پاورپوینت کامل نقش علمای بادکوبه در نجف ۷۶ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل نقش علمای بادکوبه در نجف ۷۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل نقش علمای بادکوبه در نجف ۷۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل نقش علمای بادکوبه در نجف ۷۶ اسلاید در PowerPoint :

باکو یا بادکوبه

باکو شهری نزدیک شیروان است که در شمال کشور ایران و در کرانه دریای خزر قرار دارد و به آن باکوبه یا باکویه، و به ترکی «باکی» نیز گفته می شود. این شهر دارای منابع زیرزمینی نفت است و محصولش زعفران می باشد (دهخدا، ۱۳۷۷ش، ج۳، ص۴۲۴۰). در شهر باکو باد های تند و تیزی می وزد. ازاین رو بعضی ها برای اینکه میان این بادها و نام شهر مناسبتی ایجاد کنند، نام آن را «بادکوبه» نهادند؛ یعنی شهری که باد آنجا را می کوبد (همان، ۱۳۷۷ش، ج۳، ص۴۲۴۲). این شهر به همراه چند شهر دیگر شمال ایران در ادامه جنگ های ایران و روسیه، در سال ۱۸۱۳میلادی، برابر با ۱۲۲۸قمری و ۱۱۹۲شمسی، براساس قرار داد ننگین گلستان از ایران جدا شد و به کشور روسیه تزاری پیوست (همان، ۱۳۷۷ش، ج۳، ص۴۲۴۰).

مردم باکو پیرو مذهب شیعه اثنا عشری اند و هرچند پیروان ادیان دیگر نیز در این شهر زندگی می کنند، در اقلیت هستند. از دوره صفویه و شاید اندکی پیش از آن، اهالی باکو مذهب تشیع را پذیرفتند. زیارتگاه بی بی هیبت، در حدود شش کیلومتری جنوب غربی باکو در جمهوری آذربایجان قرار دارد. این زیارتگاه به یکی از دختران امام موسی کاظم۷ به نام فاطمه صغرا منسوب است. بقعه این امامزاده، که به آن پیر نیز می گویند، در زمان صفویه ساخته شد. اما هنگام تسلط استالین بر این منطقه، تخریب، و روی قبر آسفالت ریخته شد. پس از فروپاشی شوروی، این بقعه بازسازی شد.

زیارتگاه رحیمه خاتون، معروف به خواهر امام رضا۷ و دختر موسی بن جعفر علیه السلام، و قدمگاهی منسوب به حضرت علی۷، با نام ترکی «علی آیاغی»، در آبادی بُوزُوْنا در شمال شرقی باکو و در حدود پانزده کیلومتری جنوب شرقی نارداران، قرار دارد.

منطقه نارداران و مشدآقا از حومه باکو از قدیم الایام محل تحصیل و تدریس طلاب علوم دینی بود. اما در جریان حرکت سختگیرانه دولت کمونیستی در سال میلادی، آسیب زیادی به این دو منطقه وارد شد و شماری از بزرگان آن کشته شدند. این سال به عنوان بدترین سال برای متدینان آذربایجان شناخته می شود. در این سال نظامیان کمونیست قرآن ها و کتاب های دینی را آتش زدند و هر کسی را که مقاومت می کرد، در چاه هایی به نام نارگین می انداختند و آنها را با دینامیت منفجر می کردند. آنان همچنین وزنه به پای روحانیان می بستند و آنان را به دریا می انداختند. تبعید علما به «سیبری» از دیگر اقدامات خشونت بار کمونیست ها بر ضد متدینان بود.

در دولت کمونیستی، مسجد محله نارداران به موزه اسکلت های تاریخی و انبار تجهیزات کشاورزی تبدیل شد. کتیبه های مسجد که با الفبای عربی و فارسی نگاشته شده، از زمان شیخ بهایی و شاه عباس بر جای مانده است. براساس برخی اخبار، در سال میلادی، پنج روحانی شیعی در نارداران کشته و عده زیادی تبعید شده اند. نارداران منطقه ای در کیلومتری باکوست و نخستین مقلدان امام خمینی در آذربایجان را از اهالی این منطقه دانسته اند.

