پاورپوینت کامل خانم آن ماری شیمل، تندیس پژوهش در فرهنگ اسلامی ۱۰۶ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل خانم آن ماری شیمل، تندیس پژوهش در فرهنگ اسلامی ۱۰۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۰۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل خانم آن ماری شیمل، تندیس پژوهش در فرهنگ اسلامی ۱۰۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل خانم آن ماری شیمل، تندیس پژوهش در فرهنگ اسلامی ۱۰۶ اسلاید در PowerPoint :

>

۴۸

«مروری بر زندگی وی در هشتادمین زادروز تولد»

کوشش و کاوش

در میان پژوهشگران جهان بخصوص
آنان که در عرصه های دینی، فرهنگی و
عرفانی، تحقیقاتی انجام داده اند؛ زندگی علمی
و مطالعاتی خانم آن ماری شیمل
(ANNEMARIE SCHIMMEL)
می تواند سرمشقی برجسته برای مشتاقان
معارف و طالبان حقیقت باشد چرا که شیوه
زندگی ایشان به عنوان محققی پرتوان، به
علاقه مندان می آموزد که چگونه باید تحقیق
نمود و وسعت دید خویش را در پژوهش ها
چگونه باید قرار داد. خانم شیمل، بدون تردید
یکی از مظاهر و مصادیق تبلور بخشیدن به
معانی عرفانی و جلوه گر ساختن مباحثی است
که ریشه در بنیادهای اصیل فرهنگ دینی
دارد، در این رهگذر، دقت، اهتمام،
جامع نگری علمی و پرهیز از تعصب ها و نقد و
بررسی برخی باورهای عامه که به عرصه های
اعتقادی راه یافته می تواند توسط وی چون
چراغی فروزان فراسوی محققان قرار گیرد. او
با توانایی ها و نبوغ فوق العاده و فراتر از دانش
تخصصی خود، از درون فرهنگ و اندیشه
اروپایی به حوزه پژوهش در فرهنگ و تمدن
اسلامی پیوست و هیچ گاه در این مسیر با
غیریت سازی و دوگانه اندیشی مواجه نگردید و
از این جهت اجازه نداده در فهم علمی
موضوعات مورد کاوش، انسداد ایجاد شود؛
این نوع رویکرد کارش را برجسته و ممتاز
می نماید. در عصری که ناآشنایی یا
کم اطلاعی با فرهنگ اسلامی موجب بروز
برخی تبلیغات منفی، پیش داوری ها و سوء
تفاهم های بسیاری گردیده است، بدون شک
آثار ارزشمند و کاوش های علمی خانم آن
ماری شیمل می تواند در روشن ساختن افکار
عمومی و ایجاد تفاهم بین اسلام و غرب
تأثیر بسزایی داشته باشد.

این بانوی فرهیخته از سنین جوانی تا
امروز که ایام کهنسالی و فرسودگی بدنی را
طی می کند و هشتاد سال از عمر پربارش
می گذرد، با عزم راسخ و تحمل دشواری ها و
رنج فراوان در راه شناسایی فرهنگ و تمدن
اسلامی پیش رفته است، او در پژوهش های

متنوع خود کوشیده است تا با برطرف کردن
موانع فهم معارف دینی و عرفانی از قبیل
ساده نگری، تعصب و خرافات خواننده را به
سوی چشمه های اصیل اندیشه های ناب
اسلامی راهنمایی کند، به همین دلیل اعتقاد
دارد گوهر و اصل اصیل اسلام در عرفان
نهفته و این گونه معرفت شهودی آدمی را به
رستگاری و یکتاپرستی می رساند. وی موفق
گردیده است که چکیده یافته های معرفتی
دانشوران سَلَف و محصول آنچه را خود
سالیان متمادی با شکیبایی در باره فرهنگ
اسلامی از راه مطالعه و پژوهش و دیدار از
سرزمین های اسلامی و گفت و شنود با
مسلمانان فراهم آورده، با زبانی رسا، روشن و
بیانی لطیف و پرجاذبه در اختیار خوانندگان
قرار دهد. از این رو آثارش نه تنها مأخذی
معتبر برای اهل تخصص، تفحص و
دانش پژوهان است بلکه عموم مردم نیز با
سعی اندک می توانند از تحقیقات ارزنده او
سود ببرند.(۱)

خانم شیمل در دفاع از اسلام و
ارزش های قرآنی و توجه دادن اروپاییان به
سوء تفاهماتی که در برداشت از اعتقادات
دینی داشته اند، نقش مهمی را بر عهده گرفت
و در این راستا صداقت و شجاعت خود را بروز
داد، ایشان در یکی از آثارش نوشت: اسلام
دینی است که در غرب بسیار بد فهمیده شده
و حتی توسط عده ای از افراد ناوارد به نوعی
بدویت و توحش متهم شده است.(۲)

این بانو با صراحت لهجه ای که تنها از
یک محقق بسیار مطلع و بی نیاز به تعریف و
تمجید غرب برمی آید، اعلام می دارد: قرآن
تنها کتاب آسمانی است که به همان صورتی
که بر رسول اکرم(ص) وحی شده، حفظ و
نگهداری گردیده است.

