پاورپوینت کامل فضایل و کرامات امام جواد (ع) به روایت اهل سنت ۷۷ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل فضایل و کرامات امام جواد (ع) به روایت اهل سنت ۷۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل فضایل و کرامات امام جواد (ع) به روایت اهل سنت ۷۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل فضایل و کرامات امام جواد (ع) به روایت اهل سنت ۷۷ اسلاید در PowerPoint :
سرآغاز
۱). محمد بن طلحه شافعی، مطالب السؤول، ص ۳۰۳و۳۰.
۲). سبط بن جوزی حنفی، تذکره الخواص، ص ۳۲۱.
۳. عمر بن شجاع الدین موصلی شافعی (۰):
آن حضرت نهمین امام می باشد که به تسدید الهی سخن می گفت و موصوف به علم و هدایت گری بوده و فضایل و مناقب ایشان در بین مردم انتشار داشت. ایشان شخصیتی کاملا مقبول و امین بوده است. او وارث پیامبران و محصول الطاف الهی است. ایشان بر قله رفیع علم و بردباری قرار داشت. او صاحب منطقی بلیغ و رسا و گفتاری فصیح بود. ایشان به حق، جواد و بخشنده بود. او دارای چنان عقل و درکی بود که همه را مبهوت خود کرده بود. عالی ترین مضامین روایی از آن حضرت وارد شده و در مناقب و سجایا نیز بالاترین نشانه و جایگاه را دارد.
. شمس الدین احمد بن خلّکان شافعی (۸۱):
ابوجعفر محمد بن علی.. . معروف به «جواد»، یکی از دوازده امام شیعیان می باشد.. . ایشان از پدران خود تا به علی بن ابی طالب رضی الله عنه به صورت مسند روایت نقل می کرد.. . از ایشان حکایات و اخبار بسیاری نقل شده است.. . ایشان نزد جدّ خود موسی بن جعفر رضی الله عنهم در مقبره قریش (در کاظمین) به خاک سپرده شد.
. نورالدین عبدالرحمن جامی حنفی (۸۹۸):
وی امام نهم است.. . و از کمال علم و فضل و ادب که داشت، با کمی سن، مأمون شیفته وی شد و دختر خود ام الفضل را به همسری ایشان درآورد.
. میر محمد بن سید برهان الدین خواند شاه، معروف به «میرخواند حنفی» (۹۰۳):
کمال و فضل و علم و ادب و حکمت امام جواد به مرتبه ای بوده که هیچ کس را از اعاظم سادات، آن مرتبه نبوده و لهذا مأمون شیفته او شده، دختر خود ام الفضل را به وی داد.
۷. غیاث الدین بن همام الدین حنفی، معروف به «خواند میر» (۹۲) در مقاطع گوناگونی در شرح حال امام، آن حضرت را با القابی چون «امام عالی نژاد» و «پسندیده صفات» توصیف کرده و در احوالات و فضایل امام چنین می گوید:
در اوایل ایام صبی و مبادی اَوان نشو و نما شمایم امامت و سروری از صادرات افعال آن غنچه گلبن نبوت در دمیدن بود و نسایم کرامت و دین پروری از واردات احوال آن نهال گلشن فتوت در وزیدن. رخسار فایز الانوارش سپهر علم و دانش را آفتابی بود از افق دودمان مصطفوی، طالع گردیده و قامت موفور الاستقامتش گلزار مجد و معالی را شجره بود بر جویبار خاندان مرتضوی. بالا کشیده دلایل امامتش به موجب نص آباء نامدارش در غایت ظهور و امارات جلالتش در کتب متقدمین و متأخرین باقلام اهتمام مسطور.
۱). عمر بن شجاع الدین موصلی شافعی، النعیم المقیم لعتره النبأ العظیم، ص ۱۱و ۱۲.
۲). ابن خلکان شافعی، وفیات الاعیان، ج، ص ۱۷.
۳). عبدالرحمن جامی، شواهد النبوه، ص ۳۹۲ تا ۳۹.
). میرخواند شافعی، تاریخ روضه الصفا ج۳، ص ۳.
