پاورپوینت کامل اولین شاهکار ادبی ۲۳ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل اولین شاهکار ادبی ۲۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل اولین شاهکار ادبی ۲۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل اولین شاهکار ادبی ۲۳ اسلاید در PowerPoint :

>

۸۸

مجله را که خریدم، یکراست آمدم خانه و رفتم توی اتاقم. چشمم که به داستانم افتاد، انگار پر در آوردم. اصلاً باورم نمی شد. یعنی داستان من، به قول مامان،
خنگ ترین و جُلُمبرترین آدم توی دنیا چاپ شده بود!

در حالی که مجله را توی بغلم گرفته بودم، سرم را بالا آوردم و فریاد زدم: «چاپ شد. بالاخره چاپ شد.»

مامان و بابا که از شوک وارده حسابی گیج شده بودند، وارفته نگاهم کردند.

ـ چی شده؟ چی چاپ شده؟

تندی مجله را باز کردم و صفحه ای را که داستانم در آن چاپ شده بود، نشان شان دادم.

ـ داستانم دیگه. ایناهاش ببینین.

تا آمدم بفهمم چی به چی است، مرضیه را دیدم که مجله به دست کنارم ایستاده است. بابا که
بفهمی، نفهمی به پرستیژ پدرانه اش بر خورده بود، مگس کُش را که همیشه خدا،
دمِ دستش بود، نشانه رفت روی مگسِ مادرمرده ای و گفت: «بِده ببینم
دختر! اِهه. ناسلامتی بزرگی گفتن، کوچیکی گفتن.»

اما مرضیه که با کله توی مجله رفته بود و جز
موهای جنگلی اش که به آسمان
قد کشیده بودند،
چیزی از
او دیده
نمی شد،
حرفی
نزد و
همان
طور مشغول خواندن شد.

دیدم الان است که بابا بپرد به جان مرضیه و
بی برو برگرد ناکارش کند و ناخواسته جنگ جهانی سوم دیگری
شکل بگیرد. ناچار ازخودگذشتگی کردم و با سه سوت، مجله را از توی دستش کِش
رفتم، و با این کار جلوی یک فاجعه انسانی را گرفتم.

مجله را که به بابا دادم؛ بابا با پیشانی چین خورده و ابروهای تاب برداشته اش میخ شد تو صورت مرضیه و بعد که نگاهش
به من افتاد گفت: «دستت درد نکنه باباجون. باز صد رحمت به تو که یه جو غیرت داری.» بعد تُن صدایش را کمی بالا برد و گفت: «قابل
توجه بعضیا، که ببینن این چیزا تو خونواده ما ارثیه.» مامان که معلوم بود از این حرف بابا خنده اش گرفته، رو به بابا کرد:

ـ خُبه خُبه توأم. کم از فک و فامیلت تعریف کن. کسی ندونه خیال می کنه خونوادگی یه پا دانشمندن.

بعد دست هایش را چند بار توی هوا تکان داد. بابا که انگار هیچ انتظار شنیدن این حرف را نداشت، استکان چایی اش را هورتی بالا کشید.

ـ نه اینکه ایل و طایفه شما آدم
حسابی ان. باز ما …

این اولین بار بود که می دیدم مامان و بابا
سرِ استعدادهای درخشان من با هم جر و
بحث می کنند.

همین طور که مامان و بابا مشغول
مسخره کردن و زیر آب زدن همدیگر بودند،
مرضیه جیغ کشید: «مامان، مامان مهدیه
باز …»

مامان پرید وسط حرفش که «پس تو
اونجا چه غلطی می کردی؟» و سر و سینه زنان
و ناله و نفرین کنان رفت تا به قول خودش
بییند چه خاکی باید توی سرش بریزد. خدایی
بود که آبجی ته تغاری شلوارش را با
دستشویی عوضی گرفته بود و گرنه این جر و
بحث ها حالا حالاها در خانه ما ادامه داشت.

مامان که رفت، بابا هم بالاخره رضایت
داد و رفت سرِ وقت روزنامه خواندنش. آخر
روزنامه خواندن بابا از شام شبش هم
واجب تر بود.

آن روز تا شب، تلفن پشت تلفن زنگ
می زد و همه تبریک می گفتند. تا ساعت ۱۲
شب کسی از خاندان مامان و بابا نبود که از
چاپ داستان من خبردار نشده باشد.

ـ تبریک محبوب جون. به جون تو وقتی
شنیدم خیلی خوشحال شدم. ناقلا نگفته
بودی از این کارام بلدی.

ـ مبارک باشه عمه جون. الهی که چشم
حسود بترکه. می دونستم عمه، می دونستم که
سربلندمون می کنی. حالا کِی یه مجله برامون
می یاری؟

ـ ننه محبوبه، چِشِت روشن ننه. ننه
قربون قد و بالات بره …

آن شب برای اولین بار بزرگ ترین کتلت
شام را نوش جان کردم و در عین ناباوری
جیکی از کسی بلند نشد. حتی مسعودِ نُنُر
یکی یک دانه هم حرفی نزد.

آخر شب هم

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.