پاورپوینت کامل حجاب در حصار ۶۶ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
5 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل حجاب در حصار ۶۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل حجاب در حصار ۶۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل حجاب در حصار ۶۶ اسلاید در PowerPoint :

>

۱۶

به مناسبت دوازدهم تیرماه سال گرد قیام مسجد گوهرشاد

حجاب را اسلام تأسیس کرد و حکمت آن دشمنی با لذت های مشروع و حمایت از انزوای بانوان و محروم گردیدن آنان از مشارکت های اجتماعی و فرهنگی نبود؛ بلکه برعکس پوشش شرعی و دینی به مصونیت زنان از برخی مفاسد کمک می کند. حجاب برای زنان و دختران نه تنها اسارت آور و محصورکننده نیست بلکه آنان را از بند هوا و هوس و هرگونه ابتذال می رهاند و یک نوع آزادگی معنوی و ارزشی به آنان اعطا می کند.

بنابراین حجاب اسلامی مستلزم حبس، راکد، معطل و مهمل گذاشتن توانایی ها و استعداد زنان نخواهد بود بلکه بانوان با رعایت این اصل استوار قرآنی با وقار خاص، امنیت روانی و اطمینان خاطر در جامعه حضور می یابند و در عرصه هایی که توانایی های لازم را دارند مشارکت می کنند. به هیچ عنوان حجاب موقعیت و شخصیت زن را تنزل نمی دهد بلکه با کرامت های انسانی او را افزایش می دهد. به علاوه با رعایت این سنت دینی به استحکام بنیان خانواده کمک می گردد و سبب می شود نسلی پاک و سالم تحویل جامعه داده شود. فرزندی که در چشمه سار عواطف متقابل زن و شوهر پرورش یابد بهتر می تواند در ابعاد گوناگون علمی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی منشأ اثر گردد.

استعمارگران و برخی خودباخته های داخلی که تاب تحمل سنت ها و شعائر مذهبی را نداشتند تصمیم گرفتند حجاب را طی مراحلی مورد تهاجم قرار دهند. در ابتدا مطبوعات، کتاب ها و نظام آموزشی ابزار اصلی برای اجرای این توطئه بودند. حضور مسیون های مذهبی و تأسیس مدارس خارجی، بازگشت فرزندان خانواده های اشرافی از غرب بعد از پایان تحصیلات، نشر برخی مطبوعات متأثر از فرهنگ غربی و نهایتاً فکر تشبه به غرب، از جمله ی این عوامل داخل بود. این موارد زمینه ای را برای اجرای ماجرای کشف حجاب فراهم ساخت؛ خواسته های استعمارگران نیز این مسائل را تقویت می کرد. رضاشاه که فردی سفّاک، مغرور و خودخواه بود و حتی برای افراد خانواده اش ارزشی قایل نبود و دخترانش را اجباراً وادار می کرد با افراد مشخصی ازدواج کنند، بر حسب ظاهر می گفت حجاب مانع ترقی و توسعه است ولی روشن-فکرانی که او را در میان گرفته بودند و شاه را تغذیه ی فکری می کردند به خوبی درک می کردند که هیچ رابطه ی منطقی، خردمندانه و علمی میان توسعه ی فرهنگی و تمدن با کشف حجاب نیست. در واقع کارگزاران ستم، خواستار متمدن گردیدن جامعه ی ایران به معنای رشد در عرصه ی دانش و فن آوری و خلاقیت های علمی نبودند بلکه ایجاد فرهنگ مصرفی از طریق تحقیر مذهبی و بومی مدنظر بود.

