پاورپوینت کامل سیمای نجف در نگاه شیخ محمد حرزالدین ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل سیمای نجف در نگاه شیخ محمد حرزالدین ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل سیمای نجف در نگاه شیخ محمد حرزالدین ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل سیمای نجف در نگاه شیخ محمد حرزالدین ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :
ترجمه محسن سلامی
روزگار کمتر اشخاصی را که جامع تمام علوم، فضایل و کمالات انسانی باشند، به خود می بیند و ما نیز در میان علما، محققین و نویسندگان، کمتر کسی را سراغ داریم که به این مقدار از توفیقات الهی دست یافته باشد. مرحوم شیخ محمد حرز الدین از بهترین نمونه هایی است که در بین گذشتگان میتوان به او اقتدا کرد و دنباله رو راهش بود. البته شکی نیست که مشابهت به این بزرگان و پیروی از آنها بسیار مشکل است.
در این مقاله میکوشیم تا نگاهی گذرا بر زندگی این عالم فرزانه داشته باشیم؛ آن گاه کتاب ارزشمند ایشان یعنی «معارف الرجال» را معرفی خواهیم کرد و از این رهگذر، نجف اشرف و حوزه گران سنگ آن، حوادث تاریخی و شخصیت های به نام آن را بازخوانی خواهیم کرد.
شیخ محمد حرزالدین
شیخ محمد بن شیخ علی حرزالدین نجفی، مردی از قبیله «بنومسلم» بود که یکی از قبایل مشهور عرب به شمار میرفت. خاندان حرزالدین از جمله خاندان های سرشناسی بود که بسیاری از بزرگان علم و فقاهت را به مدارس اسلامی عرضه نمود.
حرزالدین هنگام غروب آفتاب، در شب نهم ذیحجه (شب عرفه) سال ۱۲۷۳ قمری در شهر نجف اشرف به دنیا آمد. نوه اش، شیخ محمدحسین حرزالدین نقل میکند:
شیخ حرزالدین در خانواده ای اهل علم و فضیلت رشد یافت و در چهار سالگی از نعمت داشتن پدر محروم گردید. سرپرستی وی را برادرش شیخ عبدالحسین بر عهده گرفت و در تربیت نیکوی شیخ حرزالدین بسیار تلاش کرد. پس از فوت ایشان، برادر بزرگترش علامه شیخ حسن مسؤولیت ایشان را قبول کرد و تا زمان مرگش او را تحت مراقبت و شفقت داشت. شیخ حرزالدین گویی با مرگ این برادر، پدری مهربان و برادری دل سوز را از دست داد.[۱]
شیخ محمد حرزالدین فردی بسیار صبور، عابد، باتقوا، راست گفتار، مصمم در آراء و افکار، آزاداندیش و روی گردان از مال دنیا بود. لباس خشن میپوشید و به کمترین ها قانع بود. بدنی قوی و نیرومند داشت. بیش از ۰ بار با پای پیاده از نجف به گربلا برای زیارت حرم امام حسین (علیه السلام) رفت و بر اساس آنچه نقل شده، در برخی از این سفرها پاهای وی متورم می شد. در بیشتر اوقات تعدادی از علما و اهل فضل با وی همراه بودند.[۲]
حرزالدین از عالمان بزرگی به شمار میرفت که در بسیاری از علوم مهارت داشت. علم رجال، انساب، سیره و تاریخ را به خوبی میدانست. او در زمان تحصیل، به تألیف کتاب در بسیاری از علوم و فنون اشتغال داشت، تا جایی که به یکی از چهره های شاخص در میان عوام و خواص در منطقه عماره نجف تبدیل شد.
سرانجام در روز پنج شنبه اول یا دوم جمادی الاولی سال ۱۳ قمری به دیار باقی شتافت و در قبری که در خانه خود آماده کرده بود، به خاک سپرده شد.