گورستان قدیمی نارداران که صدها سال قدمت دارد، به «مزار شهدا» معروف است. می گویند هنوز استخوان ها و جمجمه هایی از آنجا بیرون می آید که میخ هایی بزرگ بر پیشانی آنها کوبیده شده و از پشت سرشان بیرون آمده است. جای میخ ها به شکل سوراخی در پیشانی و پشت جمجمه ها مانده است. مردم می گویند صاحبان این جمجه ها از شیعیان علی بن ابی طالب علیه السلام بودند که در زمان حجاج بن یوسف (اواخر قرن اول هجری) یا در حکومت های دیگر، گرفتار، و به این شکل کشته شده اند (ر. ک: جعفریان، ۱۳۸۶ش، ص۶۴۳ و ۶۴۴).

هجرت علمای باکو به نجف

شهر باکو و منطقه قفقاز از جمله مناطق عالم خیز کشور ایران بوده است و روحانیون و فقهای بسیاری، به ویژه از شهر باکو و حومه آن، برخاستند و اغلب در حوزه علمیه نجف تحصیل کردند و به درجه اجتهاد رسیدند و بعضی از آنها به شهر و دیار خویش بازگشتند و در فعالیت های دینی، فرهنگی، مذهبی و سیاسی نقش های ماندگاری ایفا کردند. حتی تعدادی از آنان در راه مبارزه با ظلم و ستیز با افکار الحادی حکومت کمونیستی شوروی، تا پای جان مقاومت کردند و در این راه به شهادت رسیدند. علمای شیعه در منطقه قفقاز و به خصوص در شهر باکو و حومه در واقع رابط حوزه علمیه نجف و مرکز تشیع با مردم منطقه بوده اند. آنان در طول تاریخ این منطقه، همواره پناهگاه مردم، و پاسدار حریم تفکر شیعی و فرهنگ اهل بیت: بوده اند. در این مقاله به معرفی چند تن از این علما می پردازیم.

۱- میرعبدالوهاب بادکوبه ای

وی فرزند آقاسید یوسف است و در سال ۱۲۵۸قمری در روستای «مشتاقا» از توابع باکو به دنیا آمد. پدر او از روحانیون مورد احترام منطقه بود. او خواندن و نوشتن زبان فارسی و مقدمات علوم اسلامی را نزد پدر و علمای دیگر منطقه آموخت و سپس عازم مشهد شد و در آن حوزه به ادامه تحصیل پرداخت. اندکی بعد به حوزه نجف هجرت کرد و در آنجا از محضر حضرات آیات: سیدحسین کوه کمری، میرزاحسین خلیلی تهرانی، مولی محمد فاضل ایروانی و میرزاحبیب الله رشتی بهره های فراوان برد و به درجه اجتهاد رسید. مدتی در دمشق ساکن شد و سپس به زادگاهش بازگشت و به تبلیغ و ارشاد مردم و ترویج معارف دینی و تدریس علوم اسلامی و تعلیم و تربیت شاگردان همت گماشت. او در سال ۱۳۰۴قمری از سوی اداره روحانیت قفقاز به سمت قاضی شرع شهر باکو انتخاب شد و سال ها در این مسئولیت به فعالیت پرداخت و در نهایت (سال ۱۳۳۰قمری) دعوت حق را لبیک گفت و پیکرش در محل اقامتش، روستای «مردکان» به خاک سپرده شد (مولایی، ۱۳۹۲ش، ص۲۹).