در جایی نیز پس از مقدمه ای متین و
مستدل در باره علل احترام و تکریم فوق العاده
مسلمانان نسبت به پیامبر عظیم الشأنشان
اظهار می دارد: از این روی است که مسلمانان
هر گونه «سبّ الرسول» را بسیار گران و از
گناهان بسیار سنگین تلقی می کنند و
عکس العمل آنان نسبت به تهمت ها و
اهانت های سلمان رشدی علیه خاتم
رسولان، از این جهت است.

در اوضاع آشفته و تبلیغات مسمومی که
استکبار جهانی و صهیونیزم در دفاع از این
نویسنده مرتد راه انداخته بودند، سخن از
حقانیت موضع مسلمانان و محکومیت این
نویسنده هتاک بسیار شجاعت، پارسایی و
صراحت می خواهد. آن ماری شیمل در تبیین
مفهوم جهاد به روشنی اعلام نمود: ترجمه ای
که امروزه در مغرب زمین از این واژه به دست
داده می شود، غلط و غیر اسلامی است و به
دنبال آن حقیقت دیگری را مورد توجه
خواننده قرار می دهد و خاطرنشان می نماید:
ادعای توسعه اسلام با خون و شمشیر، اتهام
واهی بیش نیست و اسلام عمدتا قلوب مردم
را به سوی خویش معطوف ساخته است.

از روش های جالب این بانو آن است که
در بیان نظرات خویش در جایی که با تفکری
یا رسومی از طایفه مسلمین در تباین است،
همواره شرط ادب و قداست کلام را نگاه
می دارد، و از به کار بردن واژه ها و القابی که در
شأن یک اظهارنظر و محاوره علمی نیست،
جدا خودداری می ورزد، به عنوان نمونه
هنگامی که خبری را از غزّالی بر این مضمون
نقل می کند که: «اگر سجده بر غیر خدا واجب
بود زن ها باید در پیشگاه مردان به خاک
می افتادند» و یا چون از جمله ملای رومی
سخن می گوید که گفته است: «وجود زن برای
رفع آلودگی های مرد ضرورت دارد» مخالفت
خویش را با این گونه مضامین را که ناصحیح
و غیر منطقی می داند با عبارت متینی اعلام
می کند: این گونه سخنان به گسترش
اندیشه تساوی حقوق زن و مرد در اسلام
کمک نمی کند.(۳)

آقای دکتر عبدالرحیم گواهی که آثار آن
ماری شیمل را به زبان فارسی ترجمه کرده و
می کند، می نویسد: دوست اندیشمندی زمانی
می گفت: به اعتقاد وی خانم شیمل مسلمان
است که به منظور باز بودن دستش در دفاع از
ارزش ها و معارف اسلامی، این اعتقاد و
گرایش اسلامی خود را به صراحت عنوان
نمی کند و به اصطلاح در جوامع غربی و
محافل اروپایی به نوعی، تقیه را پیش
گرفته است!

دکتر گواهی می افزاید: نشانه های این باور
اسلامی را در جای جای کتاب «تبیین آیات
خداوند» می توان مشاهده کرد، به ویژه
هنگامی که مؤلف وقتی از امت مرحومه
(کسانی که مورد رحمت خداوند و شفاعت
رسول اکرم(ص) واقع می شوند) سخن
می گوید، در خاتمه این کلام، از تعبیر
«ان شاءاللّه » استفاده می کند که یقینا این
گونه آرزوی رحمت و رستگاری برای جامعه
اسلامی و امت موحد، جز از یک نفر مسلمان
صادر نمی شود.(۴)

