پاورپوینت کامل همگرایی دینی در خانواده ۶۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
4 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل همگرایی دینی در خانواده ۶۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل همگرایی دینی در خانواده ۶۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل همگرایی دینی در خانواده ۶۰ اسلاید در PowerPoint :

>

۳۴

پرسش:

اگر دین اعضای خانواده با هم یکی نباشد

چگونه می توانند در کنار هم زندگی کنند؟

اختلافات عقیدتی، دینی، فرهنگی،
سیاسی و … خانواده را چگونه باید حل و فصل
کرد و چنانچه به راه حلی دست پیدا نکردیم چه
باید کرد؟ مثلاً پدر خانواده داشتن اعتقاد خاص
فرزند خود را به منزله کفر بداند و همچنین
سایر اعضای خانواده نسبت به همدیگر. و نیز
اگر مرجع تقلید پدر خانواده با زن متفاوت
باشد؛ مثلاً اعمالی را مرجع پدر حرام بداند و
مرجع زن حرام نداند و برعکس و یا وظایفی را
مرجع پدر برای زن واجب بداند که مرجع زن
واجب نداند و یا برعکس، این گونه اختلافات
در فروع دین را چگونه می توان بین اعضای
خانواده حل کرد و چگونه باید با آن کنار آمد؟

پاسخ:

برای دستیابی به پاسخ این پرسش به چند

اصل اشاره می کنیم.

۱ـ اصل گونه گونی و اختلاف فکری

انسان از این جهت که موجودی دارای فکر
و اراده و انتخاب گر است، تعارضات و مناقشات
فکری در ساحت اندیشه او امری طبیعی است.
ادیان الهی برای این به بشر عرضه شده اند تا
انسان بتواند با کمک آن، نزاعها و درگیری های
خود با هم را حل کند و اختلافات و منازعات
خود را در سایه تعلیمات الهی رو به سامان برد و
پراکندگی به جمعیت مبدل شود، ولی آدمیان نه
تنها نتوانستند و یا نخواستند از این فرصت
پیش آمده و سرمایه بی همتا در راه سعادت خود
بهره برند، که همین امر به نوبه خود وسیله ای
برای اختلافات و مناقشات تازه در زندگی بشر
شد، زیرا پس از اعلام و ترویج هر یک از ادیان
آسمانی به واسطه یک پیامبر، گروهی به آن
می گرویدند و گروهی نیز در برابر آن
موضع می گرفتند.

ریشه اختلاف نوع اول عمدتا به جهت
فقدان قانون و ناشناخته بودن حقوق و مرزها
در زندگی اجتماعی بود، ولی اساس تفرق در
نوع دوم سرکشی و ستمگری انسان و طغیان او
در برابر خداوند جهان بوده است.

قرآن کریم می فرماید:

«کان النّاسُ امّهً واحدهً فبعث اللّه النبیّین
مبشرین و منذرین و انزل معهم الکتاب بالحق
لیحکم بین الناس فی ما اختلفوا فیه و ما اختلف
فیه الاّ الّذین اوتوه بغیا بینهم فهدی اللّه الّذین
آمنوا لما اختلفوا فیه من الحقّ بإذنه و اللّه یهدی
من یشاء الی صراط مستقیم؛

مردم بر طریقه واحدی بودند، آنگاه خداوند
پیامبران را برانگیخت تا بشارت دهنده و انذار
دهنده باشند و با آنان کتاب را به حق نازل کرد
تا بین مردم در آنچه اختلاف دارند داوری کند،
و سپس تنها همان کسانی که کتاب به آنان
داده شد پس از آنکه نشانه ها و شواهد روشن
به سویشان آمد، از روی ستمگری در کتاب
حق شبهه و اختلاف افکندند، سپس خداوند
مؤمنان را به اذن خود به سوی حق هدایت کرد
و خداوند هر کس را بخواهد به راه راست
رهنمون می شود.»(۱)

و باز می فرماید:

«و ما تفرّقوا الاّ من بعد ما جائهم العلم بغیا
بینهم …؛

آنان جز پس از آگاهی و علم از روی ستم
از دین حق پراکنده نشدند.»(۲)

مرحوم علامه طباطبایی اختلاف نوع دوم
مطرح شده در آیه نخست را درون دینی و
عامل آن را عالمان به کتاب و دین خدا
دانسته اند.(۳) در حالی که آیه کریمه معنایی عام
دارد و شامل اختلاف در اصل پذیرش دین نیز
می شود و در این صورت نمی توان عامل آن را
دانشمندان فاسق به حساب آورد، بلکه ریشه
آن را باید در سرشت طغیانگر بشری جستجو
کرد. گرچه نقش این گروه در ایجاد فرقه گرایی
و اختلافات درون مذهبی، نقشی یگانه
یگانه است.

