پاورپوینت کامل نجف اشرف در دوران پنهانی قبر امیر مؤمنان(علیه السلام) ۷۳ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل نجف اشرف در دوران پنهانی قبر امیر مؤمنان(علیه السلام) ۷۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل نجف اشرف در دوران پنهانی قبر امیر مؤمنان(علیه السلام) ۷۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل نجف اشرف در دوران پنهانی قبر امیر مؤمنان(علیه السلام) ۷۳ اسلاید در PowerPoint :

بیان مسئله

قبر نورانی امیر مؤمنان علیه السلام، به دستور آن حضرت، بیش از یک قرن مخفی بود. آشنایی با علت مخفی بودن مقطعی مزار که جلوه ای از مظلومیت امام است و همچنین تلاش ائمه اطهار: برای زیارت مکرر آن محل و نشان دادن آن به معدودی از یاران خود، محورهای اصلی این نوشتار است تا تصویری دقیق از دوران مخفی بودن مزار آن حضرت ارائه دهد.

پیشینه نجف

نجف در لغت به معنای بلندی است و این سرزمین به سبب بلندی، همچون پشته ای است که آب از پیرامون آن دور شود و هنگام جاری شدن سیل، آب گرداگرد آن را می گیرد، اما از آن عبور نمی کند. یاقوت حموی مدعی است این ویژگی نجف مانع حرکت سیل به سمت کوفه و مقابر آن می شد (یاقوت حموی، ۱۴۰۸، ج۵، ص۲۷۱).

به نجف، غریّ و غریین، یعنی زیبارو یا بنای زیبا گفته می شد که به دلیل وجود دو بنای قدیمی در آن اشارت داشت (همان، ۱۴۰۸، ج۴، ص۱۹۷). در روایتی از امام صادق علیه السلام نقل شده که «غریّ»، بخشی از کوهی است که مسکن انبیای بزرگی الهی بوده است و خداوند در آنجا ابراهیم علیه السلام را خلیل ساخت، با حضرت موسی علیه السلام سخن گفت و عیسی علیه السلام را به قداست برگزید (حر عاملی، ۱۴۰۹، ج۱۴، ص۳۵۸). امیر مؤمنان علیه السلام بدین سرزمین نگاهی کرد و فرمود:

«مَا أَحْسَنَ ظَهْرَکِ وَ أَطْیَبَ قَعْرَکِ اللَّهُمَّ اجْعَلْ قَبْرِی بِهَا» (ابن طاووس، ۱۳۶۸، ص۳۱و۳۲)؛ «چقدر سیمای تو نیکوست و چقدر درونت خوش بوست. بارالها قبر مرا در اینجا قرار ده».

علت پنهان شدن قبر امیر مؤمنان علیه السلام

امیر مؤمنان علیه السلام، پس از مجروح شدن در محراب مسجد کوفه در سحرگاه نوزدهم رمضان سال چهل هجری، برای مخفی کردن محل دفن خود از دشمنان، به

امام حسن علیه السلام توصیه کرد که در چهار نقطه مختلف، از جمله همین مکان، قبر حفر کند. امام صادق علیه السلام می فرماید:

أَنَّ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ علیه السلام أَمَرَ ابْنَهُ الْحَسَنَ أَنْ یَحْفِرَ لَهُ أَرْبَعَهَ قُبُورٍ فِی أَرْبَعَهِ مَوَاضِعَ فِی الْمَسْجِدِ وَ فِی الْغَرِیِّ وَ فِی دَارِ جَعْدَهَ بْنِ هُبَیْرَهَ وَ فِی الرَّحَبَهِ وَ إِنَّمَا أَرَادَ بِهَذَا أَنْ لَا یَعْلَمَ أَحَدٌ مِنْ أَعْدَائِهِ مَوْضِعَ قَبْرِهِ (ابن طاووس، ۱۳۶۸، ص۳۲).

حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام به حضرت امام حسن علیه السلام وصیّت کرد که در چهار موضع برای آن حضرت قبر بکند: در مسجد، در رحبه کوفه، در غری و در خانه جعده بن هبیره، و غرض آن حضرت این بود که دشمنانش به موضع قبر او آگاه نشوند.

