پاورپوینت کامل زبان شناسی و گویشهای ایرانی در گفتوگو با دکتر ایران کلباسی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل زبان شناسی و گویشهای ایرانی در گفتوگو با دکتر ایران کلباسی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل زبان شناسی و گویشهای ایرانی در گفتوگو با دکتر ایران کلباسی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل زبان شناسی و گویشهای ایرانی در گفتوگو با دکتر ایران کلباسی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :
۳۹
اشاره:
هر کسی که با زبان و ادبیات سروکار داشته باشد، لاجرم گذارش به دنیای بیکران زبانشناسی هم میافتد. زبانشناسی امروز دیگر صرفاً بررسیکننده زبان به معنی خاص آن نیست که دیگران را به آن نیازی نباشد؛ بلکه زبانشناسی، دانشی میانرشتهای است که به مدد بسیاری از دانشها بهخصوص علوم انسانی میآید و در شناخت بنیادین مسائل آنها چارهساز است. در دنیای ادبیات و روزنامهنگاری هم نمیتوان از زبانشناسی بینیاز بود.
گفتوگو با دکتر ایران کلباسی که سالهاست در زمینه زبانشناسی کار میکند و بهویژه گویشهای ایرانی را خوب میشناسد، فرصتی مغتنم بود تا از زیر و بم مسائل امروزی زبان فارسی آگاه شویم.
دیدار و گفتوگو با این بانوی زبانشناس، در یکی از روزهای گرم تیرماه سال یکهزار و سیصد و هشتاد و شش در دفتر کار ایشان در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی اتفاق افتاد که مبارک هم بود.
قبل از ورود به گفتوگو، به عناوین تألیفات و برخی از مقالات ایشان اشاره میشود:
کتاب ه
زبان فارسی و زبانهای محلی، دانشکده مکاتبه ای، ۱۳۵۵.
گویش کردی مهاباد، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی،۱۳۶۲.
فارسی اصفهانی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی. ۱۳۷۰.
ساخت اشتقاقی واژه در فارسی امروز، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، ۱۳۷۱.
گویش کلیمیان اصفهان، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، ۱۳۷۳.
فارسی ایران و تاجیکستان، دفتر مطالعات سیاسی وزارت امور خارجه، ۱۳۷۴.
گویش کلاردشت (رودبارک)، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، ۱۳۷۶.
وندهای اشتقاقی فعلی در لهجه ها و گویشهای ایرانی و کاربرد آنها در واژهسازی، فرهنگستان زبان و ادب فارسی، ۱۳۸۶.
فرهنگ توصیفی گونه های زبانی ایران، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی (دردست چاپ).
مقالات
۱. «فعل در گویش کردی مهاباد»،سومین کنگره تحقیقات ایرانی انتشارات بنیاد فرهنگ ایران، جلد۲، ۱۳۵۱. ص ۲۴۹ ۲۶۵.
۲. «فعل در گویش کلیمیان اصفهان»، ششمین کنگره تحقیقات ایرانی، انتشارات دانشگاه آذرابادگان، ۱۳۵۷، ص ۳۰۴۳۳۸.
۳. “Abkurzung der eigennamen in der persisechen umgangssprache”, spektrum Iran, Bon I, Hept 2, 1988 / 1367.
۴. ارگیتو در زبانها و گویشهای ایرانی، مجله زبانشناسی، مرکز نشر دانشگاهی، س۵، ش۲، ۱۳۶۷، ص ۷۰ ۸۷ .
۵.“A comparison between the Kurdish of Mahabad and that of suleimaniye”, Contacts between Cultures, Toronto, Canada 1995/1369.
۶. «مقایسهای بین دو لهجه از گویش کردی»، مجله فرهنگ، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، ش۱۳ (ویژه زبانشناسی)،۱۳۷۱، ص ۱۶۳ ۱۷۵.
۷. «تنوع لهجه ها در گویش گیلکی، مجله دانشگاه فردوسی مشهد، دانشکده ادبیات، س۱۳۷۱، ش ۲۵، ص ۹۳۴ ۹۷۶ .
۸.“The word structure in Jewish dialect of Isfahn., Pan-Asiatic linguisties, Bangkok, 1992 / 1371. p.1178-1182.
۹. «تنوع زبانها و گویشهای ایرانی»، مجله مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز، س۳، ش۶، ۱۳۷۳، ص ۱۰۹ ۱۱۳.
