پاورپوینت کامل نقش زیارت در تربیت اعتقادی زائر ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل نقش زیارت در تربیت اعتقادی زائر ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل نقش زیارت در تربیت اعتقادی زائر ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل نقش زیارت در تربیت اعتقادی زائر ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :

مقدمه

تربیت دینی، مفهومی عام، و شامل حوزه های مختلفی همچون تربیت عقلانی، سیاسی، اجتماعی، جنسی، عاطفی، اعتقادی، اخلاقی و عبادی است. تربیت دینی، عبارت است از: مجموعه اعمال عمدی و هدف دار، به منظور آموزش گزاره های معتبر دین به افراد دیگر؛ طوری که آن افراد در عمل و نظر به آن آموزه ها متعهد و پایبند شوند (داوودی، ۱۳۹۰ش، ص۱۱۱). میان ابعاد مختلف تربیت دینی، تربیت اعتقادی، مهم ترین بُعد است؛ زیرا دینداری، بدون اعتقاد به عقاید بنیادین دینی معنایی نخواهد داشت.

«عقیده»، واژه ای عربی است که از «ع ق د» مشتق شده. عقد، به معنای بستن و ضد گشودن است. تقریباً این معنا در همه واژه های مشتق از این ماده وجود دارد. برای مثال، معقد به معنای محل بستن، و عُقده به معنای گره (قسمت به هم بسته شده) است. عقد ازدواج نیز، که در زبان فارسی رایج است، در همین معنا به کار می رود. عقیده و اعتقاد، به معنای گره خوردن و پیوند خوردن چیزی با قلب است؛ طوری که گویا قلب و آن امور را با طنابی به یکدیگر بسته اند (قرشی بنایی، ۱۴۱۲ق، ج۵، ص۲۴؛ راغب اصفهانی، ۱۳۷۴ش، ص۶۲۶). این معنای عقیده و اعتقاد، عام است و به دین اختصاص ندارد و امور غیر دینی را هم در بر می گیرد.

این واژه میان مسلمانان، به بخشی از معنای لغوی خود محدود شد و در نتیجه، معنای خاصی یافت. عقیده و اعتقاد میان مسلمانان، به معنای پیوند و گره خوردن دین و معارف دینی با قلب است. بدیهی است که وقتی دین و معارف دینی با قلب کسی پیوند می خورد، آن آموزه ها را از صمیم قلب پذیرفته است. بنابراین، عقیده و اعتقاد، به معنای پذیرش قلبی معارف دینی است و بسیاری از معارف دینی را در بر می گیرد و قلمرو وسیعی می یابد. ولی این واژه، کم کم میان مسلمانان معنای خاص پیدا کرد و فقط شامل اموری شد که جنبه شناختی و اندیشه ای دارند و بعضی از آنها از اهمیت بیشتری برخوردار شدند که به اصول عقاید معروف شده اند؛ زیرا این عقاید، ریشه و اساس دیگر اعتقادات دینی اند.

ضرورت تربیت اعتقادی

اصول اعتقادی صحیح، ضامن سعادت دنیا و آخرت هر فرد است و پرورش این اصول در جان هر متربی، از وظایف اولیه والدین و مربیان و ابزار های تربیتی جامعه است؛ چنان که قرآن درباره پند لقمان حکیم به فرزندش می فرماید:

{إِذْ قَالَ لُقْمَانُ لِابْنِهِ وَهُوَ یَعِظُهُ یَا بُنَیَّ لَا تُشْرِکْ بِاللهِإِنَّ الشِّرْکَ لَظُلْمٌ عَظِیمٌ}

(لقمان: ۱۳)

به خاطر بیاور هنگامی را که لقمان به فرزندش، درحالی که او را موعظه می کرد، گفت: «پسرم! هیچ چیز را شریک خدا قرار مده، که شرک ظلم عظیمی است».

