پاورپوینت کامل «تدارک عرصه اظهار ناز و نیاز» ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
5 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل «تدارک عرصه اظهار ناز و نیاز» ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل «تدارک عرصه اظهار ناز و نیاز» ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل «تدارک عرصه اظهار ناز و نیاز» ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :

>

آنچه تا کنون گفتیم:

در هفت شماره پیش هم سخن ما
دختران و پسران جوانِ جویای زندگیِ سرشار
از صفا، امید، طراوت و شادابی بودند. با این
عزیزان سخن گفتیم و به این نتیجه رسیدیم
که ازدواج تنها راه صحیح ارتباط تنگاتنگ زن
و مرد است. در سایه ازدواج می توانند هم از
لذایذ زندگی به بهترین گونه بهره مند گردند و
هم در دوام یافتن نسل سالم و صالح انسانی
سهیم شوند؛ نیز محیطی امن و سرشار از
آرامش برای بندگی بسازند و همراهی مناسب
برای سیر تکاملی بیابند، و این دستاوردها
حاصل نمی شود جز با لحاظ کردن معیارهای
ایمان و خداباوری، همسانی و همگرایی در
انتخاب همسر.

از آنجا که در دوره نوجوانی و جوانی،
هوس های آلوده در قالب عشق پاک
خودنمایی می کند و چشم عقل و دل را کور
کرده، به گرداب ناپاکی سوق می دهد، لازم بود
به بازشناسی دوباره عشق پاک از هوس
زودگذر همت گمارده شود و نشانه ها نمایانده
گردد تا مدعیان عشق از عاشقان صادق
بازشناخته شوند و دام هوسبازان از مسیر
پاک سرشتان برچیده گردد.

علاوه بر آن راهکار «همسان گزینی»
برای برادران و خواهران جوان تشریح شد و
به تحقیقات پیرامونی و شناخت حضوری و
رو در رو توصیه گشت. در نهایت مسئله مهم
«مهریه» طرح شد و در باره آن بحث هایی
صورت گرفت، بدان امید که عزیزان با آگاهی،
چشم باز و پیمودن مسیر صحیح به تشکیل
خانواده و ازدواج اقدام کنند و بنیانی استوار با
ملاط عشق و مصالح ایمان، عفت و
همگرایی بسازند.

در این فصل اما سخن با عزیزانی است
که با رعایت کامل آنچه گفته شد یا اگر با
سهل انگاری و ندانم کاری، ازدواج کرده اند و
می خواهند بنایی را که ساخته اند با استواری و
بلکه بالنده تر حفظ کنند و تداوم بخشند، یا
چنانچه در این بنا خلل و رخنه و سستی وجود
دارد، به اصلاح آن پرداخته، بدان استحکام
بخشند تا آینده امیدبخش و نشاط زایی در
انتظارشان باشد. آنان به دنبال پاسخ
سؤال های زیر می باشند:

چگونه عشق و همگرایی وصال دهنده
را حفظ کنند و بالنده تر سازند؟

چه سان بنای استوار زناشویی را از
گزند حوادث آینده در امان دارند؟

اقدامات ترمیمی نسبت به پیوندهای
آفت زده چیست؟

آنچه در ادامه طرح می شود، کوششی در
جهت جوابگویی به پرسش های بالا است تا
زوج های جوان توجه کنند و با عنایت بدان بر
استواری کانون نوپای خانواده خود بیفزایند.

تکرار می کنیم در قسمت های گذشته
همت ما بر آن بود که جوانان را به پیمودن
درست مسیر تشکیل خانواده گرایش دهیم تا
با نگرش معیارهای صحیح و با رعایت اصول،
به تشکیل خانواده و انتخاب شریک زندگی
بپردازند، ولی از این به بعد مخاطب ما کسانی
هستند که خانواده تشکیل داده اند و چه بسا در
مسیر تشکیل خانواده به معیارهای لازم
بی توجهی کرده و به موازین و معیارها عمل
نکرده اند، ولی می خواهند از حالا به بعد بنیان
زناشویی را استحکام بخشند و استواری
دهند.

