پاورپوینت کامل در جستجوی شکوفه های باطراوت و معطر ایمانی ۹۹ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل در جستجوی شکوفه های باطراوت و معطر ایمانی ۹۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۹۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل در جستجوی شکوفه های باطراوت و معطر ایمانی ۹۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل در جستجوی شکوفه های باطراوت و معطر ایمانی ۹۹ اسلاید در PowerPoint :

>

تقدیم به آنانی که زندگی سرشار از صمیمیتی را آرزو دارند و از منفورترین حلال
خداوند گریزانند.

خواهر و برادر عزیز، حالا که انگیزه هایت
را وارسی و پالایش کرده و تعالی بخشیده ای،
قبل از اقدام برای یافتن همسر مناسب، باید
قدمی دیگر در درون خود برداری و آن
«ارزشیابی صحیح ملاک ها» است. طبیعی
است هر کس می خواهد همسرش از جهت
رعنایی، موقعیت اجتماعی و خانوادگی،
تحصیلات، عفاف، دینداری، اخلاق و ادب،
چشمگیر بوده و از همگنان گوی سبقت
ربوده، علاوه بر آن از رذایل و پستی ها دور
باشد. اما آیا این آرزو تحقق یافتنی است؟!

مطلق گرایی ممنوع!

باید باور کرد که در عالم واقع هر انسانی
مجموعه ای از زیبایی ها و زشتی هاست و
محسّنات و معایبی را با هم دارد. یکی از
رعنایی فوق العاده برخوردار است و در جنب
آن، عیوب و کاستی هایی هم جلب نظر
می کند. آن دیگری رعنا و دلربا نیست و از
این جهت متوسط یا کمتر است ولی از جهت
ادب، اخلاق، گذشت و همسردوستی
فوق العاده می باشد. سومی از جهت جمال،
ادب، اخلاق و همسردوستی، متوسط یا کمتر
است ولی عضو خانواده ثروتمندی می باشد و
آینده اقتصادی او و همسرش تأمین است و…
بنابراین باید این پنبه را از گوش بیرون آورد و
شنید و باور کرد که «گُلِ بی خار» فقط خداست
و در جهان آدمیان، هر کسی با کمبودهایی
مواجه است؛ حتی اولیای خدا و پیامبران که
برگزیدگان خداوند و برترین انسان هایند نیز از
جهاتی در زندگی با کمبود و سختی مواجه اند.
رسول خدا(ص) برترین انسان بلکه برترین
مخلوق خداوند، از همه سجایای اخلاقی در
نهایت درجه آن برخوردار بود ولی کسی که
می خواست همسری با او را اختیار کند می دید
که در زندگیِ او از امکانات و آسایش های
مادی خبری نیست. باید همراه او با فقر و
تنگدستی بسازد و بپذیرد که همسرش رهبر و
مسئول اداره یک جامعه است و وقتی که
برای خانواده اختصاص می دهد، چندان زیاد
نیست و بسیاری از اوقات باید به جنگ برود و
در معرض خطرهای جانی باشد و … .

در زندگی همین پیامبر عظیم الشأن
می بینیم وقتی در سال های میانی حکومتش
در مدینه، از جنگ ها غنایم چشمگیری
نصیبش می گردد، همسرانش گمان می کنند
که دیگر دوره فقر و تنگدستی به سر آمده و
شوهرشان حتما از آن غنایم فراوان مقداری
را به آنان اختصاص خواهد داد و برای آنان
وسایل رفاه و آسایش فراهم خواهد کرد، ولی
بر خلاف انتظار می بینند شوهرشان همه آن
غنایم را به مجاهدان می بخشد و با سهم
خودش از غنایم در صدد رفع مشکل
اقتصادی مهاجران فقیر برمی آید و درصد
ناچیزی از آن را برای تأمین رفاه خانواده اش
اختصاص می دهد. این رفتار خلاف انتظار
شوهر، آنان را به خشم می آورد و به اعتراض
وا می دارد. پیامبر از اعتراض همسران
دل آزرده می شود و از اینکه آنان نمی توانند یا
نمی خواهند شرایط و اقتضائات را درک کنند و
عمل وی در هزینه کردن غنایم برای فقرا و
ضعفای مدینه را صائب نمی بینند، غمگین
می گردد و به قهر از آنان کناره می گیرد و در
نهایت این همسران، مخیّر می شوند زندگی
فقیرانه با پیامبر را انتخاب کنند یا گرفتن
بهره ای از دنیا و جدا شدن از پیامبر خدا را.