مطالعات و تحصیلات شیخ حرزالدین
نوه شیخ میگوید:
علوم عربی، همانند صرف، نحو، معانی و بیان را در سنین ابتدایی عمرش آموخت؛ سپس منطق و سایر کتب پایه فقه و اصول را در کوتاه ترین زمان به اتمام رساند. این در حالی بود که علی رغم سن کمی که داشت، خداوند حافظه ای قوی به او بخشیده بود. در ادامه تحصیلاتش، چهار کتاب مشهور: «شرائع»، «لمعتین»، «مسالک» و «مدارک» را خواند. این مطلب را خودش نیز عینا نقل می کند؛ آن جا که سخن از اساتیدش به میان میآورد و میگوید: کتب چهارگانه را در محضر تعدادی از علما و فضلای زمان و صاحب نظران علم فقه آموختم و این در حالی بود که علم فقه در دوره ما پیشرفته و بسیار گسترده بود.[۳]
از جمله اموری که شیخ حرزالدین را از سایرین متمایز می کند، استفاده او از محضر بزرگان و فرزانگان حوزه نجف اشرف میباشد که در این بخش به برخی از اساتید وی اشاره میکنیم:
۱. شیخ ابراهیم غراوی (متوفای ۱۳۰)، [۴]علم فقه را نزد او آموخت.
۲. شیخ محمد ایروانی (متوفای ۱۳۰)، [۵]علم اصول را نزد او آموخت.
۳. شیخ محمدحسین کاظمی (۱۲۲ – ۱۳۰۸)، [۶]در درس او حضور داشت و با او همراه بود و تا پایان مبحث ارث و بخش اعظم کتاب قضا، به نگارش مطالب مباحث او پرداخت.
. سید محمد بن سید هاشم شرموطی، در دروس فقه، اصول، کلام، نجوم و هیأت این استاد شرکت داشت.
. شیخ میرزا حبیب الله گیلانی (متوفای ۱۳۱۲)، در کلاس فقه و اصول ایشان حضور یافت.
. شیخ حسن مامقانی (متوفای ۱۳۲۰)، در درس فقه و اصول این استاد نیز شرکت نمود.
۷. شیخ محمد طه نجف (متوفای ۱۳۲).
۸. حاج میرزا حسین خلیلی (متوفای ۱۳۲).
۹. شیخ لطف الله مازندرانی (متوفای ۱۳۱۳).
۱۰. آخوند خراسانی (متوفای ۱۳۲۹).
۱۱. سید محمدکاظم طباطبایی یزدی (متوفای ۱۳۳۷).
۱۲. شیخ هادی تهرانی (متوفای ۱۳۲۱).
۱۳. شیخ آقارضا همدانی (متوفای ۱۳۲۲).[۷]
تألیفات
شیخ محمد حسین حرزالدین، نوه شیخ میگوید: همه تألیفات ایشان که نزدیک به هفتاد اثر میباشد، هنوز هم در کتابخانه ما نگه داری میشود. برخی از آثار شیخ عبارتند از:
۱. معارف الرجال فی تراجم العلماء و الادباء.
۲. الاحتجاج فی علم الکلام ( جلد).
۳. کتاب الغیبه، که در آن به بحث پیرامون امام زمان (علیه السلام) میپردازد و با استناد به اقوال روایت شده از شیعه و سنی به اثبات میرساند که ایشان در قید حیات هستند.
. کتاب النوادر (۱۱ جلد).
. الفوائد الرجالیه (۲ جلد).
. مراقد المعارف، درباره آرامگاه و محل دفن سادات.
۷. وفیات الائمه، درباره تاریخ وفات امامان (علیهم السلام) و شرح بخشی از زندگی ایشان.
نگاهی گذرا به کتاب «معارف الرجال»
با مروری بر آثار شیخ، معلوم میشود که او در علوم مختلف از جمله: فقه، اصول، تاریخ، عقاید، فلسفه، پزشکی، ادبیات، صرف و علوم قرآن صاحب تألیفاتی است.
کتاب ارزشمند «معارف الرجال» پیرامون شرح حال و زندگی علما و ادبا میباشد. در این کتاب، شرح حال نفر از علما و فقهای شیعه ذکر شده؛ اما مؤلف علت و سبب تألیف کتابش را ذکر نکرده و تنها به بیان زندگینامه برخی از علمای معاصرش پرداخته است. رضا کحاله نیز در تدوین کتاب خود «معجم المؤلفین» همین شیوه را در پیش گرفته؛ برای مثال در شرح حال شیخ حرزالدین آورده است: محمد بن علی نجفی مسلمی حرزالدین، فردی فاضل و استاد علم رجال بوده. ایشان صاحب کتاب «معارف الرجال» میباشد.[۸]
کتاب او، مجموعه ای وسیع از زندگینامه علما، فضلا و محققین را شامل میشود که بیشتر آنها شاگرد بزرگان حوزه میباشند؛ اساتیدی همچون: شیخ مرتضی انصاری (متوفای ۱۲۸۱ق)، شیخ محمدحسین کاظمی (متوفای ۱۳۰۸ق)، سید محمدکاظم یزدی (متوفای ۱۳۲۰ق)، شیخ محمد طه نجف (متوفای ۱۳۲ق)، میراز حسین خلیلی (متوفای ۱۳۲ق)، سید مجدد شیرازی (متوفای ۱۳۱۲ق)، شیخ علی کنی (متوفای ۱۳۰ق)، شیخ محسن خنفر (متوفای ۱۲۷۱ق) و بسیاری دیگر که ذکر نام همه آنها در این مجال نمیگنجد.
