پاورپوینت کامل حرکت فرهنگی و ادبی در کربلا ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل حرکت فرهنگی و ادبی در کربلا ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل حرکت فرهنگی و ادبی در کربلا ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل حرکت فرهنگی و ادبی در کربلا ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :
۱۲۵
مترجم: حسین ریحانی
مقدمه
کربلا از گذشته دور مرکز گسترش فکر و تمدّن اسلامی بوده است. این شهر مقدّس سهم عمده ای در شکل گیری نهضتی ادَبی و حرکتی جدید فرهنگی در کشور عراق و حتّی دیگر کشورهای عربی داشته است. این سرزمین کمک بسیاری به پیشرفت آداب و فنون و رسم و عرفیات عرب نموده و از طرفی نقش بارزی در حفظ کیان ادبیات و زبان عربی ایفا کرده است.
طبقات دانشمندان و مفسّرین و حلقه های درسی و جَلسات دروس قرآن و حدیث و فقه و وجود کتابخانه های بزرگ و بازارهای کتاب به این تاریخِ سراسر پُرافتخار شهادت می دهد. هزاران کتاب و مقاله تألیف یا ترجمه شده، دلیل دیگری بر این مدّعاست. شیخ «عبدالمولی طُریحی» در شماره ای از مجلّه «المرشد» که در سال ۱۹۲۷ م در بغداد منتشر می شد، می نویسد: شهر مقدّس کربلا در دوره صفوی ها در قرن دهم قمری و پس از آن مشغول به یک نهضت ادَبی و کعبه آمال دانشمندان زبان و ادبیات عرب بوده و به همین جهت تعداد بسیاری از طالبان علم از هر کوی و برزن به سوی این شهر سرازیر شدند. از طرفی انتخاب کربلا جدا از علاقه ای که به علم وجود دارد، به خاطر انتساب این سرزمین به اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) و برای رسیدن به رحمت و رضوان پروردگار و تبرّک جستن به مرقد حسین بن علی (ع) است.
ادیب برجسته «شیخ محمدعلی یعقوبی» می نویسد: کربلای مقدّس مبدّل به یک دارالهجره برای جویندگان علوم و معارف دینی شده است. این شهر مجتهدین بزرگی همچون علّامه ابوالفتح سید نصرالله حائری فائزی به خود دیده است؛ صاحب کتاب «المواقف المشهوره» که در باب نادرشاه از نجف اشرف آن هم در معیت علما به نگارش درآمده است. . . من خود نیز سختی هایی در راه تحصیل علم در این شهر متحمّل شدم و لَختی از زمان را در این سرزمین گذرانده ام. [۱]
از دیگر بزرگانِ این شهر می توان از «شیخ یوسف بحرانی» صاحب موسوعه فقهی حدیثی «حدائق» (م ۱۱۸۶ ق)، «آقا باقر حائری» ملقّب به «وحید» (م ۱۲۰۸ ق)، «سید علی طباطبائی» صاحب موسوعه فقهی «ریاض المسائل» (م ۱۲۳۱ ق)، «حمید بن زیاد نینوائی» در قرن سوم و «عمادالدّین بن حمزه» در قرن پنجم و «شیخ احمد بن فهد حلّی» در قرن نهم نام برد.
در طی قرون متمادی، آثار ادبی و رساله های علمی بسیاری به رشته تحریر درآمده و گنجینه ارزشمندی برای نسل های جدید بر جای مانده است. در نتیجه موسوعه ای غنی و مفید با فیوضاتی بی پایان در اختیار ما قرار گرفته که می تواند به پیشرفت و حرکت به سوی جلو و زندگی بهتر و روابط اجتماعی سالم تر کمک کند. بسیاری از نوشته ها نیز در حدّ دست نوشته و مخطوط باقی مانده و هنوز به زیور طبع آراسته نشده است و این نشان از یک نهضت علمی در دوره ای از زمان دارد. جهانگرد معروف «عباس مکی» می نویسد: «خزانه حرم امام حسین (ع) دارای کتاب ها و مخطوطاتی است که ارزش پولی آن قابل تخمین نیست». [۲]
این نوشتار کوتاه به ابعاد گوناگون حرکت فرهنگی و ادبی سال های دور و نزدیک کربلا می پردازد. امید است که راهنمایی برای آینده و یادآوری باشد از کوشش گذشتگان در راه علم و فضیلت.
