پاورپوینت کامل مخالفت با حق رأی زنان، چرا؟ ۵۱ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل مخالفت با حق رأی زنان، چرا؟ ۵۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مخالفت با حق رأی زنان، چرا؟ ۵۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل مخالفت با حق رأی زنان، چرا؟ ۵۱ اسلاید در PowerPoint :

>

مروری بر روند شکل گیری واقعه ی پانزده خرداد

آغاز واقعه

فروردین ۱۳۴۰ با رحلت آیت الله بروجردی، مرجعیت مطلق در ایران از میان رفت؛ لذا محمدرضا شاه درصدد برآمد اصلاحات موردنظر آمریکا را که در زمان حیات آیت الله به تعویق انداخته بود، اجرا کند. در همین حال، نگرانی از آینده ی زعامت حوزه سبب شد تا مرحوم بهبهانی بزرگ از تمام عالمانی که در مظان مرجعیت بودند، دعوت کند در نشستی به اتخاذ تصمیم مشترکی درباره ی اداره ی حوزه اقدام کنند. از این جلسه امام خمینی(ره) در کنار عالمانی چون آیات عظام گلپایگانی و نجفی مرعشی قرار گرفت.

تغییرات در ایران با عنوان اصلاحات ارضی در بیستم دی ماه ۱۳۴۰ به تصویب رسید و به اجرا در آمد تا در صورت مخالفت احتمالی مراجع، آنان مخالف با اصلاحات ارضی و طرفدار زمین داران معرفی شوند. امام با توجه به احتمال این نیرنگ و از طرفی نظر به روشن نبودن ابعاد و نتایج علمی اصلاحات ارضی به انتظار تحولات بعدی نشست و مخالفتی نکرد. در مهر ماه ۱۳۴۱ وقتی لایحه ی انجمن های ایالتی و ولایتی در تداوم برنامه های جدید حکومت به تصویب رسید، مشاهده شد واژه ی اسلام از شرایط انتخاب کنندگان و انتخاب شوندگان حذف شده است. هم چنین در این مصوبه به زنان حق رأی داده شده بود.

امام خمینی که در پی فرصتی برای آغاز یک تحول بنیادین در نظام سیاسی بود، مبارزه ی خود را از همین نقطه آغاز کرد. ایشان که تصویب لایحه ی مذکور را مقدمه ی برنامه های ضدقانونی و ضداسلامی رژیم شاه می دانست، از علمای طراز اول قم دعوت کرد تا درباره ی این لایحه به مشورت و تصمیم گیری بپردازند. در پایان جلسه، تصمیم گرفته شد طی تلگرافی به شاه، مخالفت مراجع و علما با لایحه اعلام و خواهان لغو آن شوند. شاه در تلگرافی این تغییرات را غیر مهم دانست. درگیری لفظی میان حکومت و علمای قم از همین نقطه اوج گرفت و در این میان، امام خمینی تلاش کرد با سخنرانی ها، صدور اعلامیه های متعدد و ارسال نامه ها و پیک های بسیاری برای شخصیت های سیاسی و روحانی شهرها، تحرکی گسترده ایجاد کند. استدلال ایشان این بود که تصویب لایحه ی مذکور مخالف «شرع مقدس» و «مباین صریح قانون اساسی» است. (امام خمینی، ج ۱، ص۳۸)

حکومت از تصویب لایحه ی انجمن های ایالتی و ولایتی قصد داشت سیاست تضعیف روحانیت را دنبال کند. هم چنین برداشتن قید اسلام از شرایط انتخاب کنندگان و انتخاب شوندگان و قرار دادن سوگند به کتاب آسمانی به جای قرآن، اقدامی در جهت تقویت بیگانگان و غیرمسلمانان در کشور به شمار می آمد و به گروه های صاحب نفوذ غیرمسلمان که در عمل سیاست کشور را در اختیار داشتند، فرصت می داد تا موجودیت خود را اعلام دارند. چنان چه، امام خطر نفوذ صهیونیست ها و عمال بهایی آن ها را در ایران بارها تذکر داده بود. عاقبت با توجه به شرایطی که در جامعه ی آن روز حاکم شد، لایحه ای که در مهر ۴۱ به تصویب دولت رسید، دو ماه بعد لغو شد.

انقلاب سفید یا سرکوب خونین؟

مصوبه ی مورد مناقشه لغو شد، ولی تعهداتی که محمدرضا شاه به آمریکا داشت، می بایست صورت می پذیرفت. بنابراین شاه تصمیم گرفت خود مجری آن باشد تا شاید با مخالفت جدی روبه رو نشود. به این ترتیب لایحه ی انجمن های ایالتی و ولایتی با حذف و اضافاتی بازگشت و شاه در نوزدهم دی ماه ۱۳۴۱ به طور رسمی اعلام کرد قصد دارد اصول شش گانه ای را به رفراندوم بگذارد و نام «انقلاب سفید» را بر این اصول نهاد.

