پاورپوینت کامل هفت سین رایانه ای ۳۶ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
4 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل هفت سین رایانه ای ۳۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل هفت سین رایانه ای ۳۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل هفت سین رایانه ای ۳۶ اسلاید در PowerPoint :

>

فوت و فن فناوری ۱

کلاس درس تمام می شود. از کلاس بیرون می آیم و یک راست به سمت در خروجی سالن می روم، کمی هم با عجله.

– ریحانه… ریحانه…

صدای سارینا است که دارد با سرعت خودش را به من می رساند.

– چه خبرته! چرا این قد با عجله؟

سارینا یکی از بهترین دوستانم است که می شود گفت از بچگی با هم بودیم. قبلاً در یک محل بودیم، الان هم هم دانشکده ای هستیم و با هم در یک مجتمع زندگی می کنیم. شباهت های زیادی با هم داریم. یکی از شباهت ها، داشتن برادر است؛ برادر سارینا بزرگ تر از اوست و برادر من، کوچک تر و یک فرق مهم هم داریم؛ پدر او کار آزاد دارد و پدر من کارمند است.

– ریحانه جان! لااقل صبر کن با هم بریم. دیدی چه مصیبتی دچار شدیم، با این تحقیقی که استاد دستورشو برا هفته ی بعد صادر کرد.

– عجله ی منم برای همینه. اینترنت پرسرعتم هنوز راه نیفتاده؛ می خوام یک سر به کافی نت بزنم ببینم می تونم منابع خوبی برای تحقیق پیدا کنم یا نه.

– منم باهات می یام. می دونی که هر بار می رم تو یه سایتی، همش می ترسم مثل اون دفعه سر از یه منبع ویروس درآرم. روی کمک تو حساب می کنم ها…

– مگه تا حالا غیر از این بوده؟ هر کاری که داری دو تا تعریف از من می کنی و. ..

نگاهم که به نگاه سارینا می افتد، دیگر ادامه نمی دهم. به کافی نتی که در نزدیکی دانشکده است، می رسیم. تقریباً همه ی میزها پر است و همه هم سن و سال های خودمان هستند، از دختر و پسر. هر کسی سرش به کار خودش است. ما هم مشغول می شویم به تحقیق. بعد از مدتی سر و کله زدن با اینترنت و البته کم تر نتیجه گرفتن، حسابی خسته می شویم. هوا دارد تاریک می شود. باید زودتر به خانه برمی گشتیم. آخر مجتمع مسکونی ما در یکی از شهرک های اطراف بود.

آپارتمان خانواده ی سارینا طبقه ی بالای ماست، درست روی واحد ما. البته واحد ما هشتاد متری است و واحد آن ها ۱۲۰ متری. واحدها طوری بود که از طریق تراس ها، با هم ارتباط داشتیم؛ ارتباطی به چند طریق سمعی، بصری، یدی و. … اگر با هم کاری داشتیم از سر تراس داد می زدیم و بعدش هم دیگر را می دیدیم. یا اول هم دیگر را می دیدیم و بعد چیزی را که لازم بود رد و بدل شود، برای هم پرت می کردیم.

با خداحافظی از سارینا وارد آپارتمان می شوم. وای! چشم تان روز بد نبیند. می بینم همه چیز به هم ریخته است. گل بود به سبزه هم آراسته شد. روزهای آخر سال و خانه تکانی. مادر با هم یاری نیروهای کمکی مثل خواهر و خاله حسابی از خجالت اثاثیه ی منزل درآمده است و هیچ چیزی سر جایش نیست. با رسیدنم همه به دید نیروی کمکی جدید به من نگاه می کنند و انتظار دارند که سریع لباس عوض کنم و به آنان بپیوندم.

– مامان! باور کن که خیلی دوست دارم کمک تون بدم ولی هزار تا کار دارم. توی این هاگیر واگیر استادمون یه پروژه ی سنگین انداخته رو دوش مون. نمی دونم چه کار کنم؛ تو درسام هم خیلی عقبم؛ باید. ..

– باشه، باشه عزیز من. اگه این جا وایسی تا عین صبح فکر کنم همین جور آسمون ریسمون ببافی. برو به کارات برس؛ ما بالاخره خودمون یه کاریش می کنیم.

وارد اتاقم که می شوم خیالم راحت می شود. می بینم هنوز امواج تکاندن خانه به اتاق من نرسیده است.

چند روز پیش، قبل از این که مادر و خاله به یاد عید و خانه تکانی بیفتند، داشتم به هفت سین فکر می کردم. البته نه از آن هفت سین ها، هفت سین مخصوص خودمان. بالاخره ما کامپیوتری ها هم هفت سین ویژه ی خودمان را داریم و البته چند برابر پرهیجان تر و جالب تر!

سیم برق: یکی از اجزای بسیار مهم رایانه، چرا؟ الان خدمت تان عرض می کنم. چند روز پیش که از دانشگاه برگشته بودم و با سرعت چند پله در ثانیه به طرف در آپارتمان می رفتم؛ صدای همسایه ی دیوار به دیوارمان میخکوبم کرد. خانم همسایه بعد از کلی احوال پرسی به عرض بنده رساندند که سیستم کامپیوترشان یا همان رایانه شان بالا نمی آید. از هول خانم همسایه که دیگر بیش تر توضیح ندهد به سراغ رایانه شان رفتم. حسابی هم ژست خانم مهندس ها را گرفته بودم. بعد از چند دقیقه سر و کله زدن تازه فهمیدم که خانم برای این که جاروبرقی را به برق بزند، سیم کامپیوتر را از برق کشیده است. این هم از اولین پروژه ای که قرار بود من در آن خودی نشان دهم!

سیستم: خیلی قدیم ها که نه، ولی چندین سال پیش، بیش تر از «سیستم» برای توضیح این که طرف ماشینش آخرین سیستم است یا نه، استفاده می شد. ولی تازگی ها با پیش رفت علم و تکنولوژی مخصوصاً در اقلیم خودمان، سیستم معناهای بیش تری پیدا کرده، از قبیل سیستم ضدحریق، سیستم ضدسرقت، سیستمی که روی ماشین ها می بندند که آسایش را از مردم بگیرند و البته سیستم مورد بحث ما که همان سیستم رایانه است. من با این که دانشجوی رشته ی کامپیوتر هستم تا چند ماه از شروع کلاس ها اصلاً نمی دانستم این سیستم چه هست و به چه کار می آید!

سلفون: یکی دیگر از اجزای بسیار مهم رایانه همین سلفون است. لابد تعجب می کنید. تعجب هم دارد؛ ولی اگر شما هم یک خواهرزاده ی شر و شلخته، آن هم از جنس پسر داشتید که تمام کارهایش را روی میز رایانه ی من و آن هم مستقیماً روی کیبرد، انجام می داد، تعجب نمی کردید. هر وقت که با کسب اجازه از ایشان جلوی میز می نشینم و می خواهم دست به کیبرد بزنم، انگشتانم پایین می رود، ولی بالا نمی آید. آن قدر شربت و نوشابه و آبمیوه و. .. میل می فرمایند و روی آن می ریزند که باید کلی خوش حال باشم که کیبرد نسوخته است. تاز

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.