پاورپوینت کامل استاد داستان کوتاه و جایزه نوبل ۴۳ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل استاد داستان کوتاه و جایزه نوبل ۴۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل استاد داستان کوتاه و جایزه نوبل ۴۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل استاد داستان کوتاه و جایزه نوبل ۴۳ اسلاید در PowerPoint :

>

«جایزه ی نوبل اتفاق باشکوهی بود که برای من افتاد.» این جمله را برنده ی کانادایی، آلیس مونرو، بعد از برنده شدن جایزه به خبرنگاران گفت.

«آلیس مونرو» برنده ی جایزه ی نوبل ادبیات ۲۰۱۳ و اولین زن کانادایی است که از زمان شروع اعطای نوبل، این جایزه را از آن خود کرد. مونروی ۸۲ ساله، سیزدهمین زنی است که جایزه ی نوبل ادبیات را از آن خود کرده است. آکادمی نوبل این نویسنده ی کانادایی را «استاد داستان کوتاه معاصر» لقب داد و از او به خاطر «داستان هایی که باظرافت نوشته شده و ویژگی آن ها، روشنی و واقعیت روان شناختی است» تقدیر کرد.

پیتر انگلوند دبیر دائمی آکادمی سوئد می گوید: «او توانایی این را دارد که جوابگوی یک عرصه ی تاریخی باشد. او می تواند با تنها یک داستان کوتاه، به یک دهه ی تاریخی بپردازد و در این کار موفق بوده است.»

«مونرو» پس از اطلاع یافتن از اعطای جایزه، در تماس تلفنی که از سوی شبکه ی خبری CBC با او گرفته شد گفت که بردن جایزه ی نوبل برای او مثل خوابی بود که احتمال اتفاق افتادن آن کم بود. او در حالی که سعی می کرد بر احساسش غلبه کند به خبرنگاران گفت: «همین را می توانم بگویم که اتفاق باشکوهی بود که برای من افتاد… بیش تر از آن چیزی که فکرش را می کردم. امیدوارم این اتفاق باعث شود مردم داستان کوتاه را به عنوان یک هنر برجسته بپذیرند.»

زندگی و آثار استاد داستان کوتاه

«آلیس آن مونرو» سال در کانادا به دنیا آمد. پدرش کشاورز و مادرش معلم مدرسه بود. او نویسندگی را از نوجوانی شروع کرد و اولین داستانش به نام «ابعاد یک سایه» در سال زمانی که هنوز دانشجوی دانشگاه وسترن اونتاریو بود منتشر شد. وی تا پیش از انتخاب نویسندگی به عنوان یک حرفه، مشاغلی چون پیش خدمتی و تصدی کتاب خانه را تجربه کرده بود و مدتی نیز در مزارع تنباکو مشغول به کار بود. با این حال، سال دانشگاه را ترک کرد و پس از ازدواج با «جیمز مونرو» خانه داری تمام وقت و مادر بچه های شان شد. تصمیم خانواده برای باز کردن یک کتاب فروشی در سال۱۹۶۳باعث شد حس نویسندگی در او زنده شود.

«مونرو» به ویژه در داستان های اولیه اش به مضامینی چون بلوغ و کنارآمدن با خانواده پرداخته است و با گذر سن، توجه او به میان سالی و تنهایی بیش تر شده است. زادگاه مونرو، شهر کوچک وینگم در ایالت انتاریوی کاناداست و فضای داستان هایش هم غالباً شهرهای کوچک این ایالت است. داستان هایش معمولاً روندی آرام دارند؛ ولی حادثه ای در زیر این سطح آرام جریان دارد که مونرو در طول داستان با ظرافت از آن رازگشایی می کند و در پایان، خواننده را شگفت زده برجا می گذارد. مضامین خود را از زندگی روزمره ی مردم انتخاب می کند و نگاه ویژه ای به مسائل و جزئی های زندگی زنان دارد. اگرچه به مشکل ها و دغدغه های دختران جوان علاقه دارد، در کتاب های اخیرش به مسائل زنان میان سال و سالمند توجه بیش تری نشان داده است. خاطره در داستان هایش نقش مهمی دارد. شخصیت هایش را عمیقاً می شناسد و درباره ی زندگی آن ها تأمل می کند و دیالوگ ها را با مهارت به کار می گیرد. صداقت در بیان، زبان شفاف و روان و دقت در جزئی ها از ویژگی های داستان های اوست. «مارگارت آتوود» دیگر نویسنده ی نام دار کانادایی، آلیس مونرو را یکی از «مقدس های ادبیات جهان» نامیده است. منتقدان و نویسندگان، سبک ساده و بی پیرایه و پیرنگ های چندلایه و شخصیت های ساده و دیالوگ های مناسبش را ستوده اند.