تجلی ناز و نیاز در زن و مرد

ویژگی طبیعی و فطری زن بر «ناز» است
و مرد بر «نیاز» و ترکیب این دو چه زیبا و
مستحکم می باشد.

شهید مطهری به بهترین وجه این
روانشناسی دقیق زن و مرد را شایسته توجه
معرفی کرده و اذهان را بدان معطوف ساخته
است. توجه شایسته به این روحیه ذاتی زن و
مرد و رعایت پیامدهای آن، در استواری،
بنیان ازدواج کمال تأثیر را دارد. استاد در بیان
این ویژگی روحی و روانی زن و مرد می گوید:

«طبیعت، مرد را مظهر طلب، عشق و
تقاضا آفریده است و زن را مظهر مطلوب
بودن و معشوق بودن. طبیعت، زن را «گل» و
مرد را «بلبل»، زن را «شمع» و مرد را
«پروانه» قرار داده است. این یکی از تدابیر
حکیمانه و شاهکارهای خلقت است که در
غریزه مرد «نیاز و طلب» و در غریزه زن «ناز و
جلوه» قرار داده است … مرد خریدار وصال
زن است، نه خریدار رتبه او [نمی خواهد بنده
بخرد]. منتهای هنر زن این بوده که توانسته
مرد را در هر مقامی و هر وضعی بوده است، به
آستان خود بکشاند.»(۱)

زن توانسته با همه ناتوانی جسمی مرد را
به عنوان خواستگار به آستانه خود بکشاند و
مردها را به رقابت با یکدیگر وا دارد و با خارج
کردن خود از دسترس مرد، وضعی رمانتیک
به وجود آورد. مجنون ها را به دنبال لیلی ها
بدواند و آنگاه که تن به ازدواج با مرد می دهد،
هدیه و پیشکشی از او به عنوان نشانه
صداقت دریافت دارد. زن بر مرد تأثیر فراوان
داشته است. تأثیر زن بر مرد از تأثیر مرد بر
زن بیشتر است. مرد بسیاری از هنرنمایی ها،
شجاعت ها، نبوغ ها و شخصیت های خود را
مدیون زن است. مدیون شیرین فروشی زن
است. زن همیشه مرد را می ساخته و مرد
اجتماع را. آنگاه که حیا و عفاف و
خویشتن داری زن از میان برود و بخواهد در
نقش مرد ظاهر شود، اوّل به زن مُهر باطله
می خورد، بعد مرد مردانگی خود را فراموش
می کند، سپس اجتماع فرو می پاشد.(۲)

نقش هر یک از زن و مرد در مسئله
عشق ناهمگون نقش دیگری است. عارفان
این قانون را به سراسر هستی سرایت
می دهند. می گویند قانون عشق و جذب بر
سراسر موجودات و آفریده ها حکومت می کند،
با این تفاوت که موجودات و مخلوقات از
لحاظ اینکه هر آفریده ای وظیفه خاصی را
باید ایفا کند، متفاوتند. سوز در یک جا و ساز
در جای دیگر قرار داده شده است. به قول
فخرالدین عراقی:

عشق است که هر دم به دگر رنگ در آید ناز است به جایی و به یک جای نیاز است
در صورت عاشق چه در آید همه سوز است در کسوت معشوق چه آید همه ساز است

قانون خلقت، جمال و غرور و بی نیازی را
در زن و نیازمندی، طلب، عشق و تغزل را در
مرد قرار داده است. ضعف زن در مقابل
نیرومندی مرد به این وسیله تعدیل
شده است.(۳)

