پاورپوینت کامل تکرار قصه ای دیگر ۲۲ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل تکرار قصه ای دیگر ۲۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل تکرار قصه ای دیگر ۲۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل تکرار قصه ای دیگر ۲۲ اسلاید در PowerPoint :
>
۸۶
دختران بهار / راه و بیراه
نام: ز.م
جرم: ایراد ضرب و شتم
سن: ۱۷
همیشه حس می کند که دست خودش
نیست، هر کاری که می کند نمی تواند خودش
را کنترل کند. بارها خواسته که به احساساتش
مسلط شود اما وقتی که عصبانیت جلوی
چشمانش را می گیرد، دیگر نمی تواند. گاهی
هم صدای داد و فریادش همه جا را پر
می کند، اما حالا فرصت خوبی است تا بتواند
به کارهایی که کرده فکر کند، به رفتارهایی که
حتی خودش هم از آنها بیزار است. حالا
بهترین موقعیت است تا فکر کند، به اینکه
چرا باید دو بار مدرسه اش را عوض کند، چرا
باید معلم ها و بچه ها از دست او ناراضی باشند
و چرا با اینکه دختر نوجوانی است، هیچ
دوستی ندارد.
شاید هم به قول مدیر مدرسه قبلی اش
مشکل روحی داشت و باید مداوا می شد، اما
چرا هیچ کس درد او را تشخیص نمی داد، چرا
نمی توانست خودش را متقاعد کند که دست از
این رفتارش بردارد.
مادرش هم دیگر خسته شده بود. بارها
گفته بود که دیگر تحمل رفتارهای او را ندارد.
تحمل اینکه هر روز داد و فریاد دخترش را
بشنود و هر روز ببیند که یکی از بچه هایش از
دست دختر بزرگش که باید همیشه کمکش
باشد، کتک مفصلی خورده است.
اما دخترک فقط به خودش حق می داد.
هفته پیش خواهر کوچکش را که فقط هفت
سال داشت آنقدر کتک زد که تا دو روز
توانایی راه رفتن نداشت. آن هم سرِ چه
موضوعی؟ چیزی که آنقدر پیش پا افتاده بود
که خودش هم شرمنده شد. دخترک خردسال
مانتوی جدید خواهرش را به تن کرده بود و با
این کار کمی از مانتو خاکی شده بود. اما
خواهر بزرگ تر نتوانست تحمل کند. یک بار
دیگر خون جلوی چشمانش را گرفت و دختر
کوچکی را که ناباورانه به او نگاه می کرد، کتک
زد. آنقدر زد تا بالاخره خشمش فرو نشست. با
اینکه مادرش هنگام خروج از خانه، دختر
خردسالش را به او سپرده بود، ولی او تا
می توانست کتکش زده بود بدون اینکه به
خیال خودش حواسش باشد.
دختر نوجوان گوشه یک اتاق تاریک
نشسته بود و به کارهایی که در یک آن از او
سر می زد فکر می کرد. به فریادهایش، به
حرف های رکیکی که همیشه در بحث هایشان
رو به مادر می گفت، به دستوراتی که می داد و
همه هم لازم الاجرا بود و اگر کسی به آنها
توجه نمی کرد، پذیرایی خوبی از او به عمل
می آورد تا هوس نافرمانی نکند! گویی خودش
را همه کاره می دانست، انگار همه مجبور
بودند که بی چون و چرا حرف هایش را گوش
کنند، حتی مادربزرگ هم که پیر و فرسوده
شده بود از او می ترسید. با خودش فکر
می کرد امشب اولین شبی است که او دور از
خانواده است، هیچ وقت فکر نمی کرد که
جایی غیر از خانواده پناهگاهی برای خواب به
او بدهند چون خودش را خوب می شناخت. اما
امشب مجبور بود که اینجا بماند. حتی اگر
خودش هم می خواست نمی توانست. مجبور
بود به خاطر بلایی که به سر مادر و برادرش
آورده بود همین جا بماند و منتظر باشد تا فردا
تکلیفش روشن شود. نمی دانست مادر و دو
برادر و خواهر کوچکش امشب چه می کنند،
حتما امشب شب خوبی برای آنها بود، چون
کسی که همیشه صدای داد و فریادش همه را
می ترساند، نبود و خانواده اش یک شب را
بدون او در آرامش می گذرانند. از این فکر
عصبانی شد، آنقدر زیاد که می خواست
شیشه های اتاق را بشکند و فرار کند. چرا باید
خانواده او بدون حضورش شاد باشند. از جا
بلند شد و فریاد کشید، به طرف پنجره ها
حمله برد اما حتی سر انگشتان لرزانش هم به
شیشه ها نمی رسی
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 