پاورپوینت کامل زن، زخم، زجر (نقد فیلم ۵۸ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل زن، زخم، زجر (نقد فیلم ۵۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل زن، زخم، زجر (نقد فیلم ۵۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل زن، زخم، زجر (نقد فیلم ۵۸ اسلاید در PowerPoint :

>

۵۶

فیلم: سگ کشی

نویسنده و کارگردان: بهرام بیضایی

بازیگران: مژده شمسایی، مجید مظفری،

رضا کیانیان

«بهرام بیضایی» پس از سالها گشت و
گذار در اساطیر و تعزیه، با پیشینه ای قوی و
ذهنیتی سرشار از نماد و اسطوره، دهمین فیلم
خود را پس از ده سال سکوت می سازد؛ البته
اگر ساخت فیلم کوتاه «گفتگو با باران» را که
جزو فیلم چند اپیزودی «قصه های کیش» بود و
هرگز اکران نشد، به حساب نیاوریم.

وی از جمله کسانی است که حتی پیش از
انقلاب نیز در بازار گرم فیلم فارسی، وجود
سینمای صاحب اندیشه را به اثبات
رسانده است.

نگاه «بیضایی» به زنان، نشان از تسلط او
بر حالات عرفانی و معنوی روح آنان دارد. وی
در اغلب آثارش چهره ای اساطیری و مقدس به
زنان می بخشد. «بیضایی» با توجه به اسطوره
مادرمحوری و محوریت دادن به مسایل زنان
سعی دارد به گونه ای بر روی زن و حقوق از
دست رفته او در اجتماع تأکید کند؛ چنانکه
«سگ کشی» نیز در همین راستا، مفاهیمی
چون «حق کشی»، «زجرکشی»، «زن کشی»
و … در بطن خود می پروراند.

این فیلم با سوژه مناسب و جذاب خود،
۱۴۰ دقیقه تماشاگر را بر صندلی سینما
می نشاند و اثری مشابه آثاری با ساختار
هالیوودی به وی نشان می دهد.

«گلرخ کمالی» زنی است که به علت
بدگمانی به شوهرش و تصور ارتباط او با منشی
شرکتش، وی را ترک کرده و به نزد پدرش در
شهرستان رفته است و حال پس از یک سال
فکر می کند خیانتی از جانب شوهر صورت
نگرفته و او بی دلیل به وی بدگمان شده است.
لذا به تهران بازمی گردد تا به خانه اش برود ولی
می بیند کسان دیگری منزل وی را اشغال
کرده اند و زنی دارد تمام خاطرات خوش گذشته
او را چون غباری از گلیم خانه اش می تکاند.

بالاخره «گلرخ» شوهرش «ناصر معاصر»
را می یابد؛ آن هم در حالی که طلبکاران
بسیاری او را احاطه کرده اند و شریکش از ایران
گریخته است. «ناصر» در آستانه رفتن به
زندان «گلرخ» را تحریک می کند تا ۷۵۰
میلیون تومان چکهای برگشتی او را با مبلغی
اندک از طلبکارانش بخرد و رضایت نامه ای از
آنان بگیرد. زن به خاطر اثبات وفاداریش به
«ناصر» این کار را قبول می کند و به جبران
اشتباهش و نشان دادن صداقتش در زندگی
مشترک، از گرد راه نرسیده، خود را در دام
طلبکاران شوهرش می اندازد.

چکها توسط طلبکاران به خرید و فروش
رسیده و هر کدام به دست افراد مختلفی از
طبقات متفاوت اجتماعی و فرهنگی افتاده
است؛ و «گلرخ» مجبور می باشد با زرنگی، هر
کدام از طلبکاران سرمایه دار و نوکیسه را به
شیوه خودشان راضی کند و تظاهر نماید که
هم جنس آنها است. در مقابل، آنان نیز از همان
اولین دیدار در صدد فریب زن و بهره کشی
جنسی از وی می باشند. دنیایی که «ناصر»
برای «گلرخ» ساخته، پر از گرگهایی است که به
محض دیدن وی می خواهند او را بدرند.