۱۰. Essai De comparaison Du systeme verbal Des Dialectes kurdes De Mehabad, Sanandaj Et Kermanshah, Acta kurdiea, Cur Zon press, London, volume I, 1994 /1373, p. 125-137.
۱۱. «کرواتها بر ایرانیبودن خود پافشاری میکنند»، مجله نگاه نو، ش۲۹، ۱۳۷۵، ص ۱۹۶ ۲۰۱.
۱۲. «فارسی گفتاری و نوشتاری»، مجله فرهنگ، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، س۱۴، ش۱۲، ۱۳۸۰، ص ۴۹ ۶۸.
۱۳. «شباهتها و تفاوتهای زبانهای تالشی، گیلاکی و مازندرانی»، مجله زبانشناسی، مرکز نشر دانشگاهی، س۲۰، ش۱، ۱۳۸۴، ص ۵۷ ۹۸ .
۱۴. «حالت در زبانها وگویشهای ایرانی»، مجله زبانشناسی (دردست چاپ).
۱۵. «درباره انار و بادگیر»، جهان کتاب (دردست چاپ).
۱۶. «مقایسه چهارگونه زبانی در استانهای بوشهر و هرمزگان»، بنیاد ایران شناسی (مجموعهمقالات، دردست چاپ).
۱۷. «کوزه را هم شکستم» (دردست تهیه).
طرح در دست تهیه
زبان و ادبیات گویشی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی.
خانم دکتر کلباسی ! آنچه شما در این سالهای پربار علمی انجام دادهاید، در کلام مختصر ما نمیگنجد؛ اما برای آشنایی بیشتر ما و خوانندگان، شمهای از زندگی و تحصیلات و کارهای علمی انجامشده تاکنون را بیان کنید.
من متولد سال ۱۳۱۸ در شهر اصفهان هستم. دوران دبستان و دبیرستان را در این شهر بودم و دوره کارشناسی را در رشته زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه شیراز گذراندم؛ کارشناسی ارشد و دکترا را در دانشگاه تهران در رشته زبانشناسی همگانی خواندم و در سال ۱۳۵۱ مدرک دکترا گرفتم. باید اضافه کنم که من جزو دانشجویان دوره اول دکترای زبان شناسی همگانی در ایران هستم. در سال ۱۳۳۷ به استخدام وزارت آموزش و پرورش درآمدم و ۱۶ سال در دبستانها و دبیرستانهای اصفهان، شیراز و تهران تدریس کردم. در سال ۱۳۵۳، از آموزش و پرورش به فرهنگستان سابق زبان ایران یعنی فرهنگستان دوم منتقل شدمو بعد از انقلاب، از فرهنگستان زبان به پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی آمدم. از۱۳۵۳ تاکنون، به امر پژوهش و تدریس در دانشگاهها مشغولم. پس از گذراندن مراحل استادیاری و دانشیاری، هماکنون استاد پایه ۲۷ هستم. در این مدت، ۸ کتاب و بیش از ۶۰۰ مقاله علمی در زمینه زبان فارسی و گویشهای ایرانی در مجلات داخل و خارج بهچاپ رسانده ام. گرایش اصلی من در زبانشناسی، گویششناسی است. گویش شناسی، شاخه ای از زبان شناسی است که در آن گویشها بررسی میشود. آخرین کارم در این زمینه، تهیه فرهنگ توصیفی گونههای زبانی ایران است؛ که درآن، ۲۲۱ گویش و لهجه زنده ایرانی را که در داخل ایران بهکار می روند، ازنظر آوایی، دستوری و واژگانی بررسی کرده ام و تفاوتها و شباهتهای آنها را یافته و آنها را دسته بندی کرده ام. فکر می کنم این کار ازنظر مطالعات گویش شناسی بسیار مفید باشد و در تدریس درس گویش شناسی در دانشگاهها بهکار رود. این فرهنگ، حدود هزار صفحه می شود و مقدمات چاپ را در پژوهشگاه می گذراند.
زبان، پدیده و نهادی اجتماعی است. بنیانهای روابط اجتماعی برپایه زبان برنهاده میشود. زبانشناسی، زبان را اختصاصاً و فارغ از تمامی حواشی آن میکاود. (ازلحاظ آواشناسی و واژهشناسی و …) برای آغاز بحث تخصصی درباره زبان و زبانشناسی، تعریفی از زبان و کارکردهای آن ارائه بفرمایید تا ما این موجود بهظاهر آشنا ولی پررمزوراز را تااندازهای بشناسیم. همچنین تعریفی از زبانشناسی و کارکردها و اهداف آن بیان کنید.