دوران کودکی و تحصیلات

خانم آن ماری شیمل در هفتم آوریل
۱۹۲۲ میلادی مطابق ۱۸ فروردین
۱۳۰۱ه··· .ش در شهر ارفورت آلمان دیده به
جهان گشود. از دوران کودکی، وی به فرهنگ
شرقی علاقه نشان می داد. اگر چه والدین او
به طور مستقیم موجد این اشتیاق نبودند، ولی
چنین زمینه ای از خانواده اش سرچشمه گرفته
است. مادرش از تبار ملوانان بود و پدرش به
فلسفه و عرفان تمایل داشت. در مدرسه،
آموختن زبان فرانسه و لاتین را آغاز کرد و در
پانزده سالگی تصمیم گرفت زبان عربی را
بیاموزد و معلمش در این رشته، دوست معلمِ
زبان لاتینی اش بود که خود را محدود به
آموزش زبان عربی نمی کرد بلکه سعی
می نمود شاگرد خود را با فرهنگ اسلامی و
عربی نیز آشنا نماید. آن ماری شیمل بایستی
هر هفته سه کتاب در باره تاریخ، ادبیات،
تمدن و دین مطالعه می کرد. همه این
فعالیت ها در کنار دروس مدرسه انجام
می گردید. با وجود این، در شانزده سالگی
موفق به اخذ دیپلم گردید. انگلیسی، زبان
خارجی سوم بود که آن زمان در مدارس
تدریس می کردند و او گرچه در مدت یک
سال آن را فرا گرفت اما امروزه آگاهی او از
زبان مزبور همچون زبان آلمانی است و به هر
دو زبان مورد اشاره تألیفاتی دارد.

کمی پس از اتمام دوران دوم دبیرستان،
جنگ جهانی دوم آغاز گردید و تمامی
فارغ التحصیلان ملزم به خدمت دولتی شدند،
البته برخی، از این قاعده مستثنا بودند.
همچون دانشجویان پزشکی و رشته های
علوم طبیعی و تنها ناگزیر بودند شش هفته
این کار را انجام دهند. گرچه خانم شیمل از
مدت ها قبل مصمم بود که عربی و
اسلام شناسی را تحصیل کند اما در دو رشته
شیمی و فیزیک ثبت نام نمود ولی همزمان در
کلاس های تاریخ هنر اسلامی که توسط
«ارنست کوهن» تدریس می شد، شرکت
می نمود، او همچنین نزد «والز بیورکمن»
تحصیل زبان عربی را پی گرفت. از آنجا که به
دلیل وقوع جنگ، به جای یک ترم چهار
ماهه و نیمه صرفا سه ماه تدریس می شد،
دوره تحصیلی این دانشجوی باهوش و
سرشار از نبوغ و استعداد ذاتی به سرعت
سپری گردید.(۵)

معلم وی وقتی مشاهده کرد این
دانشجوی هوشیار، مشتاق فرهنگ شرقی و
بخصوص اسلامی است، به وی سفارش
نمود دروس مربوط به علوم طبیعی را ادامه
ندهد و مطالعات خود را در زمینه دروس مورد
علاقه اش یعنی متون اسلامی و عربی
متمرکز سازد. او به وی تأکید نمود: بهترین
کار برای رسیدن به چنین مقصدی، شروع به
تدوین پایان نامه دکترا می باشد و به خانم
شیمل نوید داد: بعد از گذراندن دوره دکترا و
دفاع از رساله، دستیار وی خواهد گردید. بدین
منظور، او درس فارسی و ترکی عثمانی را
شروع کرد و در پایان ترم سوم، نوشتن رساله
خود را آغاز نمود. با اینکه در ایام تعطیلات
مجبور بود در کارخانه کار کند، رساله اش را در
باره سلسله ممالیک (گروهی از حکمرانان
مصری) با عنوان «خلیفه و قاضی در مصر در
اواخر قرون وسطی» به راهنمایی «ریچارد
هارتمن» به پایان برد. همین رساله در سال
۱۹۴۳ میلادی در لایپزیک به طبع رسید و
خانم شیمل در نوامبر این سال در امتحان
دکترا شرکت کرد.(۶)

شیمل تا پایان جنگ جهانی در وزارت
امور خارجه به عنوان مترجم کار می کرد.
وقتی کشور آلمان متوجه گردید که ناگزیر
است در جنگ تسلیم گردد، وزارت امور
خارجه با تمام پرونده های محرمانه نخست به
شهر هاله انتقال یافت و سپس به ایالت
زاکسن منتقل شد و تمامی کارمندان این نهاد
نیز مجبور شدند به مکان جدید بروند. وقتی
قوای مهاجم آمریکایی شهر مزبور را به
اشغال خود در آوردند، کارکنان را نیز دستگیر
و محبوس ساختند که بعدا زندانیان به شهر
ماربورگ انتقال داده شدند و مدت حبس آنان
در این ناحیه نزدیک شش ماه به طول کشید.

