ع)، اسم علی رو برای امام رضا(ع) انتخاب کردن و نوزاد کوچولو «علی» نام گرفت.

امام غریب

آقا مجتبای ما، کنار سجاده پدر نشسته بود و نقاشی می کشید. پدر وقتی نمازش تموم شد، دستاشو بالا برد ودعا کرد. اما یه چیزی رو مجتبی کوچولو نفهمید. آخه بابا گفت: یا امام غریب!ما رو هم به زیارت بطلب.مجتبی که پسر باهوش وزرنگی بودوهرچی رو نمی دونست می پرسید، گفت: بابا! امام غریب کیه؟ پدر که خنده قشنگی به لب داشت، مجتبی رو روی پاش نشوند و گفت: امام غریب، امام رضا(ع) هستن. آخه مأمون که آدم ظالمی بود و به زور به مردم حکومت می کرد، دستور داد امام رضا(ع) رو از شهر خودشون مدینه، به مشهد بیارن و امام رضا(ع) به همین دلیل به امام غریب معروف شدند.

رفتار امام

کوچولوهای قشنگ! امام رضا(ع) هم خیلی خوش اخلاق بودن،هم بچه ها روخیلی دوست داشتن. ایشون همیشه با مردم بودن و به اونا، خوب بودن و درست زندگی کردنو یاد می دادن. همیشه به آدمای فقیر کمک می کردن و مواظب بودن که هیچ بچه ای گرسنه نباشد. امام رضا(ع) همیشه به مردم احترام می گذاشتن. ما هم امام رضا(ع) رو از صمیم قلب دوست داریم و به ایشون احترام می گذاریم.

ضامن آهو

یه شب علی کوچولو هر کاری کرد خوابش نَبُرد. رفت پیش مادربزرگ و گفت: مادرجون! میشه برام قصه بگی. مادر بزرگِ با حوصله علی کوچولو خندید و گفت: آره که می شه عزیز دلم. دوست داری ماجرای ضامن آهو رو برات تعریف کنم. علی قبول کرد و مادر بزرگ شروع کرد: شکارچی داشت از چمن زار خوش آب و هوایی عبور می کرد که چشمش افتاد به یه آهو با چند تا بچه آهویی که همراش بودن. با خودش گفت: بهتر از این نمی شه، الان می رم و اینا رو به چنگ می آرم. افتاد دنبال آهوها و مادر آهو را به دام انداخت. اتفاقاً امام رضا(ع) داشتن از اون جا عبور می کر