در اندرزی دیگر درباره مسئله معاد می فرماید:

{یا بُنَیَّ إِنَّهَا إِن تَکُ مِثْقَالَ حَبَّهٍ مِّنْ خَرْدَلٍ فَتَکُن فِی صَخْرَهٍ أَوْ فِی السَّمَاوَاتِ أَوْ فِی الْأَرْضِ یَأْتِ بِهَا اللهُ إِنَّ اللهَ لَطِیفٌ خَبِیرٌ}(لقمان: ۱۶).

پسرم! اگر اعمال نیک و بد، حتی به اندازه دانه خردلی باشد که درون صخره ای یا در گوشه ای از آسمان یا درون زمین جای گیرد، خدا آن را در دادگاه قیامت حاضر می کند [و حساب آن را می رسد]؛ زیرا خداوند دقیق و آگاه است.

اهمیت پرورش اعتقادی، به حدی است که حضرت یعقوب علیه السلام، در بستر مرگ و در واپسین لحظات زندگی، در مورد ایمان فرزندانش نگران بود و از آنها درباره ایمانشان پرسید. قرآن کریم در این باره می فرماید:

{إِذْ حَضَرَ یَعْقُوبَ الْمَوْتُ إِذْ قَالَ لِبَنِیهِ مَا تَعْبُدُونَ مِن بَعْدِی قَالُواْ نَعْبُدُ إِلَهَکَ وَإِلَهَ آبَائِکَ} (بقره: ۱۳۳).

هنگامی که مرگ نزد یعقوب علیه السلام آمد، او به فرزندانش گفت: «پس از من چه چیز را می پرستید»؟ گفتند: «خدای تو و خدای پدرانت را».

معیار ارزش شناخت های انسان، عبارت از میزان نقشی است که اشیای مورد شناسایی، در رفع نیازها و تکامل او ایفا می کنند. به عبارتی، هر قدر نقش چیزی در رفع نیازهای انسان و تکامل او بیشتر باشد، ارزش دانستنِ آن بیشتر است. ارزش علم طب، برابر است با نقش آن در زندگی انسان و همچنین است علم حساب و هندسه و دیگر علوم؛ به عبارت دیگر، ارزش علم، مساوی است با نقش معلوم در رفع نیازها و تأمین تکامل انسان.

بنابراین، شناخت آفریدگار جهان، برترینِ شناخت هاست؛ زیرا هیچ شناختی مانند شناخت خداوند متعال، در تکامل انسان و رفع نیازهایش نقش ندارد. ازهمین رو، امام علی علیه السلام می فرماید: «مَعْرِفَهُ اللهِ سُبْحَانَهُ أَعْلَی الْمَعَارِفِ»؛ «شناخت خداوند سبحان، برترین شناخت هاست» (آمدی، ۱۳۶۶ش، ص۸۱).

انسان تا خدا را نشناسد، به هر مرتبه از علم و ادراک که برسد، شناخت او از هستی ناقص و ناتمام است؛ زیرا معلول را بدون علت، و پدیده را بدون پدیدآورنده شناخته است. با شناخت آفریدگار جهان، معرفت انسان به هستی کامل می شود. به فرموده امیرالمؤمنین علیه السلام: «مَنْ عَرَفَ الله کَمُلَتْ مَعْرِفَتُهُ»؛ «کسی که خدا را شناخت، شناخت او کامل است» (همان جا).

