پاورپوینت کامل زنان هم می توانند از جنگ بنویسند;گفتگو با فاطمه نیرومندان، نویسنده ۹۶ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل زنان هم می توانند از جنگ بنویسند;گفتگو با فاطمه نیرومندان، نویسنده ۹۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۹۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل زنان هم می توانند از جنگ بنویسند;گفتگو با فاطمه نیرومندان، نویسنده ۹۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل زنان هم می توانند از جنگ بنویسند;گفتگو با فاطمه نیرومندان، نویسنده ۹۶ اسلاید در PowerPoint :
>
۸۸
وقتی با او تماس گرفتم مثل همیشه خوش رو بود و با مهربانی
حرف می زد. گفتم می شناسم تان. توی جلسات نقد دیده ام تان. نقدهای زیبای تان را
شنیده ام و تحسین کرده ام. هیچ وقت تصور نمی کردم برای مصاحبه از شما وقت
بگیرم. می دانستم نویسنده هستید اما نه اینقدر که معرفی تان کنند.
هر چه تلاش کرد من را به یاد نیاورد اما قبول کرد همدیگر را
ببینیم. قرارمان شد صبح سه شنبه تالار پژوهش بنیاد شهید و امور ایثارگران استان
خراسان رضوی.
وارد ساختمان می شوم و از پله ها بالا می روم. طبقه سوم،
تالار پژوهش. وارد می شوم. می بینمش مثل همیشه لبخند بر لب دارد.
می نشینیم به صحبت کردن و بالاخره حرف هایمان تمام می شود
می گویم: تموم شد، همه رو جواب دادید.
باورش نمی شود، می گوید: واقعا.
این بار هر دویمان می زنیم زیر خنده.
خانم نیرومندان در چه رشته ای تحصیل کرده اید؟
در ابتدا طراحی می خواندم اما بعد رشته ادبیات فارسی را
انتخاب کردم و ادامه دادم.
از فعالیت های تان بگویید.
در حوزه آزاد و اجتماعی. می نویسم که سوژه هایش نشأت گرفته
از ذهن خودم است. در حال حاضر نیز دبیر سرویس ادب و هنر نشریه حرم مطهر رضوی
هستم به صورت جنبی نیز با توجه به اینکه در رشته طراحی سنتی درس خوانده ام در
زمینه مینیاتور و تهذیب نگارگری ایرانی کار می کنم. قبلاً آموزشگاه داشتم و
بیشتر فعالیت هایم در این زمینه بود اما بعدها فهمیدم با نوشتن می توانم حرف
بزنم و بهتر است در زمینه نویسندگی فعالیت کنم البته از آن فضا دور نشدم چون
تصور می کنم در نوشته هایم تأثیر مثبتی دارد به هر حال توانستم راه اصلی ام را
پیدا کنم و ادامه دهم.
آیا در جشنواره ها و مسابقات خاصی شرکت کردید؟
بله در همایش «در سایه سار ولایت»، جشنواره «غدیر»، جشنواره
«جوان» شهرستان بندرعباس، جشنواره «شهر بهشت» شهرستان مشهد و … .
در این جشنواره ها افراد برگزیده ای که اثر یا آثاری ارائه
کرده بودند اعلام شد و من نیز جز آنها بودم در سال ۱۳۸۴ نیز در جشنواره شهر
بهشت به عنوان یکی از داوران بودم.
از آثارتان بگویید.
در ابتدا داستان های کوتاهی در مورد دفاع مقدس نوشتم با
نام های «چشمه»، «دارم دیوانه می شوم»، «پوتین های گل آلود»، «زهر»، «عشق های
در هم تنیده»، و «جای خالی یک لبخند». این داستان ها را بدون سفارش نوشتم با
همین آثار شناخته شدم و از من خواستند در این زمینه برایشان قلم بزنم البته در
همین مدت داستان هایی آزاد با موضوعات اجتماعی نیز به رشته تحریر در آوردم.