کتابخانه ها
جدا از کتابخانه معظم حرمین شریفین در کربلا و خزانه های این دو مکان مقدّس، کتابخانه های بزرگ دیگری نیز در این شهر وجود دارد: کتابخانه «سید نصرالله» که هزاران جلد کتاب نفیس را در خود دارد. نقل است زمانی که گذر «سید نصرالله حائری» به اصفهان افتاد، بیش از هزار جلد کتاب خریداری کرد که از جمله آنها موسوعه «بحارالانوار» علّامه محمدباقر مجلسی و کتاب «ریاض العلماء» نوشته «عبدالله افندی» بوده است.
کتابخانه «شیخ عبدالحسین کلیددار آل طعمه»، کتابخانه «سید کاظم رشتی»، کتابخانه «سید محمدباقر طباطبائی» و کتابخانه «شیخ زین العابدین حائری» از دیگر کتابخانه های کربلاست.
هرچند حوادث طبیعی و عوامل انسانی مثل جنگ ها و غارت ها به از بین رفتن بسیاری از تُراث گرانمایه منجر شد و مصنّفات بسیاری از بین رفت، اما همین مقدار باقی مانده، نتیجه تلاش بزرگان برای محافظت از آثار گذشتگان بوده است.
شعر
قرن هفتم
حرکت شعری در کربلا از ابتدای قرن هفتم قمری آغاز شد و این شهر را به مدرسه ای بزرگ مبدّل نمود که از ده ها شاعر از آن فارغ التحصیل شدند و توانستند تحوّلی در عالم شعر و شاعری ایجاد کنند. «سید فخّار بن معد موسوی» (م ۶۳۰ ق) قصایدی در نهایت استحکام بنیان دارد.
قرن نهم
«شیخ ابراهیم کفعمی» (م ۹۰۰ ق) شاعری عالم و دانشمند بود که ید طولایی نیز در سُرودن شعر داشت. او دارای چند دیوان چاپ شده می باشد.
قرن دهم
«سید حسین بن مُساعد موسوی» (م ۹۱۷ ق) و «فضولی بغدادی» (م ۹۶۲ ق) که دیوان شعری محتوی ۴۶۵ بیت دارد. [۳] نوه فضولی بغدادی یعنی «حمید اراسلی» دیوان پدربزرگش را در شهر باکو به چاپ رساند.
قرن دوازدهم
این قرن شاهد موج جدیدی از شعر و شاعری بود که تا پیش از آن سابقه نداشت. در اواسط این قرن اشعار «علّامه سید نصرالله فائزی حائری» در دیوانی مستقل به چاپ رسید. همین طور «سید حسن آل نصرالله» در سال ۱۹۵۶ م و شاگردش «سید حسین میررشید رضوی» (م ۱۱۷۰ ق) که به نحوی مدوّن اشعار استادش سید حسن بود، از ادیبان این دوره اند. «محمدجواد بن عواد بغدادی» و «محمد بن امیر الحاج» نیز از جمله ادیبان قرن دوازدهم هستند.
قرن سیزدهم
در این قرن، طیف وسیعی از شعرای برجسته ظهور کردند:
۱- «ملّا عبدالجلیل حائری» (م ۱۲۴۱ ق) که در قصیده ای طولانی حادثه «مناخور»[۴] را که در دوره ولایت داود پاشا اتفاق افتاد، توصیف می کند.
۲- «حاج جواد بدکت اسدی» (م ۱۲۸۱ ق) که قصیده «غرّاء» او تا امروز به مانند جواهری، زینت بخش شعر عربی است. این شاعر بزرگ در حادثه «خمره بیگ» به سال ۱۳۳۳ ق در پی سوختگی در آتش از دنیا رفت. او در رثای اهل بیت (علیهم السلام) ملحمه [۵] هائیه دارد.