ارزش زیارت و دیگر اعمال عبادی، منهای شناخت خدا، با ارزش فوایدی که آن علم یا عمل برای انسان پدید می آورد، برابر است؛ یعنی برابر است با ارزش لذایذ مادی. اما آیا لذت محدود، به ویژه اگر با ناراحتی های نامحدود توأم باشد، با لذت نامحدود مقایسه شدنی است و آیا ارزش محدود را در مقایسه با ارزش نامحدود، می توان ارزش نامید؟

ارزش محدود مادی در مقایسه با ارزش نامحدود معنوی، چنان ناچیز است که شایستگی نام ارزش را ندارد. بنابراین، کسی که خدا را نیافته، هیچ نیافته است؛ هرچند یافته های او همه چیز جز خدا باشد. به فرموده امام حسین علیه السلام در دعای عرفه: «مَا ذَا وَجَدَ مَنْ فَقَدَکَ وَ مَا الَّذِی فَقَدَ مَنْ وَجَدَکَ»؛ «[خدایا] چه چیزی یافته آن که تو را از کف داده، و چه از دست داده آن که تو را یافته است»؟ (مجلسی، ۱۴۰۳ق، ج۹۵، ص۲۲۶).

ازاین روست که به فرموده امام صادق علیه السلام، «همه ارزش های مادی و دنیوی نزد خداشناسِ واقعی، از خاک زیر پا بی ارزش تر است». ایشان می فرماید:

اگر مردم ارزش واقعی شناخت خدا را بدانند، به شکوفه های رنگین زندگی دنیا و لذایذ دنیوی چشم نمی دوزند و دنیا نزد آنان از خاک زیر پایشان بی ارزش تر می شود و مانند کسی که در باغ های بهشت، همراه با اولیای خدا در لذت دائم است، از نعمت معرفت خداوند عزّوجلّ متنعم و متلذذ می شوند (کلینی، ۱۳۷۵ش، ج۸، ص۲۴۷).

پرورش اصول اعتقادی صحیح، ضامن سعادت دنیا و آخرت هر فرد است. عوامل مختلفی می تواند در پرورش اعتقادی انسان ها مؤثر باشد. دیدن آیات آفاقی و انفسی، دیدن معجزات پیامبران، کرامات اولیای الهی، مطالعه آثار علمی، شنیدن موعظه، تلاوت کتاب خدا و زیارت قبور اموات و اولیای خدا، نمونه ای از این عوامل اند.

در این میان، زیارت قبور اولیای خدا نقش مؤثری در پرورش اعتقادی زائر دارد؛ به این معنا که زیارت اولیای الهی می تواند بسترساز «عبودیت الهی» در حیات انسانی باشد. به گفته علامه طباطبایی، ادب الهی، انجام عمل بر هیئت توحید است (طباطبایی، ۱۳۹۳ق، ج۶، ص۲۵۸). تربیت اسلامی، عمدتاً آداب بندگی، و بر محور توحید است؛ یعنی جلوه های ظاهری عبودیت و تصویر توحید، ابتدا در فکر و اندیشه انسان تصویرسازی می شود، سپس در رفتار فرد تجلی پیدا می کند. مقام معظم رهبری، در این زمینه می فرماید:

توحید، صرفاً یک نظریه فلسفی و فکری نیست؛ بلکه یک روش زندگی برای انسان هاست؛ خدا را در زندگی خود حاکم کردن و دست قدرت های گوناگون را از زندگی بشرکوتاه نمودن است. لاإله إلا الله، که پیام اصلی پیغمبر ما و همه پیغمبران است، به معنای این است که در زندگی و در مسیر انسان و در انتخاب روش های زندگی، قدرت های طاغوتی و شیطان ها نباید دخالت کنند. اگر توحید در زندگی مسلمانان و جامعه بشری تحقق پیدا کند، دنیای بشر هم آباد خواهد شد؛ دنیایی در خدمت تکامل و تعالی حقیقی انسان (بیانات مقام معظم رهبری ۲/۷/۸۲).

اگر ما به توحید اعتقاد داشته باشیم، اما در عمل به آن ملتزم نباشیم و رسم بندگی را ادا نکنیم، به تعبیر شهید مطهری، گرفتار نوعی ماتریالیسم اخلاقی و شرک عملی هستیم؛ یعنی عملمان موحدانه و غیب باورانه نیست و فاصله بین اعتقاد و عمل ما زیاد است (مطهری، ۱۳۸۹ش، ج۱۵، ص۳۵۳).