کتابی هم در زمینه دفاع مقدس دارم به عنوان مثال «چزابه، از نگاه فرماندهان
خراسان» و فعالیت هایی که نیروهای خراسانی در عملیات چزابه داشتند این کتاب در
اصل یک میزگرد بود که به صورت مستند گردآوری شد در حال حاضر نیز کتاب هایی در
دست چاپ دارم با عناوین «لحظه لحظه تا خدا» که مربوط به آخرین لحظات حیات مادی
شهداست. کتاب دیگرم «از نگاه من» گفتگویی در مورد همسران شهدا و مشکلاتی است که
در زمان حیات همسران شان و بعد از آن داشتند همچنین مصاحبه با همسر شهید کاظم
حدید و فرزندی که در دوران جنگ تأثیرات شیمیایی گرفته و اکنون همسر شهید از وی
پرستاری می کند.
الان هم تلاش می کنم مجموعه داستان های کوتاه خودم را تکمیل
و برای چاپ آماده کنم.
مخاطب آثار شما چه کسانی هستند؟
همان طور که گفتم من بیشتر در حوزه ادبیات دفاع مقدس قلم
می زنم. در مورد آثار پژوهشی این حیطه بیشتر توجه افرادی که پژوهشگر یا
نویسنده ها و افرادی که قصد کار کردن در این زمینه را دارند. جلب می کند عده ای
هم وجود دارند که به طور کلی علاقمند به ادبیات دفاع مقدس می باشند.
در حوزه داستان کوتاه دفاع مقدس نیز کار دشوارتر است چرا که
داستان کوتاه مانند رمان فهم ساده ای نمی طلبد که هر کسی بتواند سراغش برود.
چه شد که نویسنده شدید؟
از وقتی که یادم می آید پدر و مادرم کتاب می خواندند همیشه
کتاب توی دست شان بود خود به خود من هم به کتاب و کتابخوانی علاقه پیدا کردم از
طرفی مادرم اهل قصه گویی بود و من هم همیشه شنونده پر و پا قرص قصه هایش به محض
اینکه وارد مدرسه شدم اشتیاق زیادم به خواندن کتاب باعث شد مادرم را در
کلاس های کانون پرورش فکری کودکان ثبت نام کند یادم است اولین کتابی که خواندم
سال اول ابتدایی ام به نام «گل تشنه» بود که در صفحه اول آن با خط کودکانه ای
نوشته بودم این کتاب مال فاطمه نیرومندان است!.
از همان زمان برای خودم می نوشتم بیشترشان هم قطعات ادبی
بود بعدها به دلیل تحصیل در رشته طراحی سنتی آموزشگاهی در همین رابطه برقرار
کردم روزی در حین گفتگو با یکی از شاگردان متوجه شدم در جلسات نقد شعر و
شعرخوانی حوزه هنری شرکت می کند آن زمان رمان هم می نوشتم البته باید گفت تلاش
می کردم رمان بنویسم چون به اصول رمان نویسی واقف نبودم اما کار کردن در این
حیطه برایم خیلی جذاب بود نوشته هایم را برایش خواندم و او نیز مرا برای شرکت
در جلسات شان تشویق کرد این جلسات باعث شد من از سال ۱۳۷۹ کار نوشتن را به صورت
جدی شروع کنم.
خانم نیرومندان گفتید در ابتدا رمان می نوشتید چرا به سمت
نوشتن داستان کوتاه گرایش پیدا کردید؟
بنا به موقعیت بود هر کسی به نوشتن علاقه دارد نوشتن را با
رمان می شناسد چرا که رمان می خواند و علاقه ابتدایی اش با رمان آغاز
می شود.رمان به نوعی انرژی خاصی برای خواندن به انسان می دهد از نظر من انرژی
اولیه برای خواندن با رمان آغاز می شود.
