پاورپوینت کامل مدارس نجف اشرف ۷۹ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل مدارس نجف اشرف ۷۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مدارس نجف اشرف ۷۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل مدارس نجف اشرف ۷۹ اسلاید در PowerPoint :

پیش‌درآمد

دور از واقع نیست که بگوییم وجود اولین مدرسه، مقارن با شروع تعلیم و تعلّم بوده؛ هرچند این مدرسه، محل یا ساختمان مخصوصى به این نام نداشته است. همین که چند نفر دور هم جمع مى‌شدند و هدفشان یادگیرى و مباحثه علمى و شنیدن پند استاد بود، همان‌جا مبدل به مدرسه‌اى مى‌شد. این اجتماع ساده مى‌توانست در هر جایى باشد؛ از بازار گرفته تا صحن مطهر علوى یا مساجد شهر و مساجدى که فاصله چندانى با شهر نداشت؛ مثل مسجد کوفه؛ مسجدى که در شهرت و فضیلت، کمتر از مسجد پیامبر (ص) در مدینه نیست. مسجدى که این ظرفیت را داشت که زادگاه اندیشه‌هاى جدید و نوآورى در عرصه علم باشد و سرآمدانى در علوم و فنون مختلف از آن برخیزند و مبدأ تغییر و تحول باشد.

از همین کلاس‌ها و مدرسه‌هاى ساده و بى‌آلایش بود که نهضت‌هاى فکرى شکل مى‌گرفت و آیندگان و وارثان علم و تقوا مى‌توانستند میو شیرین این شجره طیّبه را بچینند.

پیشینه علم؛ مدارس در ابتداى راه

در گذشته‌هاى دور، در بیرون شهر کوفه، مدرسه‌اى سُریانى‌الاصل به نام «عاقولا» وجود داشت که تا دوره رومانى‌ها به حیات خویش ادامه داد. در این مدرسه درس‌هایى با مبانى و اصول یونانى نیز تدریس مى‌شد، تا این‌که این مدرسه در گذر روزگار به افول گرایید و ستاره‌اى به نام «حیره» در یک فرسخى‌اش با پرتوافشانى بیشترى طلوع کرد و چهره درخشانى را در دست‌یابى به مدارج عالى علوم به همگان نشان داد.

حیره نیز چند صباحى مرکزیّت علمى خود را حفظ کرد و سپس این مرکزیت به کوفه منتقل شد و پس از مدتى نجف اشرف تبدیل به قطب دانش و دانشوران گشت. این‌که کوفه چگونه توانست به این مقام علمى نایل شود پاسخى روشن دارد: حضور امیرمؤمنان على (ع) در این شهر و به‌خصوصً استقرار حضرت در مسجد کوفه تداعى کنند «أنا مدینهالعلم و على بابها» شد؛ متفاوت از آنچه حاکمان و سلاطین انجام مى‌دهند که چون وارد هر شهرى مى‌شوند، ابتدا به سراغ قصرها و کاخ‌هاى آن مى‌روند.

امیرمؤمنان (ع) مسجد کوفه را مصلّاى خویش و در عین حال به مثابه مدرسه‌اى قرار داد که مى‌توانست در آن به تعلیم و تربیت یارانش بپردازد و در ضمن در اختلافات میان مردم در همین مسجد قضاوت نماید. شخصیت‌هاى بزرگى چون ابوالأسود دُؤَلى و عبدالله بن عباس در این مدرسه رشد یافتند.

پس از امیرمؤمنان (ع) ، فرزندان و نوادگان مکرّم آن حضرت تا زمان امام صادق (ع) در این مدرسه حضور فعال داشتند. امام صادق (ع) در مدت کوتاهى که در کوفه حضور داشتند، ادامه دهنده این مسیر بودند. «ابوعباس بن عقده همدانى کوفى» کتابى در شرح حال شاگردان امام صادق (ع) نگاشت و تعداد ایشان را تا چهارهزار تن تخمین زد.[۱]

اگر گستره و تنوّع اسلامى در کوفه و شهرتى که این خطّه از سرزمین عراق در پیدایش فنون ادبى یافت را بشناسیم، جایگاه و ارزش چنین مدرسه‌اى که به نجف اشرف منتقل شد تا اندازه زیادى روشن مى‌شود؛ هرچند مدرسه‌اى که در کوفه به بلوغ فکرى خود رسیده بود، قابل مقایسه با مدارس عصر جدید و فناورى امروز نیست، ولى در روزگار خود، از طراز بالایى برخوردار بود.