زن مجبور می شود برای حفظ ظاهر و
عدم پذیرش شکست، نقش یک زن خوشبخت
را برای پدرش بازی کند که شوهر وی در حال
سامان دادن به کارهایش می باشد و قرار است
خانه ای دیگر برای او بخرد.

از طرفی، زن در مقابل شوهر هم کوتاه
می آید و اقامت در یک هتل را می پذیرد و به
«ناصر» می گوید حتما از پس کارهای وی
برخواهد آمد. حتی از «فرشته» منشی سابق
شوهرش، نیز طلب بخشش می نماید، و
«فرشته» که تماما در حال نقش بازی کردن
است، براحتی «گلرخ» را می بخشد.

«گلرخ کمالی» طی سیر و سفری در دنیای
ناشناخته پول و تجارت، به کمال می رسد و
برای رسیدن به این کمال و نجات شوهر و
تحکیم خانواده، ناخواسته تا مرحله لکه دار
شدن خودش نیز پیش می رود. صورت معصوم
و خندان «گلرخ» در شروع فیلم، اصلاً قابل
مقایسه با چهره زخمی و خون آلود وی در
انتهای فیلم نیست. زن معصومیت و صداقت
خود را به خاطر عشق به همسرش از دست
داده و مجبور شده تمامی احساسات و
ظرافتهای زنانه اش را فراموش کند و راه و رسم
خشونت را بیاموزد تا اینکه بتواند از طلبکاران
کلاش شوهرش رضایت نامه ای برای آزادی
وی از زندان بگیرد.

طی یک تدوین موازی، طلبکاران دیده
می شوند که همگی به شعبه چکهای برگشتی
مراجعه کرده اند و در مقابل، «گلرخ» در صد د است که با تمامی آنها تماس بگیرد و پیشنهاد
خرید چکهایشان را به آنان بدهد.

اولین طلبکار، نزول خوار بدهکاری است
که مجبور می شود بر اثر اصرار طلبکارش پس
از رفت و آمد بسیار «گلرخ»، به فروش چکش
رضایت دهد. نخستین مردی که نظر سوء به
زن دارد همین طلبکار، مرد نزول خوار می باشد
که با افسوس، رفتن «گلرخ» را نظاره می کند.

مرد بعدی تاجر فرش است و سعی دارد به
نحوی از فروش چک شانه خالی کند و به
انتظار آزاد شدن «ناصر» بماند تا بتواند تمامی
پولش را از وی بگیرد. اما او هم با دروغی
مصلحت آمیز از سوی «گلرخ» که می گوید
محافظی دارد، چک را می فروشد و با اصرار
زن، رضایت نامه ای نیز امضا می کند.

حاجی «نقدی»، سنگ قبر می فروشد و به
هیچ طریقی حتی حاضر نیست با تلفن مورد
خطاب «گلرخ» قرار گیرد. وی در تمامی
تماسهای تلفنی به زن می گوید باید مردش را
برای معامله بفرستد. اما همین که «گلرخ»
موفق می شود با تمهیدی وارد دفتر «نقدی»
شود، او به سرعت خود را می بازد و در صدد
محرمیت و ازدواج موقت برمی آید. وی از
«گلرخ» می خواهد که نزد او کار کند و قسمت
زنانه تجارت و کار را بر عهده بگیرد و با زنان
طرف حساب شود. حتی وعده ویلای شمال را
نیز به زن می دهد. «گلرخ» فقط سکوت می کند
و «نقدی» که می انگارد زن با خواسته های او
موافق است، «گلرخ» را به خانه اش می فرستد
تا چک را از همسرش بگیرد. اما همسر
«نقدی» حاضر نیست به همین راحتی چیزی
از اموال شوهرش را ببخشد و این مسأله باعث
می شود که «گلرخ» حرفهای «نقدی» را به رخ
زن بکشد و به دروغ به او بگوید اگر چک را به
وی ندهد او مجبور می شود همسر «نقدی»
شود و با وی به شمال برود. زن حاجی که
بسیار سنتی است و ساده انگارانه فکر می کند،
برای اینکه چنان هوویی پیدا نکند، راضی
می شود چک را به «گلرخ» بدهد و همین
«گلرخ» پس از گرفتن چک به حاجی تلفن
می کند و می گوید آرزوی رفتن با وی به شمال
را به گور ببرد.