به حفظ و بالنده ساختن این ویژگی
فطری و طبیعی باید توجه شود. اینکه اولیای
دین به زنان دستور پوشش و حفظ حریم و
دوری از آمیختگی و همنشینی های دوستانه
بین زن و مرد داده اند، نیز حفظ حریم در رفتار
و گفتار را لازم شمرده اند، برای این است که
عرضه زن و زیبایی هایش در جامعه،
بی ضابطه، ارزان و به وفور نباشد و مردها جز
با پرداخت ارزش و بهای مناسب و در
چارچوب های مشروع نتوانند از زیبایی های
زن بهره گیرند تا هر گاه با زنی ازدواج کردند،
قدر او را بدانند و در استواری ازدواج بکوشند.
حتی در دستورهای تربیتیِ دینی، به حفظ ناز
در زن و پروردن نیاز در مرد توجه شده است.

در سیره و سنت اولیای دین شاهد
دستورهای فراوان در مورد مسئله مهم
خودآرایی به ویژه توسط زنان هستیم که راجع
به آن توضیح خواهیم داد. به بانوان توصیه
شده در صبح و شام و در هر فرصت مناسب
خود را به شوهر عرضه کنند؛ ولی در جنب
همه این توصیه ها، جمله ای وجود دارد که
شایسته توجه بیشتر می باشد. در این جمله آن
بزرگواران به زنان فرموده اند:

«و لم تتبذّل له تبذّل الرجل؛(۴)

زن نباید مانند مرد خود را نثار کند.»
یعنی زن باید تا حدی شکوه و متانت خود را
حفظ کند و خود را مبتذل و وارفته و تسلیم
محض و خواهان بی چون و چرا نشان ندهد
بلکه غنج و فریبایی نماید و ناز و کرشمه کند؛
نیز جَست و گریزی داشته باشد و عشوه
بفروشد، نه مانند مرد که خواستار و جوینده
است و باید نازکشی کند و گشاده رویی نماید.

ویلیام جیمز فیلسوف معروف آمریکایی
می گوید:

حیا و خودداری ظریفانه زن غریزه نیست
بلکه دختران حوّا در طول تاریخ دریافتند که
عزت و احترام شان به این است که به دنبال
مردان نروند [و ندوند]، خود را مبتذل نکنند و
از دسترس مرد خود را دور نگه دارند. زنان
این درس ها را در طول تاریخ دریافتند و به
دختران خود یاد دادند.(۵)

شهید مطهری این حالت را هماهنگ با
طبیعت زن در جهت حرمت او ارزیابی کرده
و می گوید:

در روایات اسلامی وارد شده که مرد از
زن شهوانی تر نیست، بلکه بر عکس است
لکن زن از مرد در مقابل شهوت، تواناتر و
خوددارتر آفریده شده است. این خصوصیت
همواره به زن فرصت داده است که دنبال مرد
نرود و زود تسلیم او نشود و بر عکس مرد را
وادار کرده است که به زن اظهار نیاز کند و
برای جلب رضای او اقدام نماید … جنس نر
همواره حالت و نقش متقاضی را داشته، نه
جنس ماده و جنس ماده هرگز با حرص و ولع
جنسِ نر به دنبال او نمی رفته است و همواره
از خود نوعی بی نیازی و استغنا نشان می داده
است … زن با الهام فطری دریافته است که
عزت و احترام او به این است که خود را
رایگان در اختیار مرد قرار ندهد و به اصطلاح
شیرینی بفروشد.(۶)

البته ناز و عشوه غیر از منع و خودداری
است. اوّلی پسندیده و دومی ناپسند و
نکوهیده است. در حالت نخست، زن در عین
اینکه خود را آراسته، لباس های زیبا و مهیّج و
شاد بر تن کرده، به استقبال شوهر رفته، با
لبخند او را پذیرا شده و …، ولی عشوه دارد

ویلیام جیمز فیلسوف معروف
آمریکایی می گوید:

حیا و خودداری ظریفانه زن
غریزه نیست بلکه دختران حوّا
در طول تاریخ دریافتند که
عزت و احترام شان به این
است که به دنبال مردان نروند
[و ندوند]، خود را مبتذل نکنند و
از دسترس مرد خود را دور نگه
دارند. زنان این درس ها را در
طول تاریخ دریافتند و به
دختران خود یاد دادند.