مدارس در فراز و نشیب

پس از مدتى فضاهاى مخصوص درس و تعلیم و تعلّم شکل گرفت. بناهایى شامل چند اتاق و حجره که برخى از آنها محلّى براى سکونت جویندگان علم نیز تدارک دیده بودند. این مدارس با وقف و اموال وقفى اداره مى‌شد و از آن‌جا که تکیه‌شان بر همین موقوفات بود، با از بین رفتن موقوفات، منبع درآمد دیگرى براى این مدارس نبود و از طرفى کمتر کسى یافت مى‌شد که تبرّعى براى این مدارس هزینه کند. در نتیجه، این‌گونه مدارس کم‌کم متروکه و فراموش شده و سرانجام به تلّى از خاک مبدّل مى‌شد و زمینش به تصرّف اشخاص حقیقى و حقوقى درمى‌آمد و چون مساحت دقیق آنها ثبت و ضبط نشده بود، کسى هم از آن اطلاع نداشت.

شواهد نشان مى‌دهد که بسیارى از مدارس در نجف اشرف به همین شکل از بین رفته‌اند. یکى از این شواهد، سفرنامه‌هایى است که به دست ما رسیده؛ از جمله سفرنامه «ابن بطوطه» که از بهترین نمونه‌هاست. ابن‌بطوطه گردشگر مسلمان معروف مراکشى در سال ۷۳۷ هجرى سفرى به نجف اشرف داشته است. او مشاهداتش از یک مدرسه دینى را این‌گونه بازگو مى‌کند:

از یکى از درب‌هاى حرم على بن ابى‌طالب (ع) که معروف به «باب قبله» است، به مدرسه بزرگى وارد مى‌شویم. معمولاً مهمانانى که به این مدرسه مى‌آیند، تا سه روز مى‌توانند در آن اقامت کنند. در این مدرسه طلّاب شیعه سکونت دارند. آنان از میهمانان در طول این سه روز با نان و گوشت و خرما پذیرایى مى‌کنند.[۲]

البته از این مدرسه‌اى که ابن‌بطوطه در سفرنامه خویش از آن یاد مى‌کند، اکنون اثرى باقى نمانده است. این سفرنامه و امثال آن به ما مى‌گویند که در آن روزگار چه‌ها بوده که اکنون نیست؛ مانند این‌که مدرسه‌اى در باب قبله حرم علوى بوده که درى مشترک با حرم داشته و امروز اثرى از آن نیست. البته برخى مدارس به همین اندازه هم نامى یا توصیفى از آنها وجود ندارد. زمین بسیارى از این مدارس گمنام، دانسته یا ندانسته، به خانه‌ها، مساجد، حسینیه‌ها و یا مدارس دیگر یا محلى براى عبور و مرور تبدیل شد. مدرسه‌اى که ابن‌بطوطه توصیفش مى‌کند، به گفته زین‌العابدین شیروانى به دستور «سلطان‌محمد خدابنده» که توسط «علّامه حلّى» شیعه شده بود، ساخته و با مدیریّت فرزندش «ابوسعید» اداره مى‌شد.

در گذر تاریخ، نام مدارس بیشترى را مى‌توان در کتاب‌ها دید؛ گویا مؤلفین آنها به اهمیّت تاریخ‌نگارى و دیباچه‌نویسى از اماکن مهمّ و مدارس پى برده بودند. تاریخچه برخى از این مدارس نیز فقط در صندوقچه اسرار سینه‌ها بوده و به ما رسیده است. مدارس جدیدى هم ساخته شده و مى‌شوند که تاریخ فرهنگ نجف اشرف هنوز مجال پرداختن به آنها را نیافته است.

مدیریت اقتصاد مدارس

گفتیم که تمام مدارس دینى نجف، چه مدارس قدیم و چه جدید، توسط موقوفات اداره مى‌شود. سازمان‌هایى مخصوص به این کار وجود دارند که اوقاف مردم را در جاى درست و مورد نیاز هزینه مى‌کنند. از آن‌جا که هزینه مدارس از اموال وقفى تأمین مى‌شود، ممکن است واقفین براى مدرسه یا زمینى که قرار است در آن مدرسه‌اى احداث شود یا براى استفاده کنندگان، شروطى وضع کنند و مطابق با این شرایط، طلّاب در مدرسه مورد نظر پذیرفته و اسکان داده مى‌شوند.

