پاورپوینت کامل خوف و تردید برای خرید کتاب ۳۱ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل خوف و تردید برای خرید کتاب ۳۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل خوف و تردید برای خرید کتاب ۳۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل خوف و تردید برای خرید کتاب ۳۱ اسلاید در PowerPoint :
>
سال ها پیش، وقتی تازه وارد دوران نوجوانی شده بودم و تب خواندن رمان سراسر وجودم را گرفته بود، رمان هایی می خواندم که جز هیجان و شور جوانی هیچ حرفی برای گفتن نداشت. دوستی، کتابی را که می خواندم دید و نصیحتم کرد که کتاب های مدرن و جدید بخوانم تا فکرم از این خطوط هیچ وپوچ رها شود. شروع به خواندن کتاب های صادق هدایت کردم، هرچه بیش تر می خواندم کمتر می فهمیدم. فضای گنگ داستان گیجم کرده بود و به دنبال راهی برای ارتباط با کتاب بودم، گویی در راهی ناشناخته و پر از مه قدم می زدم. این نمایی کلی از «بوف کور» بود که هنوز گوشه ای از ذهنم را گرفته است.
چندی پیش، کتاب تازه چاپی با عنوان «خوف» اثر «شیوا ارسطویی» به دستم رسید. شنیده و خوانده بودم که رمانی مدرن است. دوباره همان نمای دور در ذهنم روشن شد. اگرچه داستان به آن گنگی هم نبود؛ اما با خواندن این کتاب و ورود به هر بخش، همان احساس قدیمی به من دست می داد.
از آثار «شیوا ارسطویی» می توان به «آمده بودم با دخترم چای بخورم»، «آفتاب مهتاب»، «من دختر نیستم»، «بی بی شهرزاد»، «او را که دیدم زیبا شدم»، «آسمان خالی نیست»، «افیون» و «نسخه اول» اشاره کرد. هم چنین کتاب «آفتاب مهتاب» او برنده ی جایزه ی داستان نویسی گلشیری و جایزه ی یلدا شد.
«خوف» در ۲۲ فصل و توسط نشر «روزنه» راهی بازار شده است. هر فصل با دو کلمه که مشخص می کند چه کسی راوی است، آغاز می شود. مثل قول شیدا، قول کاوه و… که البته بیش تر قول ها از زبان شخصیت اصلی، یعنی شیدا نوشته شده است.
شیدا یک نویسنده ی به ظاهر موفق است که برای رسیدن به رستگاری به تنهایی پناه می برد و علی رغم همه ی وحشت هایش خانه اش را رها نمی کند. صاحب خانه ی او یک مرد بیمار و مجنون است که هر روز با شیوه ای جدید مستأجرش را می ترساند و او به ناچار از خانه اش بیرون نمی رود، چون هزینه ی پرداخت اجاره ای بالاتر را ندارد. پسر سرهنگ که همان صاحب خانه باشد آب، برق و گاز را قطع می کند، سگ هایش را سر می برد، کلی موش در آپارتمان رها می سازد و خانه را آماده ی سوختن می کند.
شیدا در این میان به بدترین روش زندگی می کند. آن چه از داستان برمی آید این است که او از ترس هایش لذت می برد و مثل یک سادیسمی رفتار می کند. شیدا به ترس هایش خو گرفته و برای رهایی از آن ها هیچ تلاشی ندارد، تنها به یاد روزهای زندانی شدنش در قبل از انقلاب که معلوم هم نیست به چه دلیل بوده، برای غلبه بر ترسش می گوید: «یا امان الخائفین!»
شخصیت اصلی در این رمان، پیش از هرچیز سعی می کند تعریف مشخصی از خود به عنوان یک فرد عادی ارائه دهد. نویسنده ای که فقط به دنبال آرامش و جایی برای زندگی است و با کاوه که رفاقتی دیرینه با وی دارد، درددل می کند، دود و دم راه می اندازد. کاوه به حرف های شیدا وقعی نمی نهد و تنها حرف های وی را زاییده ی خیالات او می داند. با این حال، دفترهای خاطرات شیدا را می دزدد، سند و مدرک جمع می کند و معتقد است این ها بعدها می شود اسناد تاریخی!
شیدا هم چنان از پسر سرهنگ که اختلال روانی شدید دارد و مدام رفت و آمدهای او را کنترل می کند، می ترسد. برای خودش، زندگی رقت باری درست کرده و به هیچ وجه نمی تواند از دست آن آسوده شود.
آن چه با خواندن بخش های ابتدایی «خوف» در وجود خواننده شکل می گیرد، ترس و واهمه نیست، بلکه مخاطب با کاوه هم نظر می شود که شیدا بیش ازحد درگیر خیالات شده و از یک بیماری روانی طولانی رنج می برد. گرچه شخصیت اصلی در برخورد با دیگران بسیار طبیعی و معمولی رفتار می کند و کسی هم نمی تواند حتی کوچک ترین شکی به رفتارهای او کند. همان برداشتی که شیوا از رفتار پسر سرهنگ دارد و فکر می کند که هیچ کس نمی تواند درک کند که او چطور جانوری است، چون ظاهرش را خوب حفظ می کند.
تصویری که ارسطویی از زنان در داستانش ارائه می دهد تصویری به شدت منفی و زشت است. زنانی که در پوشش هنرمند، تاجر، تمدن گرا و ظاهرالصلاح هرگونه ابتذال و پلشتی را برای خود مباح و عادی می شمارند و این کار را آن قدر عادی جلوه می دهند که گویی گناه از جانب کسانی است که این نوع زندگی را آلوده و کثیف می دانند. ژینوس، زنی است که به خاطر یک مرد هرزه و هنرمند، همسر و دو دخترش را رها می کند. نغمه، آن سوی دنیا تجارت می کند و هوس بازی هایش را فراموش نمی کند؛ سامانتا و… شیدا هم که برای خودشان عالمی دارند. با این حال و با وجود آزادی بی حدوحصری که «ارسطویی» برای زنان در داستان قائل شده، جایی از داستان آرزو می کند که ای کاش زنی عادی بود که برای شوهرش خرید می کرد و راه و چاه زندگی را به دخترش یاد می داد و در فضای یک زندگی سنتی آرامش را تجربه می کرد! و این نشان از فطرت زنانگی است که خدا در وجود زن به ودیعه گذاشته است.
گفتنی است
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 