طراحی صحنه منزل حاجی و حتی
طراحی لباس زن و فرزندان او مربوط به عهد
قاجار می باشد و شاید همین مسأله توجیهی از
سوی کارگردان برای لغزش سریع یک بازاری
مذهبی می باشد، طوری که او هوس می کند با
زن فهمیده و زیبایی چون «گلرخ» که اصلاً
هیچ شباهتی به همسر خودش ندارد، ازدواج
کند.

چهارمین طلبکار، تاجر کامپیوتر
غرب زده ای است که همسر و فرزندانش را به
خارج از کشور فرستاده و خود سعی دارد با
گویش آمیخته به انگلیسی و با لفاظی، «گلرخ»
را به شام دعوت کند تا در نهایت بتواند به بهانه
تحویل چک، او را به خانه اش بکشاند. اما
«گلرخ» که از رفتار مرد پی به خواسته درونی او
برده است و مطمئن می باشد که مرد اندیشه ای
جز تصاحب وی ندارد، با سلاحی که یک
دوست ناشناس به عنوان «کسی که نگران
توست» برایش فرستاده است، تاجر را تهدید
می کند و پس از گرفتن چک می گریزد. زن با
زرنگی و دوراندیشی، حاجی سنتی را توسط
زنش می فریبد و مرد مدرن و غرب زده را با
اسلحه تهدید می کند، هرچند که به وی
می گوید این کار خلاف تمام اصول اوست ولی
وی، او را مجبور به این کار کرده است.

طلبکار بعدی پیرمردی است که ناگهان
فوت می کند و وکیل او سعی دارد به بهانه
مالیات وارده بر ارث، وراث را تحریک کند تا به
فروش چک رضایت دهند. در نهایت «گلرخ»
درمی یابد که وکیل سعی دارد با این شیوه
مقداری از پول فروش چک را خود به جیب
بزند و زن که این مهم را دریافته است در قبال
حق السکوت از وکیل، تخفیف می گیرد.

گویا «گلرخ» همیشه می داند چه اتفاقی
برایش خواهد افتاد لذا از قبل تمهیدات لازم را
فراهم می کند. البته شاید هم از هر ملاقات،
تجربه ای برای برخورد با طلبکار دیگری کسب
می کند و از این رو با آمادگی کامل به دیدار
طلبکاران باقیمانده می رود.

حتی وی در دیدار با شخصیت بعدی که
یک بازاری جاهل می باشد، پس از گرفتن چک
آن را در پاکتی گذاشته و به شکل کاغذی
مچاله شده به خیابان پرتاب می کند تا مرد
نتواند دوباره آن را از او بگیرد. اما گویا دیگر
فکر اینجایش را نکرده بود که امکان دارد مرد
به جای چک بخواهد خود او را ماندگار کند. در
آخرین نمای این سکانس، فقط در بسته در
قاب تصویر می ماند و فریاد «گلرخ».

درست در نمای بعدی زن با چهره ای
زخمی و حرکاتی عصبی نشسته است و با
تشویش فراوان سیگار می کشد. تمامی شواهد
امر چنین نشان می دهد که جاهل قصد تجاوز
به «گلرخ» را داشته که او چنین پریشان و
افسرده شده است.

با این وجود زن دست از کار نمی کشد و
بدون هیچ شکی نسبت به همسرش و
درخواست او با سماجت به سراغ فرد
بعدی می رود.

در شرکت «افرندی و شرکا» نیز «گلرخ» را
به جرم مراجعه دیرهنگام کتک می زنند، ولی او
آنقدر غرور دارد که پس از خرید چک و اتمام
کارش از «افرندی» بخواهد پول سیلی هایی را
که به او زده اند، بپردازد و یا اینکه وی خود فرد
مهاجم را ادب کند. اما همین «گلرخ» در مقابل
عجز و التماس گماشته بز

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.