آری، همیشه این بساط تخییر پهن
است. هیچ پسری نمی تواند همسری بیابد که
از همه جهت ایده آل و موافق میل او باشد
همان طور که هیچ دختری نمی تواند شوهری
از همه جهت ایده آل و موافق میل پیدا کند.
بنابراین باید از بین موارد مختلفی که
هر کدام محسّنات و معایب و نقایصی دارند،
انتخاب کند.

انتخاب همسر و اولویت ها

حالا که معلوم شد فرد ایده آل و مطلق از
همه جهت پیدا نخواهد شد، باید ملاک های
ضروری و اولویت دارمان را تعیین کنیم. برای
اینکه به اهمیت تعیین اولویت ملاک ها پی
ببریم لازم است به این نکته توجه دهیم که
زن و مرد پوشش، زینت(۱) و طوق گردن(۲)
یکدیگرند. همچنان که لباس، زینت، طوق و
گردنبند از بدن انسان جدا نمی شود و همیشه
همراه اوست و سبب زشتی یا زیبایی او در
انظار دیگران است، زن و مرد هم با ازدواج،
لباس و طوق گردن یکدیگر می شوند و سبب
زیبایی یا زشتی دائمی هم می گردند.

لباس سه خاصیت مهم دارد. هم
پوشاننده عیوب و زشتی های بدن است و هم
بدن را از سرمای زمستان و گرمای تابستان
حفاظت می کند و هم زینت است.

اگر لباس از حیث اندازه، رنگ و دوخت
متناسب باشد، صاحبش را در انظار زیبا، موقّر
و باشخصیت نشان می دهد و اگر از جهات
فوق نامتناسب باشد، پوشاننده اش را در انظار
زشت، جلف و سبک می نمایاند. زن و شوهر
نیز نسبت به هم اینچنین اند. هم با تأمین
نیازهای جنسی و روحی، نقص همدیگر را
رفع می کنند و هم یاور و پشتیبان یکدیگرند و
هم با پیدا شدن نسبت زوجیت و همسری،
هر کدام سبب زشتی یا زیبایی دیگری
می گردد. با توجه به مطلب بااهمیت فوق
است که انسان باید در تعیین ملاک های
همسر آینده اش و اولویت بندی آن ملاک ها
دقت ویژه کند و بعد از تعیین ملاک ها و
اولویت بندی آنها، پی جوی همسری مطابق
آن ملاک ها باشد.

اگر با خود خلوت کنیم و به دل و
فطرت مان مراجعه نماییم، فطرت سالم و
انسانی، ما را به ملاک هایی فرا می خواند که
در منابع دینی هم با اهمیت شمرده شده اند و
گمان می رود هر دختر و پسر جوانی اگر در
انتخاب همسر آن ملاک ها را به ترتیب در
صدر اولویت هایش قرار دهد، انتخاب مناسبی
خواهد داشت.

خداباوری، ضروری ترین ملاک

ازدواج و تشکیل زندگی خانوادگی یعنی
در یک شرکت وارد شدن و با شریک خود
علاوه بر انس گرفتن و لذت بردن، به کار،
تلاش، اداره خانه، تأمین هزینه زندگی،
تولیدمثل، تربیت فرزند و … همت گماشتن.
یک شراکت زمانی موفق خواهد بود که
شریک ها هر کدام با تمام توان و علاقه برای
موفقیت تلاش کنند و هیچ کدام از سعی و
کوشش چیزی فرو نگذارد؛ علاوه بر آن،
شریک ها به همدیگر اعتماد داشته باشند،
برای هم فداکاری کنند، از خیانت، ظلم و ستم
به هم خودداری ورزند و … .

