پاورپوینت کامل سلوکان ۳۷ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل سلوکان ۳۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل سلوکان ۳۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل سلوکان ۳۷ اسلاید در PowerPoint :

>

۶۵

صغری آقااحمدی

بعد از ظهر داغ تابستان در سکوت و خواب فرو رفته بود و درختان بلند و تنومند گردو با وزش ملایم باد به آرامی پیچ و تاب می خوردند و سایه خنک و
دلچسبی را در قسمت غربی دهکده، کنار زمینهای سیب زمینی و ماشهای خودرو می گسترانیدند. «پاورپوینت کامل سلوکان ۳۷ اسلاید در PowerPoint» در داغی هوا سوار بر ارابه ای که دو قاطر پیر آن را
می کشاند از آن سوی زمینهای شبدر می گذشت. انبوه شاخه های خشک و نازک کام،^(۱) پشت ارابه روی هم چیده شده بود و دانه های ریز و نارنجی رنگ آن
آهسته آهسته در پرتو زرین آفتاب رنگ می باخت و پژمرده می شد. «پاورپوینت کامل سلوکان ۳۷ اسلاید در PowerPoint» همان طور که عرق از سر و صورتش می سُرید از بین زمینهای بایری که به
سوی رودخانه ختم می شد راه را کج کرد و به سوی سایه های خنکی که آن سوتر در پیش رو داشت قاطرها را هی کرد. دو دم جُنبانک روی سنگ کوچکی کنار
بوته ترشکهای وحشی خیره به او بی وقفه تکان می خوردند و «پاورپوینت کامل سلوکان ۳۷ اسلاید در PowerPoint» در یک لحظه با تعجب بسیار دید که سنگ به طور عجیبی برق می زند. ارابه را
همان جا از حرکت باز داشت و افسار قاطر را دور مچ پیچاند. دم جنبانکها به پرواز در آمدند و به سرعت در فاصله ای دورتر روی زمین نشستند. «پاورپوینت کامل سلوکان ۳۷ اسلاید در PowerPoint»
آهسته سنگ را برداشت و با وسواس آن را نگریست. خَرخاکیهای ریز و درشت از لابه لای گِل خیسی که در فرو رفتگی مکانِ سنگ ایجاد شده بود تند و تند
بیرون خزیدند. سنگ دارای بافت حلقه ای شکل بود و رگه های زردی در میان حلقه دویده بود که به طور زیبایی زیر آفتاب برق می زد. «پاورپوینت کامل سلوکان ۳۷ اسلاید در PowerPoint» سنگ را در
دستمال گردنش پنهان کرد و گره محکمی به آن زد و به طرف دهکده راه افتاد.

شامگاه با خاموش شدن آخرین فانوس خانه ها، «پاورپوینت کامل سلوکان ۳۷ اسلاید در PowerPoint» با لذت و شوقی که از سر شب در وجودش دویده بود برخاست و توی پستو آهسته گردسوز
پایه کوتاه را گیراند و