جعده بن هبیره المخزومی که در دلاوری زبان زد بود، فرزند ام هانی و خواهرزاده امیر مؤمنان علیه السلام است (کشی، ۱۳۴۸ش، ص۶۳). او در کوفه اقامت داشت و امام بعد از جنگ جمل مدتی در خانه وی اقامت گزید (نصر بن مزاحم، ۱۴۰۴ق، ص۵). ازاین رو بود که حضرت خانه او را انتخاب کرد.

ابن طاووس در تبیین این حدیث معتقد است امیر مؤمنان علیه السلام سخن را مخفی کرد و اگر از آغاز این سخن ظاهر می شد، دشمنان برای یافتن قبر جست وجو می کردند (ابن طاووس، ۱۳۶۸ق، ص۳۲).

پنهان ساختن محل دفن امام به دلیل وجود دو خطر اساسی بود: خوارج نهروان و امویان. ابن طاووس به تهدید این دو گروه چنین اشاره می کند: ممکن بود آنان اراده نبش قبر کنند و بنی هاشم نیز در برابر این اهانت، واکنش نشان دهند و درگیری به وجود آید (همان، ۱۳۶۸ق، ص۲۵). بلاذری نیز خطر خوارج و احتمال نبش قبر از سوی آنان را علت پنهان ساختن مرقد امیر مؤمنان علیه السلام می داند (بلاذری، ۱۳۹۴ق، ج۲، ص ۴۹۷).

خطر هتاکی مزدوران بنی امیه جدی تر بود. ابن ابی الحدید می گوید:

فرزندان علی علیه السلام قبر امام را به دلیل ترس از اقدامات هتاکانه بنی امیه، مخفی ساختند؛ زمانی که پیکر آن حضرت شبانه از کوفه بیرون برده شد، مردم از مقصد خبری نداشتند. برخی فکر می کردند که پیکر راهی مدینه می شود تا در جوار قبر فاطمه زهرا۳ به خاک سپرده شود. در نقاط مختلف کوفه و اطراف آن نیز قبرهای متعددی آماده شده بود؛ اما در نهایت پیکر امام در سحرگاه ۲۱ رمضان در نجف به خاک سپرده شد (ابن ابی الحدید، ۱۴۰۴ق، ج۴، ص ۸۲).

امام حسین علیه السلام ضمن اشاره به انتقال شبانه پیکر مطهر پدر، از دفن آن در ناحیه غری یاد می کند (ابن قولویه، ۱۳۵۶ق، ص۳۹). بنا بر نقل امام باقر علیه السلام، پیکر مطهر حضرت، قبل از طلوع فجر به دست امام حسن علیه السلام، امام حسین علیه السلام، محمد حنفیه و عبدالله بن جعفر به خاک سپرده شد و قبر او مخفی ماند (ابن طاووس، ۱۳۶۸ق، ص۵۱ و ۵۲).

شیخ مفید از سخن یکی از غلامان امیر مؤمنان علیه السلام یاد می کند که گفته است:

امام به حسن و حسین۸ فرموده بود: آن گاه که من از دنیا رفتم، مرا بر تابوتی حمل کنید و از خانه بیرون ببرید و شما دنبال تابوت را بگیرید؛ زیرا جلوی آن برداشته شود، و رنج برداشتن جلوی آن را از گردن شما کفایت کنند. سپس جنازه مرا به غریین ببرید. در آنجا سنگ سفید درخشانی خواهید دید. همان جا را حفر کنید و در آنجا لوحی می بینید. پس مرا در همان مکان به خاک بسپارید.