زیارت و تربیت اعتقادی

۱- توحید و خداباوری

در اسلام و همچنین ادیان الهی، محور دعوت انبیا توحید بوده است. در بسیاری از آیات قرآن، همچون آیات سوره هود و احزاب، به صراحت یا اشاره آمده است که روح دعوت انبیا، تسلیم شدن در برابر خدای واحد و دعوت به توحید نظری و عملی بوده است. به فرموده علامه طباطبایی، در آیات قرآن یک روح حاکم است و آن، توحید است. هیچ یک از عقاید و اخلاق و احکام، از این روح اساسیِ دین تخطی نمی کنند و در حقیقت، همه آنها جسم اند برای آن روح واحد؛ یعنی توحید، و تحقق توحید فردی و اجتماعی، از طریق عقاید و اخلاق و احکام ممکن است. روح دعوت در ادیان الهی دیگر نیز همین توحید بوده است و همه در جمله«ان لا تعبدوا الاّ ایاه و لا اله الاّ الله» خلاصه می شود (طباطبایی، ۱۳۹۳ق، ج۶، ص۲۵۸).

از اینکه پیامبران فقط بر این هدف تأکید کرده اند، به دست می آید که ریشه دردها، گرفتاری ها و نابسامانی های اخلاقی و اجتماعی بشر، شرک و فاصله گرفتن از توحید، و درمان همه آنها نیز روی آوردن به توحید است؛ زیرا آنچه نزد خداوند بیشترین اهمیت را دارد، همین پیام و دعوت بوده که برای ابلاغ آن، رسولان و پیامبران بسیاری برای بشر فرستاده است. امام علی علیه السلام فرمود: «مَنْ عَرَفَ الله تَوَحَّدَ»؛ «کسی که خدا را بشناسد، موحد می شود» (آمدی، ۱۳۶۶ش، ص۸۳). از حضرت رضا علیه السلام نیز در این باره آمده است: «اصلُ مَعرِفه الله توِحیدُهُ»؛ «ریشه معرفت خدا، توحید است» (شیخ صدوق، ۱۳۹۸ق، ص۳۴). در شرح این سخن گفته شده است:

حقیقت بندگی، که تذلل و اطاعت است، بدون حصول معرفت صورت نمی پذیرد؛ چراکه تا انسان به مقام عظمت و بزرگواری و جلال کسی آگاهی پیدا نکند، تذلل و اطاعت نیز صورت نخواهد پذیرفت و اما معرفت نیز ریشه و پایه اش توحید پروردگار است و تا این اصل، ثابت و پابرجا نشود، نمی توان روی آن بنایی درست کرد و کسی که در مقام توحید استوار نبوده و آشکارا یا پنهانی، به غیر خداوند توجه می کند و غیر او را حتی اگر امام معصوم علیه السلام باشد، در گره گشایی و اجابت دعاها مستقل بداند و در زیارت او از خدا غافل شود، هنوز پایه معرفت او محکم و پابرجا نشده و در نتیجه، معرفتی برای او حاصل نشده است (مصطفوی، ۱۳۸۵ش، ص۲۳ و ۲۴).

از نشانه های زیارتِ «توحیدمدار»، نگرش درست به مقام اهل بیت: و پرهیز از غلو درباره آنان است. ازاین رو، از آداب زیارت این است که زائر زیارت خود را با ذکر خدا شروع کند. امام هادی علیه السلام فرمود:

هرگاه به زیارت یکی از ما مشرف شدی، جلوی در بایست و بگو: «اشهدان لااله الاالله وان محمدا رسول الله» و هنگامی که قبر را دیدی، بایست و سی بار بگو «الله اکبر»؛ سپس به سوی قبر حرکت کن و باز بایست و سی بار بگو «الله اکبر». هنگامی که نزد قبر رسیدی، چهل بار بگو «الله اکبر»؛ سپس زیارتنامه را قرائت کن (شیخ صدوق، ب۱۴۰۴ق، ج۲، ص۶۱۰؛ همو، الف ۱۴۰۴ق، ج۲، ص۲۷۷).