پس از تشکیل جلسات متعدد و شکست مذاکرات میان نمایندگانی از سوی علما با شاه، بالاخره امام خمینی طی اعلامیه ای در دوم بهمن ۴۱ در واکنش به اصرار شاه برای رفراندوم، آن را اجباری خوانده و تحریم کرد. به دنبال انتشار این اعلامیه، بازار تهران تعطیل شد و کسبه با سر دادن شعارهایی علیه رفراندوم به تظاهرات پرداختند. حکومت از ابتدای بهمن و در آستانه ی برگزاری رفراندوم ششم بهمن به بازداشت تعداد زیادی از فعالین سیاسی و دانشجویی و حتی سران جبهه ی ملی و نهضت آزادی اقدام کرد. با تمام مخالفت هایی که صورت گرفت سرانجام رفراندوم در ششم بهمن ماه ۱۳۴۱ برگزار شد و بنا به اعلان رسانه های گروهی آن زمان، پنج میلیون و ششصد هزار نفر به لوایح مذکور رأی مثبت دادند. پس از آن شاه در ۲۳ اسفند ۴۱ در پایگاه وحدتی دزفول طی سخنانی از مراجع و روحانیان به زشتی یاد کرد و نسبت به یک سرکوب قریب الوقوع هشدار داد؛ امام نیز با صدور اعلامیه ای، نوروز سال ۴۲ را عزای عمومی اعلام کرد. (امام خمینی، ج ۱، ص۳۳۶)

شهر قم در روز اول فروردین همواره پذیرای تعداد زیادی از مردم برای زیارت حضرت معصومه(ع) است. آن سال به دلیل شرایط سیاسی کشور، حضور مردم بهانه ای برای اعتراض علیه رژیم پهلوی شد. شاید به همین علت دوم فروردین که مصادف با سالگرد شهادت امام صادق(ع) بود و مراسم عزاداری در مدرسه ی فیضیه برگزار می شد؛ تعداد زیادی مأمور به طور ناشناس وارد قم شدند. آن ها به مدرسه ی فیضیه یورش برده و طلاب و مردم شرکت کننده در مجلس را مورد ضرب و شتم قرار دادند و تعدادی از آن ها را مجروح کرده و به شهادت رساندند. فاجعه ی فیضیه، دلیل دیگری بر شدت ایستادگی امام خمینی در مقابل اقدامات غلط حکومت پهلوی شد. با فرارسیدن ماه محرم در خرداد ماه آن سال، ساواک که خطر خیزش مردمی را احساس کرده بود، اقدام به احضار تعدادی از وعاظ کرد و آنان را ملزم ساخت تا علیه شاه سخن نگویند، علیه اسرائیل مطلبی به زبان نیاورند و به مردم نگویند اسلام در خطر است.

از سیزده تا پانزده خرداد ۴۲

امام خمینی(ره) در نشستی با مراجع و علمای قم خواستند تا روز عاشورا از جنایات رژیم بگویند و خود نیز بعدازظهر عاشورای ۴۲ که مصادف با سیزده خرداد بود، به ایراد سخنرانی در مدرسه ی فیضیه پرداختند و حمله ی مأموران شاه به فیضیه را تشبیه به واقعه ی کربلا و به تحریک اسرائیل دانستند و گفتند اسرائیل نمی خواهد در این مملکت، علمای اسلام باشند، اسرائیل نمی خواهد در این مملکت، احکام اسلام باشد. اسرائیل به دست عمال سیاه خود مدرسه ی فیضیه را کوبید….

این سخنان افشاگرانه سبب شد که دو روز بعد، روز پانزده خرداد، امام را در منزل مسکونی خود در قم دستگیر و به تهران ببرند. به دنبال انتشار خبر بازداشت امام، همان روز اعتراضات گسترده ای در قم، تهران، ورامین، مشهد و شیراز برگزار شد. این تظاهرات با شعارهایی بر ضد شاه و در طرفداری از امام همراه بود. مأموران نظامی که در نقاط مرکزی و حساس شهرهای قم و تهران مستقر بودند به روی تظاهرکنندگان آتش گشودند و مردم نیز با چوب و سنگ به دفاع از خود برخاستند. تظاهرات در آن تا دو روز بعد ادامه یافت و هزاران نفر از مردم کشته و مجروح شدند. فجیع ترین حادثه، قتل عام دهقانان کفن پوش ورامینی بود که در پشتیبانی از امام راهی تهران شده بودند و از سوی مأموران نظامی در سر پل باقرآباد با سلاح های سنگین مورد حمله قرار گرفتند. پس از فرو نشستن قیام، اسدالله علم، نخست وزیر، در هفده خرداد طی مصاحبه ای با روزنامه ی هرالدتریبون تهدید کرد که امام و برخی دیگر از علما، محاکمه ی نظامی خواهند شد و ممکن است حکم اعدام آن ها صادر شود. شاه نیز طی یک سخنرانی، بیانات امام و تظاهرات مردم را به تحریک و متکی بر پول بیگانگان دانست.

چند روز پس از دستگیری امام، ده ها نفر از مراجع و علما به این بازداشت اعتراض کردند. سرانجام بر اثر اعتراض علما و فشار افکار عمومی، امام پس از دو ماه بازداشت در پادگانی نظامی، به منزلی در شمال تهران منتقل شد و تحت نظر قرار گرفت.

تبعید؛ نتیجه ی ایستادگی بر مواضع

در فروردین ماه سال ۴۳، حکومت مجبور به آزاد کردن امام خمینی شد؛ اما در عین حال تبلیغات وسیعی به راه انداخت که ایشان و روحانیت با شاه به تفاهم رسیده اند. روزنامه ی اطلاعات در تاریخ هجده فروردین با تیتر درشت «اتحاد مقدس» مجری این توطئه شد؛ اما امام در اولین سخنرانی خود در ۲۱ فروردین گفت: «خمی

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.