دو چیز می تواند تضمین کننده موفقیت
این شراکت باشد که اول آن دو، اعتقاد به خدا
و قیامت است. (راجع به دومی که عشق و
علاقه متقابل است، در بند بعدی سخن
خواهیم گفت.) اگر شریک ها به واقع معتقد
باشند که خداوند هر آن حاضر و ناظر بر آنان
است و به صداقت و وفای آنان پاداش
می دهد و رحمت خود را در دنیا و آخرت
نصیب صادقان وفادار می گرداند و از ظالمان و
خیانت کنندگان بیزار است و رحمت خود را از
آنان دریغ می دارد و به قهر و غضبِ خود
گرفتارشان می کند، چنین اعتقادی آنان را به
وفا و صداقت و فداکاری و گذشت وا می دارد و
زندگی را برای آنان بهشت و مصفّا می گرداند
و کاستی ها را قابل تحمل می سازد ولی اگر
چنین اعتقادی نباشد، نه کاستی ها قابل
تحمل است و نه گذشت از خطا و جفای
طرف مقابل ممکن و نه فداکاری و وفا و
صداقت معنا خواهد داشت. وقتی چنین
ایمانی نباشد فرد فقط دنبال رسیدن به لذت و
منفعت خودش است. ممکن است بتوان با
قانون او را به رعایت حدود و وظایف همسری
وا داشت ولی قدرت قانون و دادگاه و …
محدود است و برای همیشه و همه جا کارساز
نیست و کم کم نابسامانی ها خود می نماید و
بنیان ازدواج فرو می ریزد.

به نظر ما اولین و اولویت دارترین
ملاک ها، متدین بودن کسی است که انسان
می خواهد او را به همسری برگزیند و در
روایات نیز این مورد از بیشترین تأکید
برخوردار است. در روایتی امام باقر(ع) بعد از
ردّ ملاک های مادی می فرماید:

«فعلیکم بذات الدین؛(۳)

بر شما باد به ازدواج با افراد دیندار.»

یکی از کارشناسان خانواده نیز در این
مورد می گوید:

حقوق زنان در حقوق بین الملل و حقوق
مذهبی شمرده شده است اما عملاً می بینیم
این حقوق رعایت نمی شود و این قوانین اجرا
نمی گردد حتی در جوامعی که به اصطلاح
خودشان را پیشرفته می دانند؛ ولی در بعضی
جوامع که اعتقادات مذهبی قوی وجود دارد،
این قوانین اجرا می گردد. من این را به چشم
خود دیده ام. اعتقاد یک مرد این است که
«قیامتی هست، فردایی هست، جوابی باید
پس داد، این دخترِ مردم با هزار امید به خانه
من آمده است»، این اعتقاد باعث می شود که
ما اصلاً برای همسرمان یک حرمت خاصی
قائل شویم.

به کلام زیبای امام مجتبی(ع) توجه
کنید. شخصی در مورد ازدواج دخترش با
ایشان مشورت کرد و حضرت به او فرمود:

او را به همسری فردی باتقوا در آور زیرا
شوهر باتقوا و خداترس اگر زنش را دوست
داشته باشد، او را گرامی می دارد و اگر از دست
آن زن به خشم آید، بر او ظلم نخواهد کرد.(۴)

انسان در دو حال از جاده عدالت و انصاف
خارج می شود: اول، وقتی خوشحال و شادمان
باشد که طغیانگری می کند. دوم، وقتی که
خشمگین باشد که ظلم می ورزد. امام(ع) در
این حدیث با اشاره به این دو حالت می فرماید
که فرد خداترس در این دو وقت خدا را در
نظر دارد و از جاده عدالت و انصاف
خارج نمی شود.

اگر اعتقاد به خدا و قیامت در دو شریک
زندگی قوی باشد، زندگی آنان در همین دنیا
به بهشت تبدیل می شود. در زندگی آنان کار،
کوشش، تحمل، گذشت، عفو، وفا، فداکاری و
ایثار، لذیذ و دوست داشتنی خواهد بود و هر
کدام از زن و شوهر سعی دارد در موارد فوق
بر شریک خود پیشی گیرد. مشاجره، ایراد
گرفتن، سختگیری، خیانت، خُلف وعده،
حق کُشی و زورگویی کار انسان هایی است که
به خدا و قیامت باور ندارند و خوفِ حساب و
کتاب بعد از مرگ در دل شان جوانه نزده است.