۳- «شیخ قاسم الهرّ» (م ۱۲۷۶ ق) شاعر بابصیرتی است که قصیده ای در ردّ قصیده «نعمان خیرالدّین آلوسی» مشهور به «ابوثناء آلوسی» در دفاع از اهل بیت (علیهم السلام) سروده است که تاریخ سرایش آن دهم شوّال ۱۲۷۰ ق می باشد.
۴- «حاج محمدعلی کمونه» (م ۱۲۸۲ ق) قصایدی در رثای حضرت حسین (ع) دارد و دیوان بزرگی به نام «اللّالی المکنونه فی مظنونات ابن کمونه)[۶] دارد. او مجموعه شعر دیگری نیز داشته که در حادثه آتش سوزی از بین رفته است. امّا «محمدکاظم طریحی» با تلاش خود ابیاتی از آن مجموعه را در گوشه و کنار یافت و جمع آوری نمود و تا حدود زیادی توانست آن را احیا کند و به نام «دیوان ابن کمونه» در سال ۱۹۴۸ م به چاپ رساند. این آتش سوزی به تشویق یک معاند در کتابخانه «سید عبدالحسین کلیددار آل طعمه» به وجود آمد و در اثر آن، کتاب های بسیاری از بین رفت. [۷]
۵- «شیخ محسن ابوالحبّ کبیر» (م ۱۳۰۵ ق) قصایدی در رثای اهل بیت (علیهم السلام) دارد که با احساساتی پاک و در نهایت خلوص و صداقت سرده شده است؛ تا جایی که بخش هایی از آن را خطیبان و سخنوران، دهان به دهان نقل می کنند که امام حسین (ع) در روز عاشورا فرمود: انْ کانَ دِینُ مُحَمَّدٍ لَمْ یسْتَقِمْ الّا بِقَتْلِی فَیا سُیوفُ خُذِینی اگر دین محمّد (ص) استوار و درست نمی گردد مگر با کشته شدن من، پس ای شمشیرها مرا دریابید. شیخ محسن از جمله شاعرانی است که به حاضرجوابی و بداهه گویی در شعر، شهره عام و خاص بود و این خصیصه او به روشنی در اشعارش هویداست.
قرن چهاردهم
این قرن بیش از پیش شاهد حضور شاعران و ادیبان برجسته بود:
۱- «شیخ محمدحسن ابوالمحاسن» مشهورترین شاعر ملّی در عراق که یکی از پایه گزاران ثوره العشرین و وزیر معارف در دهه دوم قرن بیستم میلادی در عراق بود، او دیوانی دارد که شیخ محمدعلی یعقوبی در سال ۱۹۶۵ م آن را منتشر کرد. این ابومحاسن بود که ندای وحدت امّت عربی را بر پایه تفکر اسلامی و نه کمونیستی سر داد: لَیسَ العِراقُ بَموْطِنی هُوَ وَحْدَهُ فَبِلادُ قَوْمِی کلُّهُنَّ بِلادی فقط عراق، کشور من نیست؛ بلکه همه سرزمین های خویشاوندانم سرزمین من است.
۲- «حاج عبدالمهدی آل حافظ» (م ۱۳۳۴ ق) که از کربلا به استانبول در ترکیه فرستاده شده بود، یکی دیگر از شعرای این قرن است. او زبان های تُرکی و فارسی و فرانسوی و کردی را به خوبی می دانست و این جدا از زبان مادری اش یعنی عربی بود. وی در یک دوبیتی چنین می سراید:
مُتِقَلِّدٌ من لَحْظِهِ سَیفاً
یفُوقُ عَلی المُهَنَّدِ
ما مَرَّ الّا الجَمالُ یصِیحُ
صَلِّ علی مُحَّمدِ
(ذوالفقار) شمشیری است که از ابتدای به دست گرفته شُدنش، از هر شمشیر هندی برتر است. (بر گردنِ کافران) گذر نمی کند، مگر این که فریاد می کشد: بر پیامبر درود بفرست.