). میرخواند شافعی، تاریخ حبیب السیر، ج۲، ص ۹۱.
امام تقی نقی جواد
فطانت نهادِ کرامت نزاد
ز صُلب شریف علی الرضا
ز اولاد دین پرور مرتضی
گل سوری بوستان رسول
نهال ثمربخش باغ بتول
به فضل کرم آنچنان شهره گشت
که صیتش ز اوج فلک درگذشت
ز حد بود بیرون کرامات او
ز حصر است افزون مقامات او
۸. شمس الدین محمد بن طولون دمشقی حنفی ( ۹۳):
ابوجعفر محمد بن علی.. . معروف به جواد، یکی از دوازده امام شیعیان می باشد.. . ایشان از پدران خود تا به علی بن ابی طالب رضی الله عنه به صورت مسند روایت نقل می کرد.. . از ایشان حکایت و اخبار بسیاری نقل شده است. ایشان نزد جدّ خود موسی بن جعفر رضی الله عنهم در مقبره قریش (در کاظمین) به خاک سپرده شدند. [i]
۹. احمد بن یوسف قرمانی دمشقی (۱۰۱۹ ق) فصلی را در مناقب امام جواد (ع) می گشاید تحت عنوان:
«فی ذکر من ظهرت کراماته من لیله المیلاد الامام محمد بن علی الجواد رضی الله عنه» که از کرامات امام جواد در شب میلاد آن حضرت حکایت می کند و در مناقب آن حضرت نیز چنین می گوید:
اما مناقب آن حضرت، زمانه به ایشان مهلت نداده و قضا و قدر الهی بر این بود که ایشان عمر بسیاری نداشته باشند؛ اما با این حال خداوند متعال ایشان را به منقبتی شریف و نشانه ای آشکار اختصاص داده و.. .
و سپس به نقل جریان امام جواد (ع) و بازگشت مأمون از شکار و حاضرجوابی آن حضرت اشاره می کند. [ii]
۱۰. مولوی عبدالفتاح بن محمد بن نعمان هندی حنفی (۱۰۹ ق):
امام محمد بن علی جواد.. . آن حضرت دارای کرامات و کارهای خارق العاده ای در همان دوران کودکی بوده است. [iii]
۱۱. عبدالله بن محمد بن عامر شبراوی شافعی (۱۱۷۲ ق) درباره فرزندان امام رضا (ع) می گوید:
کرامات آن حضرت رضی الله عنه بسیار و مناقبش مشهور می باشد. [iv]
۱۲. عباس بن علی بن نورالدین مکی حسینی موسوی شافعی (۱۱۸۰ق):
ابوجعفر امام محمد جواد، فرزند علی بن موسی الرضا علیهم السلام، باقی دودمان ایشان مانند خورشید آشکارمی باشد. ایشان یکی از دوازده امام می باشد.. . ایشان از پدرانش تا علی بن ابی طالب به صورت مسند حدیث نقل می کرد.. . اخبار ایشان بسیار و مشهور می باشد.. . فضایل آن حضرت قابل شمارش نیست.[v]
۱۳. مؤمن بن حسن شبلنجی شافعی (۱۲۹۸ق) با تکرار کلام محمد بن طلحه شافعی از امام تجلیل و به بزرگی یاد کرده و می گوید:
گرچه آن حضرت کم سن و سال بودند، ولی والامقام و خوشنام بودند و مناقب آن حضرت رضی الله عنه بسیار می باشد. [vi]
۱. یوسف بن اسماعیل نبهانی شافعی (۱۳۰ق):
محمد جواد، فرزند علی بن موسی الرضا یکی از بزرگان ائمه و روشنگران امت از سادات اهل بیت می باشد.. . خداوند متعال از وی و پدران پاک و نسل هایش راضی و خوشنود باشد و ما را از برکات آنها بهره مند سازد. [vii]
۱. سید محمدطاهر هاشمی شافعی (۱۱۲ق) وی نیز مناقب و فضایل امام جواد (ع) را با عنوان
