پاورپوینت کامل در قلمرو آفتاب ۲۶ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل در قلمرو آفتاب ۲۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل در قلمرو آفتاب ۲۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل در قلمرو آفتاب ۲۶ اسلاید در PowerPoint :

اخلاص؛ نشانه ایمان واقعی

اخلاص، پاک کردن نیت و یکرنگ نمودن عمل برای خداست. اخلاص، ویژگی قلب مؤمن و نشانه ایمان کامل و راسخ او به پروردگار خویش است. نگاشته اند «سفیان ثَوْری» به منزل امام صادق علیه السلام رفت و به حضرت گفت: «ای اباعبداللّه! خطبه رسول اکرم صلی الله علیه و آله را در مسجد خیف برایم بیان کن». امام خطبه را برای وی بازگو کرد که بخشی از آن چنین است: «سه چیز است که دل هیچ فرد مسلمانی به آن سه خیانت نکند: نخست عمل خالصانه برای خداوند، دوم خیرخواهی و نصیحت برای مسئولانِ مردم، و سوم پیوستن به جماعت مسلمانان».[۱]

پاداش اخلاص در کار انجام نشده

اخلاص، شرط پذیرش عمل است؛ حتی عملی که گاه آدمی آن را انجام نداده و موفق بدان نشده، ولی در نیت خود قصد انجام آن را داشته است. یکی از اصحاب امیرالمؤمنین علیه السلام که در جنگ شرکت جسته بود، پس از پایان جنگ خدمت ایشان رسید و گفت: دوست داشتم برادرم این جا بود و می دید چگونه پروردگار شما را بر گروه دشمن پیروز گردانید تا او نیز چون من خوشحال می شد و به اجر و پاداش شرکت در جهاد می رسید. امام از او پرسید: آیا دل برادرت با ما بود؟ عرض کرد: آری. امام فرمود: بنابراین او نیز در این جنگ همراه ما بوده است.[۲]

کارسازی اخلاص

در مسیر سفری، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله رو به اصحاب کرد و فرمود: «اکنون از این بیابان شخصی نزد ما می رسد که سه روز است شیطان به او دست نیافته است». طولی نکشید که از دور سواری نمایان شد. عربی صحرانشین بود با سر و وضعی ژولیده و خاک آلود که غبارپیری، بر سر و رویش نشسته و چشم هایش از شدت گرسنگی گود افتاده بود. نزدیک آمد و پرسید:

فرستاده خدا کدام یک از شماست؟ کاروانیان حضرت صلی الله علیه و آله را به او نشان دادند. مرد نزد پیامبر آمد تا به دین اسلام درآید. پیامبر شهادتین و وظایف دینی اش را بیان کرد و او تمام آنها را پذیرفت و همراه کاروان به راه خود ادامه داد. شتر مرد عرب اندکی از کاروان عقب افتاد. دیری نگذشت که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله متوجه شد و ایستاد و پس از جستجو دریافتند که پای شتراو درون سوراخی فرو رفته و او را بر زمین زده است و هم او و هم شترش، هر دو جان داده اند. پیامبر صلی الله علیه و آلهدستور داد تا خیمه ای برپا سازند. سپس به کمک اصحاب، مشغول غسل دادن و کفن کردن مرد عرب شدند. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله با دست مبارک خویش او را کفن نمود و در حالی که عرق از پیشانی اش می چکید فرمود: «این مرد عرب، در حال گرسنگی از دنیا رخت بربست و در حالی از دنیا رفت که ایمانش آلوده به ظلم نگشت و با ایمان پاک دیده بر جهان بست. از این رو، بهشتیان با میوه های بهشت به پیشواز او آمدند و در خدمت به او بر یکدیگر پیشی گرفتند».[۳]

فقط به خاطر خدا

شرط اخلاص راستین آن است که فرد، رفتار و کردار خود را برای خدای خویش نیکو گرداند، نه آفریدگان خدا. کامل از دانشوران دوران امام حسن عسگری علیه السلام است. او برای پرسیدن برخی پرسش های علمی نزد امام شرفیاب می شود، ولی برخلاف انتظار، ایشان را در لباسی سفید و نرم می یابد و با خود می گوید: چگونه است که حجّت و ولی خدا لباس های نرم و لطیف می پوشد و آن گاه به ما دستور می دهد که با برادران خود مواسات و ایثار کرده، حال آنان را رعایت نماییم و از پوشیدن لباس هایی این چنین پرهیز کنیم؟ امام با نگاهی به او فهماند که از آن چه درونش می گذرد آگاه است و در این لحظه، آستین لباس خود را بالا زد و لباس تیره و خشنی را که زیر آن پوشیده بود، نشان وی داد و با لبخندی ملیح بر چهره، به او فرمود: «ای کامل! این لباس خشن و زُمخت برای خداست و این لباس لطیف و نرم به خاطر شماست».[۴]

تلاش بی بهره

اگر اخلاص در کارها نباشد و کردار آدمی رنگ و بوی الاهی به خود نگیرد، تلاشی بی ثمر، بیش نیست. در مدینه مردی به نام «قزمان» می زیست که بسیاری عبادت ها و کارهای شایسته اش، از وی شخصیتی محترم ساخته بود. اما پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در مورد او می فرمود: «او اهل آتش جهنم است». مدتی گذشت و آتش جنگ ا