۳- «سید عبدالوهّاب آل وهّاب» (م ۱۳۲۲ ق) قصایدی دارد که شگفتی همگان را برانگیخته و در نهایت جذّابیت است. در یکی از غزل هایش چنان ذوق شعری اش را شکوفا می سازد که گوی سبقت را از دیگران می رباید. او در دوبیتی زیبایی چنین می سراید:
حَمَّلُونی مالَمْ أَطِقْ مِنْ هَوُاهُم
ما کفاهُم ما لَمْ اطِقْ حَمَّلُونی
کلَّفُونی کتْمَ الهَوی وَ لَعَمْری
لَعَظیمٌ عَلَی ما کلَّفُونی
آنان مُحبَّتی را از من توقّع دارند که طاقتش را ندارم. آنان چیزی را از من می خواهند که کفایتشان کند، ولی من نمی توانم. از من می خواهند که عشق خود را پنهان کنم، ولی به جانم سوگند بزرگ و سخت است چیزی که آنان مرا بر آن تکلیف کرده اند.
۴- «شیخ مُحسن ابوالحب صغیر» (م ۱۳۶۹ ق) که دیوانش در سال ۱۹۶۶ م منتشر شد، اشعارش منحصر به مناسبت ها بود. البته درباره شخصیت های علمی و سیاسی و ادبی برجسته هم مدایح و مراثی داشت و در این سروده ها آنان را با ظرافت خاصّی مورد توجّه قرار داده است. در بخش هایی از قطعات شعری او طبع بدیهه سرایی شاعر کاملًا هویداست و در برخی دیگر پیچیدگی های لطیف و شاعرانه ای به چشم می خورد، امّا همه حکایت از صدق گوینده آن در بیان احساسات دارد.
۵- «شیخ عبدالحسین حویزی» شاگرد شاعر شهیر «کاظمی وزهاوی» در این قرن می زیسته و دو کتاب شعر به نام «جنگ رو در رو» و «دُرّ گران» در مدح اهل بیت (علیهم السلام) دارد.
۶- «سید حسین علوی» (م ۱۳۶۴ ق) شهرت خوبی از خود به یادگار گذاشت. او دارای روحی بسیار لطیف و احساسی وطن دوستانه بود. هنگام افتتاح خزینه آبی که مردم کربلا را سیراب می کرد و بانی آن «سید مرتضی آل ضیاء» کلیددار حرم عباسی بود، چنین سرود: [۸]
الماءُ عَذْبٌ کزُلالٍ مُقَطَّرُ
المُرتِضی هذا وَ هذا الکوثَرُ
این آب همچون آبِ مُقَطّر و تصفیه شده شیرین است. این مرتضاست (سید مرتضی) پس این آب (که او بانی اش است) آبِ کوثر است.
۷- «شیخ محمد قزوینی» نیز از دیگر شاعران قرن چهاردهم قمری است. او دیوانی با عنوان «خوشی های زندگی» دارد. وی از معدود شاعرانی است که به طبیعت و زیبایی های آن و توصیف رودها و گل و باغ ها و بوستان ها اهمیت می داد و در این ارتباط شعرهای نیکویی هم دارد.
در همین قرن است که روزنامه «الغروب» (منتشره در ۱۹۳۶ م) نقش به سزایی در پیدایش فضایی ادبی در کربلای آن روزها داشت. انتشار جدیدترین سروده ها و مقالاتی که به نوبه نو شُدن ذائقه ادبای کربلا کمک بسیاری می کرد. مجلّه «الندوه» که در حدود سال ۱۹۴۰ م چاپ می شد، در رسیدن به این هدف، گام های مهمّی برداشت. این مجلّه را جمعیتی به همین نام، با هدایت تعدادی جوان نخبه منتشر می کردند و ایده مهّم ایشان، مقاومت در برابر اشغال گری انگلیس و مطالبه حقّ قانونی شان یعنی استقلال و آزادی از یوغ استعمار بود.