«آلیس مونرو» را یکی از تواناترین نویسندگان داستان کوتاه امروز می دانند. بسیاری بر این عقیده اند که مونرو جامعه ی کتاب خوان آمریکای شمالی را با داستان کوتاه آشتی داده است. البته خودش می گوید هرگز قصد نداشته صرفاً نویسنده ی داستان کوتاه باشد؛ فکر می کرده مثل همه رمان خواهد نوشت؛ ولی حالا دیگر می داند نگاهش به مسائل برای نوشتن رمان مناسب نیست. دوست دارد پایان داستان را در ذهنش مجسم کند، و مطمئن باشد مثلاً تا کریسمس آن را تمام خواهد کرد و نمی داند نویسنده ها چطور روی پروژه های طولانی، مثل رمان با پایان باز، کار می کنند.

بیش تر داستان های مونرو برای اولین بار در نشریه ی معتبر «نیویورکر» منتشر شده اند. آخرین داستانی که از مونرو در «نیویورکر» منتشر شد «آموندسن» بود که در اوت سال چاپ شد. مونرو نویسنده ی چهارده مجموعه داستان از جمله: «رقص سایه های شاد»، «زندگی دختران و زنان»، «رازهای عیان» و «دوستان جوانی من»، «فکر کردی کی هستی؟» و. .. است و تا به حال، چند جایزه ی ادبی چون بوکر، اُهنری، گیلر و تریلیوم را از آن خود کرده است. «فرار»، «رؤیای مادرم»، «دست مایه ها» و «دورنمای کاسل راک» نیز به فارسی ترجمه شده است.

سبک و شیوه ی نویسندگی مونرو

ویژگی اصلی نثر مونرو، تأکید او بر محل وقوع داستان و شخصیت های زن پیچیده هستند. آثار او اغلب با آثار بزرگان ادبیات مقایسه شده و گفته می شود در آثار او، مثل آثار چخوف، خط داستانی درجه ی دوم اهمیت را دارد و تقریباً اتفاق خاصی در داستان ها رخ نمی دهد و اغلب تلنگری موجب دگرگونی زندگی شخصیت ها می شود.

سه سال قبل، در یک مصاحبه در فستیوال بین المللی نویسندگان در تورنتو فاش کرد که سرطان را از پای در آورد. سپس گفت که دیگر به نویسندگی ادامه نخواهد داد. با این حال، او در سال ۲۰۱۲ کتاب «زندگی عزیز» را نوشت و چند ماه بعد، جایزه ی تریلیوم را برای این مجموعه داستان دریافت کرد و گفت که از دنیای نویسندگی خداحافظی می کند و گفت: «نه این که نوشتن را دوست نداشته باشم؛ اما به ‎نظرم موقعی می رسد که حس می کنی به جایی رسیدی که دیگر می خواهی به زندگی ات به شکل دیگری نگاه کنی و شاید وقتی به سن من برسید، دیگر دل تان نخواهد آن قدر تنها باشید که یک نویسنده تنهاست. انگار حس کنی به پایان درستی در زندگی ات نرسیدی و بخواهی بیش تر اجتماعی شوی!»

*درباره ی شیوه ی نویسندگی خودتان توضیح بدهید.

اغلب پیش از شروع نوشتن داستانی، کلی با آن نشست و برخاست می کنم. وقتی به طور مرتب، وقت نوشتن ندارم داستان ها مدام در ذهنم رژه می روند، تا جایی که وقتی می نشینم به نوشتن کاملاً در آن غرق شده ام. این روزها این غرق شدن را با یادداشت برداشتن انجام می دهم. چندین و چند دفترچه یادداشت دارم که با خط خرچنگ قورباغه پر شده اند، همه چیز را در آن می نویسم. گاهی وقتی به این نسخه های اولیه نگاه می کنم با خودم می گویم واقعاً سودی هم دارند؟ می دانید من از آن نویسندگانی نیستم که از موهبت سرعت برخوردار هستند و سریع می نویسند.

*چه چیزی شما را جذب داستان کوتاه کرد؛ نظر به این که هماوردی هم برای رمان به شمار می رود؟ داستان کوتاه چه امکانی را برای نوشتن ب

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.