پاورپوینت کامل رازی که باید فاش می شد درحاشیه گزارش «کانون اصلاح و تربیت در یک نگاه» ۲۱ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل رازی که باید فاش می شد درحاشیه گزارش «کانون اصلاح و تربیت در یک نگاه» ۲۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل رازی که باید فاش می شد درحاشیه گزارش «کانون اصلاح و تربیت در یک نگاه» ۲۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل رازی که باید فاش می شد درحاشیه گزارش «کانون اصلاح و تربیت در یک نگاه» ۲۱ اسلاید در PowerPoint :

>

۵۰

چهارشنبه قرار بود به کانون اصلاح و
تربیت دختران برویم وقتی به کانون رسیدیم
وارد محوطه حیاط شدیم. جای دلگیری بود و
شاید به نظر من خمود و گرفته، زیرا تصور
عامیانه در مورد چنین مکانهایی این چنین
است. خیلی عجول بودم که ببینم کسانی که
در کانون هستند چگونه اند؛ علل و انگیزه آنان
از ارتکاب جرم چیست؟

چرا در عنفوان جوانی گل شاداب
زندگیشان پژمرده است؟!

چهره هایی از غم، اندوه، ناامیدی از فردا
که همه شان تداعی رنجها و حرمانهای
گذشته است، نسلی که بیش از پیش نیاز به
حمایت دارد ولی کم و بیش به دست
فراموشی سپرده شده است؛ امروز نگاههای
معصومانه این شکوفه ها همت عالی همه ما
را می طلبد.

اینهایی که دستخوش حوادث ناخواسته
شده اند و چه بسا که همه چیز غیر خودشان
در سرنوشتشان مؤثر بوده است، بی توجهی
جامعه، خانواده، فقر مادی و معنوی، همه و
همه دخیل اند. بچه های طلاق این گونه اند.

بچه هایی که باید در آغوش گرم خانواده
به بازی و تحصیل علم بپردازند تنها و
سرگردان و بی سرپرست در جامعه رها
می شوند، شاید بتوان مهمترین علل فرار
بچه ها از منزل را از هم پاشیدگی خانواده،
طلاق و کمبود محبت عاطفی دانست.

«وقتی کمبودهای مادی و معنوی در
خانواده تأمین نشود محال است که در خارج
از خانه جبران شود.» امروز بچه های طلاق
بیشترین آمار بزهکاری را در جامعه تشکیل
می دهند.

«فرشته …» نیز یکی از آنان است. او از
خانه خود فرار کرده است و پس از چند سالی
که به شکل و شمایل پسر در جامعه ظاهر
می شده است توسط نیروی انتظامی در یک
درگیری دستگیر می شود و تمامی رازش فاش
می شود …»

وقتی از او می پرسم چرا خانواده ات را
ترک کردی و به خیابان پناه آوردی؟

می گوید: ۵ ساله بودم که مادرم طلاق
گرفت و به شهرستان رفت. در موارد بسیاری
با پدرم اختلاف و مشاجره داشتیم و گاهی هم
با نامادریم. چند سالی را همین طور طی کردم
تا کمی بزرگتر شدم.

پدرم سیگار می کشید، روزی من به تقلید
از او شروع به سیگار کشیدن کردم، پدرم مرا
از این کار منع می کرد و دختر بودنم را دلیلی
بر این منع می دانست، مشاجره بین من و
پدرم بالا گرفت. بعد از بگومگوهای بسیار، از
خانه بیرون زدم و تصمیم گرفتم که
دیگر برنگردم.

تقریبا ۸ یا ۹ ساله بودم که از خانه فرار
کردم، روز اول را در پارکی گذراندم همان
ساعات اولیه با چهار پسر دوست شدم. آنها
چندین سال از من بزرگتر بودند، گفتند اگر
می خواهی بیا با ما باش و پسش ما زندگی
کن. من که جایی را نداشتم قبول کردم، بعد از
مدتی آنها به من پیشنهاد کردند که موهایم را
کوتاه کنم، ابتدا دوست نداشتم ولی آنها اصرار
کردند و گفتند اگر موهایت را کوتاه نکنی،
چون دختر هستی برای ما دردسر درست
می کنی و نمی توانی همراه ما باشی چون
پلیس به ما مشکوک می شود؛ من که چاره
دیگری نداشتم قبول کردم. خودشان موهایم
را با مدل پسرانه کوتاه کردند، با نزدیک شدن
زمستان کلاه بر سر می گذاشتم، تیپم کاملاً
پسرانه شده بود، بچه ها اسمم را عوض کرده
بودند و مرا سعید صدا می زدند. آنها در مغازه
نجّاری کار می کردند و شب هم آنجا
می خوابیدند. یک روز مرا به صاحب مغازه
معرفی کردند و از او خواستند که یک کاری
هم به من بدهد، من نیز همراه آنها کار
نجّاری می کردم، کم کم یاد گرفته بودم «میز
می زدم، تخت می زدم …»^(۱)

چند سال را با دوستانم به همین روش
سپری کردیم