برای اینکه تعریف دقیقی از زبان انسانی انجام بگیرد، من زبان را از سه نظر تعریف می کنم: زبان به معنی اعم آن، زبان ازنظر زبان شناسی و زبان ازنظر گویش شناسی.
زبان به معنی اعم آن، هر نوع نشانه یا قراردادی است که پیامی را بین افراد یک جامعه منتقل می کند؛ برای مثال، بوق اتومبیل، آژیر آمبولانس، چراغ راهنمایی، زنگ اخبار، تابلوی ورود ممنوع، تابلوی توقف ممنوع و حرکات چشم و ابرو و سر و دست و غیره نوعی زبان است.
زبان ازنظر علم زبان شناسی، شامل تعداد محدودی قاعده آوایی، معنایی و دستوری است که با این قواعد، تعداد محدودی واژه می توان بی نهایت جمله ساخت و این جمله ها ازطریق دستگاه گفتار آدمی تولید می شود و واسطه ارتباط بین افراد می شود. برای مثال، در زبان فارسی، قواعدی داریم که براساس آنها معلوم میشود: جای فاعل، مفعول و فعل در جمله کجاست؛ صفت و موصوف و مضاف و مضافالیه نسبت بههم چگونه قرار می گیرند؛ جای حروف اضافه، حروف ربط، قید و غیره کجاست؛ … به این قواعد دستور زبان گفته می شود. با این قواعد و واژه هایی که در زبان فارسی وجود دارد، می توان بی نهایت جمله ساخت. ملاحظه می کنید که با این تعریف چگونه میتوان کلیه گویشها و لهجه ها را هم زبان نامید. این بحث را از این جهت در اینجا مطرح کردم که بهمحض اینکه موضوع زبان و گویش و لهجه مطرح میشود، همه می پرسند که آیا مثلاً گویش کردی زبان است یا لهجه؟ بلوچی زبان است یا لهجه؟ این است که من اینجا تأکید می کنم که طبق این تعریف، به همه گویشها می توانیم زبان بگوییم.
اما زبان ازنظر گویششناسی، در یک محدوده سیاسی آن چیزی که ما به آن زبان می گوییم، باید دو ویژگی داشته باشد: یکی اینکه زبان رسمی یک مملکت باشد، یعنی قدرت سیاسی داشته باشد، مانند زبان فارسی در ایران؛ دیگر اینکه در مقایسه با زبانها و گویشهای اطراف خود، زبان مادری متفاوت داشته باشد، مانند زبانهای ارمنی، عربی و ترکی در ایران که بهترتیب از زبانهای مادر آرمنین، سامی و اورالاتا گرفته شده، درحالیکه زبان فارسی از خانواده زبانهای ایرانی است.
با توجه به اینکه به دو اصطلاح لهجه و گویش اشاره شد، بد نیست در اینجا تعریف مختصری از این دو اصطلاح و نیز اصطلاح گونه زبانی داده شود:
گویشها شاخه ای از زبان واحد هستند؛ برای مثال، فارسی، تاتی، کردی، بلوچی، مازندرانی، گیلکی و… گویشهای یک زبان ایرانی هستند که من آن را زبان ایران نخستین نامیدم.
به انواع هر گویش، لهجه میگویند ؛ برای مثال، لهجههای فارسی عبارتند از تهرانی، اصفهانی، شیرازی، کرمانی و غیره، گیلکی دارای لهجه های رشتی، لاهیجانی، رودسری، آستانهای و… است، و کردی لهجه های مهابادی، سنندجی، کرمانشاهی ایلامی و غیره دارد.
گویشها ازنظر آوایی و واژگانی و دستوری تفاوتهای زیادی با هم دارند و فهم آنها به آموزش نیاز دارد ولی لهجه های هر گویش معمولاً فقط تفاوتهای آوایی و واژگانی دارد و فهم آنها به آموزش چندانی نیاز ندارد. مثلاً یک اصفهانی با یک تهرانی یا شیرازی بهراحتی می توانند هم صحبت کنند ولی همین اصفهانی وقتی با گویش گیلکی یا مازندرانی و یا بلوچی روبهرو می شود، اگر نخواهد از فارسی که زبان بهاصطلاح میانجی بهحساب میآید، استفاده کند، دچار مشکل میشود.