خوشبختانه خانم شیمل که جزو زندانیان
این شهر بود، رساله درجه پروفسوری خود را
به ماربورگ برده بود؛ همان پژوهشی که در
ماه مارس ۱۹۴۵م به دانشگاه برلین داده شده
بود، چندین منبع مهم هم با خود به همراه
داشت که در دوران زندان از آنها بهره برد.(۷)

در مقام استادی و عرصه های علمی

و پژوهشی

آن ماری شیمل که در سن نوزده سالگی
در رشته مطالعات اسلامی موفق به اخذ درجه
دکترا از دانشگاه برلین شده بود، در ژانویه
۱۹۴۶م امتحان استادی داد؛ یک هفته پس از
این آزمون، نخستین سخنرانی خود را در
دانشگاه ارائه کرد و در سن ۲۳ سالگی
استادیار دانشگاه ماربورگ گردید و خدمات
دانشگاهی خود را با تدریس در مباحث
اسلامی آغاز کرد. ایام اقامت او در ماربورگ از
پرهیجان ترین دوران های زندگی علمی،
فکری و معنوی این بانو است، زیرا او
می بایست از سویی در تمامی زمینه های
شرقی و اسلام شناسی همچون زبان عربی،
فارسی، ترکی، هنر اسلامی، تاریخ، ادبیات
(متون منظوم و منثور) تدریس می کرد و از
طرفی نزد معلم محترمش یعنی «فریدریش
هایلر» درس می خواند. شیمل در سال
۱۹۴۹م برای بار اول به خارج از کشور سفر
کرد و به سوئد رفت، در دانشگاه آنجا
تحقیقاتی را به عمل آورد و به مدت یک ماه
نزد شرق شناسان و دین شناسان در دانشگاه
اوپسالای این کشور ماند و در سال ۱۹۵۱م
امتحان دوره دکترایش (دکترای دوم) را در
تاریخ ادیان داد و در این رشته موفقیت
برجسته ای به دست آورد.

در سال ۱۹۵۲م به ترکیه رفت تا در
زمینه نسخه های خطی در کتابخانه های
استانبول تحقیق کند، در این سفر به زیارت
آرامگاه مولانا (ملای رومی و سراینده
مثنوی) در قونیه نائل آمد. در سال ۱۹۵۳م بار
دیگر به این کشور رفت، قبل از آن در برلین و
ماربورگ با برخی پژوهشگران و روشنفکران
ترکیه آشنا شده بود. در این سفر و در
شهرهایی چون آنکارا، استانبول و … با
ادیبان، شاعران، عارفان، دانشوران و نیز
مردمان عادی ترکیه ارتباطی عاطفی و
پیوندی صمیمی برقرار کرد، زیرا
سخنرانی های خود را به زبان ترکی ایراد
می نمود و تحصیلاتش در دین شناسی بود؛ در
همین سفر اشتیاق وی به مباحث اسلامی و
مسائل کشور مسلمان ترکیه مشخص گردید.
لذا به وی پیشنهاد کردند که کرسی تاریخ
ادیان را که دو سال قبل از آن در دانشکده
الهیات آنکارا بنیان نهاده شده بود، پذیرا گردد.
در این دانشکده دانشجویان نه تنها در
زمینه های علوم اسلامی تحصیل می کردند
بلکه با افکار و اندیشه های معاصر غربی آشنا
می شدند؛ یعنی هم قرآن، حدیث، اصول فقه
و زبان عربی را می آموختند و نیز فلسفه
اروپایی، جامعه شناسی دینی و تاریخ تطبیقی
ادیان را فرا می گرفتند. وقتی خانم شیمل به
این دانشکده آمد، حدود ۴۰۰ دانشجوی دختر
و پسر در آنجا درس می خواندند، چون در
ترکیه کتاب های درسی تاریخ ادیان وجود
نداشت، خانم شیمل می بایست این تکلیف را
عهده دار شود. به همین دلیل در سال ۱۹۵۵م
در آنکارا کتاب مقدماتی در تاریخ ادیان را به
طبع رسانید. شاید بتوان گفت شیمل بیش از
هر جا فعالیت های خود را در ترکیه متمرکز
کرد. در این زمان روابط و دوستی های
شخصی بین وی و مسلمانان ترکیه پدید آمد،
بر اثر این روابط، عشق وافر و تفاهم عمیقی
نسبت به اسلام و جهان اسلام در خانم
شیمل شکوفا گردید که می توان این شوق
ریشه دار را در تمامی آثار بعدی او مشاهده و
لمس نمود. برای خانم آن ماری شیمل در
یک گزارش مؤثر و خواندنی که «برادرم
اسماعیل» (یادآوری خاطراتی از ترکیه) نام
دارد و آن را برای نخستین بار در سال
۱۹۹۰م منتشر کرد، سال های اقامت در ترکیه
دوباره زنده می شود؛ این کتاب نگاهی دارد به
پنجاه سال فرهنگ و باورهای مردم ترکیه. در
این اثر همچون فهرست مؤلفان آثار موجود
در یک کتابخانه، اسامی تمامی روشنفکران
و مؤلفان فرهنگ جدید این کشور درج
گردیده است.(۸)