و ناز می فروشد ولی در حالت دوم (منع) زن
نه آرایش می کند، نه با چهره گشاده به
استقبال همسر می رود و نه … بلکه با چهره
عبوس و درهم و لباس های ژنده با شوهر
روبه رو می شود و تقاضای او را با شدت رد
می کند، که نشوز و گناه است.

آری، طبیعت زن را به عنوان مظهر
«ناز» و مرد را به عنوان مصداق «نیاز»
آفریده، در رفتار زناشویی حفظ این روحیه،
سبب شیرینی و لذت زندگی است، نیز به
عنوان یک نکته مهم باید همیشه مورد
توجه باشد.

خودآرایی و نشاط کانون زندگی

نیاز جنسی زن و مرد به هم و برآوردن
مشروع آن، از عوامل مهم و اصلی تشکیل
کانون همسری است. تقاضای جنسی،
مقطعی، آنی و زودگذر نیست بلکه تقاضای
پیوسته ای است که با بلوغ ظهور می کند و
تقریبا تا دوران پیری با منحنی صعود و نزول
وجود دارد. عقل، شرع، جوانمردی و عفت
حکم می کند این احتیاج فطری و طبیعی از
طریق صحیح و مشروع ازدواج و همسری
برآورده شود و محیطی مناسب برای کامیابی
جنسی فراهم گردد. در دستورهای تربیتیِ
دینی نیز به برآورده شدن این نیاز و فراهم
آوردن کانون کامیابی جنسی اهمیت فراوان
داده شده، دستور خودآرایی به زنان و مردان
در این راستا می باشد. با توجه به طبیعت «ناز
و نیاز» در زن و مرد، این دستور برای زنان
پررنگ تر است زیرا آنان با خودآرایی (که
برآوردن نیاز روحی خودشان نیز هست)
می توانند آتش طلب را در مرد شعله ور
ساخته، نیاز او را تحریک کنند، آنگاه به
طنّازی پرداخته و زمینه های کامیابی دوسویه
را فراهم سازند. میل به خودآرایی، از فروع
طبیعت عشوه فروشی زن است و اقدام به
خودآرایی در محیط زناشویی، کاری پسندیده،
مورد رضای خدا، عمل صالح و
استحکام بخش زندگی می باشد، نیز طراوت و
شادابی زندگی زناشویی را بالا می برد.

«تبرّج» به اقدام خودآرایانه زنانی گفته
می شود که با آرایش های تند و غلیظ چنان
چشم ها را به سوی خود می کشند که مانند
برجی در منظر تمام دیدگان قرار می گیرند.
این گونه خودآرایی توسط زن هنگام حضور
در اجتماع و رویارویی با مردان بیگانه، کاری
ناپسند، گناه و فسادزاست، چنان که به شدت
مورد نهی قرار گرفته است ولی خودآرایی در
محیط منزل و هنگام مواجهه با همسر نه
تنها ناپسند نیست بلکه بسیار ارزشمند و لازم
است. رسول خدا(ص) یکی از نشانه های زنان
خوب را «خودآرایی برای شوهر» معرفی کرده
که در مقابل آن «خودآرایی برای دیگران»
است.