بنابراین گرچه اختلاف در ساحت پیروان
ادیان، به لحاظ ارزشی امری مردود و غیر قابل
قبول است ولی واقعیتی است که همواره در
حیات دینی بشر حضور داشته و آنگونه که از
آیات قرآن پیداست امتِ هیچ یک از رسولان
الهی یکدست و یکصدا نبوده و همیشه عده ای
از آنان را مؤمنان و عده ای دیگر را نیز کافران
تشکیل می داده اند.

البته این امر، با توجه به نظام تکوین و
ویژگی آفرینش بشر با خصوصیت اراده و اختیار
و نقش آن در سرنوشت او، مطلوب و مورد
خواست خداوند است.

قرآن کریم می فرماید: «قل فللّه الحجه
البالغه فلوشاء لهداکم أجمعین؛

بگو حجت گویا و بالغ، از خداوند است پس
اگر می خواست همه شما را هدایت می کرد.»(۴)

به عبارت دیگر خداوند خواسته است تا
بشر با اراده و اختیار خود راه حق و شریعت
الهی را پیروی کند، نتیجه چنین خواستی آن
است که همواره گروهی از مؤمنان و گروهی نیز
از کافران باشند.

این رهایی، که حاصل نظام احسن است،
تنها در دنیا و زندگی این سویی بشر وجود دارد،
ولی خداوند حساب کار اهل باطل و
اعراض کنندگان از حق را به قیامت موکول
فرموده است. و از عذاب آنان در دنیا صرف نظر
کرده است.

قرآن کریم می فرماید:

«و لو لا کلمه سبقت من ربّک لقضی بینهم
فیما کانوا فیه یختلفون؛

و اگر سخنی از خدایت از پیش ـ مبنی بر
مهلت دادن به آنها تا قیامت ـ صادر نشده بود
یقینا در آنچه در آن اختلاف کرده اند داوری
می کرد.»(۵)

۲ـ اصل همگرایی

ریشه «انسان» از «انس» است و نوع بشر
را از این جهت انسان گفته اند که به راحتی با
همنوعان خود انس می گیرد و ارتباط عاطفی
برقرار می کند.

آدمیان از جهت انسان بودن خود، تا وقتی
به تجاوز و فساد دست نیالوده اند دارای
حقوقی اند، که باید مراعات شود، گرچه اگر
اضافه بر آن جنبه ایمانی در کسی وجود پیدا
کرد سبب پیدایش حقوقی بسیار فراتر از آن
خواهد شد.

قرآن کریم در مواردی دستور به عفو و
گذشت و معاشرت نیکو با پیروان سایر مذاهب
و مکاتب داده است.

برای نمونه می فرماید:

«فاصفح عنهم و قل سلام فسوف
یعلمون؛

از کافران در گذر و با مسالمت با آنها مواجه
شو، پس به زودی خواهند دانست.»(۶)

و باز می فرماید:

«یا ایها الّذین آمنوا انّ من ازواجکم و
اولادکم عدوّا لکم فاحذروهم و اِن تعفوا و
تصفحوا و تغفروا فإنّ اللّه غفورٌ رحیم؛

ای اهل ایمان، قطعا برخی از همسران و
فرزندان شما ـ به جهت اصرار بر گمراهی شما
ـ دشمن شما هستند پس از آنان برحذر باشید و
اگر گذشت کنید و از آنان بگذرید و از
بدرفتاری هایشان چشم پوشی کنید پس خداوند
یقینا بخشنده و مهربان است.»(۷)

در این آیه کریمه، در عین حالی که ابتدا
دستور به پرهیز از بستگان و نزدیکان منحرف
و تأثیرنپذیری از گفته ها و تمهیدات آنان داده
است، به رفتار پسندیده و معاشرت نیک نیز
فرمان می دهد.