خانم «شولسته روهر» از برنامه ریزان و
اجراکنندگان مشهور تلویزیون آلمان از شیمل
پرسید: در سال ۱۹۵۴م در ترکیه پس از یک
وقفه سی ساله، تدریس تعلیمات دینی از سر
گرفته شد، مصطفی کمال آتاتورک تدریس
علوم دینی را از مجموعه دروس حذف کرده
بود. آن وقت شما به عنوان یک فرد مسیحی
در دانشگاه آنکارا استخدام شدید تا تاریخ
ادیان درس بدهید، آیا این امر غیر طبیعی
نبود؟ او در پاسخ وی گفت: نه من خوشحال
شده بودم تا آن زمان دو بار به ترکیه رفته
بودم، برای مطالعه متون خطی با افراد جالبی
آشنا شده بودم و تقریبا تمام اهل ادب را
می شناختم، زبان ترکی را هم از همان اوقات
خوب می دانستم. ارادت من به دین اسلام بر
کسی پوشیده نبود.

«کریستا شولسته روهر» افزود: آتاتورک
با روش خشونت آمیزی به تغییر در سنت های
اسلامی روی آورد و استفاده از خط لاتین با
برنامه های اجباری وی به تحول در تمام
شئون زندگی مردم منجر گردید و از خبط های
او این بود که مردم قادر به قرائت قرآن
نبودند. شیمل این موضوع را مورد تأیید قرار
داد و گفت: آنها حتی نمی توانستند نوشته های
روی مراقد والدین خود را بخوانند.
ناخوشایندتر از آن این است که وقتی من
جلوی مسجدی آیه های قرآن را می خواندم،
ترک ها شگفت زده می پرسیدند: واقعا شما
می توانید این آیات را بخوانید؟ خدای من،
این چقدر موجب تأسف است. از این گذشته
راه مطالعه تمام ادبیات کلاسیک ترک بر آنها
بسته شده است چرا که این ادبیات قرابت
بسیار نزدیکی با زبان و ادبیات عرب و ایرانی
دارد به همین دلیل بسیاری از ضرب المثل ها
و اصطلاحات سنتی را نمی فهمند زیرا وقتی
با خط لاتین نوشته شوند، ظرافت خود را از
دست می دهند.(۹)

در این زمان شوق دیگری در خانم
شیمل پدید آمد که موجب گردید به پژوهشی
جدید روی آورد. در سال ۱۹۴۰م مقاله ای از
نیکلن مطالعه کرد که توجه او را به کتاب
«پیام شرق» دکتر محمد اقبال لاهوری جلب
کرد، او بدین لحاظ اقبال را انتخاب کرد که
مانند خودش گوته و مولوی را ارج می نهاد و
به آنان مباهات می کرد. پس شروع به خواندن
توأم با کاوش در سایر نوشته های اقبال کرد و
چندین مقاله برای مجله پاکستانی کوارترلی
نوشت و از دست اندرکاران این نشریه تقاضا
نمود به جای حق التألیف، کتاب های اقبال را
به وی بدهند، زیرا آثار مذکور در آلمان و
ترکیه نایاب بود. تا آن زمان خانم شیمل تمام
همت خود را صرف تحقیق در آن دسته از
کتاب های اقبال کرده بود که به پروفسور
ماینکه تعلق داشت و اقبال شخصا این آثار را
برای وی ارسال نموده بود. این کتاب ها
«جاویدنامه» و «پیام شرق» نام داشتند،
خانم شیمل اثر اولی را به دو زبان آلمانی و
ترکی ترجمه کرد و بدین سبب به پاکستان
دعوت شد، در آنجا به زودی شیفته فرهنگ و
سرزمین این کشور اسلامی گرد

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.