مباحث مطرح شده در کتاب «معارف الرجال» که در خلال شرح حال علماء و فقهای برجسته آمده را میتوان در عناوین و موضوعات زیر خلاصه کرد:
۱. خاندان های قدیمی نجف اشرف:
از جمله این خاندان ها میتوان به آل دعیبل، آل زایر دهام، آل خراسان یا آل صافی و آل محفوظ اشاره کرد. همچنین آل نعمه که از خانواده های معروف و سرشناس عرب در نجف بوده اند یا آل عنوز که خانواده ای محترم و قدیمی بودند و افرادی عالم، صالح و پرهیزکار در آن رشد یافتند. این خاندان همچنین تولیت آستان امیرالمؤمنین (علیه السلام) را بر عهده داشتند. شایان ذکر است منازل خاندان هایی که نام بردیم، معمولا مکانی بوده برای حل مسائل فقهی و برگزاری مجالس علمی.
۲. عالمان حافظ اخبار و احادیث:
آنچه هر پژوهشگری با مراجعه به این کتاب درمییابد، این است که مؤلف، اسامی فقها و مجتهدانی را در کتاب آورده که متن اخبار و روایات و احادیث را حفظ بودند. این مطلب به صورت واضح و آشکار در شرح حال شیخ حسن هندی (متوفای ۱۳۰۱ق)، شیخ عبدالحسین طریحی، شیخ عیسی محمدی، شیخ محسن خنفر، سید محمدکاظم یزدی، سید محمد زینی و.. . دیده میشود.[۹]
۳. نقش علما علیه استعمار انگلیس:
شیخ عبدالرضا سهلانی (متوفای ۱۳۰ق) از جمله کسانی بود که در زمان حمله انگلیسی ها با شجاعت و شهامت در خط مقدم مبارزین و مدافعین سرزمین اسلام قرار داشت. شیخ عبدالحسین مطر (متوفای ۱۳۳ق) از دیگر کسانی است که فرماندهی هزاران نفر از مردم عراق را بر ضد دشمنان بدخوی به عهده داشت. علاوه بر نام های ذکر شده، موارد دیگری نیز از بیان نقش علما در مقابله با استعمار انگلیس در این کتاب مییابیم.
. نقش علما و فقها در مقابله با هجوم وهابیون:
شیخ علی زینی (متوفای ۱۲۳ق) از کسانی بود که با شجاعت تمام، در برابر جماعت ستمگر وهابی ایستاد. مشهور است که ایشان مشغول ساخت مرقد مطهر امام علی (علیه السلام) بود و از طرف دیگر، شهر نجف درگیر هجوم ابن سعود وهابی بود. سربازان مهاجم تصمیم گرفتند که از حصار قدیمی و دیوار اولیه شهر نجف بالا بروند، اما در این هنگام مردم شهر به رهبری علمای خود اسلحه به دست گرفتند و به مقابله با آنها پرداختند. این وقایع در سال ۱۲۲۲ قمری واقع شد.
. اهتمام علمای نجف به شعر و ادب:
بیشتر علمای قرن دوازدهم اشعاری با مضامین عرفانی یا دیگر مضامین شعری میسرودند و در روزهای پنج شنبه و جمعه که درس تعطیل بود، با هم در سرودن شعر به رقابت میپرداختند.
. خدمت علمای نجف در آستان علوی:
در کتاب «معارف الرجال» میخوانیم که برخی از علما از خادمان و متولیان حرم علوی بودند؛ برای مثال در شرح حال شیخ محمدسعید اسکافی (متوفای ۱۳۲۰ق) آورده شده که پدر، پدربزرگ و همه اجداد او تولیت حرم امام علی (علیه السلام) را بر عهده داشتند. علاوه بر تولیت، عناوین دیگری نیز در این کتاب ذکر شده که تا اندازه ای مرتبط با امور حوزه علمیه میباشد.