در ساحت نورانیت قرآن

در عصر نزول قرآن، مردان و زنان مدینه
و اطراف آن (حوزه نفوذ اسلام و حکومت
اسلامی) دو دسته بودند. دسته ای آزاد و
دسته ای بنده. در آن جامعه، بندگان اعم از
کنیز و غلام (زن و مرد) دارای شأن انسانی
شمرده نمی شدند و در ردیف حیوانات بودند
و جزو مِلک صاحب خود به حساب می آمدند
و ازدواج با بردگان بسیار زشت و
عیب و عار بود.

گرچه اسلام با این خوی جاهلی به شدت
مبارزه کرد و بردگان را رفعت بخشید و در
انسانیت و شرافت ذاتی با آزادها یکسان
شمرد ـ البته در احکام تفاوت هایی داشتند ـ و
تقوا را ملاک برتری انسان ها قرار داد و
امامان معصوم علیهم السلام برای مبارزه با
این خوی غلط به ازدواج با کنیزان اقدام کردند
و دخترانی از خانواده های اشراف را به عقد
بردگان صالح در آوردند و مادر بیشتر امامان
معصوم علیهم السلام از همین کنیزان مؤمن
و صالح بودند، ولی همچنان در جامعه
اسلامی و بین مسلمانان تربیت ناشده این
اقدام، عیب و عار بود به حدی که وقتی مروان
بن حکم، خلیفه اموی و دشمن سرسخت امام
سجاد(ع) شنید که ایشان با کنیزی ازدواج
کرده است، نامه ای به امام نوشت و با یادآوری
حسب و نسب عالی امام، ایشان را بر این
اقدام سرزنش کرد و آن را عار شمرد.(۵)

در جامعه آن روز ازدواج با عبد و بنده
آنقدر زشت بود که اگر فردی امکان ازدواج با
زن آزاد را نداشت، رنج عزّب بودن را تحمل
می کرد ولی حاضر به ازدواج با کنیزان نبود. در
این جامعه، قرآن خطاب به مردانی که احتیاج
به همسر داشتند ولی امکان ازدواج با همسر
آزاد را نداشتند توصیه می کند که با کنیزان
ازدواج کنند:

«وَ مَنْ لَم یَستَطِع مِنکُم طولاً أَن یَنْکِحَ
المُحْصَناتِ المُؤمناتِ فمِنْ ما مَلَکَت ایمانُکم
مِن فَتَیاتِکُم المُؤمِنات؛ (نساء، آیه ۲۵)

هر کس توان مالی ندارد که با زنان آزاد
باایمان ازدواج کند، پس با کنیزان مؤمن
ازدواج نماید.»

در آیه دیگری دستور می دهد:

«وَ أَنکِحُوا الایامی مِنکم و الصالِحین مِن
عِبادکُم و إماءکُم؛ (نور، آیه ۳۲)

مردان و زنان مجرد را همسر دهید و نیز
کنیزان و غلامان صالح تان را.»

در دو آیه فوق هر دو گروه زنان و مردانِ
آزاد و زنان و مردانِ برده برای داشتن
صلاحیت همسری با قید ایمان ذکر شده اند تا
اعلام شود که به هیچ وجه با غیر مؤمنِ به
خدا و آخرت ازدواج نکنید و اگر هم توان
ازدواج با زنانِ آزادِ مؤمن را ندارید، دنبال
ازدواج با کنیزان مؤمن و صالح باشید و با این
گونه ازدواج، خود را از معرض هجوم شیطان
کنار بکشید.

طبیعی است در جامعه ای که مؤمن و
مشرک در کنار هم زندگی می کنند و در افراد
یک طایفه بعضی مؤمن و بعضی مشرک
هستند، افراد در معرض گرایش به زنان و
مردان زیبا، رعنا، توانمند، عنوان دار و منسوب
به خانواده های معروف و صاحب دیگر
امتیازهای مادی از غیر مؤمنان می باشند.
قرآن با این گرایش هم به شدت مبارزه
می کند و با بیانات محکم به اهمیت ایمان به
مبدأ و معاد در همسران تذکر می دهد. از جمله
در آیه ای چنین استدلال می نماید:

«وَ لا تَنکِحوُا المُشرِکاتِ حَتی یُؤمنَّ و
لأمّهٌ مؤمنهٌ خیرٌ مِن مُشرکهٍ و لو أَعْجَبَتْکُم و لا
تُنکِحوا المُشرکین حتی یُؤمنوا وَ لَعَبدٌ مؤمنٌ
خیرٌ مِن مشرکٍ وَ لَو أَعجَبکم اولئک یَدعون
إلی النّارِ وَ اللّه ِ یَدعوا اِلی الجنهِ و المغفرهِ؛ (بقره،
آیه ۲۲۱)

با زنان آزادِ مشرک تا زمانی که ایمان
نیاورده اند، ازدواج نکنید و بدانید که کنیز
مؤمن از زن آزادِ مشرک بهتر است و لو اینکه
زیبایی و محسّنات آن زن آزاد مشرک، شما را
به اعجاب و حیرت آورده باشد و به مردان آزاد
مشرک نیز تا زمانی که ایمان نیاورده اند، زن
ندهید و بدانید که عبدِ مؤمن، بهتر از مردِ آزادِ
مشرک است و لو اینکه آن مرد آزاد مزایای
چشم خیره کن فراوانی داشته باشد زیرا مردان
و زنان مشرک با بی اعتقادی و صفات رذیله
اخلاقی و عملی خود، شما را به سوی جهنم
[بی اعتقادی و صفات رذل] دعوت می کنند
ولی خداوند [بندگان مؤمن [به سوی بهشت
و آمرزش دعوت می نماید.»

گل و نهال گندابی!

دختران و پسران پرورش یافته در
محیط های فساد، فحشا و بی بند و باری، گل
و نهال گنداب اند؛ باید از آنان حذر کرد زیرا
برای رسیدن و همسری با آنها باید به گنداب
آلوده شد و طهارت، لطافت، پاکی و خوشبویی
خود را فدا کرد و به رجاست، پلیدی، تعفن و
زشتی تن داد.

هر کس به خاطر رعنایی، جمال و
دلربایی گل و نهال گنداب به او متمایل گردد
و همسری وی را بپذیرد، بعد از کمی شاهد
اخلاق خبیث، رفتار زشت و رابطه های غیر
اخلاقی و خلاف ضابطه او با دیگران خواهد
بود و مشاهده این اخلاق و رفتار، وی را
پیشمان خواهد کرد ولی پشیمانی ای که خیلی
دیر است و با تحمل هزینه های سنگینی باید
از آن نجات یافت. این مطلب مربوط به همه
مردان و زنان به نام مسلمان یا غیر مسلمانی
است که از امتیازهای جمال، رعنایی، ثروت،
خانواده، اعتبار اجتماعی، قدرت و … بهره مند
هستند ولی ایمان و اعتقاد در آنان ریشه
ندوانده و حدود اخلاقی و دینی را رعایت
نمی کنند و خواهان آزادی از هر قید و بندی
هستند. به کلام نورانی زیر از امام هشتم(ع)
توجه کنید:

«لا ینبغی لک ان تتزوج الا (بمأمونهً) ان
اللّه یقول: الزانی لا ینکح الا زانیه او مشرکه و
الزانیه لا ینکحها الا زان او مشرک و حرّم
ذلک علی المؤمنین؛(۶)

شایسته نیست جز با افرادی که در حصار
امن ایمان و عفاف هستند ازدواج کنی. خدای
تعالی می فرماید: مرد زناکار جز با زن زناکار یا
مشرک ازدواج نمی کند و زن زناکار نیز به
همین گونه و این چنین ازدواج بر مؤمنان
حرام است.»

امام در این کلام با استناد به قرآن زنان و
مردان مؤمن را از ازدواج با زناکاران و
خواستاران روابط جنسی آزاد و بی تقیّد نسبت
به حدود شرعی و اخلاقی و انسانی نهی
می کند. آیه مورد استناد، افراد بی تقیّد و اهل
فحشا و روابط جنسی آزاد را در ردیف
مشرکان شمرده و مشرکان، افراد بدون
اعتقاد به مبدأ و معادند. افرادی که
نه وحدانیت خدا را قبول و نه آخرت را
باور دارند

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.