او در ادامه می گوید:

همین که آن حضرت از دنیا رفت، جنازه اش را برداشتیم و از خانه بیرون بردیم. ما دنبال تابوت را گرفته بودیم و جلوی آن خود برداشته شده بود، تا به غریین رسیدیم. در آنجا سنگ سفیدی دیدیم که می درخشید. وقتی آنجا را کندیم، لوحی دیدیم که بر آن نوشته بود: «این جایی است که نوح برای علی بن ابیطالب علیه السلام ذخیره کرده است». پس ما آن حضرت را در آن مکان دفن کردیم و برگشتیم. و از این اکرام خداوند در مورد أمیرالمؤمنین خرسند بودیم. این ماجرا را برای جمعی از شیعیان که به نماز بر جنازه آن حضرت نرسیده بودند، بازگو کردیم و آنها گفتند: «ما هم دوست داریم آنچه را شما درباره آن بزرگوار دیده اید، به چشم خود ببینیم». به آنها گفتیم: «طبق سفارش و وصیت خود آن حضرت، جای قبر پنهان است». اما آنها بدون توجه به این سخن، بدان سو رفتند و بازگشتند و گفتند: «ما آنجا را کندیم و چیزی نیافتیم»! (مفید، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۲۳ و ۲۴).

گویا با استمرار حاکمیت امویان، تهدید بی احترامی به مزار امیر مؤمنان علیه السلام همچنان باقی بود و آنان مزدورانی را برای یافتن مدفن امام اجیر کرده بودند. مأموران حجاج بن یوسف ثقفی، محلی را در کنار مسجد کوفه حفر کردند و پیرمردی سپیدموی را یافتند و به حجاج گزارش دادند که پیکر علی بن ابی طالب علیه السلام را در فلان جا یافته اند. حجاج به ایشان پیغام داد: «دروغ می گویید، آن میت را به قبرش بازگردانید؛ چون حسن بن علی پیکر پدرش را به سوی مدینه برده است». ابن طاووس با نقل این گزارش، ضمن ناصواب دانستن قول حجاج و تأکید بر جایز نبودن نبش قبر بعد از دفن، به خبث نیت و زشتی عمل امویان اشاره کرده و گفته است که این خبر را نقل کردیم تا معلوم شود که ایشان چه مقدار از قبر آن حضرت تفحص می کردند و اگر در خاطر حجاج ترجیح می یافت که آن شخصی که از قبر بیرون آورده اند، حضرت امیرالمؤمنین است، پاداش بزرگی به آنان می داد؛ ولیکن آنچه او گفته است، اعتباری ندارد (ابن طاووس، ۱۳۶۸ق، ص۲۰ و ۲۱).

حضور سه امام در نجف

برخی از ائمه معصومین: در دوران مخفی بودن قبر امیر مؤمنان علیه السلام به زیارت آن می رفتند. امام سجاد، امام باقر و امام صادق: از زائران مرقد حضرت علی علیه السلام هستند.

۱- زیارت امام سجاد علیه السلام

روزی ابوحمزه ثمالی، که به سلمان زمان خود مشهور بود (نجاشی، ۱۴۰۷، ص ۱۱۵) و از جمله زهّاد و عبّاد و مشایخ اهل کوفه به شمار می رفت، در مسجد کوفه به دیدار امام سجاد علیه السلام شتافت. امام از او پرسید: «آیا می خواهی زیارت جدّم علی بن ابی طالب را با من به جا آوری؟» او می گوید:

پاسخ مثبت دادم و آن گاه در رکاب حضرت به غری و زمین سفیدی که می درخشید، رسیدیم و امام از شتر پیاده شدند و دو طرف روی مبارک خود را بر آن زمین سودند و فرمودند: «یَا أَبَا حَمْزَهَ هَذَا قَبْرُ جَدِّی عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ علیه السلام»؛ «ای اباحمزه، این قبر جدم علی بن ابی طالب است». بعد از آن به زیارت مشغول شدند (ابن طاووس، ۱۳۶۸ق، ص۴۶ و۴۷).