حوزه علمیه نجف اشرف در نگاه حرزالدین
شکی نیست که حوزه علمیه نجف اشرف از بزرگ ترین حوزه های علمیه در جهان اسلام به شمار میرود. دانشگاهی اسلامی که پایه های اصلی آن را شیخ ابی جعفر محمد بن حسن طوسی (۳۸ – ۰ ه-) بنیان نهاد. ایشان – بنابر گفته شیخ آقا بزرگ طهرانی – خشت اول این حوزه را بنا نهاد و آن را تأسیس کرد و در طول دوران متمادی، شاهد بروز هزاران کتاب بوده ایم که بزرگان دین، فقهای ارزشمند، فلاسفه و متکلمین شهیر، مفسرین دانشمند، لغویون و نیز کسانی که انواع و اقسام علوم اسلامی را آموختند و در آن سرآمد گشتند، در خلق این آثار سهیم بوده اند. ۱
شیخ محمد حرزالدین در کتاب خود درباره این حوزه مبارک، عبارات ارزشمندی را بیان نموده؛ از جمله: شهر علم و فقها، شهر فقه و علما، شهر علم و فقاهت، شهر اجتهاد و مجتهدین، دارالاجتهاد، شهر علم و مهاجرت مجتهدان یا تعبیر مشهور او که نجف در رأس شهرهای جهان اسلام است، همانند مدینه منوره در عهد رسول الله (صلی الله علیه و آله). ۲
در این فصل از مباحث قصد داریم به هر آنچه وی پیرامون حوزه علمیه و مسائل مرتبط با آن نگاشته، بپردازیم اعم از این که این مطالب، مشاهدات شخص او بوده یا آن را از زبان دیگران نقل کرده است. اما حقیقتا آنچه در این کتاب مییابیم، در هیچ منبع دیگری بدین صورت یافت نمیشود و ما در این جا به طور مختصر به این مطالب میپردازیم:
۱. حکایت ملا علی کنی از شیخ انصاری:
شیخ ملا علی کنی طهرانی در سال ۱۲۲۰قمری در «کن» (اطراف تهران) متولد شد. وی عالمی مشهور، فقیهی برجسته، محققی معتمد و عادل، اهل تقوا، بسیار زاهد و پرهیزکار بود و ما با او هم دوره بودیم. شیخ علی کنی نقل میکند: من با شیخ مرتضی انصاری (ره) حدود ۲۰ سال در کربلا هم دوره بودم. شیخ انصاری از اثاث و اسباب خانه چیزی نداشت، جز عمامه ای که در تابستان شب ها بر روی آن میخوابید و زمانی که برای انجام کاری بیرون میرفت، آن را بر روی سر میگذاشت. ملا علی کنی سخن جالبی را از شیخ انصاری نقل میکند:
روزی شیخ انصاری بیمار شد و پزشک به او دستور داد تا حجامت کند. شیخ انصاری به شوخی به شخصی که قرار بود آنها را حجامت کند گفت: ابتدا ملا علی کنی را حجامت کن (عبارت عربی آن «فصد» میشود، به معنای حجامت کردن که اگر با سین خوانده شود، معنای فاسد کردن میدهد. شیخ انصاری «فصد» گفت، اما ملا علی «فسد» برداشت کرد تا عالمیت خود را در جواب به شیخ انصاری برساند.) ملا علی کنی هم در جواب گفت: اگر عالمی فاسد شود، عالَمی به فساد کشیده میشود. [۱۰]
۲. صبر در سختی معیشت:
روایت شده که ملا علی کنی، ملا علی خلیلی و شیخ عبدالحسین تهرانی در نجف درس میخواندند و هر سه در یک جا مستقر بودند و از لحاظ معیشتی در فقر شدیدی به سر میبردند. یک روز هوس کردند که غذای گرم بخورند. به همین سبب مقداری برنج خریدند و با کمک اسباب و وسایل ناچیز منزل شروع به پخت آن کردند؛ اما چراغ برای سوختن نیاز به روغن داشت و آنها قادر به خرید روغن نبودند. یکی از آنها رفت و مقداری روغن (پیه) قرض کرد و داخل چراغ انداخت. بعد از آماده شدن غذا، فقط یکی از آنها از آن غذا خورد و بقیه از خوردن آن امتناع کردند. این حالت فقر و نیاز سال ها با آنها بود، اما ایشان صبور بودند و قانع. پس از مدتی از هم جدا شدند و سرانجام این صبرشان بر تحصیل علم این شد که هر کدام از آنها در منطقه خودش مرجعی شد و به نهایت توانگری و بی نیازی رسید. ملا علی کنی و شیخ عبدالحسین تهرانی از نجف به تهران مهاجرت نمودند و ملاعلی خلیلی در نجف باقی ماند.