۲- میرعبدالغنی مشتاقایی بادکوبه ای

او فرزند دیگر آقاسیدیوسف، و برادر عبدالوهاب است که در سال ۱۲۶۱قمری در روستای مشتاقا به دنیا آمد. خواندن و نوشتن فارسی و مقدمات علوم اسلامی را نزد پدر و روحانیون دیگر یاد گرفت و سال ۱۲۷۹قمری به حوزه علمیه نجف مهاجرت کرد و در درس خارج آیات: میرزامحمدحسن شیرازی، میرزاحبیب الله رشتی و مولی محمد فاضل ایروانی حضور یافت و به مقامات عالی علمی رسید. در این میان چند سالی هم به شهرهای بغداد و سامرا رفت و مدتی در آن دو شهر ساکن شد و از محضر علمای آن بلاد نیز بهره برد. او در سال ۱۳۰۴قمری پس از ۲۴ سال اقامت در عتبات عالیات به زادگاهش بازگشت و در خدمت مردم منطقه قرار گرفت و مسجد «جمعه» را در زادگاهش احداث کرد. میرعبدالغنی سرانجام سال ۱۳۳۱قمری چشم از جهان فرو بست و به ابدیت پیوست (همان، ۱۳۹۲ش، ص۳۱).

۳- شیخ جواد علیزاده بادکوبه ای

وی فرزند کربلایی محمد علی است که در سال ۱۲۸۰قمری در شهر باکو متولد شد. او مقدمات علوم اسلامی را در مدرسه میرزاحسیب قدسی نزد علمای وقت فرا گرفت و سپس رهسپار نجف شد و در درس اصول و فقه حضرات آیات: محمد فاضل ایروانی، میرزاحبیب الله رشتی و فاضل شربیانی شرکت کرد؛ سپس به حوزه کربلا و سامرا رفت و از محضر استادان آن دو حوزه به ویژه از محضر میرزامحمدحسن شیرازی، بهره های فراوان برد و به درجه اجتهاد رسید. پس از رحلت میرزای شیرازی به تهران آمد و حدود چهار سال نیز از محضر اساتید این حوزه استفاده کرد. وی در سال ۱۳۱۲قمری به باکو بازگشت و مسجد «قاسم بیگ» را سنگر تبلیغی خود قرار داد و به تبلیغ و ارشاد و اقامه جماعت پرداخت و در نهایت در سال ۱۳۳۶قمری از دنیا رفت و پیکرش در قبرستان «سامیه»، واقع در قریه «بوزونا» که زادگاه آبا و اجدادی وی بود، به خاک سپرده شد (همان، ۱۳۹۲ش، ص۳۹).

۴- شهید شیخ عبدالغنی بادکوبه ای

او فرزند ملاعبدالله بود و در حدود سال ۱۲۶۶قمری در شهر باکو زاده شد. وی روخوانی قرآن و زبان فارسی را در مکتب خانه آموخت و پدرش او را به مدرسه میرزاحسیب قدسی سپرد. عبدالغنی ادبیات عرب، منطق، ریاضیات و نجوم را در آنجا آموخت و سپس به قم آمد و چهار سال در این حوزه ادامه تحصیل داد. آن گاه از راه مکه و مدینه راهی نجف اشرف شد و در آنجا رحل اقامت افکند و خارج فقه و اصول را از محضر محمد فاضل ایروانی و میرزاحبیب الله رشتی، و فلسفه را از محضر علامه برغانی آموخت و به درجه اجتهاد رسید.

شیخ عبدالغنی در اواخر قرن نوزدهم به زادگاهش باکو برگشت و در این شهر در رأس علمای منطقه قرار گرفت و پناهگاه مردم محروم و مستضعف شد. او علاوه بر جایگاه رفیع علمی، از شجاعت و صلابت و صراحت بیان برخوردار بود و در مواجهه با ظالمان منطقه و صاحبان افکار کمونیستی هرگز کوتاه نمی آمد. وقتی ظلم و ستم حکومت الحادی کمونیستی به اوج رسید، این عالم مجاهد در مقابل آنها از حریم دین و مذهب تشیع دفاع کرد. ضمن اینکه فرزندش، محمدعلی، در ماجرای حمله ارامنه به شهادت رسید.

