پاورپوینت کامل بیایید «من»های منفرد را به «ما»های متّحد تبدیل کنیم ۲۸ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل بیایید «من»های منفرد را به «ما»های متّحد تبدیل کنیم ۲۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل بیایید «من»های منفرد را به «ما»های متّحد تبدیل کنیم ۲۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل بیایید «من»های منفرد را به «ما»های متّحد تبدیل کنیم ۲۸ اسلاید در PowerPoint :

>

۳۲

سردبیر محترم!

احتراما، به تازگی احساس کرده ام جنگ بی حاصلی بین فمنیستهای زن سالار و
ماسکولنیستهای مردسالار در گرفته است. درج این مقاله شاید التیامی باشد بر جراحتها و
التهابهای ناشی از این جنگ بی حاصل.ش.دانشور ـ مشهد

* * *

یک نویسنده اسکاتلندی به نام «ویلیام
دراموند» می گوید: «کسی که نمی خواهد
منصف باشد یک قلدر گردنکش است؛ و فردی
که انصاف را درک نمی کند نادانی بیش نیست.»

وفق نظر این نویسنده، که سخنش مطلع
مناسبی برای این مقال است، سعی می کنیم،
ملاک بحث را بر اساس عدل و انصاف قرار
دهیم و امیدواریم که تا پایان این سخن، از این
مسیر، به خطا نیفتیم، ان شاءاللّه .

در سه سال گذشته، و بویژه مقارن با آغاز
به کار مجلس پنجم، بحثهای متعدد و متنوعی
پیرامون زن و میزان مشارکتهای اجتماعی او،
شدت یافته است و تشکلهای سیاسی ـ
اجتماعی زنان کشور، اغلب با برگزاری همایشها
و فعالیتهای مطبوعاتی در جراید خاص، در
صدد ترویج و اشاعه چنین ایده ای در جامعه
برآمده اند.

در لابه لای چنین مسایلی، زمزمه هایی
مبنی بر احقاق حقوق از دست رفته زنان و
آزادی بی حد و حصر آنان، در لوای نام مشارکت
اجتماعی او، مطرح گردیده و آنان که کمی
شتابزده تر بوده اند صراحتا با دفاع از فمنیسم،
که تا چندی پیش، حتی برای بانوان
تحصیلکرده ما، واژه ای نامأنوس به حساب
می آمد، چنین گرایشی را تشدید و تغلیظ نموده
و تار و پود اتحاد و یکپارچگی روانی نسلی را
سست نموده اند.

در این میان برخی از قافله سالاران این
نهضت، در مصاحبه های متعدد با رسانه های
جمعی داخلی و خارجی، مدعی تبعیض جنسی
در ایران بوده اند.

برخی از ارباب جراید، و بویژه دوستانی که
پیرامون زنان به تحقیق می پردازند، مدام در
گزارشها و مکتوبات خود، سعی در بزرگ نمودن
اختلافات موجود فی ما بین زوجهای درگیر
داشته و با ابتکارات ژورنالیستی، مواردی
همچون ضرب و شتم برخی بانوان توسط
شوهران بی تعهد و نابخردشان را عَلَم نموده و
مسؤولان کشور را به دادخواهی و تظلم جویی
فرا خوانده اند. در پیچ و خم این مسایل، چنین
استنباط می گردد که شاید اناث، طی سالهای
متمادی موجودات ستم پذیری بوده اند که
مردان، از روا داشتن هیچ ظلم و ستمی به آنان
فرو گذاری نکرده اند.

بنابراین تمام این مسایل و تمهیدات
ذهنی چنین اندیشه ای را به ذهن بانوان
محترم و بویژه دختران جوان که به اقتضای
سنّ و سالشان، دارای اندیشه ای بکر و
بی آلایش اند، متبادر می سازد که حقیقتا شاید
ظلم و ستمی در حق آنان روا داشته شده است
و منافع ذیقیمتی از کف آنان رفته است، و
ایشان از وجود آن منافع غارت شده! نامطلعند.

چنین تفکر نادرستی، ممکن است
برانگیزاننده چنین نیرویی باشد که زنان را
برای استیفای چنین حقوق مبهمی به پا خیزاند
و با این حساب، بیم آن می رود که امروز و فردا
شاهد به راه افتادن جنگ جنسیت هم، در
جامعه باشیم.

در این میان، حامیان زن سالاری در
صددند تا با دامن زدن به اختلافات زن و مرد،
موجبات تشجیع روحیه زنان را علیه مردان
فراهم آورند و با عده گیری و صف آرایی و
تسلیح فکری آنان در جبهه ای به نام
«فمنیسم»، اذهان زنان را نسبت به جنس
مذکر، مخدوش سازند و نام این عمل را، تلاش
برای احقاق حقوق از دست رفته بنامند.

صد البته شایسته است، اهل قلم نیز
برحسب رسالت مطبوعاتی خویش به این
موضوع بیندیشند و به این نکته مهم واقف
باشند، که مکدر نمودن قلوب زنان نسبت به
مردان، نه تنها هیچ پیامد خوشی برای این دو
گروه ندارد، و بلکه هیچ آب رفته ای را به جوی
باز نمی گرداند.

«تحقیقات جمعیتی در کشور نشان
می دهد که حداقل ۳۲ میلیون نفر از جمعیت
کشور زیر سن ۲۰ سال قرار دارد.»(۱) و به
یقین همین دختران و پسران جوانی که هنوز
مجرد مانده و متأهل نشده اند، در آینده ای دور
و نزدیک، سرنوشتشان با یکدیگر گره خواهد
خورد و همسران آینده همدیگر خواهند بود؛
پس به دور از انصاف است که عملکرد نادرست
معدود مردان و زنانی را که به دلایل متعدد، در
انجام وظایف زوجیت خویش اهمال و سستی
می نمایند ملاک قرار داده، و این موضوع را به
همه جامعه تعمیم و تسری بخشیم و موجبات
دلزدگی این دو جنس را از یکدیگر فراهم
آورده، و کینه و نفاق را جایگزین محبت و
مودت آرمانی این فلسفه بنماییم.

در این میان جا دارد به اصل آفرینش زن و
مرد در آیه ۲۱ سوره روم بپردازیم و دریابیم که
طبق این آیه شریفه زنان، مایه آرامش و
سکون