پاورپوینت کامل امیر گل ها(قسمت سوم) ۳۵ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل امیر گل ها(قسمت سوم) ۳۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل امیر گل ها(قسمت سوم) ۳۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

---

بخشی از متن پاورپوینت کامل امیر گل ها(قسمت سوم) ۳۵ اسلاید در PowerPoint :

>

روان شناسی معاصر می گوید: «هر چه از موضوعی یا شخصیتی بیشتر بدانید، به آن علاقه مندتر می شوید. شخصیت هر فرد را از دو راه «حرف»ها و «رفتار»ش می توان شناخت؛ گرچه این دو، تنها قطره ای از دریای شخصیت آدمی است، نه تمام آن.

مقاله ی پی درپی امیر گل ها، نگاهی نو دارد به زندگی و شخصیت امیرمؤمنان(ع) در چهار بعد: ارتباط با «خویشتن» با «خدا»، با «دیگران» و با «طبیعت»:

تجربه مندی

ده ها سال عمر پرفراز و نشیب در بحران های گوناگون اجتماعی، تاریخی، سیاسی و. .. او را فردی بسیار پرتجربه بار آورده بود. دانش خداوندی اش هرگز باعث نشد تا تجربه را ناچیز انگارد. همواره انسان ها را به تجربه اندوزی و مهم تر از آن تجربه آموزی سفارش می کرد:

بهترین تجربه آن است که تو را پند دهد.۱

سرکشی از فرمان پنددهنده ی مهربان و دانشمند با تجربه را باعث حسرت خوردن و پشیمانی می دانست.۲

بر تو باد به همنشینی با صاحبان تجربه؛ زیرا آنان با گران ترین قیمت آن ها را به دست آورده اند و تو به ارزان ترین بها، از آنان فرا می گیری.۳

تجربه ها را تمام نشدنی می دانست و خردمند را در حال افزودن آن ها.۴

[ارزش] رأی آدمی، به اندازه ی تجربه ی اوست.۵

کسی که تجربه اش بسیار است، کمتر فریب می خورد.۶

نظر هر کسی، به اندازه ی تجربه اش ارزش دارد.۷

کسی که تجربه اش اندک باشد، فریب می خورد.۸

بهترین تجربه ی تو، تجربه ای است که از آن پند گیری.۹

روزگار، تجربه می آموزاند.۱۰

تجربه، پایان ناپذیر است.۱۱

تلاشگری

اسلام آیینی است که به شدت با تنبلی و تن آسایی مبارزه می کند و آن را اساس شوربختی ها می داند. تلاش، همان اسب بادپایی است که آدمی را به کعبه ی هدف می رساند؛ زیرا اگر تلاش نباشد، نه این جهان آباد می شود و نه آن جهان.

خردمند، در کارش می کوشد و از آرزوهای [نامعقول] خود می کاهد.۱۲

تلاش و کوشش را سودآورترین سرمایه می دانست و بر این باور بود: هر کسی [چه مسلمان چه کافر] تلاش کند، به هدف خود خواهد رسید.۱۳

بارها تن آسایی را نکوهش و آثار زیان بار آن را بیان می کرد:

آن که از تنبلی پیروی کند، پشیمانی او را در بر خواهد گرفت.۱۴

با اراده، به جنگ سستی و بی حالی بروید.۱۵

سستی را یکی از عوامل ناکامی۱۶ و سبب از دست دادن فرصت می شمرد.۱۷

هرگز مبادا که شرافت و شخصیت کسی وادارت کند که کار و رنج کوچکش را بزرگ بشماری، یا گمنامی کسی برانگیزدت که کار بزرگ و تلاش او را کوچک ببینی.۱۸

کسی که در کودکی، خویش را به زحمت نیفکنده باشد، در بزرگسالی والامقام نخواهد شد.۱۹

آن که جدّیت را از کف دهد، به مقام والا دست نخواهد یافت.۲۰

آن که در جست وجوی چیزی [و هدفی] باشد، به [تمام] آن یا بخشی از آن می رسد.۲۱

ر.ک: فعالیت اقتصادی

جوانمردی

جوانمرد بود؛ هم در جبهه های نبرد و هم در زندگی عادی. با بیان نشانه های جوانمردی، مردمان را تشویق می کرد خود را به آن بیارایند:

جوانمردی، نامی است در بردارنده ی هر خوبی و برتری.۲۲

جوانمردی، دوری از فرومایگی است.۲۳

جوانمردی، دوری کردن آدمی است از آن چه برایش ننگ است و به دست آوردن چیزهایی که باعث آراستگی و آذین است.۲۴

جوانمردی، یعنی دادگری در [هنگام] فرمانروایی؛ عفو در [هنگام] توانایی انتقام؛ و برابر دانستن خود با همنشین [یا در زمان سختی].۲۵

کسی که پیمان دوستی را رعایت نکند و با دشمنش انصاف نورزد، جوانمرد نیست.۲۶

جوانمردی آدمی به مقدار خرد اوست.۲۷

از کمال جوانمردی آن است حقی که [بر اثر نیکی به دیگران] داری فراموش کنی و حقی را که [دیگران] بر تو دارند به خاطر داشته باشی.۲۸

جوانمردی، از برترین [بخش های] آیین است؛ و خیری در دینی نیست که در آن جوانمردی نباشد.۲۹

ر.ک: بردباری، گذشت

حق گرایی

سخن رسول گرامی(ص) که به تصریح قرآن جز آن چه بر او وحی می شد، حرفی نمی زد، درباره ی او شگفت بود: «علی با حق است و حق [هماره] با علی است. حق بر مدار علی می چرخد!»۳۰

خود نیز فرمود: «از زمانی که حق را دیدم، [لحظه ای] در آن تردید نکردم!»۳۱

به آن هایی که بسیاری پیروان باطل و اندکی حق پویان، آنان را به این اشتباه افکنده بود که «حق همیشه با اکثریت است» می فرمود:

ای مردمان! اندکی حق پویان، شما را در حق جویی بیم ناک نکند. مردم بر سفره ی [منافع شخصی خود] گِرد آمدند که سیری اش اندک [و کوتاه مدت] و گرسنگی اش بسیار است. خرسندی و خشم [شخصی و حقیر] باعث اجتماع آدمیان [با یک دیگر در مسیر زندگی] می شود۳۲ [نه حقیقت جویی].

حق همواره حق است، گرچه روزگار بر آن بگذرد؛ و باطل خوار است، گرچه گروه ها آن را یاری دهند.۳۳

چه بسیارند کسانی که به حق اعتراف می کنند اما از آن پیروی نمی کنند.۳۴

آن که حق گوید، سخنش را باور کنند.۳۵

کسی که به حق رفتار کند، مردم به وی گرایش یابند.۳۶

آن که هدفش حق یابی است، بدان دست می یابد؛ هر چند حق بسیار پوشیده باشد.۳۷

کسی که حق را هدف خویش قرار دهد، سختی برایش آسان می شود و دور برایش نزدیک.۳۸

شکست نمی خورد کسی که با حق پشتیبانی شود.۳۹

باور داشت و اعلام می کرد: آن که با حق در آویخت، خون خود بریخت.۴۰

حیاورزی

تاریخ دانان نوشته اند: «بسیار باحیا بود.»۴۱

حیاورزی را همنشین پاک دامنی می شمرد۴۲ و حریص را بی حیا می دانست.۴۳

می فرمود: ایمان و شرم، همراه یک دیگرند؛ در یک رشته و جدایی ناپذیر.۴۴

میان خود و خدایت پرده ای [از شرم] بگذار؛ هر چند نازک.۴۵

با همه ی پافشاری