پاورپوینت کامل حذیفه بن یمان صحابی بزرگ پیامبر (ص) و امیرالمؤمنین (ع) ۵۳ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل حذیفه بن یمان صحابی بزرگ پیامبر (ص) و امیرالمؤمنین (ع) ۵۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل حذیفه بن یمان صحابی بزرگ پیامبر (ص) و امیرالمؤمنین (ع) ۵۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل حذیفه بن یمان صحابی بزرگ پیامبر (ص) و امیرالمؤمنین (ع) ۵۳ اسلاید در PowerPoint :
۸۱
سرزمین پربرکت یمن زادگاه و پرورش گاه بزرگان بسیاری است و در تاریخ اسلام درخششی خاص دارد. چهره های برجسته و قبایل دلاور و فداکاری در آن سرزمین می زیسته اند؛ مانند: قبایل هَمْدان، مذحج، و نخع که از مشهورترین قبایل تاریخی یمن هستند و به دست علی (ع) ایمان آوردند. برخی از این قبایل بعدها به کوفه هجرت کردند و هسته مرکزی مدافعان امیرالمؤمنین علی (ع) را پدید آوردند. حذیفه از اصحابی است که در سال فتح شوشتر، در کوفه سکونت داشته است.
پدر و مادر حذیفه
پدر حذیفه حسیل یا حسِل از قبیله عَبس (عنس) و مشهور به یمانی بود که سال ها پیش از ظهور اسلام به همراه پدرش جروه از سرزمین یمن به مدینه کوچ کرد و با خانواده عبدالاشهل که تیره ای از قبیله اوس بودند، پیمان ولاء بست و رباب دختر کعب را از این خاندان به همسری برگزید. [۱] رباب از بانوان برجسته صحابی است که پیامبر خدا (ص) برای او و پسرش دعا کرد: «غفرالله لک و لامّک». [۲]
یمان از رباب چهار پسر داشت به نام های: حذیفه، سعد، صفوان و مدلج و سه دختر به نام های: لیلا، سلمه و فاطمه. حذیفه از پیشگامان پذیرش اسلام بود و همراه پدرش در همان سال های نخست ورود پیامبر اکرم (ص) به مدینه، اسلام آورد. از آن جا که پدر حذیفه، یمانی و مادرش مدنی بود، در مهاجر یا انصاری بودن وی اختلاف نظر وجود دارد؛ ولی برخی نوشته اند که رسول خدا (ص) او را مخیر کرد و او انتساب به قبیله مادر و انصاری بودن را برگزید و رسول اکرم (ص) پذیرفت که او در شمار انصار باشد.
در جریان پیمان اخوّت و برادری، حذیفه با عمار یاسر برادر شد و این برادری در دفاع از اسلام و اهل بیت (علیهم السلام) در زندگی این دو بزرگوار تداوم یافت و هر دو تا پایان زندگی در خط ولایت اهل بیت (علیهم السلام) باقی ماندند.
ویژگی های اخلاقی
حذیفه همچون سلمان و بسیاری از صحابه بزرگ رسول اکرم (ص) در پرهیزکاری، ساده زیستی و جهاد و مبارزه با کفر و نفاق، در میان یاران رسول خدا (ص) از چهره های درخشان است. او در تاریخ به عنوان «صاحب سرّ» و رازدار پیامبر اعظم (ص) شناخته می شود. پیامبر خدا بسیاری از اخبار آینده و فتنه های مسیر حکومت اسلامی را با او در میان گذاشته بود؛ به طوری که از باطن بسیاری مدعیان مسلمانی و منافقان خبر داشت. پیامبر گرامی (ص) هویت واقعی برخی منافقان را به او شناسانده بود و به هنگام بازگشت از حجهالوداع، در جریان غدیر خم نام ۱۲ یا ۱۴ نفر از آنان را که در عقبه، قصد رماندن مرکب رسول گرامی (ص) و ترور ایشان را داشتند، برای او افشا کرد. رسول اکرم (ص) درباره حذیفه و علی (ع) فرموده است: «آنان بهتر از همه مردم، منافقان را می شناسند. » حتی خلیفه دوّم این ویژگی حذیفه را می دانست، و اگر او در تشییع جنازه ای حضور نمی یافت، میت را از منافقان می شمرد و در تشییع جنازه و مراسم او شرکت نمی کرد.
افسری شجاع
حذیفه مورد اعتماد عمومی لشکر اسلام بود و عمر در جنگ نهاوند، پس از کشته شدن نعمان
سپاه اسلام برگزید. او افسری شجاع و فاتح نهاوند شناخته می شود و علاوه بر نهاوند، شهرهای دیگری از ایران هم با فرماندهی او فتح گردید. وی در سال ۲۳ هجری در فتح آذربایجان، دینور، ماسبذان و همدان حضور داشت. در جریان فتح ری، حذیفه در کنار ابوموسی اشعری و از فرماندهان جنگ بود.