غالب ساکنین و حجره‌داران این مدارس، از طلّاب غیربومى‌اند که براى تحصیل و رسیدن به مدارج عالى علم و تقوا به این شهر آمده‌اند. طلّابى از هند، تبّت، افغانستان، پاکستان، ایران، قفقاز، از قاره آفریقا تا آمریکا و طبعاّ از شهرهاى دیگر عراق. آنان ده‌ها سال از جوانى و عمر خویش را صرف درس و بحث مى‌کنند تا وقتى به شهرهاى خویش بازمى‌گردند، دست خالى نباشند و دست‌کم اجازه اجتهادى از مراجع معظّم دریافت کنند.

پس از پذیرش طلبه در مدرسه، حجره‌اى در اختیارش گذاشته مى‌شود. این حجره‌ها در برخى مدارس کمترین امکانات را دارند؛ مثل برخوردارى از برق و زیرانداز. مدرسه نیز این توان را دارد که هر ماه یا در مناسبت‌هاى عید، هدایایى نقدى به طلبه‌هاى خود بدهد. البته برخى مدارس حتى این حدّاقل‌ها را نیز ندارند. این تفاوت، بسته به منبع مالى مدرسه است. گاهى براى یک مدرسه موقوفات متعدّدى وجود دارد و طبعاً بهتر مى‌توانند به طلبه‌هاى خود رسیدگى کنند. مدارسى هم هستند که حتّى یک موقوفه مستقل ندارند و با یک یا چند مدرسه دیگر، تنها در یک موقوفه مشترکند و در وضعیت سخت‌ترى به سر مى‌برند. سماوى در این‌باره مى‌گوید:

فَبَعضُها تکونُ ذاتَ راتب

یعنى: برخى مدارس وضع مالى خوبى دارند و در هر ماه شهریه‌اى به همه طلبه‌هایش مى‌دهند و در برخى دیگر فقط جمعه‌ها غذایى پیدا مى‌شود و در بقیه روزها سفره‌ها خالى‌است!

در برخى مدارس، طلّاب سهمیّه روزانه نان دارند که هر روز آن را از نانوایى مى‌گیرند. مقدار شهریه‌اى که طلبه مى‌گیرد، به چند عامل وابسته است: میزان تحصیلات، متأهل و مجرّد بودن و مهم‌تر از همه میزان منابع مالى مدرسه و دفاتر مراجع تقلید. [۳]

برخى از طلّابى که به نجف مى‌آیند، وضع اقتصادى خوبى دارند و همه آنچه که نیاز دارند را به همراه مى‌آورند. از حجره‌هاى مدارس استفاده نمى‌کنند؛ بلکه خانه مستقل اجاره مى‌کنند و اگر متأهل باشند، با خانواده به نجف مى‌آیند و با دست باز خرج مى‌کنند و شائبه‌اى از احتیاج در ایشان دیده نمى‌شود. این طلّاب پدرانى دارند که با کمال سخاوت مخارج ایشان و بلکه اضافه بر آن را تقبّل مى‌کنند. امّا این گروه از طلاب مشکلى نیز دارند، و آن مهمانى‌هاى وقت و بى‌وقت و غیرضرورى که مانع بزرگى در راه درس خواندن و تحقیق است. از این رو اوقات روز را غالباً بیرون از منزل و در کلاس‌هاى درس و مباحثه به سر مى‌کنند و شب‌هنگام، دیروقت به منزل بازمى‌گردند. برخى طلّاب ایرانى و آذربایجانى که وضع مالى خوبى دارند، چنین زندگى مى‌کنند.

حجره

حجره نیز عرفاً براى استراحت و صرف غذاست و براى درس و بحث از حجرات بیرون مى‌آیند. غالب طلّابى که در مدرسه حجره دارند، مجرّدند. برخى از طلّاب بومى نیز ممکن است در مدرسه داراى حُجره باشند؛ مانند آنهایى که نمى‌توانند در منزل، فضاى مناسب و آرامى براى تحقیق و مطالعه فراهم کنند. در میان این طلّاب بومى، هم مجرّدها حضور دارند و هم متأهلین.