همچنان که در خصوص پدر و مادر
می فرماید:

«و وصّینا الانسان بوالدیه حسنا و ان
جاهداک لتشرک بی ما لیس لک به علم فلا
تطعهما اِلیّ مرجعکم فأونبّئکم بما کنتم
تعملون؛

ما انسان را نسبت به احسان و نیکی به
پدر و مادرش سفارش کردیم و اگر آنها بکوشند
تا تو را مشرک کنند از آنان مپذیر بازگشتتان به
سوی من است سپس شما را به آنچه کرده اید
آگاه می کنم.»(۸)

در جای دیگر پس از توصیه به نافرمانی در
صورت دعوت به شرک از سوی آنان
می فرماید:

«… و صاحبهما فی الدّنیا معروفا…؛

با آنان در دنیا به خوبی و نیکی
همنشینی کن.»(۹)

و نیز قرآن کریم ازدواج موقت با زنان اهل
کتاب را جایز شمرده است(۱۰) که معاشرت نیک
گرچه موقت در چنین کاری روشن است.

امیر مؤمنان در عهدنامه خود به مالک
اشتر می نویسند:

«و اشعر قلبک الرّحمه للرّعیّه و المحبّه
لهم و اللطف بهم و لا تکوننّ علیهم سبعا ضاریا
تغتنم أکلهم، فإنّهم صنفان: إمّا أخ لک فی
الدّین أو نظیر لک فی الخلق …؛

به قلب خود رحمت و محبت و لطف به
شهروندان خویش را بفهمان و بر ضرر آنان
موجودی درنده خو که خوردن آنان را غنیمت
بدانی مباش، زیرا آنان بر دو دسته اند: یا
برادران دینی تواند و یا در آفرینش مانند و
همنوع تو هستند …»(۱۱)

هدف از این همگرایی و توصیه به رحمت،
احسان و علاقه مندی به همنوع از جهت
انسانی دو امر است:

۱ـ تلاش در جهت ارشاد و هدایت آنان به
خداپرستی و دین داری و نجات آنها از گمراهی
و پیروی شیطان که هیچ خدمتی به انسانیت
بالاتر و شریف تر از آن نیست و این نیز جز با
محبت و دلسوزی به افراد انسانی حتی به
کافران به طور شایسته میسر نیست. سیره
پیامبر اکرم(ص) نشان می دهد که آن حضرت
نه تنها نسبت به مؤمنان بلکه نسبت به سایر
انسانها چنین محبتی داشت و با عشق و علاقه
فوق العاده برای هدایت و نجات آنان تلاش
می کرد به قدری که خداوند خطاب به آن
حضرت فرمود:

«لعلّک باخعٌ نفسک أن لا یکونوا مؤمنین؛

شاید تو خود را از اینکه آنان اهل ایمان
نیستند به هلاکت اندازی.»(۱۲)

و نیز می فرماید:

«فلعلّک باخع نفسک علی آثارهم إن لم
یؤمنوا بهذا الحدیث أسفا؛

پس تو شاید خود را بر پیامدها و عواقب
وخیمی که در صورتی که به این قرآن ایمان
نیاورند، بر آنان می آید، از روی تأسف و تأثر
هلاک کنی.»(۱۳)

«محدث قمی» از «قاضی عیاض» نقل
می کند: «و روی انّه لما کسرت رباعیّته و شجّ
وجهه یوم أحد شقّ ذالک علی أصحابه شدیدا
و قالوا لو دعوت علیهم فقال: إنّی لم ابعث لعّانا
و لکنّی بعثت داعیا و رحمه، اللهم اهد قومی
فإنّهم لا یعلمون؛

روایت شده است که وقتی در جنگ احد
دندان مبارک پیامبر شکست و صورتش
مجروح شد، اصحاب آن حضرت شدیدا
ناراحت و متأثر شدند و به آن حضرت پیشنهاد
نفرین بر کافران را دادند. آن دریای رحمت
فرمودند: من نفرین گر و لعنت فرست مبعوث
نشدم؛ من برای رحمت و دعوت و هدایت
مردم برانگیخته شده ام، پروردگارا! قوم من
را هدایت کن. یقینا اینان در جهالت
به سر می برند.»(۱۴)

۲ـ رعایت حقوق انسا

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.