شعر در سال های ۱۹۵۰ تا ۱۹۶۰ میلادی
جوانان نخبه و موفّق، پرچم نوگرایی در شعر عربی را در این سال ها به دست گرفتند و آزاداندیشی را در قالبی نو و طرحی جدید به عرصه آوردند و شعر قدیمی و کلاسیک را به شعر «نو» مبدّل نمودند. در حقیقت، این سبک جدید شعری نشأت گرفته از زبان فارسی بود. این تغییر به ما می گوید که یک شاعر چقدر می تواند مُبدع و مبتکر باشد و در این بین چه پیشرفت های چشم گیری به دست می آید. برخی از برجسته ترین شعرای این دوران از این قرارند:
۱- «دکتر صالح جواد آل طعمه» که دو دیوان داشت: یکی به نام «سایه ابرها» و دیگری به نام «بهارِ امسال» به ترتیب در سال ۱۹۵۰ و ۱۹۵۲ میلادی به چاپ رسید.
۲- «دکتر ضیاءالدّین ابو الحبّ» که اشعارش را در روزنامه ها و مجلّات محلّی منتشر می کرد و پس از مدّتی در دو مجموعه شعر به نام «روشن تر از تاریکی» و «صداهای زندگی» به چاپ رسید.
۳- «مهدی جاسم» شاعر گمنامی که سروده هایش را در روزنامه «نبأ» بغداد و مجله «عرفان» در لبنانی در معرض آرای عموم قرار می داد و مجموعه اشعارش در دو کتاب به نام «آتش» و «طبیعت» به زیور طبع آراسته شد و بسیار مورد استقبال قرار گرفت.
۴- «فهمی خزرجی» روزنامه «قدوه» کربلا را تریبونی برای پخش جدیدترین سروده هایش برگزید.
۵- «سید مرتضی وهّاب» شخصیت دیگری است که در تاریخ شعر تبحّر داشت و به مناسبت های ملّی و مذهبی شعر می گفت و سپس آنها را در چند مجموعه منتشر کرد.
۶- «عبّاس ابوطوس» شاعری میهن دوست بود، امّا در عین حال در رثای امام حسین (ع) قصیده ای به نام «آن روزِ جاودانِ حسین» داشت که آن را در سال ۱۹۵۴ م سروده بود. مجموعه شعری او همچنان مخطوط ماند که از جمله آن دیوان شعر سیاسی به نام «هُدیر شلّال» و دیوان دیگری در مدح اهل بیت (علیهم السلام) به نام «سروده ممتاز» و دیوان های «آوازهای طبیعت» و «محراب» بود.
۷- «دکتر زَکی صرّاف» غزل سرای متبحّر در فنون دیگر شعری ورود نکرد و یک مجموعه شعر به نام «شب های جوانی» دارد که در سال ۱۹۵۶ م به چاپ رسید. قصیده معروف «سرودهای زندگی» از اوست.
۸- «علی محمّد حائری» شاعری است با آثاری بسیار و حافظه ای قوی. او دیوانی به نام «سروده هایی در نیمه شب شهرزاد» دارد که چندین سال پس از فوتش به چاپ رسید.
۹- «ابراهیم حسین علوی» شاعری با مناعت طبع و عاطفه ای صادق بود. او به وسیله چاپ نوشته هایش، با روزنامه های عراق ارتباطی تنگاتنگ داشت.
۱۰- «هادی شربتی» دارای ذهنی روشن و احساساتی پرشور بود. او در بیان مکنونات قلبی اش بسیار قدرتمند ظاهر می شد. سروده هایش در روزنامه ها و ماهنامه های کربلا پُرطرفدار بود.
۱۱- «صدرالدّین حکیم شهرستانی» فقط اشعار مناسبتی و به روز داشت و در محافل و مجالس کربلا برای شعرخوانی دعوت می شد. مجلّه «الشرق» که رنگ و بوی دینی داشت در سال ۱۹۵۴ م بخشی از سروده های او را منتشر نمود.
۱۲- «شاکر عبدالقادر» از جمله شاعران پُرکاری است که مجموعه هایی مانند «به صبح لبخند بزن» و «قدم ها» و «طِرمّاح بین کوفه و کربلا» را به چاپ رسانده است. او ابتدا به شیوه قدیمی شعر می سرود، امّا پس از چندی به سوی شعر نو رفت. از ویژگی های بارز این شاعر، نوگرایی و توجّه به نسل جوان بود.