بیشتر مدارس نجف متشکل از طلّاب بومى و غیر بومى است، ولى تعدادى از مدرسه نیز وجود دارد که مخصوص طلّاب شهرستانى است؛ مثل مدرسه ایروانى که براى طلّاب ترک‌زبان و مدرسه عاملیین که براى طلّاب لبنانى و مدرسه هندى که براى طلّاب هندوستانى است.

استاد در انتخاب مَدرس آزاد است؛ فقط باید جایى باشد که در شأن درس و تدریس و مباحثه باشد. طلّاب از همان «ابتدا» در انتخاب استاد نیز آزادند و این آزادى تا سطوح عالى و دروس خارج ادامه دارد.

طلّاب یک مدرسه لزوماً در یک سطح علمى نیستند. برخى در مراحل ابتدایى و برخى در درجه اجتهادند، اما برادرانه در کنار یکدیگر زندگى مى‌کنند. حتى ممکن است مدرسه‌اى که مثلاً شصت حجره دارد، شصت طلبه با سطوح علمى متفاوت داشته باشد.

به تمام طلّاب یک مدرسه، یک کلید درب اصلى مدرسه داده مى‌شود تا در رفت و آمد در هر ساعتى از شبانه‌روز آزاد باشند. معمولاً طلاب پس از بسته شدن درهاى حرم علوى به مدرسه بازمى‌گردند، ولى با این حال چراغ بیشتر حجره‌ها تا پاسى از شب روشن است.

غالب طلبه‌هاى غیربومى غذاى‌شان را در حجره آماده مى‌کنند؛ غذایى شامل نان و خرما و شیر. گاهى نیز چند روز بر برخى از ایشان مى‌گذرد، بدون این‌که یک وعده غذاى کامل مصرف کرده باشند.

دکتر زکى مبارک که در جمعیّت « رابط عالمیّه » نجف اشرف سخنرانى مى‌کرد، به این موضوع اشاره نمود و گفت که خودش سابقه زندگى طلبگى در نجف اشرف را داشته و چه بسیار پیش مى‌آمد که حتّى براى یک قرص نان تازه پولى نداشت و به دنبال نان خشکى مى‌گشت که بلکه پیدا کند یا نکند! دکتر زکى قسم یاد کرد که بارها بر اثر شکستن نان‌هاى خشک، انگشتان دستش به سختى جراحت برداشته! ولى با این حال درس و بحث و مطالعه‌اش را رها نکرد.

تعطیلات و اوقات فراغت

مدارس دو روز در هفته یعنى پنج‌شنبه و جمعه تعطیل است. تعطیلات مناسبتى هم به این دو روز اضافه مى‌شود. طلّاب سعى مى‌کنند این فرصت را در تفریحات سالم و مفرّح سپرى کنند. سفر به باغ‌ها و بوستان‌هاى اطراف و نشستن دور یکدیگر و به مشاعره پرداختن، صرف چاى و گفت‌وگو درباره معضلات و طرح معمّاهاى ادبى و اشعار را به بحث گذاشتن، از جمله این سرگرمى‌هاست. گاهى نیز به دور از چشم مردم کوچه و بازار، تنى به آب مى‌زنند و شنا مى‌کردند. برخى طلاب به سبب مداومت بر شنا کردن، به مهارت‌هاى بالایى در این رشته ورزشى مى‌رسیدند. برخى نیز به مسابقه دو و تیراندازى مى‌پرداختند، امّا توجه داشتند که مردم آنها را در حال بالا و پایین پریدن نبینند؛ چون این را مخالف شأن طلبگى مى‌دانستند.

برخى از طلّاب نیز که از تقدّس و معنویت بیشترى برخوردار بودند، به‌صورت پیاده به مشاهد مشرّفه مى‌رفتند که علاوه بر فعالیّت جسمى، فعالیت روحى هم بود. فاصله هشتاد کیلومترى نجف – کربلا را پیاده مى‌پیمودند و در این سفر دو روزه، تنها مقدارى نان و خرما به همراه داشتند. چون به کربلا مى‌رسیدند، دوستانشان در حوزه کربلا به گرمى از ایشان استقبال و پذیرایى مى‌کردند و آن‌هنگام که طلاب کربلایى به نجف مى‌رفتند، به ح

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.