دستمال را باز کرد. و همان طور که قلبش به شدت می تپید قندشکن آهنی را آرام بر روی سنگ کوبید و کوبید. اما سنگ به سختی یک سنگ رودخانه ای
محکم و استوار می نمود. «پاورپوینت کامل سلوکان ۳۷ اسلاید در PowerPoint» در آخرین ساعات شبانگاه خسته و قوز در پستو به خواب شیرینی فرو رفت، در حالی که نور پره پره گردسوز آخرین رمقش
را در سیاهی و سکوت شب می ریخت. صدای پارس سگهای نگهبان که اطراف دهکده پرسه می زدند و همچنین آواز سیرسیرکها و ناله پرسوز مرغ حق که به
فاصله های کوتاه در ده طنین انداز بود، هیچ کدام «پاورپوینت کامل سلوکان ۳۷ اسلاید در PowerPoint» را تا صبح از خواب بیدار نکرد. کوبه در که به شدت بر هم خورد «پاورپوینت کامل سلوکان ۳۷ اسلاید در PowerPoint» وازده و حیران و
خواب آلود از جا برخاست و چشم به پنجره دوخت. آفتاب از انبار هیمه هم گذشته و حال تا نزدیکی پله های خِشتی و پهن کنار ایوان رسیده بود. «پاورپوینت کامل سلوکان ۳۷ اسلاید در PowerPoint» در
منگی و آشفتگی سنگ را در دستمال پنهان کرد و لنگ لنگان تیشه قندشکن را داخل انبار انداخت و به طرف دروازه رفت. کلون در را عقب کشید. سلیمان
خاک آلود و خسته پشته علف تازه را زمین گذاشت و خیره به «پاورپوینت کامل سلوکان ۳۷ اسلاید در PowerPoint» شد و با خشم گفت: «خوب آمدی سوراخ زمین یونجه را گرفتی؟ پاورپوینت کامل سلوکان ۳۷ اسلاید در PowerPoint دیشب یک
شهر آب توی زمین می رفت و انگار نمی رفت. سوراخ موشها همه اندازه یک کف دست.» و دستهای زمخت و پینه بسته اش را نشان «پاورپوینت کامل سلوکان ۳۷ اسلاید در PowerPoint» داد.
«پاورپوینت کامل سلوکان ۳۷ اسلاید در PowerPoint» با افسوس سری تکان داد و هیچ نگفت، سلیمان همان طور که خیره به «پاورپوینت کامل سلوکان ۳۷ اسلاید در PowerPoint» بود پشته را برداشت و در حالی که دور می شد با خودش گفت:
«ای وای امان از تنهایی … ای وای … زنش زربانو که زنده بود حالش خیلی بهتر از اینها بود … ای وای امان از تنهایی و بی کسی …» «پاورپوینت کامل سلوکان ۳۷ اسلاید در PowerPoint» زمزمه
بریده بریده سلیمان را شنید. آهی بلند کشید و در را بست. توی صندوقخانه چند نان شیرمال و تکه ای پنیر با عطر گُرزهای^(۲) وحشی را در بقچه دست دوز
مرحوم زنش پیچاند و بعد سراغ قاطرهای فرتوت و میشهای گرسنه رفت که توی طویله حسابی قیل و قال می کردند. هنگامی که آفتاب وسط آسمان شعله
می کشید «پاورپوینت کامل سلوکان ۳۷ اسلاید در PowerPoint» از خانه بیرون رفت و تا رسیدن به زمینهای پست و بلند کنار رودخانه، غرق در خیالات و آرزو غوطه خورد و با رهگذران خسته و تشنه ای
که به آرامی از کنارش می گذشتند هیچ نگفت؛ تنها چشم به دورترها داشت. در رؤیاهای دورش دو قاطر جوان و زیبا می دید و چند گاو شیرده چاق و یک باغ
پر از درختهای سیب و گردو و همچنین زنی مهربان و گرم خو چون زربانو که هر صبح قبل از رفتنش به صحرا آش ارزن بار بگذارد و مرغ و خروسها را دورخود
بچرخاند و صدایش را بلند کند و برایشان دان بپاشد. «پاورپوینت کامل سلوکان ۳۷ اسلاید در PowerPoint» ناگاه از همهمه رودخانه به خود آمد و از ارابه پیاده شد. کنار رودخانه روی سنگ صاف و پهنی
نشست بعد اطرافش را با احتیاط نگریست و دستمال را روی سنگ صاف باز کرد. تیشه را که به دست گرفت دو دم جنبانک به فاصله نزدیک روی سنگی
نشستند و خیره به او شدند. «پاورپوینت کامل سلوکان ۳۷ اسلاید در PowerPoint» تیشه را محکم روی سنگ کوبید اما سنگ همچنان سخت و سفت در جای خود باقی بود. دم جنبانکها بی وقفه تکان
تکان می خوردند و در پیچ و تاب کف آلود رودخانه از شاخه خشک درختی بالا و پایین می رفتند. «پاورپوینت کامل سلوکان ۳۷ اسلاید در PowerPoint» تا غروب آفتاب همچنان بر سنگ کوبید. چند نفر
از اهالی دهکده سیب بر بلندای زمینهای شبدر و یونجه او را به طور عجیبی می نگریستند و به هم نشان می دادند. «پاورپوینت کامل سلوکان ۳۷ اسلاید در PowerPoint» روزهای دیگری هم صرف
خرد کردن سنگ کرد اما هر بار ناامید و خسته به خانه باز می گشت در حالی که دو دم جنبانک بر فراز سرش پرواز می کردند و «پاورپوینت کامل سلوکان ۳۷ اسلاید در PowerPoint» نمی توانست به
راحتی آنها را از خود دور کند.

غروب هنگام پیرمردهای دهکده در
میدانگاهی کوچک کنار مدرسه قدیمی و
مخروبه به انتظار رمه گاوهای پرشیر و
میشهای بازیگوش حریصانه دود چپقهایشان را
می بلعیدند و گاه به جست و خیز کودکان
سرخ گون و خاک آلود که بالای پشته های پِهِن
و خاک بالا و پایین می پریدند، خیره می ماندند.
«پاورپوینت کامل سلوکان ۳۷ اسلاید در PowerPoint» در آن هنگام داشت ارابه را به طرف
خانه پیش می راند. تا ضلع شمالی میدانگاه که
رسید مکثی کرد و قاطرها را ایستاند. اهالی از
پشت غبار عبور رمه او را می نگریستند و با
چشمانی گشاد در گوش هم پچ پ