هر لهجه، گونههای زبانی دارد که وابسته به شغل، تحصیل، سن و جنس گویش است ؛ برای مثال، یک اصفهانی تحصیلکرده با یک بی سواد اصفهانی تفاوت لهجه دارد و یا یک جوان اصفهانی درمقابل افراد همسن لهجه متفاوتی دارد. شغل و جنس نیز در ایجاد گونه های زبانی تأثیر میگذارد.
از کارکردهای زبان پرسیدید. کارکرد زبان یعنی نحوه استفاده روزمره از زبان در امور مختلف. مهمترین کارکردهای زبان عبارت است از ایجاد تفاهم و ارتباط، بیان عقیده، ارائه اطلاعات و کسب اطلاعات، حدیث نفس (یعنی فکرکردن و با خود حرفزدن)؛ و از کارکردهای دیگر زبان، فرهنگسازی است به این معنا که از طریق زبان فرهنگ ساخته و به نسلهای آینده منتقل میشود.
اما در سؤالتان از زبان شناسی و کارکردهای آن پرسیدید. زبان شناسی یعنی مطالعه علمی زبان. هر زبان را که طبق قواعد شناختهشده علمی بررسی کنیم،مطالعه زبانشناختی کردهایم و کسی که به این نوع مطالعه می پردازد، زبانشناس نام دارد. کارکردهای علم زبانشناسی و اهداف آن عبارت است از توصیف زبان و نوشتن دستور زبان، مقایسه زبانها، طبقه بندی زبانها، بررسی و شناخت وضعیت گذشته زبانها، بررسی لهجه ها و گویش ها، آموزش زبان، فرهنگنگاری بررسی زبان ازنظر تولید و دریافت ازطریق اندامهای گفتاری و دستگاه شنیداری و مطالعات صوتشناسی فیزیکی یا آکوستیکی. بد نیست اینجا اضافه کنم که گویش شناسی بخشی از زبانشناسی است که در آن، گویش ها مطالعه و بررسی میشود.
بگذارید در اینجا یک پرانتز باز کنیم. گفتید که وظیفه زبان شناسی، بررسی علمی زبان است. در طول تاریخ کسانی آمدند و درباره زبان بحث کردند و نظریاتی هم دادند که امروز مطرح می شود. رابطه ای هم بین زبان و منطق هست. زبان و منطق بحث پیچیده ای دارد. وقتی منطق ویتگنشتاین را می خوانیم، می بینیم که مبانی زبان شناسی و منطق درهم تنیده شده است. الآن ما در کشورمان بیشتر با کدامیک از این نظریات زبان شناسی سروکار داریم؟
تاریخ زبان شناسی، بحث مفصلی دارد. اصولاً بحث مربوط به زبان، از قرون قبل از میلاد، از زمان ارسطو و افلاطون و سقراط، شروع شد، و ادامه پیدا کرد، تا اینکه به قرن بیستم رسید. زبان شناسی جدید از قرن بیستم شروع شد؛ شاید با پژوهشهای سوسور که او را پدر زبان شناسی نوین می نامند. بعد از سوسور، نظریات و مکاتب مختلفی در زبان شناسی پیدا شده است؛ مکاتبی مثل ساخت گرایی و گشتاری. الآن مطرحترین مکتب، مکتب گشتاری است که زایشی هم به آن می گویند؛ و امروز در دانشگاههای ایران این مکتب خیلی مطرح است.
بحث زبان شناسی، بحثی کلی است؛ یعنی مثلاً نمی توان گفت زبانشناسی فارسی یا انگلیسی یا فرانسوی. آیا از استادان ما کسانی بودند که نظریات جدیدی درباره زبان بدهند؟
متأسفانه هنوز در ایران راجع به زبان شناسی کسی نظریه جدیدی نداده است؛ و هر چه داریم، همان نظریاتی است که از زبانشناسی خارجی گرفتیم.