محافظ پیامبر (ص)
سعد بن عباده و حذیفه بن یمان دو سرباز فداکار و شیفته رسول خدا (ص) بودند که مدتها وظیفه حفاظت از جان پیامبر (ص) را بر عهده داشتند. وقتی آیه شریفه (وَ اللَّهُ یعْصِمُک مِنَ النَّاسِ) نازل شد، پیامبر گرامی (ص) فرمود: خداوند حفاظت از جانم را تضمین کرده و دیگر نیازی به حفاظت شما نیست. شجاعت و مردانگی این افسر شجاع، شواهد فراوانی در تاریخ اسلام دارد که به چند مورد آن اشاره می کنیم:
۱- در جنگ بدر
حذیفه و پدرش برای شرکت در جنگ بدر از بیرون شهر به سوی اردوگاه ارتش اسلام حرکت کردند. در میان راه، گرفتار نیروهای مشرکان قریش شدند و از آن دو پیمان گرفتند که در جنگ بدر شرکت نکنند و به این شرط آنان را آزاد کردند. وقتی این دو به محضر رسول خدا (ص) رسیدند، گزارش جریان دستگیری شان را بازگفتند. رسول اکرم (ص) دستور داد که به پیمان خود وفا کنند و لذا حذیفه و پدرش در جنگ بدر شرکت نکردند. [۳]
۲- در جنگ احد
حذیفه با پدرش که پیرمردی کهنسال بود، در جنگ احد شرکت کرد و مسلمانان، به اشتباه پدر او را کشتند؛ ولی ایمان بالای حذیفه سبب شد که برای قاتلان پدرش از خداوند آمرزش بخواهد و وقتی رسول خدا (ص) خون بهای پدر او را از بیت المال به او داد، او خون بها را به مسلمانان بخشید و برای قاتلان پدرش طلب مغفرت کرد و گفت: «یغفر الله لکم و هو ارحم الراحمین». برادر حذیفه به نام صفوان بن یمان نیز از شهیدان جنگ احد است.
۳- در جنگ خندق
حذیفه در این جنگ، مأموریتی حساس و خطرناک را پذیرفت. خود او جریان این مأموریت را چنین نقل می کند:
در جریان جنگ احزاب (معروف به خندق)، در شبی بسیار سرد و طوفانی پیامبر (ص) پاسی از شب را نماز خواند و پس از نماز رو به اصحاب کرد و فرمود: «الا رجل یأتینا بخبر القوم یجعله الله رفیقی فی الجنّه؟»؛ یعنی کسی هست که خبری از نیروهای دشمن بیاورد تا خداوند او را در بهشت همراه من قرار دهد؟
به علت سردی هوا و طوفان، کسی داوطلب نشد. من برخاستم و عرض کردم: لبّیک یا رسول الله. حضرت فرمود: میان قوم (دشمن) برو و برایم خبر بیاور و تا هنگام بازگشت، اقدامی انجام نده. من مخفیانه میان لشکر دشمن رفتم و در این هنگام شنیدم ابوسفیان برای آنان سخنرانی می کرد و می گفت مواظب باشید که جاسوسی از محمّد (ص) در میان شما نباشد. برای اطمینان بیشتر، هر کس نام فرد کناری خود را بپرسد. من پیشدستی کرده و زودتر نام کناری خود را پرسیدم تا مرا نشناسند. در این هنگام ابوسفیان از شدت سرما و طوفان اعلام خطر کرد و دستور داد تا نیروهایش برای بازگشت آماده شوند. ابوسفیان در تیررس من بود. تیری در کمان گذاشتم تا او را بزنم؛ اما به یاد سخن پیامبر افتادم و صرف نظر کردم و پس از بررسی های لازم، به مدینه بازگشتم و نزد پیامبر (ص) رفتم. آن حضرت در حال نماز بود. تا مرا دید، اشاره کرد که به زیر عبایش بروم تا گرم شوم. سپس گزارش اوضاع دشمن را به حضرت دادم. [۴]
پیش گویی حوادث آینده
حذیفه مثل بسیاری از اصحاب امیرالمؤمنین علی (ع) مانند عمار، سلمان، میثم تمار، رشید هجری و حبیب بن مظاهر اسدی گاهی از اموری خبر می داد که بعدها به وقوع می پیوست. دو مورد از پیش گویی های او را نقل می کنیم:
الف) وقتی امام علی (ع) به خلافت رسید، حذیفه در مسجد مدائن برای مردم سخنرانی کرد و خطاب به پسرانش صفوان و سعد گفت: «او (امام) را یاری و همراهی کنید. برای او جنگ های زیادی رخ خواهد داد و گروهی در آن هلاک خواهند شد. بکوشید تا در رکاب او شهادت را دریابید. به خدا سوگند او بر حق و دشمنان او در مسیر باطل هستند». پسران حذیفه به توصیه پدر وفادار ماندند و بعدها در در رکاب مولا شهید شدند. [۵]
ب) حبّه عرنی می گوید: یک سال پیش از قتل عثمان، از حذیفه شنیدم که می گفت: گویا مادرتان حمیرا را می بینم که بر شتری سوار شده و شما دم و پاهای او را گرفته اید. در آن روز قبیله ازد او را همراهی خواهند کرد. خداوند ایشان را به آتش دوزخ گرفتار سازد. قبیله بنی ضبّه یاران ایشان خواهند بود، خداوند پاهای ایشان را قطع کند.
روز جنگ جمل دیدم منادی لشکر امام (ع) می گفت پاهای شان را قطع کنید. در آن روز به یاد سخن حذیفه افتادم و دیدم که چگونه دعاهایش مستجاب شد و در عمرم چنین روزی را ندیدم که این گونه پاهای فراوانی بریده شود. [۶]
جایگاه معنوی حذیفه
شاید بهترین تعریف از جایگاه عرفانی حذیفه، عبارتی باشد که امام باقر (ع) از امیرالمؤمنین (ع) درباره حذیفه نقل کرده اند که فرمود: «ضاقت الارض بسبعه، بهم ترزقون و بهم تنصرون و بهم تمطرون، منهم سلمان الفارسی والمقداد و ابوذر و عمار و حذیفه (رحمهم الله) و کان علی (ع) یقول: و أنا إمامهم، و هم الذین صلّوا علی فاطمه (س)»؛ زمین برای هفت تن کوچک و تنگ است. به وسیله این هفت تن روزی داده می شوند و مشمول حضرت الهی قرار می گیرند و باران رحمت الهی برای ایشان بر شما م
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 