به تعبیر آیت الله جوادی آملی، زائر پس از آن که صد بار به عظمت خدا اعتراف کرد و او را از هر وصف و ثنایی برتر دانست، آنگاه باید به ثناگویی اهل بیت: و شمارش کمالات آنان بپردازد (جوادی آملی، ۱۳۸۶ش، ج۱، ص۸۲). همچنین گفته شده: «حکمت این تکبیرهای صدگانه، این است که دلالت کند بر اینکه عظمت و کبریایی فقط از آنِ خداست» (مجلسی، ۱۴۰۶ق، ج۵، ص۴۵۳).

شیخ عباس قمی در مقدمه زیارت جامعه کبیره می نویسد:

شاید وجه تکبیرات این باشد که اکثر طباع (طبع ها)، مایل به غلو هستند. [لذا دستور داده شد که پیش از زیارت، صد بار تکبیر گفته شود تا] مبادا از عبارات امثالِ این زیارت (زیارت جامعه)، [زائران] به غلو افتند یا از بزرگی حق سبحانه تعالی غافل شوند (قمی، ۱۴۰۴ق، ص۱۰۵۹).

بسیاری از زیارتنامه های مأثوره معصومین: ، با شهادت به وحدانیت پروردگار عالم شروع می شود؛ چنان که زیارت رسول خدا (ص) از نزدیک، این گونه شروع می شود: «اشهد ان لااله الا الله وحده لا شریک له» (شیخ صدوق، ۱۴۰۴ق، ج۲، ص۵۶۸؛ کلینی، ۱۳۷۵ش، ج۴، ص۵۵۲).

فردی که به زیارت یکی از اولیای خدا می رود، قبل از دیدن مزور، ابتدا خدا را می ببیند و با شهادت به توحید، زیارت خود را آغاز می کند (مجلسی، ۱۴۲۳ق، ص۲۹۷). آنگاه رابطه میان مزور و پروردگار را می سنجد (کلینی، ۱۳۷۵ش، ج۴، ص۵۷۸) و به توصیف اهل بیت: می پردازد: «السَّلَامُ عَلَی مَحَالِّ مَعْرِفَهِ الله»؛ «سلام بر جایگاه های شناخت و معرفت خدا» ب (شیخ صدوق، ب۱۴۰۴ق، ج ۲، ص۶۱۰؛ شیخ صدوق، الف۱۴۰۴ق، ج۲، ص۲۷).

حرم پیامبر (ص) و اهل بیت: او، محل شناخت خداست؛ زیرا آنها توحید را در بالاترین مرتبه اش دارا بودند: «وَ الْمُخْلِصِینَ فِی تَوْحِیدِ اللهِ»؛ «و مخلصان در یگانه پرستی خدا» (شیخ صدوق، ب۱۴۰۴ق، ج۲، ص۶۱۰؛ شیخ صدوق، الف۱۴۰۴ق، ج۲، ص۲۷). و آنچه به پیروانشان آموخته و از آنان خواسته اند، در مرحله اول شناخت خداست. امام رضا علیه السلام فرمود: «أَوَّلُ عِبَادَهِ اللهِ مَعْرِفَتُهُ، وَ أَصْلُ مَعْرِفَهِ اللهِ جَلَّ اسْمُهُ تَوْحِیدُهُ»؛ «آغاز بندگی خدا شناخت او، و حقیقت شناخت خدا با عظمت باد نام او یکتایی اوست» (طوسی، ق، ص۲۱).