پرسش بعدی درباره تاریخ زبان فارسی است. زبان فارسی در دسته بندی جهانی زبانها در چه شاخه ای قرار می گیرد؟ در این پیشینه تاریخی، زبان را تقسیم بندی می کنیم: زبانهای هند و اروپایی و جلوتر از آن زبانهای ایرانی. این زبان فارسی که الآن درباره آن صحبت می کنیم و با آن حرف میزنیم، چه پیشینه تاریخی را طی کرده تا به اینجا رسیده است؟
زبان فارسی در شاخه زبانهای هندوایرانی قرار دارد؛ که شاخه ای از زبانهای هندواروپایی است. شاخه هندوایرانی به دو شاخه هندی و ایرانی و شاخه ایرانی خود به چندین زبان تقسیم می شود. که یکی از آنها فارسی است. زبان فارسی، سه دوره باستان، میانه و نو دارد. فارسی امروز ما که همان فارسی نو است، لهجههای زیادی دارد. امروزه زبان فارسی در کنار سایر گویشهای ایرانی به حیات خود ادامه میدهد.
آیا الآن آثار مکتوبی از زبان فارسی باستان و فارسی میانه دردست داریم؟
آثار نوشته شده داریم. یعنی ما علاوه بر رشته زبانشناسی همگانی، رشته زبانهای باستانی داریم که رشته گستردهای است و خیلی هم روی آن کار میشود. استادان باستانی اصولاً جدا از استادان زبانشناسی همگانی هستند؛ و این رشته، رشته جداگانهای است.
این زبان فارسی که الآن بهعنوان فارسی نو یا همان فارسی دری درباره آن صحبت می کنیم، ازلحاظ ساختار زبانی و واژگانی تحت تاثیر آن زبانهای میانه و باستان بوده، یا اصلاً زبان مستقلی است؟
مطمئناً تحت تأثیر است. گفتم که این زبان دنباله زبان فارسی میانه است و فارسی میانه هم دنباله فارسی باستان. اگر درنظر بگیریم که یک زبان ایرانی نخستین داشتیم که زمانی از زبان هندوایرانی جدا شده است، همه این زبانها باستان یا گویشهای امروز ما چون از یک مادر واحد منشعب شدند، مطمئناً شباهتهایی با هم دارند؛ یکی بود و بعد در طول تاریخ از هم جدا شدند و تفاوتهایی با هم پیدا کردند.
دوره های تحولی زبان در تاریخ معمولاً خیلی طولانی است و شاید مثلاً به یک هزاره برسد تا یک زبان تحولی بنیادین پیدا کند. زبانهای ایران باستان، زبان فارسی میانه و فارسی نو، یک دوره طولانی تاریخی را دربر می گیرند، چه تفاوتهایی باعث می شود که بیاییم این فاصله گذاری را انجام بدهیم؟ تقریبا شاید نزدیک هزار و پانصد سال باشد که داریم با این زبان صحبت می کنیم. این زبان تفاوت خیلی زیادی با آن زبان میانه پیدا کرده است که اسم دیگری روی آن گذاشتیم؟ همین طور است یا عامل این اسمگذاری، مسائل تاریخی و فرهنگی است؟
فکر میکنم مسائل تاریخی، بیشتر در آن مؤثر بوده است. برای مثال، فرض کنید فارسی میانه به فارسی نو تبدیل شد. با آمدن اعراب به ایران، و ازبینرفتن ساسانیان، بود که زبان فارسی برای مدتی کنار گذاشته شد و زبان عربی جای آنرا گرفت. ولی فارسی بهطور کلی ازبین نرفت؛ یعنی زبان عربی، زبان رسمی شد اما، زبان فارسی همچنان در میان خانواده ها بهکار رفت. آنگاه مخلوطشدن زبان عربی و زبان فارسی، تا حدی زبان فارسی را تحت تأثیر قرار داد و تغییراتی در آن بهوجود آورد.
یعنی میتوان گفت آن دوره ای هم که اشکانیان منقرض می شوند و درواقع زبان فارسی باستان جای خود را به زبان میانه می دهد، تحت تاثیر وقایع تاریخی است.
اتفاقاً نامگذاری این زبانها در طول تاریخ، بیشتر به همین دوره های تاریخی بستگی دارد که مثلاً حکومتی می رود و حکومت دیگری جای آن را میگیرد. نامگذاری به پهلوی اشکانی و پهلوی ساسانی، دقیقا با مسائل تاریخی ارتباط دارد.