«بهترین زنان شما زنانی هستند که
فرزندآور، شوهردوست، پوشیده و باعفت
باشند. زنانی که بین خانواده خود عزیز و مورد
احترام بوده، نزد شوهر فروتن و تسلیم
باشند و برای همسر خودآرایی کنند و
زینت های خود را از نگاه دیگران پنهان
بدارند … .»(۷)

در مقابل زنان مزبور که بهترین زنان و
همسران هستند زنان زیر بدترین زنان
می باشند:

زنانی نازا، کثیف، [کسانی که به نظافت
ظاهر بدن و لباس خود توجه نمی کنند و
اهمیت نمی دهند]، لجباز [که موضوعات
کم اهمیت را بهانه کرده، بر آن پافشاری
می کنند]، نافرمان، برای خویشاوندان فروتن
و تسلیم، در نفس خود سرسخت و
تسلیم ناپذیر [متکبر و خودبین]، زنانی که
زیبایی های خود را برای شوهر آشکار
نمی کنند [خودآرایی برای همسر ندارند [ولی
نسبت به جلب توجه دیگران حریص
هستند.(۸)

زنانی که آراستگی ها و زیبایی های خود را
در رویارویی با مردان بیگانه می پوشند و با
عفت و پوشش، حیای خود را پاس می دارند،
ولی در مقابل محارم آشکارند و با همسر
خودآرا، زنانی ارزشمند، مورد احترام و شایسته
گرامیداشت می باشند.

در روایتی به زنان رهنمود داده شده که
شایسته نیست خودآرایی را رها کنند و اگر
برای آنان امکان تهیه لباس ها و جواهرات
گران قیمت نیست، با زینت آلات ارزان قیمت
خود را بیارایند.(۹)

البته زینت در زن دو نوع است: یکی،
زینت های طبیعی که ترکیب خوش اندام یا
خودِ اندام زن است و معمولاً زن ها با
نمایاندن آنها به جلوه گری می پردازند که به
طور طبیعی جذاب و جلب کننده توجه است.

دوم، زینت های عاریتی که بر اندام ها قرار
می دهند مانند لباس، گوشواره، گلوبند و … .

متأسفانه در جاهلیت جدید به عنوان
دفاع از آزادی زن و با این استدلال که
ممنوعیت ها مردان را حریص می گرداند،
خواستار حضور بی ضابطه و متبرجانه زن در
اجتماع می شوند. آنان مدعی هستند اگر
آرایش ها و زیبایی ها و زینت های طبیعی و
اندامی و عاریتی زنان آشکار باشد، کم کم
عادی می شود و حرص مردان فروکش می کند
و به نقطه تعادل می رسد! این استدلال به
شدت مخدوش و بی مبنا است. زن هنگام
ورود به اجتماع و محیط عمومی و در برخورد
و رویارویی با مردان نامحرم مناسب است هم
آرایش های عاریتی را در حد امکان فرو گذارد
و هم زینت های طبیعی بدنش را بپوشاند زیرا
جلوه گری با آرایش های عاریتی و زینت های
طبیعی و مصنوعی آشکار، شأن زن را از
انسانی فرهیخته و وارسته پایین آورده، در
قالبی ویرانگر نشان می دهد، در حالی که
حضور اجتماعی باید نمایانگر حضور انسانی و
طبیعی و سالم باشد.

تبرّج و خودآرایی عمومی زن، وضعی غیر
طبیعی است در حالی که عرصه اجتماع نباید
جلوه گاه مدها، لباس ها، زینت ها و زیبایی های
مهیّج و تحریک کننده باشد. اگر چنین شد،
تقاضاهای سیری ناپذیر جنسی تحریک و
شعله ور می گردد و استعدادها و توان ها در
جهت شکار طعمه ها به کار گرفته می شود، نیز
نیروی سازنده اجتماع، قدرت، ابتکار و فکر
خود را نه در جهت سازندگی بلکه در جهت
دام گستری و شکار به کار می گیرد.

تأثیرگذاری همیشگی و پیوسته ترکیب
اندام های زن در جذب افراد انکارناپذیر است
و ظرفیت تأثیرگذاری ترکیب اندام زن در
جلب مشتری، امروز هم در بازار مصرف غرب
(با وجود همه تبرّج ها و آزادی های بی بند و
بار) قدرتمندترین عامل به حساب می آید.