اولین سخن زائر در زیارت رسول خدا (ص) از نزدیک (ابن مشهدی، ۱۴۱۹ق، ص۴۲۶)، در زیارت امین الله (ابن قولویه قمی، ۱۴۱۷ق، ص۴۰؛ طوسی، ۱۴۱۱ق، ج۲، ص۷۳۸) و در زیارت امام حسین علیه السلام، (ابن مشهدی، ۱۴۱۹ق، ص۴۲۶) شهادت به موحد بودن مزور و معتقد بودن به اصل توحید است.

به زائران مشاهد متبرکه اهل بیت: ، سفارش شده است از زیارتنامه های مأثور استفاده کنند؛ زیرا زائر در این زیارتنامه، مقابل مضجع امام، در مرحله اول اعلام عقیده می کند؛ با تفکر موحدانه در محضر مزور حاضر می شود و با ادبیات توحیدی با امام نجوا می کند؛ از او استمداد می کند و تربیت توحیدی می یابد؛ با باور قلبی بیان می کند که همه امور در دست خداست و همه وسایل به اذن او، در این عالم اثرگذار می شود و این سخن

حکمای ربانی، سرلوحه زندگی او قرار می گیرد که «لا مؤثر فی الوجود الا الله» (شیخ صدوق، ۱۳۹۸ق، ص۶۸).

برخلاف دیدگاه وهابیت، که زیارت را شرک می پندارد، در آموزه های اهل بیت: زائر در محضر اهل بیت: عقاید توحیدی خود را بیان می کند و با زیارتنامه های رسیده از معصومین: ، عقاید توحیدی خود را می سنجد و اعمالی را انجام می دهد که با اصول اعتقادی مطابقت دارد و آنچه را با اصل توحید در تضاد است، ترک می کند. ازاین روست که فقهای بزرگ شیعه، آنچه را با روح توحید سازگار نیست، نهی کرده اند و ضمن فتوا به حرمت سجده برای غیر خدا، گفته اند: «نمی توان آنچه را که عده ای به صورت سجده نزد قبر امیرالمؤمنین علیه السلام و ائمه: انجام می دهند، جایز دانست؛ مگر آن که به قصد شکر خدای تعالی، برای ادراک توفیق زیارت باشد» (یزدی، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۶۸۹).

۲- اعتقاد به رسالت انبیا و نبوت پیامبر اسلام (ص)

از دیگر آموزه های تربیت اعتقادی در زیارت، پرورش عقیده به نبوت عامه، یعنی رسالت انبیای الهی گذشته، و نبوت خاصه، یعنی رسالت نبی مکرم اسلام (ص) است. شاهد این مطلب، دستورالعمل معصومین: برای زیارت اولیاست. در بخشی از آداب زیارت ها آمده که زائر پیش از ورود به حرم، شهادتین را بر زبان جاری کند (شیخ صدوق، ب۱۴۰۴ق، ج۲، ص۶۱۰؛ شیخ صدوق، الف۱۴۰۴ق، ج۲، ص۲۷۷). در بیشتر زیارتنامه ها زائر با سلام به انبیای گذشته، زیارتش را شروع می کند و با سلام به رسول گرامی اسلام (ص) به رسالت آنها اقرار می کند.

در زیارتی که صفوان جمال از امام صادق علیه السلام برای زیارت امام حسین علیه السلام در روز عاشورا نقل کرده است، ابتدا به ۲۳ پیامبر سلام داده می شود و ویژگی مخصوص آنها ذکر می شود؛ پیامبرانی مانند آدم، شیث، ادریس، نوح، هود، صالح، ابراهیم، اسماعیل، اسحاق، یعقوب، یوسف، موسی، هارون، شعیب، داوود، سلیمان، ایوب، یونس، عزیر، زکریا، یحیی و عیسی: و پیامبر اسلام (ص) (ابن مشهدی، ۱۴۱۹ق، ص۴۹۶؛ مجلسی، ۱۴۰۳ق، ج۹۸، ص۲۳۴).