شیخ عبدالغنی در اوج حاکمیت کمونیست ها با تشکیل جبهه ای به نام «جمعیه دعوه الالهیه» در باکو به مبارزه تشکیلاتی با دولت الحادی برخاست و در خطابه های حماسی خود افکار الحادی «لنین» و پیروانش را آشکارا به نقد می کشید تا اینکه سردمداران کوردل نتوانستند او را تحمل کنند و در سال ۱۳۵۰قمری او را به همراه سی تن از علما از جمله شیخ حسین رامانایی، شیخ حنیفه بادکوبه ای و. . . دستگیر کردند و پس از چهار ماه محاکمه و شکنجه، همه را به دار آویختند و به شهادت رساندند (همان، ۱۳۹۲ش، ص۵۳).

۵- شهید شیخ حسین رامانایی بادکوبه ای

شیخ حسین، فرزند ملا احمد، در سال ۱۲۸۷قمری در قصبه «رامانا» از توابع باکو دیده به جهان گشود. او روخوانی قرآن و خواندن و نوشتن را در مکتب خانه همان شهر فراگرفت و بعد از آن، دروس مقدمات و سطوح عالی را از محضر علمای شهر آموخت؛ آن گاه رهسپار نجف اشرف شد و در آنجا حدود ۲۵ سال از محضر آیات عظام: شیخ محمدحسن مامقانی، فاضل شربیانی، سیدکاظم یزدی و آخوند خراسانی بهره وافی برد و به مرحله اجتهاد رسید.

شیخ حسین بعد از سال ۱۳۲۸قمری به زادگاهش، باکو، بازگشت و به فعالیت های دینی، فرهنگی و سیاسی همت گمارد. او باغ شخصی خود در قریه «بوزونا» را به مرکز فعالیت های فرهنگی و سیاسی خویش تبدیل کرد و آن را به تجمع علما و روحانیون و جوانان شهر اختصاص داد. پس از روی کار آمدن حکومت کمونیستی در شوروی، فعالیت های شیخ نیز در ابعاد گوناگون توسعه یافت و خواب را از چشمان سردمداران الحاد ربود. او سرانجام به همراه شیخ عبدالغنی دستگیر و زندانی شد و به شهادت رسید. دژخیمان رژیم کمونیستی کتابخانه او را که حاوی کتاب های نفیس و آثار تألیفی او بود، به غارت بردند (همان، ۱۳۹۲ش، ص۵۷).

۶- شیخ عبدالرحیم بادکوبه ای

شیخ عبدالرحیم در سال ۱۲۹۴قمری در قریه «بلبله» از توابع باکو به دنیا آمد. او خواندن و نوشتن را در زادگاهش آموخت و سپس به تهران رفت و از محضر استادان وقت آن حوزه در رشته های فقه، اصول، حدیث، فلسفه و کلام بهره برد و پس از آن به نجف اشرف هجرت کرد و از درس خارج حضرات آیات: سیدمحمدکاظم یزدی و آخوند خراسانی کسب فیض کرد و به اجتهاد رسید و از آخوند اجازه اجتهاد گرفت.

پس از پانزده سال اقامت در نجف، در ایام انقلاب مشروطه به تهران بازگشت و در نهضت حضور جدی داشت. برای مقابله با دسیسه های اقتصادی ایادی انگلیس و در راستای تولید ملی، طرح لباس مردم کشورهای اسلامی را ریخت و آن را برای علما و مراجع نجف فرستاد. این اقدام که مورد استقبال دولت عثمانی قرار گرفت، خشم دولت روسیه را علیه او برانگیخت.

شیخ عبدالرحیم پیش از آغاز جنگ جهانی اول و در سال ۱۳۳۲قمری تصمیم گرفت به وطنش، باکو برگردد؛ اما وفات پدر و شهادت برادرش به دست روس ها وی را ناگزیر کرد به شهر بمبئی هند که در آن ایام زمینه فعالیت های فرهنگی و سیاسی در آن فراهم بود هجرت کند. وی در آنجا با تدریس به تعلیم و تربیت شاگردان پرداخت و در کنار آن مدارسی برای سرپرستی فرزندان یتیم، و مدارس دیگری برای تحصیل دختران تأسیس کرد و در سال ۱۳۵۴قمری (مارس ۱۹۳۵م) کنفرانس شیعه را در بمبئی، به همراه دوستان و همفکرانش، ب

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.