در جهان غرب باز شاهدیم برای اشاعه
مصرف گرایی و برای جلب مشتری برای
بیشتر کالاها حتی وسایلی که ربط چندانی به
زن و زندگی ندارند از قبیل کالاهای صنعتی،
از زیبایی های اندام زن استفاده می شود، نیز
برای برگزاری نمایشگاهها و چاپ
بروشورهای تبلیغی، جنس زن و زیبایی های
او به عنوان عاملی مهم به کار گرفته می شود.

نظام تربیتی باید به گونه ای باشد که این
تأثیرگذاری انکارناپذیر در جهت استواربخشی
خانواده و اجتماع باشد. اگر جلوه گری در
محیط خانواده و نسبت به محارم، بخصوص
شوهر باشد، سازنده خواهد بود، نیز محیط
خانواده بانشاط خواهد شد و پیوند زن و مرد
مستحکم خواهد گردید. افراد اشباع شده از
لذت و محبت و صفا در محیط منزل، به

سازندگی و آباد کردن خواهند پرداخت و
نیروها هرز نخواهد رفت ولی اگر تأثیرگذاری
از محیط خانواده فراتر رفت و در اجتماع
پخش شد، نیروها را به خود مشغول خواهد
کرد و بنیان ها فرو خواهد ریخت و فساد و
فحشا فراوان شده و زمینه فروپاشی اجتماع
فراهم خواهد گشت.

اسلام در نظام تربیتی خود توجه داده که
زیبایی های طبیعی در حد لباس رو و کلیّت
اندام ها بدون جلوه گری و خودنمایی، نیز چهره
و گردی صورت بدون آرایش تند، از پوشش
مستثنا است. البته مناسب است زنان به
هنگام حضور اجتماعی از لباس های برازنده و
متین استفاده کنند. شایسته نیست یک زن
مؤمن به هنگام حضور اجتماعی با لباس
مندرس، فقیرانه، ژنده و نازیبا ظاهر شود و
شأن اجتماعی خود را پایین آورد، یا باعث
تحقیر خود شود. آراسته بودن غیر از
خودنمایی و جلوه فروشی است. آنچه ممنوع و
ناپسند است، جلوه فروشی، عشوه گری و
فریبندگی است.

اما در منزل و در معاشرت با مردان
محرم، خودآرایی، پسندیده و نشاط آور و
لطافت بخش محیط خانه و خانواده است.
البته در این محدوده نیز باید زنان از
آرایش های تند و غلیظ و بسیار محرک
خودداری ورزند. اما برای همسر هر نوع
آرایشی جایز و مناسب است و در این محدوده
زنان باید فقط سلیقه همسر خود را لحاظ
کنند.

زن در آرایش کردن و لباس پوشیدن
برای همسر و در محیط اختصاصی با وی
هیچ محدودیتی ندارد. بعضی آرایش ها و
لباس پوشیدن ها فقط برای همسر مناسب
است و برای دیگر محارم پسندیده نمی باشد.
افراد با آگاهی و مراجعه به وجدان خود،
مصداق ها را تشخیص می دهند و حدود را
می شناسند.

خودآرایی زن برای شوهر افزون بر اینکه
همخوان با طبع و میل زن است و سبب
استحکام پیوند زن و شوهر می گردد، یک
تکلیف هم هست. رسول خدا(ص) فرمود:

بر زن لازم است [برای شوهرش] با
بهترین عطرها خود را خوشبو کند و زیباترین
لباسش را بپوشد و به بهترین وجه خود را
بیاراید و صبح و شام خود را بر شوهر عرضه
کند.(۱۰)

فرمود: «خیر نساءکم العفیفه فی فرجها
الغُلمه علی زوجها؛(۱۱)

بهترین زنان شما کسی است که عفت
داشته و پاکدامنی خود را حفظ کند و نسبت به
همسرش رغبت و تمایل شدید داشته باشد.»