باید هر مسلمانی به نبوت همه پیامبران الهی معتقد باشد؛ چنان که قرآن کریم می فرماید:

(آمَنَ الرَّسُولُ بِما أُنْزِلَ إِلَیْهِ مِنْ رَبِّهِ وَ الْمُؤْمِنُونَ کُلٌّ آمَنَ بِاللهِ وَ مَلائِکَتِهِ وَ کُتُبِهِ وَ رُسُلِهِ لا نُفَرِّقُ بَیْنَ أَحَدٍ مِنْ رُسُلِهِ وَ قالُوا سَمِعْنا وَ أَطَعْنا)(بقره: ۲۸۵).

پیامبر (ص) به آنچه از سوی پروردگارش بر او نازل شده، ایمان آورده است و همه مؤمنین به خدا و فرشتگانش و کتاب های او و پیغمبرانش ایمان آورده اند، [و گفتند: ] «ما میان هیچ یک از پیامبران او فرق نمی گذاریم [و به همه ایمان داریم]» و گفتند: «شنیدیم و اطاعت کردیم».

از دیدگاه قرآن، فرد مؤمن باید افزون بر اقرار به رسالت پیغمبران سلف (سمعنا)، التزام عملی هم داشته باشد (اطعنا) و بین هیچ یک از دستورهای پروردگار و رسولان او، در پذیرش آنها مرتکب تبعیض نشود. تبعیض یعنی ایمان آوردن به بعضی فرستادگان خداوند و کفر به بعضی دیگر، که در حکم کفر به همه پیامبران است.

(انَّ الَّذِینَ یَکْفُرُونَ بِاللهِ وَ رُسُلِهِ وَ یُرِیدُونَ أَنْ یُفَرِّقُوا بَیْنَ اللهِ وَ رُسُلِهِ یَقُولُونَ نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَ نَکْفُرُ بِبَعْضٍ وَ یُرِیدُونَ أَنْ یَتَّخِذُوا بَیْنَ ذلِکَ سَبِیلًا، أُولئِکَ هُمُ الْکافِرُونَ حَقًّا. . . وَ الَّذینَ آمَنُوا بِاللهِ وَ رُسُلِهِ وَ لَمْ یُفَرِّقُوا بَیْنَ أَحَدٍ مِنْهُمْ أُولئِکَ سَوْفَ یُؤْتیهِمْ أُجُورَهُمْ. . . }(نساء: ۱۵۰).

کسانی که به خدا و پیامبران او کفر می ورزند و می خواهند میان خدا و پیامبرانش جدایی بیفکنند و می گویند: «به بعضی ایمان می آوریم و بعضی را انکار می کنیم» و می خواهند میان این [دو]، راهی [برای خود] انتخاب کنند، آنها کافران حقیقی اند. ولی کسانی که به خدا و پیامبرش ایمان آورده و میان هیچ یک از آنها فرق نگذاشته اند، خداوند پاداششان را خواهد داد.

فیض کاشانی ذیل همین آیه می گوید:

برخی می خواهند میان خدا و رسولانش تفرقه بیندازند؛ به این صورت که به خدا ایمان بیاورند و به رسولان او کفر بورزند یا اینکه می گویند: «به بعضی از انبیا ایمان می آوریم و به بعضی دیگر کافر می شویم»؛ همان طور که یهود به حضرت موسی علیه السلام و پیامبران پیش از او ایمان آوردند و به حضرت عیسی علیه السلام و حضرت محمد (ص) کافر شدند و همچنین نصارا که به حضرت عیسی علیه السلام و پیامبران قبل از او ایمان آوردند؛ ولی حضرت محمد (ص) را تکذیب کردند.

اینان می خواهند بین ایمان و کفر، طریقی برای خود برگزینند؛ درحالی که ایمان به خدا تنها با ایمان به همه پیامبران او تمام می شود و کفر به بعض آنان، مانند کفر به همه آنهاست (فیض کاشانی، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۵۱۵).