شعر در سال های ۱۹۶۰ تا ۱۹۷۰ میلادی
شعرای دهه شصت به طور جدّی تر و وسیع تری وارد این وادی شدند و پاسخ های بهتری برای نیاز روحی- روانی روزگار خویش داشتند.
۱- «محمدعلی خَتّاجی» از برجستگانِ شاعران این دهه شناخته می شود.
۲- شاعر دیگر «عدنان حمدان» است. او با انتشار اشعارش در مجله «الحَرْف» و روزنامه «المجتمع» که در کربلا چاپ می شد، سهم بزرگی در پیشرفت شعر و ادبیات داشت. در جشن های محلّی از او دعوت می شد. نوآوری و خیال پردازی، از ویژگی های بارز شعر اوست.
۳- «عدنان غازی غزالی» شاعر مشهوری است که مجموعه هایی چون «عبیر و زیتون» و «تابی برای عروسِ ماه» و «شیهه» و «بازگشت» از اوست. تخصّص او در شرح و بسط اسطوره ها و داستان های مرموز و معمّاگونه بود.
۴- «عبدالجبّار عبدالحسین خِضْر» دارای یک مجموعه شعر به نام «شهرزاد، آخرین پناهنده» بود.
۵- «باسم یوسف حمدانی» دو دیوان به نام «به دنبال سایه ها» و «یکه تاز سکوت» دارد. تمام تلاشش او این بود که بین روش قدیم و جدید شعری به نحوی جمع نماید.
۶- «عبدالرّضا صَخْنی» با مجموعه شعر «یادها» و «کاظم ناصر سعدی» با مجموعه شعر «کلمات محبّت» نیز از جمله شاعران این دهه هستند. ویژگی مشترک و بارز این شاعران توانایی در به تصویر کشیدن صادقانه خیال است.
این جنبش ادبی به راه خود ادامه داد و دهه هفتاد و هشتاد و نَود نیز به همین سبک سپری شد. از جمله شاعران این دهه ها می توان به بارزترینِ آنها یعنی «رضا کاظم خفاجی» در مجموعه شعر» فاتح» و «علی فتال» در مجموعه شعر «اسب سوار» اشاره نمود. همانان که خود را وقف پیشرفت شعر کردند، همان ها در صفوف اوّل انقلاب ها مردم را به حضور جدّی و محکم تشویق می کردند. روزنامه های «العراق» و «الثّوره» و «الجمهوریه» و مجله «طلیعه» پناهگاهی برای شعر نوپای این سال ها شده بود. نویسنده ای به نام «غالب ناهی» نام همه این شاعران و ادیبان را در کتابی به نام «مطالعات ادبی» جمع آوری کرده است و البته در کنار معرفی این بزرگان، مطالبی نیز مربوط به قواعد لفظی و معنوی در ادبیات شعری آورده است.
دوره ده ساله دوّم قرن بیست ویکم شاعرانی به خود دیده که اشعاری به سبک جدید می سرایند. حرص و ولع این شاعران در به کار بستن صنایع گوناگون شعری، شامل محسّنات لفظی و معنوی، فهم برخی شعرها را سخت و برخی دیگر را شبیه به محال نموده است؛ هرچند شعرا همه در یک سطح و رتبه نبودند، امّا عیب بزرگ بیشتر آنان این بود که از متن زندگی مردم و تعمّق در امور اجتماعی به دور بودند. البته تفاوت در میزان این تعمّق نیز در آثار ایشان کاملًا مشهود است. آنان به شعر بیشتر نگاه تزئینی داشتند تا درمانی. در قدیم نیز میان طَوایف مختلف عرب رسم بر این بود که هر قبیله باید حداقل یک شاعر داشته باشد. روزگاری آمد که نه هر طایفه بزرگ، بلکه هر خانواده کوچکی مزین به وجود شاعری بود که در وصف خانواده اش و صفات بارزش می سرود و در باب بزرگواری و کرامت ایشان سخن سرایی می کرد و دیگران در مقابل برای خاندان خود می سرودند. برای نمونه: شاعرِ آل عوید «شیخ عمران» و شاعرِ آن حمیر «حاج مُحسن» و شاعرِ آل جشعم؛ «شیخ فُلَیح» و فرزندش شیخ محمّد و شاعرِ آل رشیدی «سید احمد» و شاعرِ آل وَهّاب «سید عبدالوهّاب» و شاعرِ آل سلالمه «شیخ علی ناصر» و شاعرِ آل حافظ حاج «عبدالمهدی» و شاعرِ آل هرّ «شیخ کاظم» بود.