آری، مردان علم و دین چنین رنج ها و مشقات دنیا را تحمل کردند تا این که به مراتب بالایی در دنیا و آخرت نائل شدند و شیخ ما که شرح حال او را مینگاریم، یکی از چهار عالمی است که استادشان صاحب جواهر، شاهد وصول آنها به درجه اجتهاد میباشد؛ در حالی که صاحب جواهر هنوز مشغول تدریس بود. سه نفر دیگر ایشان عبارتند از: میرزا عبدالرحیم نهاوندی، شیخ عبدالحسین تهرانی و شیخ عبدالله نعمه العاملی.[۱۱]
۳. رونق بازار علم:
شیخ حرزالدین در شرح حال مرحوم سید مهدی حکیم (متوفای ۱۳۱۲ق) پدر عالم بزرگ اسلام سید محسن حکیم (ره) میگوید:
سید مهدی بن سید صالح بن سید احمد بن سید محمود طباطبایی حکیم نجفی، عالمی بود مجتهد، فقیهی محقق، باتقوا، عابد، پرهیزکار و موعظه گر که خطبه های اخلاقی و ارشادی را حفظ بود و گاهی اوقات آنها را در مجلس علما و بزرگان میخواند. ما نیز در برخی از جلسات موعظه او حضور داشتیم و بعد از ظهرها در یکی از مجالس گفت وگوی علمی شرکت میکردیم که در مسجد مقام امیرالمومنین (علیه السلام) – که بنا بر قول عموم در کنار «مقبره الصفا» در نجف قرار دارد- تشکیل میشد. این در حالی بود که هیچ مسجدی پیدا نمیشد که خالی از بحث و درس باشد؛ حتی صحن شریف امام علی (علیه السلام) و این به دلیل رونق بازار علم در آن دوران بود.[۱۲]
. فقهای حافظ:
در کتاب «معارف الرجال» علما و مجتهدانی را مییابیم که ملقب به لقب «حافظ» شده اند که البته این عنوان در شرح زندگی تعداد کمی از علما دیده میشود. آنچه در این بخش به آن اشاره خواهیم کرد، علما و مجتهدانی هستند که متون احادیث و روایات اهل بیت علیهم السلام را حفظ بودند و برخی از آنها نیز حافظ متون و فروع فقهی بوده اند.
الف: شیخ محسن بن شیخ محمد بن خنفر، در حدود سال ۱۱۷ قمری متولد شد. حاج میرزا حسین خلیلی نجفی نقل میکند که ایشان عالمی محقق، مسلط به علم فقه و اصول، بسیار زبردست، آگاه و پیگیر مسائل رجالی و علم حدیث و از دانشمندان زمان خویش بود. جایگاه او بالاتر و وسیع تر از آن است که کسی بتواند آن را شرح دهد. قدرت حافظه ای بی نظیر داشت و به برکت همین نعمت، توانسته بود کتاب «قانون» ابن سینا در علم پزشکی را حفظ کند و در تدریس و شرح آن استاد شده بود. همچنین همه بخش های کتاب «الوسائل فی الأخبار» شیخ حرّ عاملی را به طور مستند در حافظه داشت و علاوه بر مطالعه و فهم دقیق و عمیق مفاهیم آن، چنان تسلطی بر متن آن داشت که میدانست در چه مواضعی اشتباهاً مطلب به جای عطف با واو، با فاء عطف شده یا بالعکس!