۳- معاد باوری

از عوامل مهم و مؤثر در تربیت دینی، اعتقاد به معاد و نهادینه کردن این باور در

روح و روان افراد جامعه است؛ زیرا اگر تربیت دینی را اندیشیدن بر اساس معارف الهی و رفتار کردن بر مبنای آموزه های آسمانی بدانیم، این مجموعه همان گونه که با «باور به مبدأ» عجین شده، به صورت انکارناپذیری با «اعتقاد به معاد» نیز گره خورده است.

اگر تربیت دینی، مجموعه بینش ها، دانش ها و گرایش های افراد را رنگ الهی می زند و بر اساس آرمان ها، ارزش ها و تعالیم الهی شکل می دهد، این فرایند جز در پرتو باور به قیامت حاصل نخواهد شد. به بیان دیگر، اعتقاد به معاد، هم هدف تربیت دینی و رسالت انبیاست و هم زمینه را برای تحکیم پیام الهی مساعد می سازد و اجرای دستورهای آسمانی را تضمین می کند.

راستی اگر باور به معاد وجود نداشته باشد، به چه دلیل باید از منافع فردی، به نفع دیگران چشم پوشید؟! چرا باید به فرمان «ولیّ فقیه» خود را به آتش و خون زد؟! چرا باید از مال و جان خویش در راه دیگران ایثار کرد؟! چرا باید لذت و آسایش خود و فرزندان خود را قربانی دنیای دیگران کرد؟! چرا نباید از منابع و منافع دنیوی، حداکثر استفاده را کرد؟! چرا باید به نفع دیگران در برابر قانون تمکین کرد؟! و ده ها چرای دیگر که فقط و فقط بر محور ایمان به مبدأ و معاد، پاسخ واقعی و دقیق خود را می یابند.

تربیت بر اساس معادباوری، آثار سازنده ای در زندگی فردی و اجتماعی بر جا می گذارد و زمینه پرورش انسان های مؤمن و تحقق جامعه توحیدی را فراهم می کند. به همین دلیل، همه راهنمایان آسمانی، تقویت این باور را در سرلوحه برنامه های فرهنگی و تبلیغی خویش قرار داده و از هر وسیله ای برای تربیت انسان های باورمند به معاد بهره برده اند.

در بررسی سیر نزول آیات قرآن کریم و پیام ائمه هدی: ، این نکته درخور توجه است که هر زمان جامعه در آستانه تحول عظیم فرهنگی و اجتماعی قرار داشته و نیاز به تحول بنیادی در افراد جامعه بوده، تبلیغ و ترویج اعتقاد به قیامت و زندگی اخروی، تأثیر ماندگارتری در افراد آن جامعه ایجاد می کرده است؛ زیرا تشریح ناپایدار بودن زندگی دنیوی و گذرا بودن لذات و سختی های مادی و همچنین تأکید بر پایداری حیات اخروی و مواهب آن، زمینه را برای پذیرش مسئولیت های خطیر دینی و تلاش در راه تحقق آرمان های الهی فراهم می آورد و به تربیت دینی معنا و مفهوم واقعی می بخشد. به همین دلیل، بخش زیادی از آیات قرآن درباره معاد، در سه سال اول بعثت پیامبر اکرم (ص)، و در آغاز رسالت رسول گرامی (ص)، نازل شد و در نتیجه، تأثیر تربیتی این آیات در کسانی که به آئین اسلام گرایش پیدا می کردند، بیشتر بود.

از میان عوامل مختلفی که باعث تقویت باور به معاد می شود، زیارت قبور، نقش تربیتی مؤثرتری در مردم دارد. در روایات، به زیارت اموات سفارش شده است؛ زیرا باعث عبرت آموزی می شود؛ چنان که فرموده اند:

مَحَلَّهُ الْأَمْوَاتِ أَعْظَمُ

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.