اشعار در باب الفاظ نیز تفاوت هایی جدّی با هم دارند. در نرمی یا سختی الفاظ و چینش آنها در کنار یکدیگر یا مأنوس و غریب بودن الفاظ. حال این اشعار ممکن است از دو شاعر یا مربوط به یک شاعر باشد، امّا در چند دوره زمانی لحاظ شود؛ امّا این نکته قابل توجّه است که هر چه سنّ شاعر بیشتر می شود، شعرش از جهات گوناگون پخته تر می گردد؛ ولی در شعر جوان ترها شور جوانی موج می زند.
شعر ملّی
در شهر مقدس کربلا طیف وسیعی از ادبای عرب ظهور کردند که برای وطن و مردم خویش می سرودند؛ هرچند بسیاری از این اشعار در کوران حوادث از بین رفت و به جز اندکی از آن نمانده است و آن مقدار هم که مانده، سینه به سینه به ما سیده. جالب این است که از این اشعار، هم در جشن ها استفاده می شد و هم در سوگواری ها. من کمتر کتاب شعری به زبان عربی یافتم که در طلیعه اش چند بیتی از این اشعار ننوشته باشد؛ از جمله شاعران مردمی «جاسم کلکاوی» است که احساسات مردم دوستی و میهن دوستی در اشعارش موج می زند و در ضمن به تبیین امور اجتماعی و عاطفی نیز می پردازد. گاهی از جانب مردم سخن می گوید و گاهی از زبان دولت.
از زمره این شاعرانند: حسین کربلائی، کاظم منظور، عبود ابوجبال، شیخ عبدالکریم کربلائی (ابومحفوظ)، شیخ محمّد سراج، حاج کاظم سلامی، کاظم ابو زمزم، حاج یوسف کربلائی، عبدالامیر ترجمان.
ناقلین این اشعار نیز عبارتند از:
کاظم طیار، مهدی اموی سلالی، کاظم بناء خفاجی، احمد صالح سلامی و عزیز کلکاوی.
داستان
داستان گویی مانند شعر بازگوکننده پدیده های اجتماعی است و بیانگر اموری است که انسان از آن لذّت یا رنج می برد. هر قصّه ای هدفی دارد که قصّه گو سعی می کند به آن برسد. قصّه گو از فضاسازی برای تبیین حقایق زندگی بهره می برد.
از دهه چهل (۱۹۳۰ م به بعد) گروهی از ادیبان دست به قلم بُرده و برای اوّلین بار به قصّه نویسی و ادبیات داستانی پرداختند. «علی غالب خزرجی» یکی از افرادی است که داستان هایش را در مجلّات محلّی چاپ می کرد و پس از مدتی آنها را در مجموعه داستان هایش به نام «چراغ دو تاریکی» منتشر کرد. قصّه نویس دیگر «شکور اسدی» بود که مشارکتی فعّال در ستون داستان مجلّه «الرساله» مصری و روزنامه «الهاتف» بغداد داشت.