«مناقب و فضایل حضرت امام محمد الجواد التقی سلام الله تعالی علیه و علی آبائه الکرام» در کتاب خود نقل می کند. [viii]
۱. دکتر عبدالسلام ترمانینی:
امام محمد جواد، فرزند علی بن موسی الرضا، ملقب به جواد، نهمین امام از امامان شیعه می باشد. ایشان بسیار باهوش، سخنور و حاضرجواب بود. [ix]
۱۷. خیرالدین زرکلی:
محمد فرزند علی بن موسی الرضا طالبی هاشمی، قریشی، ابوجعفر، ملقب به «جواد» نهمین امام از امامان شیعه می باشد. ایشان همانند نیاکان خود والامقام و جایگاهی رفیع داشت. آن حضرت بسیار باهوش سخنور و حاضر جواب بود. [x]
گوشه ای از فضایل و کرامات امام جواد (ع)
۱. حاضر جوابی امام
نقل است که یک سال پس از شهادت امام رضا (ع) به دست مأمون، روزی مأمون برای شکار به بیرون از بغداد می رفت. در راه کودکانی را دید که مشغول بازی بودند و امام جواد (ع) که در آن زمان نه سال داشتند، در میان آن کودکان بودند. کاروان مأمون از آن راه عبور کرده، در این حال همه کودکان فرار کردند و فقط محمد جواد (ع) بر جای خود ایستاد. مأمون نگاهی به وی کرد و گفت: چه چیزی باعث شد که مانند دوستانت نگریزی؟ ایشان به سرعت پاسخ دادند: «راه تو وسیع بود و من راه تو را تنگ نکرده بودم و جرمی نیز مرتکب نشده بودم تا از تو بترسم، و من به تو حُسن ظن دارم به کسی که گناهی ندارد، ضرر نمی رسانی.» کلام متین امام، مأمون را شگفت زده کرد؛ پس از ایشان پرسید: نام تو چیست و پدرت کیست؟ فرمود: محمد بن علی الرضا. مأمون وی را احترام نمود و سوار بر مرکب کرد تا به مقصد برساند. در میان راه حیوانی نظر مأمون را جلب کرد و باز شکاری اش را در پی آن رها کرد. باز مدتی ناپدید شد و چون بازگشت، ماهی کوچکی در منقار داشت. مأمون از مشاهده آن در شگفت شد و ماهی را در کف دست گرفت و خطاب به امام جواد (ع) گفت: در دست من چیست؟ حضرت فرمود: حق تعالی دریایی چند خلق کرده است که ابر از آن دریاها بلند می شود و ماهیان کوچک بالا می روند و بازهای پادشاهان آنها را شکار می کنند و پادشاهان آن را در کف می گیرند و سلاله نبوت را با آن می آزمایند. شگفتی مأمون از این جواب افزون شد و گفت: حقاً که تو فرزند امام رضا هستی. [xi]
محمد بن طلحه شافعی با شگفتی، این جریان را بهترین دلیل و گواه بر عظمت امام جواد (ع) دانسته و پیش از نقل آن می گوید:
خداوند عزّ وجلّ آن حضرت را به منقبتی درخشان در آسمان عظمت اختصاص داد؛ منقبتی که شعاع انوارش همه جا را فرا گرفته و برای اهل معرفت ارزش آن آشکار شده و این منقبت هرچند از نظر حجم کوچک است، ولی از نظر معنا و دلالت بسیار پر معنا و عمیق می باشد. [xii]
و پس از نقل این جریان چنین می گوید:
این جریان، خود به تنهایی دارای دلالات و معانی عمیق می باشد که برای به تصویر کشیدن عظمت و مقام امام، همین منقبت کافی است.