مقدمات کشف حجاب به طور عملی از زمانی آغاز شد که خانواده ی رضاخان به حالت رفع پوشش در نوروز سال ۱۳۰۶ ش در حرم مطهر حضرت فاطمه ی معصومه(ع) حضور یافتند که با مخالفت جدّی آیت ; الله شیخ محمدتقی بافقی روبه رو گردیدند. برخی اقدامات دیگر نیز مؤید این واقعیت بود ولی بعد از سفر ترکیه، شاه با اشاره به پیش رفت سریع ترکیه بعد از رفع حجاب زن ها و آزادی ; آنان، اطرافیان را به این مسئله تشویق می نمود. در اوایل خرداد ۱۳۱۴. ش یک روز هیئت دولت را احضار کرد و گفت ما باید در صورت و سنت غربی شویم، باید برای رفع حجاب زنان اقدام نمود؛ و چون برای عموم مردم اجرای این طرح مشکلاتی به وجود می آورد شما وزرا و معاونین باید پیش قدم شوید و هفته ای یک شب با خانم های خود در «کلوپ ایران» اجتماع کنید. او به وزیر فرهنگ وقت (علی اصغر حکمت) دستور داد در مدارس زنانه، معلمان و دختران باید بدون حجاب باشند و اگر زن یا دختری از این برنامه امتناع کرد، او را در مدارس راه ندهند. رضاشاه رو به وزیر معارف و فرهنگ کرد و گفت: «سابقاً به وکیل معارف دستور دادم برای رفع روپوشانیدن زنان اقدام کنید. اما او نخواست یا نتوانست و کاری نکرد. حالا باید شما در این کار با کمال متانت و حسن تدبیر اقدام کنید که این رسم دیرین که برخلاف تمدن است از میان برداشته شود.» وزیر معارف پاسخ می دهد: «امر مبارک را اطاعت می کنم، زیرا این رسم نه تنها برخلاف تمدن است بلکه با قانون طبیعت در تضاد است. در دنیا و در میان حیوانات و نباتات هیچ جنس ماده ای خود را از جنس مخالف پنهان نمی کند بلکه از علل بزرگ عقب افتادن کشور ما از قافله ی تمدن دنیا همین است که نیمی از ملت ما به کلی (به دلیل رعایت حجاب) فلج مانده است.»

اما «مخبرالسلطنه» هدایت که خود حدود شش سال به عنوان نخست وزیر در خدمت رضاخان بوده است، این توجیهات را قبول ندارد و اضافه می کند: «برهنه گردیدن علامت تمدن نمی شود بلکه با آن بی بند و باری توأم می گردد و نیز چه بسیاری از مردم اند که امروز عریان می گردند ولی ما آنان را وحشی می خوانیم و با اجرای طرح کشف حجاب زنان ما به نیمه ی راه وحشت رسیدند نه به تمدن و ترقی.»

از برخی مدارک و اسناد برمی آید این توطئه کاملاً دستوری، فرمایشی و تحمیلی بوده است. بدرالملوک بامداد می-نویسد: «در ۲۲ اردیبهشت ۱۳۱۴ با اشاره ی رضاشاه و با دعوت وزیر معارف وقت، عده ای از زنان فرهنگی انتخاب و به محل دارالمعلمات در کوچه ی ظهیرالاسلام دعوت شدند. به آن ها گفته شد مأموریت دارند تا جمعیتی تشکیل دهند و اساس نامه ی آن را به نظر وزیر معارف برسانند و با حمایت دولت، پیش قدم نهضت آزادی زنان ایران باشند. این جمعیت در جلسات بعد نام کانون بانوان را برای خود برگزید. در این کانون صدیقه دولت آبادی، فاطمه سیّاح، هاجر تربیت، بدرالملوک بامداد، فخرالزمان غفاری و پری حسام شهیدی عضویت داشتند. ریاست کانون نیز به عهده ی خانم صدیقه دولت آبادی بود و از آن جا که به دلیل مقاومت های اجتماعی، این کانون کاری از پیش نبرد، وزیر معارف بر آن شد تا معلمان مدارس و دختران دانش آموز را بازیچه ی سیاست جدید قرار دهد و مقرر گردید در مدارس تدریجاً مجالس جشن و سرور و خطابه با روی باز و بدون حجاب برگزار گردد. انتشار این خبر موجب تشدید اعتراض ها و جنبش های اجتماعی – مذهبی گردید. نخستین مقاومت، مربوط به علمای شیراز است. در فروردین ۱۳۱۴. ش دختران مدرسه ی «مهر آیین» شیراز را اجبار نموده بودند بدون حجاب در مراسم جشن حاضر گردند. روحانیون شیراز بعد از دریافت این خبر، تلگرافی اعتراض آمیز به شاه مخابره کردند که رضاشاه آن را بدون پاسخ گذاشت و متعاقب بروز این واکنش از سوی علمای شیراز، دستگاه های تبلیغاتی رژیم، زبان به هتاکی گشودند و کوشیدند حتی از طریق اشاعه ی پاره ای سروده های شاعران از جمله ایرج میرزا در مذمت حجاب، حمله ای به آداب و سنن مذهبی آغاز کنند. محصول این یورش ها آن بود که حجاب مانع رشد و ترقی است و برهنگی موجب تمدن می گردد.»