امام رضا(ع) فرمود: «بعضی از زنان
غنیمت می باشند، آنانی که دوستدار شوهر و
عاشق اویند.»(۱۲)

برآیند سخن این شد که زنان در روابط
اجتماعی مناسب است از خودآرایی،
عشوه گری و فریبندگی دوری ورزند و با
لباس های برازنده و آراسته و حرمت آمیز وارد
صحنه اجتماع شوند. خودآرایی و نشان دادن
زینت ها ـ جز زینت های ظاهر ـ برای غیر
محارم مذموم و ناپسند است. نظام تربیتی
صحیح، زنان را پوشیده، پاکدامن، حریم دار و
بی جلوه گری در خارج از منزل کرده، با جمال و
عشوه و کرشمه در منزل و نزد محارم
بخصوص همسر می پسندد. زنانی که بر
خلاف این روش باشند، راهی را پیش
گرفته اند که به تباهی خود و خانواده شان
می انجامد. شعر زیبای زیر بیانگر رفتار
ناصحیح زن در خودآرایی و عاقبت ناخوشایند
آن است:

بسا زن را که سوء رسم و رفتار

نماید بر سیه بختی گرفتار

بود در خانه تا هم صحبت شو

نشیند بی نشاط و تند و اخمو

چو یک بیگانه از در باز آید

سر شوخی و لطف و ناز آید

دهد زینت به موی و روی خود زو

که باید پیش مهمان بود پاک رو

لباسی مندرس پوشد به منزل

که چرکین می شود بیننده را دل

نبیند تا بود در توی خانه

رخش صابون و مویش روی شانه

چو پیش آید یکی مهمانی و سور

بیاراید خودش را شاد و مسرور(۱۳)

به رهنمود یکی از مربیان اخلاق
خانوادگی توجه کنید:

«همسران باید توجه کنند که مردشان با
ازدواج، تعهدهای بسیاری را پذیرفته و از
خیلی لذت ها و آزادی ها چشم پوشیده، بدان
امید که زنش با انجام وظیفه همسری و ایجاد
محیط کامیابی و انس و صفا آنها را جبران
خواهد کرد و بر اوست که با ایجاد محیطی
عاشقانه، جذّاب و لطیف، مردش را راضی کند
تا بعد از ازدواج و با گذشت زمان، صادقانه از
او بشنود که «ازدواج بهتر از تجرّد است» و «با
همسر بودن بهتر از تمام لذت ها و
شادی هایی است که قبل از ازدواج با دوستان
و رفیقانش داشته است.» اگر زن جوان ایجاد
چنین محیطی را هدف عالی و اصلی خود قرار
دهد و خودآرایی، اظهار عشق، و عشوه گری
را در خدمت رسیدن به این هدف بگیرد، در
ازدواج موفق بوده و همسر خود را پای بند
زندگی و تعالی آن خواهد ساخت.

مبادا زنان جوان با بی قیدی، تنبلی یا
اعتماد مفرط به خود، در حفظ عوامل کامیابی
یا در حفظ زیبایی و جذابیت خود غفلت
ورزند. برای زن «ریحانه بودن و ماندن»
مطلوب است و ریحانه بودن یعنی لطیف،
خوشبو، شاداب، نظیف، عشوه گر و دلربا
بودن. زنی که با موهای شانه نزده و مرتب
نکرده و با لباس کثیف و مندرس به استقبال
همسر خود می آید، یا خیلی احمق است یا
عملاً می خواهد محبت شوهر را نسبت به خود
کم کند. حفظ جذابیت، هنری است که به
آسانی کسب نمی گردد. باید زحمت کشید و از
رموز زیبایی و سلیقه همسر خود آگاه شد و
مطابق آن رفتار کرد. چنان با همسرتان
سلوک کنید که او از کس دیگر کام نجوید و
زنان دیگر نتوانند به قلبش راه پیدا کنند. در
هیچ موردی بر خلاف اصول زیبایی و
علم الجمال [= زیباشناسی] رفتار نکنید؛
مخصوصا لباس های زیر خود را از روی
سلیقه انتخاب نمایید و فراموش نکنید وظیفه
شماست که همیشه به بهترین وجه خود را
برای همسرتان آراسته و زیبا سازید و دقت
کنید که از دلبری و فریبندگی شما چیزی
کاسته نگردد. طبیعت مرد تنوع طلبی است و
چون این تمایل جزو غریزه اوست، باید در
هر چیز مخصوصا در خودتان [با آرایش های
متفاوت و لباس های گوناگون و …] تنوع ایجاد
کنید.»(۱۴)