ابن صباغ مالکی و شبلنجی شافعی نیز تصریح می کنند که مأمون پس از این جریان، مات و مبهوت عظمت آن حضرت بود؛ چراکه در این جریان، مقام علمی و فضل و کمال و عقل و زیرکی و نشانه هایی از امامت آن حضرت با آن که کم سن و سال بودند، برای مأمون آشکار شد. [xiii]
شبراوی شافعی می گوید:
مأمون پس از این جریان، آن حضرت را نزد خود برده و محبت بسیار کرده و از ایشان بسیار تجلیل و تکریم می کرد و پیوسته او را مورد توجه قرار می داد؛ چراکه برای وی برکات و مکاشفات و کرامات آن حضرت ظاهر شده بود. [xiv]
قرمانی دمشقی نیز می گوید: «خداوند امام جواد (ع) را به فضیلتی شریف و علامتی والا مخصوص کرد» و سپس به نقل جریان حاضرجوابی امام اشاره می کند. [xv]
۲. مناظره امام با یحیی بن أکثم
هنگامی که بنی عباس با ازدواج امام جواد (ع) با دختر مأمون مخالفت کردند، مأمون مجلس مناظره ای ترتیب داد و در آن جا قرار شد اگر امام جواد (ع) نتوانست به سؤالات یحیی بن أکثم پاسخ دهد، مأمون از این ازدواج صرف نظر کند. بزرگان بنی عباس به ابن اکثم وعده دادند که هر چه بخواهد، به وی می دهند، به این شرط که امام جواد (ع) را مغلوب و خجالت زده کند.
روز مناظره فرا رسید و مأمون و اطرافیان آماده مراسم بودند. مأمون دستور داد تا جایگاهی خاص برای امام جواد (ع) آماده سازند. یحیی بن اکثم سؤالاتی از امام پرسید و امام به نیکویی به آنها پاسخ داد. یحیی بن اکثم با لحن تحقیرآمیز امام را مورد خطاب قرار داد و گفت:
«یسئل فإن کان عندی جوابٌ اجبتُ به و إلّا إستفدتُ الجواب والله اسئل أن یرشدنی للصواب.» امام جواد (ع) از وی پرسید: نظر تو درباره مردی که در اول روز به زن نامحرم نگاه شهوت آمیز می کند و این نگاه حرام می باشد؛ وقتی که ظهر بشود، بر وی حلال می شود؛ وقتی که خورشید زوال کند، بر وی حرام می شود؛ وقتی که عصر می شود، بر وی حلال می شود؛ وقتی که خورشید غروب می کند، بر وی حرام می شود؛ وقتی که عشاء می شود، بر وی حلال می شود؛ وقتی که شب به نیمه می رسد، بر وی حرام می شود؛ وقتی که طلوع فجر می شود، بر وی حلال می شود، چگونه این زن بر این مرد حلال و حرام شده است؟ یحیی بن اکثم با حالت تکبر گفت: نمی دانم. امام در پاسخ فرمود: «آن زن، کنیز می باشد که اول روز نامحرم است، اما وقتی که نزدیک ظهر شد، آن را از صاحبش می خرد و برای وی حلال می شود. هنگام ظهر آن را آزاد می کند، پس برای وی حرام می شود. وقتی که عصر می شود با وی ازدواج می کند، پس بر وی حلال می شود. وقتی که مغرب می شود، وی را ظِهار کرده، پس بر وی حرام می شود، هنگام عشاء کفاره ظهار خود را می پردازد، پس کنیز بر وی حلال می شود. وقتی که پاسی از شب می گذرد، وی را یک طلاقه می کند، پس بر وی حرام می شود و هنگام طلوع فجر به زن رجوع کرده، پس بر وی حلال می شود».
مأمون پس از شنیدن پاسخ امام خطاب به حاضرین جلسه گفت:
«هل فیکم أحدٌ یستحضر أن یجیب عن هذه المسأله بمثل هذا الجواب؟» در پاسخ گفتند:
«ذلک فضل الله یؤتیه من یشاء.» سپس مأمون در پاسخ کسانی که منکر علم و فضیلت امام جواد (ع) بودند گفت:
«قد عرفتم ألان ما تنکرون» پس از این سؤال و جواب، آثار سرافکندگی و پریشانی در صورت قاضی یحیی بن اکثم به گونه ای نمایان شد که توجه تمام اهل مجلس را به خود جلب کرد. ۱
قضیه امام جواد (ع) و یحیی بن أکثم در بسیاری از محافل علمی نقل شده است، ولی اگر بخواهیم به ع
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 