وقتی وارد جمع کسانی شدم که می خواستند نویسنده شوند فهمیدم
نویسنده وظیفه اش نوشتن است ما باید در جلسات، داستان کوتاه می خواندیم زیرا
فرصتی برای خواندن نوشتن و نقد رمان نبود همه سعی می کردند داستان کوتاه
بنویسیم و نوع نگارش و قلم مان را محک بزنیم و نظر استادمان را بدانیم تصور
می کنم جو موجود در کلاس ها باعث شد من به سمت نوشتن داستان کوتاه گرایش پیدا
کنم به همین دلیل نمی توانم تأکید کنم که آگاهانه به سراغ داستان کوتاه رفتم و
انتخابش کردم من نیز مانند خیلی ها برای یافتن راه اصلی ام خیلی تلاش کردم از
خواندن و ارائه مطالب به نشریات گرفته تا شرکت در جلسات نقد و داستان خوانی و
… .
رفته رفته با حوزه های ادبی بیشتری آشنا شدم و در نهایت
«قصه ماه» (نشریه تخصصی حوزه هنری) به من واگذار شد.
احساس کردم باید این کار را شروع کنم در ابتدا برایم انجام
آن فضای مه آلودی داشت که علاقمند بودم در آن کار کنم و نمی دانستم چه چیزی از
آب در می آید به هر حال شروع کردم و خوشبختانه از نتایجش هم راضی بودم.
آیا تا به حال شعر گفته اید؟
بله اما احساس می کنم استعداد بیشتری برای نوشتن داستان و
کار کردن در حوزه ادبیات منثور داشته باشم سعی نمی کنم شعر بگویم مگر اینکه
الهام خاصی داشته باشم و برای دل خودم این کار را می کنم شعر برای من یک
برون ریزی روح و ذهن است هر گاه این حس به سراغم می آید گوشه ای می نشینم و توی
تقویم، سررسید و یا هر جایی که شد می نویسم در حقیقت شعر نمی گویم اما از
خواندن شعر خوب لذت می برم.
آیا زمان خاصی را برای نوشتن انتخاب می کنید و نوشتن شما
حال و هوای خاصی را می طلبد؟
زمانی شب را بیشتر از روز دوست داشتم حتی قبل از نوشتن.
وقتی کار هنری می کردم شب ها بیدار می ماندم این مسئله که همه خواب هستند و کسی
که بیدار است یک کار بیشتر از دیگران انجام می دهد این احساس را در من ایجاد
می کرد که درهای الهام به رویم باز هستند و من کار بهتری می توانم انجام دهم.
اما اکنون نوشتن من زمان خاصی ندارد گاهی اوقات مدت ها
می گذرد و من دست به قلم نمی برم و فقط مطالعه می کنم گاهی اوقات مدام کار
می کنم تا به سوژه ای برسم که باید نوشته شود حال بستگی به این دارد که موضوع
در چه قالبی بهتر می تواند با خواننده ارتباط برقرار کند و مفهوم را برساند
داستان کوتاه، داستان بلند، رمان یا مقاله و روایتی مستند و … آن وقت
می نشینم و می نویسم تا به آنچه می خواهم برسم.
آیا شما تمام آثار خودتان را قابل چاپ شدن می دانید؟
بله. من وسواس شدیدی در مورد سوژه ها و موضوعات دارم خیلی
دقت می کنم و تا به این اصل نرسم که سوژه به درد می خورد و به قول معروف مو،
لای درزش نمی رود، سراغش نمی روم. وقتی سراغ سوژه ای می روم با این فکر است که
اثرم به صورتی نوشته شود که قابلیت چاپ و در انتها خواندن داشته باشد البته
کارهای ضعیفی هم دارم که دوست ندارم چاپ شود و بعدها با خودم گفته ام که اصلاً
نباید نوشته می شدند.