اما آرایش برای غیر همسر و محارم،
اقدام نادرستی است که افزون بر کیفر اخروی،
پیامد ناگوار دنیوی برای زن و زندگی
خانوادگی خواهد داشت. رسول خدا(ص)
خطاب به دختر گرامی اش زهرای مرضیه
فرمود:

ای فاطمه جان، هیچ زنی نیست که با
آرایشی نیکو و لباس هایی زیبا از خانه خارج
شود [و در صحنه اجتماع حضور یابد] و
نگاهها را به خود جلب نماید مگر اینکه
ملائکه هفت آسمان و زمین او را تا زمان
بازگشت به منزل لعن و نفرین می کنند و تا
هنگام مرگ و صدورِ دستورِ ورود به جهنم
مورد غضب و قهر خداوند است.(۱۵)

در روایت دیگری آن بزرگوار می فرماید:

زنی که برای غیر همسر [= مردان
بیگانه] خود را خوشبو کند، خداوند تا زمانی
که آن بوی خوش را با شستن از خود دور
نکرده، نمازش را نمی پذیرد و مانند شخص
جُنبی است که تا غسل نکرده، نمازش قبول
نمی باشد [و صحیح نیست].(۱۶)

خودآرایی مردان

خودآرایی موافق میل و طبع زن است و
چندان سفارشی بدان لازم نیست؛ البته
مطلب لازم به توجه و تذکر در مورد زنان،
انحرافی است که در بعضی وجود دارد که خود
را نه برای همسر و محارم بلکه برای مردان
بیگانه می آرایند! آرایش آنها متأسفانه به
هنگام حضور اجتماعی و معاشرت با مردان
نامحرم است! این انحراف، بنیان شخصیت
آنان و خانواده شان را بر باد می دهد ولی در
مورد مردان این گونه نیست. مردان به دلایل
مختلف چندان به خودآرایی توجه ندارند. اوّلاً
مشغولیت های کاری و وظیفه تأمین هزینه
زندگی، بیشتر نیرو و توان آنان را می گیرد و
هنگام بازگشت به خانه و در اوقات فراغت از
وظیفه و کار بیرونی، نشاط و شادابی لازم
برای خودآرایی در آنها نگذارده است.

علاوه بر آن به اهمیت خودآرایی و میزان
تأثیر آن در نشاط و استواری خانواده توجه و
اطلاع ندارند، از این رو بیشتر مردان در این
زمینه کوتاهی می کنند و دانسته یا ندانسته به
استواری خانواده ضربه می زنند.

مردان باید توجه داشته باشند که زندگی
زناشویی باید برای زن و مرد لذت آور باشد و
هر دو از آن کام بگیرند. تصور اینکه این
کانون فقط برای کام گیری شوهر است،
نادرست است، از این رو وظیفه خودآرایی
گرچه بیشتر متوجه زنان است و خودآرایی
آنان در استحکام و لذت آفرینی اثر بیشتری
دارد، اما مردان نیز از آن مستثنا نیستند.
خودآرایی مردان در کامیا

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.