در دهه پنجم (۱۹۵۰ م) موج جدیدی از داستان نویسی به راه افتاد. کتاب ها و نوشته جاتی عرضه شد تا ابعاد مختلف زندگی مردم، ازجمله بُعد سیاسی و اجتماعی روز را به تصویر بکشد. این برهه، دوران شکوفایی استعدادهای جوانان کربلا در داستان نویسی و قصه پردازی شناخته می شود. گروهی از نویسندگان، داستان های شان را در روزنامه ها و مجلّات عربی منتشر نمودند و تلخی ها و شیرینی های موجود در جامعه را این گونه منعکس می کردند. «فائق مجیل کمالی» اولین مجموعه داستانی اش را به نام «رنگ های زندگی» در این دوران منتشر کرد. داستان های این کتاب پیش از آن در روزنامه «قدوه» در کربلا به صورت چندقسمتی چاپ می شد. در نیمه دوم دهه پنجم، یک حرکت سریع و رو به جلو به وجود آمد و «شاکر محمدحسین سعید آل طعمه» مجموعه داستانی «نَفَس های تازه» را منتشر نمود. در دهه شصت (۱۹۶۰ م) جریان های سیاسی تأثیرگذار در روند و مضامین داستان نویسی کم نبود. جریان ها و جناح های سیاسی هر یک تلاش می کردند تا از این ابزار نیرومند به نفع خود بهره برداری کنند. جوانان به طور خاصّ وارد این وادی شدند و عرصه را برای کار و نوآوری آماده دیدند. البته این کار برای ایشان پردرآمد نیز بود.
«عبدالجبّار خضر» داستان نویس روزنامه «المجتمع» بود. «محمد نورعبّاس» و «یاس خضیر ربیعی» و «جاسم عاصی» از کسانی بودند که داستان های شان در مجلّات و روزنامه های عراقی چاپ می شد. این داستان ها برگرفته از رویدادهای تاریخی و کهن یا نشأت گرفته از حوادث روز جامعه، همراه با اندکی خیال پردازی بود. ویژگی داستان این است که خواننده را به متن جامعه می برد و او را با معضلات و مشکلات آشنا می کند. مردم با قصّه و قصّه گو انس می گیرند؛ چون زندگی آنان را روایت می کند و خود را به جای نقش های داستان می بینند و با آن همزادپنداری می کنند.
نقد
دهه بیست (۱۹۱۰ م به بعد) اوج شکوفایی و رونق بازار نقد و نقّادی بود. منتقد معروف کربلا «سید هبهالدّین حسینی» وزیر وقت معارف و فرهنگ و ارشاد عراق بود که مقالات نقّادانه اش بر کتاب ها در مجلّه «المرشد» در بغداد چاپ می شد.
«مشکور اسَدی» نیز نقّاد دیگری بود که مقالات انتقادی اش را در مجله «الغروب» و «الندوه» که هر دو در کربلا چاپ می شدند، منتشر می کرد. او همان زمان در مصر تحصیل می کرد. «دکتر صالح جواد آل طعمه» در ابتدای دهه پنجم (۱۹۴۰ م) علاوه بر فعالیت در حیطه شعر و نگارش کتاب، مقالاتی انتقادی داشت که در مجلّات «فکر»، «هاتف»، «فرهنگ»، «معلّم»، «ادیب» و «آداب» که همگی لبنانی بودند، به چاپ می رسید. «دکتر محمدجواد رضا» نیز متبحّر در عالم نقد و نقّادی بود. او چند مقاله شاخص در مجلّات «نبأ» و «الاستاذ» داشت. منتقد دیگر، «حسن عبدالامیر مهدی» بود که نقطه نظراتش در روزنامه «القدوه» در کربلا چاپ و منتشر می شد. همچنین «حسین جبوری» آرای نقّادانه اش نسبت به کتاب های جدیدالانتشار را در روزنامه و مجله «العربی» در کویت چاپ می کرد. در دهه شصت و هفتاد گروه دیگری از منتقدین پا به این عرصه گذاشتند. «رضا طیار»، «محمد نورعباس و شاکر بدری» و عده ای دیگر مقالات خود را در مجلّه «نمایش و سیما» و «افلام» و روزنامه «الجُمهوریه» به چاپ می رساندند.
تآتر و نمایش
نمایش، شخصیت پردازی یک داستان به صورت زنده است. «محمدعلی خفاجی» از جمله ادیبانی بود که در باب فیلم نامه نویسی نیز ورود کرده بود. «جوانان و سراب»، «اگر بُمب های ناپالم به سخن درآیند
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 