در کارهایتان از کدام نویسنده ایرانی تأثیر بیشتری
می پذیرید؟
تأثیرپذیری دوره های مختلفی دارد به این صورت که گاهی من در
مورد یک موضوع از «جلال آل احمد» تأثیر می گیرم و زمانی از «احمد محمود». ارزش
دو اثر و دو نویسنده یکی است اما تأثیرات متفاوتی دارد من به همین دلیل به تمام
نویسنده ها علاقمندم.
بیشتر چه کتاب هایی را مطالعه می کنید؟
برای تولید مطلب، همیشه خواندن هر نوع کتابی تأثیر بسزایی
روی نوشتن دارد. کتاب های تاریخی، روانشناسی برای مسئله شخصیت پردازی در داستان
بسیار مناسب هستند این کتاب ها باعث می شوند در مورد شخصیت ها بهتر قضاوت کنیم
و آدم ها را بهتر بشناسیم تصور من این است که نویسنده می بایست هر کتابی را در
هر زمینه ای بخواند. به عنوان مثال زمانی من کتاب «خواجه تاج دار» را خواندم که
متنی تاریخی است و قلم گیرایی نیز دارد.
این کتاب بدون هیچ قیدی و شرطی و بدون هیچ قالبی نگاشته شده
است یا کتاب «تمدن شرقی» ویل دورانت، پر از مواد خام برای نوشتن است مطالعه
کتاب هایی در حوزه علوم اجتماعی نیز باعث می شود نویسنده مردم ملل مختلف و
فضاها و دیدگاههای متفاوتی را که امکان تجربه شان نیست، اشراف و آگاهی ما را در
نوشتن بالا می برد و هر چه این آگاهی بیشتر باشد کار نوشتن بهتر صورت می گیرد
بنابراین تفکر، من هر نوع کتابی را با موضوعات مختلف مطالعه می کنم در حال حاضر
نیز بیشتر روی سفرنامه ها تمرکز دارم.
از نظر شما دولت چگونه می تواند در بالا بردن آمار مطالعه
کمک کند؟
اکثر مردم اهل مطالعه نیستند و به عنوان تفریح و سرگرمی
سراغ چیزی می روند که بخوانند و سرگرم شان کند نه به عنوان عاملی برای تغییر
زندگی و تغییر ارزش ها. در اصل صرفا برای پر کردن
اوقات بیکاری مطالعه می کنند عده ای نیز که به دنبال پول
هستند و این احتیاج به پر کردن اوقات فراغت و نیاز به تفریح را خوب می شناسند
روی این مسئله کار می کنند که نتیجه به جود آمدن ادبیات زرد می شود اما اگر
بخوبی فرهنگ سازی شود و دیدگاه مردم نسبت به مطالعه عوض شود و مطالعه خوب کردن
عادت گردد نتیجه چیزی متفاوت خواهد بود.
به تازگی شنیدم در یکی از کشورهای اروپایی، دولت برای
افزایش آمار مطالعه به افراد ۱۲ الی ۲۰ ساله به ازای هر ساعت مطالعه در
کتابخانه، ۲ دلار می دهد. فرد در ابتدا برای گرفتن پول، کتاب می خواند اما بعد
نتیجه اش را می بیند و بعد کتاب خواندن بدون هیچ اجباری برای فرد عادت می شود.
در ایران علاوه بر مشکلات دیگر، افزایش قیمت کتاب ها مانعی
مهم برای مطالعه بیشتر مردم گردیده است خوب است دولت یارانه بیشتری در این مورد
صرف کند تا آمار مطالعه نیز بالا برود.
در همه ادوار علاقمندی به نشریات و کتاب های زرد وجود داشته
است آیا این گرایش به این دلیل است که این نشریات خوب حرف می زنند؟
به عقیده من استارت خواندن در کسانی که تازه می خواهند
بخوانند با همین نشریات و کتاب های زرد زده می شود بخصوص در میان دانش آموزان
دوره راهنمایی این سبک نوشتن یک هدف دارد که همان را نیز دنبال می کند آنها
تأثیرپذیری مخاطب خود را خوب می شناسند و روی همان ها کار می کنند احساسات
خواننده را برمی انگیزند، می خندانند و می گریانند و در نتیجه موفق هستند این
مسئله در تمام دنیا وجود دارد نمی توان گفت اشتباه است آنها کار خودشان را
انجام می دهند برای قشر خاص و مخاطبینی که سلیقه خاصی دارند
اما بعد از مدتی علاقمندی مخاطب شان کم می شود و اصل مطالعه
کردن برایشان می ماند این اصل باعث می شود به سراغ کتاب های مفید و ارزشمند
بروند.