مقاومت مشهد

از اوایل سال ۱۳۱۴. ش برخی زنان بدون داشتن حجاب در معابر حرکت می کردند. رعایت حجاب توسط زنان کاملاً ممنوع گردید، کسبه از فروش اجناس به زنان با حجاب منع شدند و زنانی که می خواستند این اصل شرعی و قرآنی را رعایت کنند اجازه نداشتند سوار وسایل نقلیه ی عمومی گردند اما مقاومت در برابر کشف حجاب و کلاه فرنگی و پهلوی هم چنان در کشور ادامه داشت که نمونه ی بارز آن استقامت دلیرانه ی مردم مشهد به رهبری روحانیت بود. دستور تبدیل کلاه پهلوی به کلاه فرنگی و نیز منع حجاب به استانداری خراسان ابلاغ گردید. پاک روان، استاندار وقت، برای اجرای آن، مراتب را به تمامی ادارات و دوایر استان بخش نامه و منتشر کرد، اما در مشهد مقدس این دستورِ اجباری و مغایر با شئونات اسلامی و اصالت های ایرانیان به آسانی به اجرا درنیامد و درباره ی عملی گردیدن آن میان دو قدرت موجود در خراسان اختلاف نظر وجود داشت. فتح الله پاک روان، استاندار خراسان، اعتقاد داشت که در مقابل مقاومت های مردمی باید اعمال قدرت نمود و به زور سرنیزه اهالی را وادار ساخت از کلاه فرنگی استفاده کنند و نیز رعایت حجاب در معابر و اماکن منع گردد. قدرت دیگر خراسان، محمد ولی ; خانی اسدی نایب التولیه ی آستان قدس رضوی که تا حدی رفتار مردم پسند داشت و با علما و روحانیون در رفت و آمد بود. عقیده داشت مشهد شهری مذهبی و زیارتی است و مردم در این شهر از علمای شیعه پیروی می کنند. پس برای احتراز از هر گونه حادثه ای نباید متوسل به زور گردید، سرانجام پاکروان دیدگاه خود را عملی ساخت و شهربانی دست به بازداشت اشخاصی زد که قانون تغییر لباس را رعایت نمی کردند.

روحانیت بیدار و آگاه مشهد پس از شنیدن این رفتارها که هیئت ستم گر حاکمه پیش گرفته بود، به شدت نگران شدند و در این ارتباط، مخفیانه طی جلساتی به تبادل نظر و مذاکرات لازم می پردازد. منزل فقیه فرزانه آیت الله سید یونس اردبیلی محل دیدارها، ملاقات ها و پایگاه پای داری روحانیان متعهد، آگاه و شجاع است. در یکی از این جلسات، پیش نهاد می شود که آیت ; الله العظمی حاج ; آقا حسین قمی به تهران برود و مستقیماً با رضاشاه وارد مذاکره گردد. آن مرجع پرآوازه و مجتهد مبارز این نظر را پذیرفت و قبل از حرکت به سوی تهران، تلگرافی خطاب به شاه خودکامه مخابره کرد. نیز در آستانه ی این هجرت تاریخ ساز خطاب به روحانیون و مبلغان مشهد می گوید: «من می روم تا با این شاه صحبت کنم، شاید او را از این تصمیم منصرف گردانم و شما هم باید مردم را آگاه و هشیار نمایید که چه توطئه ی بزرگی تدارک دیده اند.» اما حاج ; آقا حسین قمی به محض ورود به تهران در باغ سراج الملک تهران (شهر ری) بازداشت و ممنوع الملاقات می-گردد. از طرف شهربانی امر محرمانه ای صادر گردید که مأمورین مراقب باشند کسی به دیدن ایشان نرود. علما و مردم مشهد و قم وقتی از این ماجرا مطلع می گردند، تلگراف هایی مبنی بر رهایی ایشان به مرکز مخابره می کنند. مسجد گوهرشاد که چند روز محل اجتماع و سخنرانی علیه این نیرنگ بود، با بازداشت حاج آقا حسین قمی حال و هوای دیگری می یابد. اجتماعات هر لحظه وسیع تر و گسترده تر می شود و سخن رانان کلام شان آتشین تر و اقشار گوناگون شعارهای شهاب گونه سر می دهند.

به محض بازداشت حاج حسین قمی، از مرکز به شهربانی مشهد دستور می رسد که وعاظ معروف را هرچه زودتر دستگیر کنند، بنابراین فرمان، شیخ غلام رضا طبسی و شیخ شمس نیشابوری که از واعظان مشهور خراسان بودند تحت پیگرد قرار می گیرند. علما و مجتهدان

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.