در هر حال در قدرت و تسلط بر مسائل علمی، پدیده ای شگفت انگیز بود. در تسلط او همین بس که میتوانست برای اثبات یک حکم فقهی، به حدیثی استناد کند و چندین روز فقط به مسائل مربوط به متن و الفاظ آن حدیث بپردازد و در برخی موارد در ابتدا یک هفته کامل درباره حقیقت و مجاز، فصاحت و بلاغت الفاظ، رابطه متن با قرآن و مباحث رجالی و سند حدیث بحث میکرد و سپس به بیان استنباط فقهی خویش از آن حدیث میپرداخت و این به دلیل احاطه و تسلط فراوان او بود.[۱۳]
ب: شیخ حسن ملا العربی الهندی النجفی، فردی عالم، فاضل، باتقوا و از چهره های درخشان معاصر بود و در درس استاد کاظمی[۱۴] با ایشان هم بحث بودیم. در مباحثی که استاد بیان میکرد، بسیار نقد میزد و متون اخبار و احادیث را در ذهن داشت.[۱۵]
ج: شیخ عبدالحسین بن شیخ نعمه بن علاءالدین بن أمین الدین طریحی، عالم و فقیهی مشهور، ادیب و صاحب طبعی نیکو در شعر بود و اصول، قوانین و مقدمات شعری را رعایت میکرد و متن اخبار و احادیث و اقوال فقهای گذشته را حفظ مینمود.[۱۶]
د: شیخ عیسی بن شیخ صالح جزایری، ساکن شهر محمّره، فردی فاضل، زاهد، مورد اعتماد و عادل بود. حضور ایشان مایه آرامش جان ها و اطمینان بخش قلب ها بود. حافظ متون اخبار و احادیث و نیز سخنران و خطیبی ارشاد کننده بود.[۱۷]
شیخ محمدحسین بن شیخ حمد حلی، که به نجف هجرت کرد، شخصیتی فاضل و ادیبی کامل بود. دروس مقدماتی را در شهر حله خواند و زمانی که در نجف اقامت گزید، شروع به خواندن فقه و اصول کرد تا این که از مدرسین این دو درس شد و جماعتی از طلاب و فضلا دور او گرد آمدند. همچنین در دو کتاب «مکاسب» در فقه و «رسائل» در اصول استاد شیخ انصاری نابغه آن دوران بود. پس از گذشت مدتی، جزو علما و فقها شد. ایشان دارای نبوغی عجیب، بسیار تیزهوش و صاحب درک و فهمی عمیق و وسیع بود و بسیاری از متون اخبار و احادیث را در ذهن داشت.[۱۸]
و: سید محمدکاظم طباطبایی یزدی که گستره زعامت و رهبری وی بسیار وسیع بود؛ مخصوصا در این اواخر بزرگ ترین فقیه و تنها مرجع زمان خود شده بود و کسی به پای او نمیرسید. از لحاظ علمی و پژوهشی همچون دریایی خروشان بسیار باصلابت بود. شاخه ها و فروع فقهی و همچنین متون اخبار و احادیث را در ذهن خود حاضر داشت.[۱۹]
ز: سید محمد زینی، از راویانی بود که مسائل و فروع فقهی و برخی از متون اخبار و احادیث در ذهن او ملکه شده بود.[۲۰]
ح: شیخ جواد بن شیخ محمد تقی بیاتی نجفی، معروف به «ملا کتاب»، فردی عالم، فاضل، محقق در علم اصول، باتقوا، پرهیزکار و زاهد بود. نزد بزرگان و علمای بلندآوازه مشهور بود که شیخ به درجه اجتهاد رسیده؛ در حالی که در سنین جوانی به سر میبرد؛ چرا که ایشان صاحب اندیشه ای نافذ و درک و فهمی عمیق بود و نسبت به متون اخبار و احادیث حضور ذهن داشت. خانه اش پیوسته محل رفت و آمد علما و اهل فضل بود.[۲۱]
. ذکر طولانی تسبیح در رکوع
مرحوم شیخ محمد حرزالدین در شرح حال شیخ حسین نجف چنین نقل میکند:
چه میتوانم بگویم پیرامون کسی که یگانه زمان و سرآمد همگان بود. کسی که بزرگان به تقوا، پرهیزکاری و ادب او اعتراف کرده اند. به درجه ای از علم رسیده بود که حضور بزرگان معاصرش یعنی علمای قرن سیزدهم را تحت تأثیر خود قرار داده بود.. . نزدیک ترین مردم به سید محمد مهدی طباطبایی بود؛ تا جایی که همه امور بعد از سید طباطبایی به وی واگذار شد. تنها امام جماعت عصر خودش بود و با این که نمازش طولانی میشد و تا هفتاد ذکر در رکوع او شمرده بودند، اما با این حال بزرگان در صف اول و بقیه مردم نیز پشت سرش میایستادند و نماز میخواندند. صبر و پایداری او در برابر حوادث خارق العاده بود و برای او هیچ تفاوتی نداشت که در تندرستی و صحت کامل به سر برد یا در غم و اندوه باشد. شنیدم که حدود بیست سال پیش بینایی یکی از چشمانش را از دست داده بود، اما هیچ کس از این مطلب خبر نداشت.[۲۲]
. گفت وگوی علمی دو شخصیت برجسته
حرزالدین میگوید:
شیخ راضی نجفی، علامه و فقیه عراق یا بهتر بگوییم فقیه قرن سیزدهم بود.