کسانی که می خواهند نوشتن را بیاموزند با چه مشکلاتی
روبه رو می شوند؟
شروع هر کاری خیلی مهم است شروع نوشتن نیز همین طور و اینکه
فرد قدم اول را به کمک چه کسی برمی دارد.
جلسات ابتدایی که در بیشتر انجمن ها برگزار می شود تأثیر
بسیار زیادی بر روی افراد دارد چرا که فرد قصد دارد قلم خودش را در آینه انجمن
و اعضای آن ببیند زیرا با قلم و نوشتن آشنا نیست در ابتدا فرد همه مطالب جلسات
را می گیرد و اجرا می کند که دچار سردرگمی می شود مطالب با هم قاطی می شوند و
در نهایت اثری پر از آشفتگی حاصل می گردد فرد
باید یاد بگیرد ذهنش سیستماتیک عمل کند و قدم به قدم پیش
برود. در غیر این صورت ضرر می کند اما بعدها که در جلسات مختلف شرکت می کند و
با نوشته های متفاوت و سبک های مختلف آشنا می شود کمی به این حیطه ادبیات وارد
می شود و یاد می گیرد چیزهایی را که لازم دارد انتخاب کند و بقیه را کنار
بگذارد فردی که به تازگی وارد چنین محیطی شده است و هیچ پیش زمینه ذهنی ندارد
هر چه استاد بگوید قبول می کند و در ابتدای راه خودش را با استاد می سنجد.
بنابراین مسئله روی نوشتن او و نوع دیدگاهش تأثیر زیادی دارد من این شانس را
داشتم که اولین بار با یک استاد خوب شروع کنم . متأسفانه بعضی افراد با اساتیدی
شروع کردند که دیدگاه شخصی و سلایق شخصی دارند که شاگردان تا حدودی دچار گمراهی
می شوند و گاهی نوشتن را هم کنار می گذارند استاد باید
تحمل و صبر زیادی داشته باشد اجازه خطا کردن را به شاگردش
بدهد و آن وقت بهترین راه جبران خطا را به وی بیاموزد. در قدم اول هنرجو
نمی داند چگونه و حتی در چه قالبی باید کار کند و یا در چه حوزه و مقطعی
توانایی قلم فرسایی را دارد اما آرام آرام با شرکت در جلسات پی در پی نقد
نوشته هایش پی می برد که کدام موارد را باید در نوشته هایش انتخاب و اعمال کند
و بقیه را باید فقط بشنود.
آیا قبول دارید بسیاری از آثار سفارشی ضعیف هستند؟ به نظر
شما این آثار به ادبیات صدمه نمی زنند؟
این موضوع به اشراف و آگاهی نویسنده نسبت به موضوع بستگی
دارد نویسنده باید به دنبال این نباشد که به هر قیمتی که هست یک اثر به نام
خودش تولید کند تصور می کنم اگر این گونه بیندیشد که با اثر و نوشته اش یک
شناسنامه برای خودش ایجاد کرده و ارزش و اعتباری برای خود به وجود آورده است
بهتر می تواند انتخاب کند و با سوژه ها ارتباط برقرار کند گاهی اوقات
است که فرد همه تلاشش را می کند اما نمی تواند نتیجه خوبی
به دست آورد شاید دلیلش این باشد که نسبت به موضوع اشراف کافی نداشته است گاهی
نیز نوع قالبی که نویسنده
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 