۲- زیارت امام باقر علیه السلام

ابن أبی قُرَّهَ الْقُنَانِی از سفر زیارتی امام باقر علیه السلام به نجف یاد کرده و سیدعبدالکریم بن طاووس این نکته را از کتاب لُبَابِ الْمَسَرَّهِ سیدرضی الدین بن طاووس که تلخیص کتاب المزار ابن ابی قره است گزارش می کند (ابن طاووس، ۱۳۶۸ق، ص۵۱). آقابزرگ تهرانی، از کتاب المزار الفرج محمد بن علی بن ابی قره یاد کرده و او را از مشایخ نجاشی می شمارد (آقابزرگ طهرانی، ۱۴۰۸ق، ج۲۰، ص۳۲۱). نجاشی نیز درباره ابن ابی قره مدعی است که او بسیار حدیث شنید و بسیار حدیث نوشت و در مجالس حدیثی با وی همراهی داشته است (نجاشی، ۱۴۰۷ق، ص۳۹۹).

همچنین ابان بن تغلب از امام باقر علیه السلام چنین روایت می کند که پدرم برای زیارت امیر مؤمنان علیه السلام و حسین بن علی علیه السلام به عراق می رفت و کسی بر این سفر آگاه نمی شد. امام می فرمود:

در سفری همراه آن حضرت بودم و هیچ کس همراهمان نبود. چون آن حضرت به نجف کوفه رسیدند، در موضعی ایستادند و آن قدر گریستند که محاسن مبارکشان به آب دیده ایشان تر شد و آن گاه زیارت خواندند (ابن طاووس، ۱۳۶۸ق، ص۴۴).

۳- زیارت امام صادق علیه السلام

امام صادق علیه السلام بارها به زیارت امیر مؤمنان علیه السلام در نجف رفتند. از جمله وقتی امام در حیره (شهری در نزدیکی نجف) مستقر شدند، به زیارت جدشان می رفتند. به گفته عمر بن یزید، وقتی که امام جعفر صادق علیه السلام در حیره بودند، مکرر در خدمت آن حضرت برای زیارت امیر مؤمنان علیه السلام به غری آمدیم (ابن طاووس، ۱۳۶۸، ص۶۳). همچنین اسحاق بن جریر بجلی، حدیثی را از امام علیه السلام نقل می کند که فرمود:

إِنِّی لَمَّا کُنْتُ بِالْحِیرَهِ عِنْدَ أَبِی الْعَبَّاسِ کُنْتُ آتِی قَبْرَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ علیه السلام لَیْلًا وَ هُوَ بِنَاحِیَهِ النَّجَفِ إِلَی جَانِبِ الْغَرِیِّ النُّعْمَانِ فَأُصَلِّی عِنْدَهُ صَلَاهَ اللَّیْلِ وَ أَنْصَرِفُ قَبْلَ الْفَجْرِ (ابن قولویه، ۱۳۵۶ق، ص۳۷).

هنگامی که در حیره نزد ابو العباس بودم، شب ها به زیارت قبر امیرالمؤمنین علیه السلام می رفتم. قبر آن حضرت در ناحیه نجف به جانب غری النّعمان است. نماز شب را نزد قبر می خواندم و پیش از طلوع فجر از آنجا بر می گشتم.

امام صادق علیه السلام در برخی از زیارت های خویش، افراد مورد اعتماد را نیز با خود همراه می ساخت. یزید بن عمر بن طلحه، ابان بن تغلب، ابوالفرج السندی، مبارک الخباز، معلی بن خنیس، عبدالله بن طلحه النهدی و صفوان بن مهران، چهره هایی هستند که هر یک جداگانه، امام را در این زیارت همراهی کرده اند (ابن طاووس، ۱۳۶۸، ص۵۵-۶۹).

یزید بن عمر بن طلحه روایت می کند:

زمانی که امام صادق علیه السلام در حیره بودند، تحقق وعده زیارت امیر مؤمنان علیه السلام را که پیش تر پیشنهاد فرموده بود، مژده داد و همراه امام و فرزندش اسماعیل حرکت کردیم و آن گاه امام، بین حیره و نجف، جنب ریگ های سفید و روشن آنجا پیاده شد و اسماعیل نیز از مرکب به زیر آمد و من هم از مرکب پایین آمدم. حضرت نماز گزارد و اسماعیل نیز با آن حضرت نماز خواند و من هم نماز خوان

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.