شخصیتی که عالمان و پژوهشگران به خبرگی و لیاقت او اعتراف نموده اند و بزرگان و مدرسان نیز به این مسئله اقرار کرده اند. وی از همه بیشتر به زبان قرآن و سنت آگاه بود؛ چرا که در ادب، ذوق و طبع و خوی، عربی اصیل بود و دائما چه زمانی که ایستاده یا نشسته بود، چه در هنگام راه رفتن و حتی در بستر خود، به مسائل علمی میاندیشید. در ابتدای کارش مطلبی را در فقه نگاشت که از او سرقت شد و بسیاری از اهل علم و فضل به خاطر از بین رفتن این نوشته تاسف خوردند.
دو تن از افراد مورد اعتماد نقل میکنند که شیخ راضی در مجلس درس صاحب جواهر مسئله ای را به میان آورد و از صاحب جواهر سؤالی پرسید. صاحب جواهر هم پاسخ داد. سپس برای بار دوم اشکال کرد و مجددا صاحب جواهر پاسخ داد و این سؤال و جواب آن قدر ادامه داشت تا این که سرانجام مسئله روشن نشد و مشکل برطرف نگردید و حاضران آن مجلس متفرق شدند.
البته این اتفاق را به گونه دیگری نیز نقل کرده اند که: در این هنگام صاحب جواهر صدای خود را بالا میبرد و میگوید: خدایا! اگر میخواهد با دلایل و توجیهاتش مرا ساکت و حق را کتمان کند، پس او را از نجف بیرون کن. تقریبا همه متفقند که شیخ راضی در زمان حیات صاحب جواهر، به خاطر کشت و زرع خود، نجف را ترک کرد و گفت: چه کسی میگوید این به سبب دعای صاحب جواهر بوده است؟! [۲۳]
و در جایی دیگر درباره شیخ راضی میگوید:
او مؤسس و بنیان گذار فقه بود و در علم اصول، کلیات «حجیت اصل مثبت» را قبول داشت. حکایت کرده اند که روزی در مجلسی بود و صیغه عقد زنی را خواند و آن را تکرار نکرد (کاری که معمولا علما برای احتیاط میکنند و آن را سه بار میخوانند). در این هنگام شیخ انصاری هم که در آن مجلس حاضر بود، به او گفت: اگر تکرار میکردی بسیار نیکو میبود. شیخ راضی هم بلافاصله جواب داد: عقد بعد از عقد معنایی ندارد که من آن را چند بار بخوانم. با این جواب، شیخ علی خاقانی که یکی از شاگردان باتقوا و برجسته او بود، شروع به ستایش استاد نمود و او را بسیار مدح کرد. [۲۴]
۷. گفت وگو با شیخ انصاری
حرزالدین در شرح حال شیخ حسن قفطان (متوفای ۱۲۸۷ق) که یکی از شاگردان مخصوص صاحب جواهر بوده، میگوید:
حاج میرزا حسین خلیلی نقل میکند که در مجلسی در مسجد کوفه بودیم که شیخ محمدحسن صاحب جواهر و شیخ حسن قفطان در آن حضور داشتند. در این هنگام شیخ مرتضی انصاری از زیارت قبر حضرت مسلم بن عقیل بازگشت. سلام کرد و نشست. صاحب جواهر بسیار از او استقبال کرد و به او خوش امد گفت. پس از مدتی تصمیم گرفتند که شیخ حسن قفطان سؤالی از شیخ مرتضی درباره یکی از شاخه های فقه بپرسد. پس از طرح سؤال توسط شیخ حسن قفطان، شیخ انصاری پاسخ داد. سپس شیخ قفطان مطلبی را بیان کرد و مجددا شیخ انصاری پاسخ داد. بعد از آن شیخ مرتضی اشکالی را وارد کرد و این بار شیخ قفطانی جواب داد. این مباحثه تا حدود دو ساعت از شب گذشته ادامه داشت تا این که شیخ قفطان ناخواسته جمله ای درباره شیخ انصاری به کار برد که کمی تند بود و آن جمله این بود: «فرد دیگری نبود که گیر این شوشتری افتادیم». سرانجام صاحب جواهر بر آنها وارد شد و پس از مدتی که شیخ انصاری جلسه را ترک کرد، صاحب جواهر، شیخ قفطان را به سبب استفاده از این جمله سرزنش نمود. [۲۵]
