پاورپوینت کامل امدادگرند و ناجی؛ از خانه تا جاده ۶۷ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل امدادگرند و ناجی؛ از خانه تا جاده ۶۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل امدادگرند و ناجی؛ از خانه تا جاده ۶۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل امدادگرند و ناجی؛ از خانه تا جاده ۶۷ اسلاید در PowerPoint :
>
۵۲
گفتگو با مدیر عامل انجمن بانوان امدادگر گیلان
کارهای بزرگ همیشه نیازمند تشکیلات
عریض و طویل نیست. کارهای بزرگ بیش از
هر چیز نیازمند اندیشه و همت والاست که در
ایران ما کم نیست. هستند آدم های گمنامی
که با حداقل ها کارهای بزرگی کرده اند؛ اما به
دلایل مختلف از جمله «نارسایی رسانه ها»
به ویژه رسانه ملی منعکس نشده اند و
رسانه ها نتوانسته اند در جهت ادای وظیفه
خود آنها را اشاعه دهند.
در سال های اخیر جامعه زنان از این
جنبه مورد بی توجهی دوچندان بوده است.
سازمان های غیر دولتی زنان کارهای بزرگی
کرده اند که کمتر و بسیار کمتر از آنچه فکرش
را کنید پنهان مانده است. بازار شعارها و
ترویج کلیشه های تکراری اما همچنان برای
زنان پر رونق بوده؛ باشد تا کجا ناکارآیی آنها
بیش از پیش نمایان شود. ای کاش زودتر از
آنکه بسیاری از انگیزه ها به خاموشی گراید و
نیروی عظیم ظرفیت موجود به هدر رفته و از
دگرخواهی ها به خودخواهی ها گرایش یابد.
به طور تصادفی با یکی از این ظرفیت ها
آشنا شدیم. برای تقاضای امکانات به مرکزی
مراجعه کرده بود. سر صحبت باز شد و
دانستیم در پشت آن ظاهر آرام و خاموش که
با متانت تقاضای حداقل ها را داشت چه
تاریخچه ای از حرکت و تلاش و تلاطم
پنهان مانده است.
طی چهار سال ۳۰۰۰ نفر از زنان و
دختران گیلانی را برای مقابله با حوادث غیر
مترقبه شامل اقدامات پیش از حادثه، در
صحنه حادثه و پس از وقوع حادثه،
امدادرسانی، آتش نشانی، کمک های اولیه و …
آموزش داده اند و به طور مرتب انجام مانور و
بازآموزی داشته اند … چطور؟ می توانید
بخوانید.
* *
پیام زن: از معرفی خودتان شروع کنید.
خانم شجاعی: من، سهیلا شجاعی
هستم. مدیر عامل انجمن بانوان امدادگر
گیلان که از سال ۷۹ این انجمن را با کمک
خانم سنبل مجیدیان تشکیل دادیم و در سال
۸۰ توانستیم مجوز فعالیت آن را بگیریم.
یعنی در حال حاضر پنج سال است که در
سطح استان گیلان فعالیت داریم و اگر چه با
دست خالی اما توانسته ایم اقدامات نسبتا
خوبی را به انجام برسانیم.
محور اصلی فعالیت انجمن چه بوده
است؟
امداد و نجات.
انجمن مانورهایی را با عنوان
مانور امداد و نجات در
سال های ۸۰، ۸۱، ۸۲، ۸۳ و
۸۴ داشته است که از آن جمله
مانور اطفای حریق و مانور
زلزله بوده و طی آن ۲۰۰۰ نفر
از بانوان آموزش لازم را دیده اند.
در حد آموزش؟
آموزش کار اصلی بوده، ولی نتایج آن
در زندگی آموزش دیدگان و یا حوادثی که رخ
داده خود را نشان داده است.
قبل از اینکه وارد جزییات شوید و به
نحوه آموزش یا نتایجی که اشاره کردید
برسیم، بگویید اصلاً چه شد که چنین انجمنی
را تشکیل دادید؟
از زلزله رودبار شروع شد. می دانید که
چه فاجعه بزرگی بود و چه تلفات عظیمی
داشت. در حالی که اگر زلزله زدگان یا مردمی
که به یاری آنها آمدند از آموزش های لازم
برخوردار بودند، می شد از شدت تلفات کاست.
البته من از بچگی همیشه نسبت به حوادثی
مانند زلزله حساس بودم و به آن فکر
می کردم؛ از این جنبه که چگونه می شود به
مردم کمک بیشتری کرد. مثلاً زلزله طبس را
با وجود اینکه نوجوان بودم به یاد دارم و دلم
می خواست بتوانم کمکی کنم.