زبان فارسی امروز همانطورکه گفتید گویشها و لهجه های متفاوتی دارد. لطفاً در اینباره توضیح بیشتری بدهید و آن تعبیری را هم که خودتان فرمودید که بعضی می پرسند کردی یا ترکی یا بلوچی زبان هستند یا گویش یا لهجه، بیشتر روشن کنید تا معلوم شود که اینها ازلحاظ ساختاری، زبانی یا واژگانی چه ارتباطی با زبان فارسی معیار دارند. آیا مستقل هستند یا از زبان فارسی معیار تبعیت میکنند ؟
اشتباهی که غالب افراد انجام می دهند، این است که گویشهای موجود ایرانی را گویشهای زبان فارسی میدانند. درصورتیکه گویشهای ایرانی، شاخه هایی از زبان فارسی نیستند. گویشها و زبان فارسی از یک زبان واحد که همان زبان ایرانی نخستین است، منشعب شده است، بنابراین، اشتباه است بگوییم گویشهای زبان فارسی. یعنی اگر یک زبان ایرانی نخستین درنظر بگیریم، زبان فارسی کنار گویشها قرار می گیرد نه اینکه گویشها از زبان فارسی منشعب شوند، تصور کنید که چندین هزار سال پیش، وقتی آریائیها از روسیه بهطرف جنوب سرازیر شدند، بخشی به هند و بخشی به ایران آمدند. آنهایی که به ایران آمدند، در ابتدا زبان واحدی داشتند که همان زبان ایرانی نخستین است. این زبان بعدها به شاخه های متفاوتی تقسیم شد که یکی از این شاخه ها، زبان فارسی نام گرفت. سایر گویشهای ایرانی، شاخه های دیگر این زبان واحد هستند. بنابراین نباید گویشها را شاخه ای از زبان فارسی دانست. تعریف زبان و گویش و لهجه را قبلا بیان کردیم. کردی یک گویش ایرانی است و ترکی یکی از زبانهایی است که در ایران بهکار می رود، چون از زبان مادری متفاوت است. گویشها ازنظر آوایی، واژگانی و ساختاری استقلال دارند؛ ولی چون با زبان فارسی از زبان مادری واحدی منشعب شدهاند، مسلماً شباهتهایی با هم دارند.
من به نکتهای درمورد زبان فارسی فکر می کردم و آن اینکه آیا می توانیم بحث زبان مدرن و زبان سنتی را در زمینه زبان فارسی مطرح کنیم؛ و این هم بهدلیل واژهها و کاربردهای متفاوتی است که زبان نسبت به گذشته دارد. آمدن اینترنت و رسانه های مدرن، یکی از دلایلی است که برای این بحث مطرح می کنیم. با توجه به این تکنولوژیهای نوین که وارد شده است، آیا می توانیم به این قائل بشویم که زبانی که پنجاه سال پیش به آن صحبت میکردند، یک زبان سنتی بهشمار می رود و زبانی که الآن به آن صحبت می کنیم، با این اصطلاحات وسیعی که در زمینه کامپیوتر، اینترنت، و علوم مختلف دارد، یک زبان مدرن است؟
هر زبانی که درمقابل ورود واژه های بیگانه مقاومت کند و بتواند از قوانین واژهسازی که خود دارد استفاده کند و برای واژه های بیگانه وارداتی واژه بسازد، مسلماً توان بهروزشدن را دارد. اگر منظورتان از مدرنشدن، جلوگیری از واژه های بیگانه است و واژه سازی درمقابل آنها است، با تلاشی که فرهنگستان زبان ایران در این زمینه انجام می دهد و کوشش بسیاری دیگر از افراد علاقهمند به واژه سازی، می توان این زبان را درمقابل زبان سنتی، زبان مدرن نامید.
یعنی شما ازمنظر واژه سازی و ساختن واژه های برابر با واژ گان خارجی این مسئله را مطرح می کنید؟
بله. یعنی تغییرات زبان، بیشتر روی واژه ها است. در زبان هم پذیرفته نیست که مثلاً بگوییم یک زیان به دلیلِ ورودِ واژه های بیگانه در آن مدرن شده است . ورود واژه های بیگانه در یک زبان، آن را خراب میکند نه مدرن. ولی وقتی این زبان را درمقابل واژه های بیگانه بهروز بکنیم، شاید آن موقع بتوانیم اصطلاح مدرن را برای آن بهکار ببریم.
ارتباط یک زبان با زبان دیگر برای بسیاری زبانها اتفاق افتاده است. زبان فارسی در طول تاریخ
راهنمای خرید:
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 