۸. میرزای شیرازی و شیخ انصاری
سید محمد بن سید هاشم بن میرشجاعت علی رضوی هندی در حدود سال ۱۲۲ قمری در نجف متولد شد. عالمی مسلط به علوم مختلف، از جمله علم رجال، فقه و اصول بود. از روزگاران دور به درجه اجتهاد رسیده و در علوم عقلی و نقلی صاحب تألیفاتی بود. در عصر ما نیز به داشتن علم و فضیلت و انجام پژوهش، تحقیق و تفکر در مسائل سخت و مشکل شهرت داشت. در گفت وگو با برخی از بزرگان شنیدم، این که شیخ انصاری بعد از خودش به سید میرزا محمد برای مقام مرجعیت و تقلید اشاره کرده و به سید هندی اشاره ای ننمود، به این علت بوده که سید هندی در درس شیخ انصاری حاضر میشد و بر آنچه که شیخ اثبات میکرد، اشکالات فراوانی میگرفت و شیخ آنها را مینگاشت و جواب آن را برای شاگردانش توضیح میداد. اما میرزای شیرازی در درس و بحث بسیار کم ایراد بود و اگر هم نکته ای به ذهنش میرسید، آن را به صورت پرسش مطرح میکرد و اشکال نمی نمود.[۲۶]
۹. نکاتی پیرامون موسوعه فقهی «جواهر الکلام»
شکی نیست که کتاب جامع و کامل «جواهر الکلام» از مهم ترین متون استدلالی فقهی در قرن سیزدهم هجری میباشد. این کتاب، توضیحی کامل و دقیق از کتاب «شرایع الاسلام فی مسائل الحلال و الحرام» تألیف محقق حلی (متوفای ۷۲) میباشد. این مجموعه گران بها – همان گونه که از مرحوم شیخ محمدرضا مظفر نقل شده – از همه آثار جامع پیش از خودش، چه از لحاظ قدرت و قوت و چه از لحاظ مشتمل شدن بر اقوال علما و ادله ارائه شده آنها برتری یافت. به همین دلیل در رویکرد اهل علم، به توفیقی بی نظیر دست یافت.[۲۷] شیخ حرزالدین میگوید:
صاحب جواهر، فقیهی بزرگ، پیشوای مذهب شیعه و استاد علما و پژوهشگران در عصر خویش بود. کسی که با تألیف دانشنامه «جواهر الکلام» یا دائره المعارف فقه جعفری، دلیل روشنی بر مهارتش در علوم عقلی و نقلی ارائه نمود. شخصیتی که اساتید ما از روند رشد او این گونه گفته اند: مادرش از سادات علوی بود و فرزندش را از همان ابتدا، کودکی باهوش میدانست. او از اوایل قرن سیزدهم هجری یادگیری علوم را آغاز کرد تا این که صاحب فضل و فضیلت شد و توانست کتاب جواهر را تالیف کند. از جمله کتاب هایی که وی به عنوان مصدر در علم فقه از آنها کمک گرفت میتوان: «المدارک و المسالک»، «مفتاح الکرامه» و «جامع المقاصد» را نام برد.
برخی از نوادگان ایشان که خود از افراد برجسته میباشند، درباره او میگویند که وی تصمیم گرفته بود کتاب «القواعد» را شرح کند، اما هنوز صفحه ای بیش از آن را شرح نکرده بود که اجل مهلتش نداد و دار فانی را وداع گفت. همچنین برخی از اساتید نقل میکنند که مؤلف «جواهر الکلام» تصمیم نداشت کتاب «شرایع» را شرح کند. ایشان تنها میخواست نظر فقها را در مسائل فقهی جمع آوری و آنها را برای مراجعه خود به این نظرات گردآوری کند؛ اما برخی از شاگردان ایشان این دست نوشته ها را تصحیح و پیش نویسی از کتاب را آماده نمودند و این در حالی بود که دست خط ایشان بسیار ناخوانا بود. از جمله کسانی که به کار تصحیح آن پرداخت، شاگردش شیخ حسن قفطان سعدی بود. مسؤولیت نسخه برداری از کتاب به دست شیخ محمد خماسی بود. برخی
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 