زلزله رودبار که رخ داد احساس کردم
دیگر باید شروع کرد. خوشبختانه همزمان در
جهاد دانشگاهی دانشگاه گیلان دوره
امدادگری برگزار شد که در آن شرکت کردم و
به دنبال آن به عنوان مربی امداد کمک های
اولیه در مدارس شروع به کار کردم. اما از این
میزان فعالیت راضی نبودم و نیاز به اطلاعات
بیشتری داشتم. بنابراین به آلمان رفتم و دوره
امدادگری را در آن کشور گذراندم، با این هدف
که پس از بازگشت، اطلاعات و اندوخته هایم
را حتی به صورت رایگان و در هر جا که
امکان داشته باشد، در اختیار خانم ها بگذارم.
حتی در چادرها یا در پارک ها که این کار را هم
کردم.
سال ۷۹ به خاطر دارم یک روز از کنار
کانون فرهنگی اجتماعی بانوان رشت
می گذشتم که تابلوی آن را دیدم. ساختمانی
متعلق به استانداری بود. فکر کردم اینجا
خانم ها چکار می کنند؟ آیا زمینه ای برای
همکاری هست؟
خوشبختانه از آنجا که اگر نیت خیر باشد
و در مسیر خدمت، خداوند راهها را به روی
انسان باز می کند، خانم مجیدیان مدیر عامل
کانون وقتی حرف های مرا شنیدند استقبال
گرمی از موضوع کردند. ایشان بدون اینکه به
من بگویند برو و فردا بیا، همان جا برای
تشکیل کلاس های امدادگری اعلام آمادگی
کردند. حتی به خاطر دارم که اصرار «زودتر» و
«سریع تر» از ایشان بود نه من.
شرایط ثبت نام کلاس ها چه بود؟
شرط خاصی نداشت و به صورت
رایگان از داوطلبان ثبت نام می شد. البته ابتدا
تعداد مراجعان خیلی نبود، اما با انعکاس
چگونگی و کیفیت کلاس، تعداد داوطلبان
افزایش یافت و مجبور شدم کلاس ها را
افزایش دهیم. استقبال خانم ها باعث شد به
فکر تشکیل «انجمن» به عنوان یک سازمان
غیر دولتی بیفتیم که تقاضای مجوز کردیم و
همان طور که اشاره کردم سال ۸۰ با کسب
مجوز در قالب انجمن به فعالیت ادامه دادیم.
با تشکیل انجمن آیا تغییری در
ماهیت و میزان کار رخ داد؟
بله، توانستیم کار را گسترش دهیم. به
طوری که شش ماه بعد مانور مشترکی را با
هلال احمر زیر نظر ستاد حوادث غیر مترقبه
استانداری داشتیم. در این مانور کارشناسان با
خانم های توانایی در امر امداد و نجات آشنا
شدند و دیدند آنها می توانند در جریان بروز
حوادث غیر مترقبه فعال و کارساز باشند.
اشاره می کنید که در مانور شرکت
کردید. آموزش های شما تا آن زمان آیا در
حدی بود که آموزش دیدگان بتوانند در جریان
یک مانور فعال و مؤثر باشند؟
ببینید، آموزش ما «امداد حادثه» بود.
در فضای کلاس و یا در نهایت فضای باز کنار
آن توانسته بودیم امداد و کمک های اولیه را
به طور کامل یاد دهیم و امداد تخصصی تر که
دوره دوم بود هم آموزش می دادیم، اما اگر
بگویم به طور نیمه عملی درست تر است.
چون برای آموزش عملی امکانات و فضای
لازم نداشتیم. مثلاً برانکارد ما دو تا چوب با
یک ملحفه بود و برانکارد استاندارد که بچه ها
بتوانند مصدوم را به آن ببندند، نداشتیم. ما با
همین امکانات و میزان آموزش در مانور
شرکت کردیم. با این حال کارشناسان از
میزان آگاهی و توانایی خانم ها رضایت داشتند
و از تداوم تشکیل کلاس های ما حمایت و
هزینه های آن را تقبل کردند.
تا آن زمان چند خانم را آموزش
داده بودید؟
حدود ۱۷۰ نفر توسط کانون و انجمن
آموزش دیده بودند.
این رقم غیر از آموزش در
مدارس بود؟
بله، آموزش در مدارس را اصلاً پیش
از تشکیل انجمن آغاز کرده بودم. البته
امدادگری جزو دروس بچه ها نیست و اغلب
در سطح دبیرستان به صورت فوق برنامه
اعلام می شد. خیلی از بچه ها هم ابتدا گرایش
چندانی نداشتند. اما گاه می شد ضرورت این
کار را برایشان روشن کنم از کلاس امداد
استقبال می کردند و من هم با علاقه از این
مدرسه به آن مدرسه ـ گاه در فاصله یک
زنگ تفریح بین دو مدرسه ـ در رفت و آمد
بودم. اما حالا با وجود مربیانی که در انجمن
آموزش دیده اند کمبودی نیست. خانم های
دوره دیده ما مدارس استان را در هر جا که
نیاز باشد پوشش می دهند. یعنی مدارس از
انجمن تقاضای مربی می کنند و ما برای آنها
مربی اعزام می کنیم. این ارتباط البته
جنبه های گسترده تری هم یافته به طوری که
در دو سال اخیر مدارس معین استان را در
مانور زلزله به دست ما می سپارند.
به غیر از ارتباطی که با مدارس ایجاد
کردید آیا آموزش و پرورش استان هم به
صورت تشکیلاتی برای بهره مندی از
توانایی شما اقدامی کرد؟
بله، کارشناسان آموزش و پرورش و
سازمان دانش آموزی پس از مشاهده
توانایی ها، همکاری بسیار خوبی با ما داشتند.
اگر بخواهید گزارش خلاصه ای از
فعالیت های انجمن داشته باشید، به چه
مواردی اشاره می کنید؟
انجمن مانورهایی را با عنوان مانور
امداد و نجات در سال های ۸۰، ۸۱، ۸۲، ۸۳ و
۸۴ داشته است که از آن جمله مانور اطفای
حریق و مانور زلزله بوده و طی آن ۲۰۰۰ نفر
از بانوان آموزش لازم را دیده اند. برگزاری
اردو برای حدود ۲۰۰۰ نفر از کارآموزان،
برگزاری کلاس های بازآموزی مقدماتی برای
بیش از ۱۰۰۰ نفر از دوره دیدگان، معرفی
کارآموزان به بیمارستان ها برای گذراندن دوره
بالینی پس از موفقیت در دوره های مقدماتی
و تکمیلی، آموزش امداد و کمک های اولیه به
حدود ۲۰۰ نفر از بانوان مجتمع های مسکونی
شش خانوار و بیشتر و تشکیل گروه تحقیق
برای جمع آوری آخرین اطلاعات مربوط به
امداد از جمله فعالیت های انجمن بوده است.
از سال ۸۰ تا کنون حدود
۳۰۰۰ نفر از زنان و دختران
عموما در رشت و اطراف آن
دوره های مقدماتی، تکمیلی و
بالینی امدادگری به مدت ۷۰۰
ساعت را طی کرده اند.
همچنین اقداماتی مانند برگزاری عملیات
اندازه گیری فشار خون رایگان، قد و وزن
بانوان در کنار ارائه پیام های بهداشتی به
مناسبت های مختلف و به منظور ارتقای
آگاهی های بهداشتی، برگزاری همایش ها و
نشست ها با هدف آشنا کردن بانوان با مفاهیم
مورد نظر انجمن و بررسی و ارائه طرح هایی
چون خودامدادی مجتمع های مسکونی شش
خانوار و بیشتر در سراسر کشور، تربیت مربی
درجه ۳ امداد و کمک های اولیه، آموزش امداد
و کمک های اولیه به کارگران در کارخانه ها،
طرح ۳۰ ساعته آموزش امداد و کمک های
اولیه در خوابگاههای دانشجویی دختران و
طرح ۵۰ ساعته آموزش امداد به بانوان شاغل
در نیروی انتظامی از جمله فعالیت های
انجمن بوده است.
فعالیت ها در سطح شهرها بوده یا به
روستاها هم رفته اید؟
روستاها را هم در نظر داشته ایم، البته
با توجه به امکانات و تا کنون توانسته ایم در
روستاهایی مانند سرادان، گیله را و بالاگفشه
زنان و دختران را آموزش دهیم. در واقع طرح
آموزش امداد و کمک های اولیه به زنان و
دختران ساکن در روستاها و بخش های
شهرستان رشت را آغاز کرده ایم.
به طور کلی باید بگویم از سال ۸۰ تا
کنون حدود ۳۰۰۰ نفر از زنان و دختران
عموما در رشت و اطراف آن دوره های
مقدماتی، تکمیلی و بالینی امدادگری به مدت
۷۰۰ ساعت را طی کرده اند که این آموزش ها
بنا به گفته خیلی از آنها در نجات فرزندان،
اقوام و دوستان شان هنگام بروز حوادثی مانند
خفگی، غرق شدن در دریا، سوختگی،
گزیدگی و … به کار آمده است.
در مورد نتایج کار بیشتر توضیح دهید.
ببینید، من از همان اول که کار را
شروع کردم نکته ای را در نظر داشتم.
کمک های اولیه در جامعه ما به صورت سنتی
انجام می شد. یعنی به دلیل وجود
خانواده های گسترده در جامعه ما، همیشه یک
دائره المعارف زنده
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 